مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور
«وی مثل وندتا» که عنوانش به فارسی «الف مثل انتقام» هم ترجمه شده است، فیلمی است سیاسی، پرهیجان و پادآرمانشهری محصول سال ۲۰۰۵ به کارگردانی جیمز مکتیگو و نویسندگی واچوفسکیها (لانا و لیلی واچوفسکی) است. این فیلم بر اساس داستان کمیک دیسیورتیگو بههمین نام اثر آلن مور و دیوید لوید ساخته شده است. هوگو ویوینگ نقش «وی» را که یک رهبر انقلابی است، بازی میکند؛ «وی» تلاش میکند تا علیه حکومت استبدادی انقلاب و حکومت را سرنگون کند. همچنین ناتالی پورتمن نقش «ایوی» را بازی میکند؛ ایوی زن جوان طبقهٔ کارگر است که در مأموریتهای «وی» با او همراه میشود. استیون ری نیز نقش کارآگاه پلیسی را بازی میکند که در پی دستگیری و توقف فعالیتهای «وی» است.
داستان فیلم
داستان فیلم در سال ۲۰۲۰ در لندن سپری میشود. ویروسی مرگبار در سراسر جهان شیوع یافته و اغلب آمریکاییها را کشته است. جنگهای داخلی، فقر و شورش سراسر آمریکا را فراگرفته است. اوضاع در انگلستان اندکی آرامتر است. یک رهبر فاشیست بهنام آدام ساتلر حکومتی توتالیتر در انگلستان برقرار کرده است. او معتقد است که آنچه مردم به آن نیاز دارند، امنیت است نه آزادی و بهبهانهٔ امنیت، آزادی شهروندان را محدود و به حقوق و حریم شخصی افراد تجاوز میکند. شهر تحت حکومت نظامی است و هرگونه مخالفتی سرکوب میشود. دولت، مردم را از تروریستها میترساند. در این میان شخصی بهنام «وی» که نقاب گای فاکس را بر چهره دارد، قیام میکند و قصد دارد این نظام زورگوی مستبد را به زیر بکشد. «وی» همیشه نقاب پلاستیکی بر چهره دارد. این نقاب در واقع تصویری است از چهرهٔ «گای فاکس»، مردی که در قرن هفدهم علیه استبداد دولت جورج اول به پا خواست و هنگامی که قصد داشت با ۳۶ بشکه باروت، پارلمان آن دوره را منفجر کند، دستگیر و اعدام شد.
دربارهٔ فیلم
وی: «اگر مدت زیادی پشت یک ماسک زندگی کنی، دیگه یادت میره شخص اصلیِ پشت این ماسک کیه.»
انقلابها و داستانهای مربوط به انقلاب در کشورهای مختلف همیشه از سوژههای محبوب برای سازندگان فیلمهای سینمایی به شمار میروند. از انقلابهای کوچکِ قرنهای گذشته گرفته تا انقلابهایی که در سالهای اخیر شکل گرفتهاند. طبیعتاً انقلابها بسیار مهماند؛ مهمترین حرکت جمعی که میتواند در بطن یک جامعه رخ دهد و دستاوردهای بزرگی بهدنبال داشته باشد. داستان فیلم «وی مثل وندتا» با اینکه براساس داستانی واقعی ساخته نشده، پیام و مفهوم بسیار مهمی در بر دارد. پیامی که صاحبان قدرت و دیکتاتورها در دنیا از رسیدنِ آن به مردم هراس دارند و همیشه میخواهند کاری کنند تا این پیام به آنها نرسد. دیکتاتورها دوست دارند با سرکوب و ایجاد رعب و وحشت مردم را منفعل و ترسو در خانههای خود بنشانند و انقلاب دقیقاً عصیان مردم بر علیه دیکتاتورهاست. اتفاقی که این روزها در خیابانهای ایران در حال رخدادن است. بههمین بهانه، این شماره به معرفی این فیلم که یکی از مهمترین فیلمهای انقلابی است، میپردازیم.
محوریت ماجرا در این فیلم انتشار یک ویروس است که جان ۸۰ هزار نفر را گرفت؛ عدهای بهعنوان تروریستهای گسترشدهندهٔ این ویروس مقابل دوربینهای تلویزیونی اعتراف کردند و سپس اعدام شدند و پس از آن واکسن ویروس توسط وزارت دفاع به بازار آمد و جامعه نفس راحتی کشید. اینها باعث شد که وزیر دفاع یعنی مردی بهنام آدام ساتلر در انتخابات رأی بیاورد و سپس مقام صدراعظم را برای کشور انگلستان وارد قانون اساسی کند تا خودش در آن جایگاه قرار بگیرد. این طعنهٔ مستقیمی به آدولف هیتلر، صدراعظم نازیست آلمان در نیمهٔ اول قرن بیستم، است. «وی مثل وندتا» با دختری بهنام ایوی همل آغاز میشود که بعد از ساعت منع عبورومرور در حال حرکت بهسمت منزل معشوقش است که توسط نیروهای حکومتی بازداشت میشود. همان حکایت قدیمی حکومتهای فاسد و دیکتاتورهایی که بهکمک اوباشی که مأمور امنیت نام دارند، خیابان و رسانه را کنترل میکنند.
شخصیت «وی» در این فیلم، نماد مبارزه با دیکتاتور است. نماد شخصیتی انقلابی که برای آزادی میجنگد و رنج زیادی را از کشتهشدن افراد مختلف در راه آزادی تحمل میکند و همچنین حاضر است جانش را در راه هدفش از دست بدهد. او میخواهد به مردم بفهماند و سعی میکند نشان دهد که قدرت مردم از هر قدرتی بیشتر است، و این داستان در این فیلم جذاب و تأثیرگذار نشان داده میشود. فیلم با پیوستن هزاران نفر با همان ماسک گای فاکس به اعتراضات و تلاش برای تغییر تمام میشود؛ همان حس آشنای همراهی و همدلی عمومی و تصمیم برای اعتراض و حمایت از همدیگر تا تحقق خواستِ جمعی. «وی» در مقام رهبر، کسی است که دلیرانه ایستاده و قسم خورده با شرارت و عواملی که آزادی انسانها را سرکوب کردهاند، مبارزه کند. تماشای این فیلم برای مردمی که دنبال حق خود هستند، بسیار الهامبخش است.
فیلم که نخستین تجربهٔ کارگردانی جیمز مکتیگو بهشمار میرود، با حضور بازیگران سرشناسی مانند هوگو ویوینگ و ناتالی پورتمن به فیلمی بسیار بهیادماندنی در این ژانر تبدیل شده است. این فیلم در سال ۲۰۰۵ به تهیهکنندگی جوئل سیلور و واچوفسکیها و نویسندگی واچوفسکیها توسط استودیو Silver Pictures با بودجهای ۵۰ میلیوندلاری تولید و در گیشهها فروش نسبتاً خوب ۱۳۳ میلیون دلاری را بههمراه داشت. البته فراموش نکنید که پیام این فیلم از میزان فروش و تعداد جوایز آن بسیار مهمتر است. پیامی که مردم را دعوت میکند در برابر ظلم و استبداد بایستند و بدانند عمر دیکتاتور کوتاه است، اگر مردم بخواهند.
بسیاری از گروههای سیاسی از فیلم «وی مثل وندتا» بهعنوان تمثیلی از مبارزه علیه ظلم و ستم یاد کردهاند. دیوید لوید گفت: «صورتک گای فاکس دیگر یک نقاب معروف شده که در اعتراضها از آن استفاده میشود، و من از این بابت خوشحالم، بهنظرم این نقاب منحصربهفرد است و در بین مردم رواج دارد.»
اکثر افرادی که فیلم را تماشا کردهاند آن را جزو بهترین و بهیادماندنیترین فیلمها توصیف کردهاند. فیلم سراسر پر از جملات زیبا و تأثیرگذار فلسفی و انقلابی است که مخاطب را به فکر فرو میبرد. تماشای این فیلم این روزها بسیار واجب است، و حتی اگر قبلاً هم تماشایش کرده باشیم، این روزها باید باز هم آن را ببینیم. این مطلب را با دیالوگ بینظیر پایان فیلم تمام میکنم. در پایان فیلم، افسران پلیس به «وی» شلیک میکنند، اما او نمیمیرد و دیالوگ شاهکار فیلم چنین است:
– پس چرا تو کشته نمیشی؟
– پشت این ماسک بیش از یک پوست و استخوان هست. پشت این ماسک یک آرمان هست و آرمانها ضدِگلولهاند.
این فیلم در اغلب کتابخانههای مترو ونکوور ازجمله ونکوور، وست ونکوور، بخش نورث ونکوور، کوکئیتلام (پخش آنلاین)، پورت مودی، برنابی و کتابخانههای منطقهٔ فریزر ولی برای امانتگرفتن در دسترس است. علاوه بر این، میتوانید آن را از سرویسهای پخش فیلم آنلاین مانند گوگل پلی، یوتیوب یا اپل تیوی بخرید یا اجاره کنید.