شعری از بی‌تا ملکوتی برای مهسا (ژینا) امینی

بی‌تا ملکوتی – جمهوری چک

 

ژینا!

تو روزی، تو‌ صبحی

تو خاکی، تو آبی

همان آوایی از قعر شب

گندمی روییده بر دهان چاه

طعم خونی بر رسم تن

ژینا!

تو تنی، چشمی

آئینی، وطنی

رگی، پنجره‌ای

همان صدای مرثیهٔ تهمینه‌ای

لالایی ترسناک مادری

از لبان بسته‌اش

‎⁨نقاشی اثر_ علیرضا صدق_دار - ونکوور⁩
‎⁨نقاشی اثر علیرضا صدق‌دار – ونکوور⁩

ژینا!

تو ردایی، تو فرودی

تو انتهایی، «تو بستری»

تو استخوانی، تو مرگی

حلقوم همان دختری که مرده بود و می‌خواند

مرده بود و گیس‌هایش می‌بارید

ژینا!

تو آئینه‌ای

آئینه‌ای برای خیابان

برای رود

برای آزادی

تو رسمی

رسومی

جویباری

مریمی

پرچمی

همان دامنی که بر باد می‌رود

و بام‌ها پر از سرو می‌شود

(شب سیاه ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۲)

ارسال دیدگاه