لزوم شناخت بومیان کانادا برای آشتی و مصالحه‌جویی با آنان

سیما غفارزاده – ونکوور

کانادایی‌ها میراث تاریخی و فرهنگی بومیان را هر سال در ماه ژوئن جشن می‌گیرند و ۲۱ام این ماه را که طولانی‌ترین روز سال است و فردایش آغاز رسمی فصل تابستان، به‌عنوان روز ملی مردمان بومی (National Indigenous Peoples Day) گرامی می‌دارند. برای نسل‌های متمادی، بسیاری از مردمان بومی فرهنگ و میراث خود را در این روز یا حوالی آن، به‌دلیل اهمیت انقلاب تابستانی (summer solstice) به‌عنوان بلندترین روز سال، جشن گرفته‌اند. این روز مناسبتی ویژه است برای یادگیری بیشتر دربارهٔ فرهنگ غنی و متنوع، تجربه‌ها و تاریخچهٔ مردمان بومی کانادا که شامل سه گروه بزرگِ اقوام نخستین (First Nations)، اینوئیت (Inuit) و مِیتی (Métis) می‌شود. درواقع یادگیری دربارهٔ مردمان بومی و فرهنگ آنان، قدمی رو به جلو در راه آشتی و مصالحه است. گرچه این سه گروه از مردمان بومی شباهت‌ها و مشترکات بسیاری با هم دارند، هر یک از آن‌ها میراث فرهنگی، زبان و باورهای معنوی متمایز خود را دارند.

اقوام نخستین به آن دسته از مردمان بومی اطلاق می‌شود که ابتدا تنها در جنوبِ «خط رویش درختان»، بالاترین ارتفاعی که درختان منطقه‌ای می‌توانند در آن رشد کنند، و در واقع حوالی مدار قطب شمال، زندگی می‌کردند. در حال حاضر، ۶۳۴ گروه مختلف از اقوام نخستین در کل کانادا پراکنده‌اند که حدود نیمی از آن‌ها در استان‌های بریتیش کلمبیا و اُنتاریو ساکن‌اند.

اینوئیت‌ها در بیشتر مناطق شمالی کانادا در قلمرو نوناووت (Nunavut)، منطقهٔ نوناویک (Nunavik) که یک‌سوم شمال استان کبک است، نوناتسیاووت (Nunatsiavut) و نوناتوکاووت (NunatuKavut) در استان نیوفاندلند و لابرادور، و نیز مناطق مختلفی از قلمروهای شمال غربی (Northwest Territories) به‌خصوص در اطراف اقیانوس منجمد شمالی، زندگی می‌کنند. 

مِیتی‌ها آن دسته از مردمان بومی کانادا هستند که در سه استان دشت‌های کانادا (استان‌های آلبرتا، ساسکاچوان و مانیتوبا)، بخش‌هایی از استان‌های اُنتاریو و بریتیش کلمبیا، و قلمروهای شمال غربی ساکن‌اند. آن‌ها مخلوطی از نیاکان مردمان بومی و اروپاییان (خصوصاً فرانسوی‌ها) هستند که در اواسط قرن هجدهم در دوران تجارت خز به گروه متمایزی بدل شدند.

مردمان بومی از زمان‌های بسیار قدیم در کانادا ساکن شده‌اند، زمانی آن‌قدر دیرین که طبق تاریخ‌های دقیق ثبت‌شده مشخص نشده است. بسیار پیش از آنکه اروپاییان به سواحل آمریکای شمالی قدم بگذارند، بومیان سیستم اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خود را داشته‌اند. استعمار و تسلط بر بومیان در آمریکای شمالی زمانی آغاز شد که قدرت‌های اروپایی شروع به مذاکره با ساکنان این سرزمین‌ها و نهایتاً اعمال سلطه بر آنان کردند. تبعات ویرانگر استعمار همچنان برای مردمان بومی و قلمروهای آن‌ها تا به امروز ادامه داشته است. خشونت، جابه‌جایی اجباری، گرسنگی اجباری و بیماری‌هایی که از اروپاییان به آن‌ها انتقال پیدا کرد، به مرگ‌های دسته‌جمعی بومیان و حتی در مواردی به ازبین‌رفتن کل یک قبیله انجامید. استعمار همچنین به این معنا بود که شیوه‌های سنتی زندگی آن‌ها برای همیشه دستخوش تغییر شد. سیاست‌های استعماری، جداسازی، ازدست‌دادن زمین‌ها، و دسترسی نابرابر به منابع عمومی تأثیرات ویرانگر ماندگاری روی سلامت و آسایش مردمان بومی گذاشته است. تاب‌آوری و مقاومت همواره اساس هویت فرهنگی بومی است. بومیان در کانادا هرگز در قبال استعمار منفعل نبوده‌اند. آنان همچنان به مقاومت و به‌چالش‌کشیدن سیاست‌هایی که زندگی، سرزمین و جوامع آن‌ها را تهدید می‌کند، ادامه می‌دهند. 

«اسکوپ دههٔ شصت» (The Sixties Scoop)، یعنی گرفتنِ کودکان بومی از خانواده و جامعه‌شان، البته که بدون اجازه و رضایت والدینشان، و دادن سرپرستیِ آن‌ها را به خانواده‌های سفید از طبقهٔ متوسط، در عمل تا دههٔ ۸۰ ادامه داشته است؛ روندی که طی آن، تخمین زده می‌شود حدود ۲۰٬۰۰۰ از کودکان بومیِ این سرزمین از خانواده‌هایشان جدا شده‌اند. «اسکوپ دههٔ شصت» به‌عنوان یکی از سیاه‌ترین فصولِ تاریخ کانادا شناخته می‌شود.

همچنین سال گذشته، کشف بیش از ۲٬۰۰۰ گور بی‌نام‌ونشانِ صدها کودک بومی در نزدیکی مدارس شبانه‌روزی سابق به‌کمک فناوری رادار زمین‌نفوذ، وجه دیگری از بخش تاریک پیشنیهٔ این سرزمین را آشکار ساخت. طبق تخمین «کمیسیون حقیقت‌یابی و مصالحه‌جویی با بومیان» حدود ۴٬۱۰۰ تا ۶٬۰۰۰ کودک بر اثر آزارواذیت و اهمال در سیستم مدارس شبانه‌روزی که تا سال ۱۹۹۶ ادامه داشته است، جان خود را از دست داده‌اند، و روند کشف دیگر گورهای بی‌نام‌ونشان همچنان ادامه دارد. (برای اطلاعات بیشتر در این زمینه گفت‌وگوی اختصاصی سال گذشتهٔ «رسانهٔ همیاری» را با آنجلا وایت، مدیر اجرایی انجمن بازماندگان مدارس شبانه‌روی بومیان، در اینجا بخوانید.)

قتل‌های «بزرگراه اشک‌ها» (Highway of Tears) نیز که به قتل‌های زنجیره‌ای و مفقودشدن عموماً زنان بومی در ۷۲۰ کیلومتر از مسیر بزرگراه ۱۶ مابین شهرهای پرنس‌ جرج و پرنس روپرت در استان بریتیش کلمبیای کانادا در پیش از چهار دههٔ گذشته مربوط می‌شود، از دیگر موضوعات مهمی است که جامعهٔ بومیان را تحت تأثیر قرار داده است. پلیس تعداد قربانیان این بخش از بزرگراه را ۱۶ نفر با میانگین سنی ۱۹ سال اعلام کرده است. این در حالی است که سازمان‌های ساکنان بومی کانادا تعداد زنان گمشده و احتمالاً به‌قتل‌رسیده را ۴۰ نفر تخمین زده‌اند. آن‌ها محدودهٔ وقوع این قتل‌ها را وسیع‌تر از آنچه که پلیس اعلام کرده است، می‌دانند. تعدادی از منتقدان، فقدان نتایج حاصل از تحقیقات روی این قتل‌ها را نتیجهٔ نژاد‌پرستی در سیستم دولت می‌دانند. واقعیتی که در این قتل‌ها معمولاً نادیده گرفته می‌شود، این است که بیش از نیمی از زنان ناپدیدشده از بومیان کانادا بوده‌اند، و فعالان استدلال می‌کنند که پوشش رسانه‌ای برای این پرونده‌ها اندک بوده است، چرا که رسانه‌ها اهمیت کمتری برای زنان بومی قائل‌اند.

تلاش برای قراردادن نامی برای بومیان کانادا به سال‌های پس از جنگ جهانی دوم بازمی‌گردد. در سال ۱۹۴۵ ژول سیوئی (Jules Sioui)، فعال بومی، و رهبران بومی آمریکای شمالی که بومیان به آن تِرتِل آیلند (جزیرهٔ لاک‌پشت) می‌گویند، «روز بومی» (Indian Day) را اعلام کردند.

در سال ۱۹۸۲، سازمان ملی برادری بومیان، که اکنون به‌نام شورای اقوام نخستین فعالیت می‌کند، از روز ۲۱ ژوئن به‌عنوان روزی برای همبستگی با ساکنان نخستین نام برد. در نهایت، این روز برای نخستین‌بار در سال ۱۹۹۶ توسط رومئو لوبلان (Roméo LeBlanc)، فرماندار کل وقت کانادا، رسماً معرفی شد. 

در سال ۲۰۰۹، مجلس عوام کانادا به‌اتفاق آرا قطعنامه‌ای را تصویب کرد که بر اساس آن ماه ژوئن به‌عنوان «ماه ملی تاریخ بومیان» برای ارج‌نهادن بر تاریخ، میراث فرهنگی و چندگونگی مردمان بومی در کانادا، برگزیده شد. هنوز تا پایان این ماه فرصت باقی است و البته شناخت کسانی که از سرزمین‌های واگذارنشده‌شان* به‌زور رانده شده‌اند، نباید صرفاً محدود به یک ماه بماند. هر روز باید روز مردمان بومی باشد و می‌بایست از هر فرصتی برای شناخت آنان و مصالحه‌جویی با ایشان بهره بگیریم.


*اصطلاح سرزمین‌های واگذار‌نشده (Unceded Territory) به مناطقی اطلاق می‌شود که بومیان آن‌ها را رسماً به استعمارگران و مهاجرانی که پس از آن‌ها به کانادا آمده‌اند، واگذار نکرده‌اند. هرچند سرزمین‌هایی که تحت پوشش پیمان‌های بومیان با استعمارگران قرار دارند هم لزوماً واگذار نشده‌اند و در بخش عمده‌ای از آن‌ها قرار بوده بومیان و مهاجران جدید به‌طور مشترک در کنار هم زندگی کنند. تقریباً تمام زمین‌هایی که بریتیش کلمبیای امروزی را تشکیل می‌دهند از سوی بومیان و ساکنان نخستین آن‌ها واگذار نشده‌اند.

ارسال دیدگاه