گفتوگو با رضا مروستی مدیر مؤسسهٔ خیریهٔ قدرت بازی – The Power of Play
مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور
پنج سال پیش از طریق دوست و همکار گرامیمان، دکتر سارا جلالی، با مؤسسهٔ خیریهای متفاوت در ونکوور آشنا شدیم که هرچند مدت کوتاهی از تأسیسش میگذشت، کارهایی بسیار متمایز و جالب توجه انجام داده بود. این مؤسسه تمرکزش را روی فراهمآوردن امکاناتی برای بازی کودکانی قرار داده بود که بسیاری از آنها امکان بازیکردن در محیطی مناسب را نداشتند. آن زمان گفتوگوی دکتر سارا جلالی با رضا مروستی یکی از پایهگذاران این مؤسسه با استقبال ایرانیان ونکوور و ورای آن مواجه شد. سه سال بعد و کمی پس از همهگیری کووید-۱۹، در زمانی که دیگر The Power of Play خیریهای جاافتاده شده بود، گفتوگوی دیگری با رضا مروستی داشتیم دربارهٔ پروژههای جدید این مؤسسه ازجمله پروژهای که در ایران آغاز کرده بودند. حالا دو سال از آن زمان گذشته و پروژههای این مؤسسه در ایران بهبار نشسته است. بههمین مناسبت گفتوگوی دیگری داشتیم با ایشان تا برای خوانندگانمان از این پروژهها و برنامههای آیندهشان بگویند که توجه شما را به آن جلب میکنیم.
*********
آقای مروستی عزیز، پیش از هر چیزی سپاسگزاریم از اینکه بار دیگر دعوت ما را برای گفتوگو پذیرفتید. با وجود اینکه پیش از این دو بار در سالهای گذشته با شما گفتوگو داشتهایم، ممنون خواهیم شد باز معرفی کوتاهی از خود داشته باشید تا خوانندگانی که پیشتر شانس آشنایی با شما را نداشتهاند، کمی دربارهٔ شما و فعالیتهای اجتماعیتان بدانند.
من رضا مروستی هستم. در سال ۲۰۰۲ همراه با خانوادهام به کانادا مهاجرت کردیم. در ونکوور در رشتههای مختلف مشغول به تحصیل شدم، ولی هیچکدام از آنها من را راضی نمیکرد، چیز گمشدهای در خودم احساس میکردم که نمیدانستم چیست. از کودکی دنبال ماجراجویی بودم. در ونکوور هم بهدنبال ورزشهای هیجانی و مخاطرهآمیز (extreme sport) رفتم.
چند حادثهٔ نزدیک به مرگ را پشت سر گذاشتم، بعد از آخرین حادثه که در پرواز سریع (speed flight) بود، به خود آمدم و از خودم پرسیدم چرا دنیا چند بار به من فرصت زندگی داده؟ آنجا بود که پس از جستوجو برای یافتن هدف زندگی به «قدرت بازی» پی بردم.
لطفاً کمی هم دربارهٔ پیشینه و اهداف سازمان غیرانتفاعی «قدرت بازی» یا همان The Power of Play برایمان بگویید.
«قدرت بازی» را در دسامبر سال ۲۰۱۶ بهعنوان یک موسسهٔ خیریهٔ کانادایی تأسیس کردم. هدف قدرت بازی این است که بچههای نیازمند دنیا فرصتی برای کودکیکردن و رشد داشته باشند. ما با پروژههای پایدارمان به جوامع درحالِتوسعه کمک میکنیم. ما پارکهای بازی را با لوازم بازیافتی میسازیم.
چه چیزی موجب شد که از میان نیازهای گوناگون بچهها، به موضوع بازی و در واقع فراهمنمودن فضا و لوازم بازی برای آنها بپردازید؟
بازی نقش بزرگی در زندگی من داشته است. یادم است در زمان جنگ بین ایران و عراق و در موشکبارانها من با بازی بر ترس غلبه میکردم. بازی، نقشی اساسی در رشد روانی و عقلانی و جسمانی کودک دارد. در هنگام بازی بچهها با هم آشنا شده و ریسکپذیر میشوند و وقتی با مشکلی برخورد میکنند، بهدنبال راهحل میگردند. خیلی از بچههایی که ما افتخار کمکرسانی به آنها را داریم، کودکان پناهنده، کودکسرباز یا کودکان بیسرپرستاند.
طبق آنچه در وبسایت شما آمده، شما تاکنون موفق شدهاید بیش از ۳۰ زمین بازی در کشورهای مختلف دنیا بسازید و روی زندگی بیش از ۲۷٬۵۲۰ کودک تأثیر بگذارید. لطفاً بفرمایید در کدام کشورها این زمینهای بازی را ساختهاید و ملاک شما برای انتخاب این کشورها چه بوده است. آیا هدف شما بیشتر تمرکز بر روی جوامع در حال توسعه است؟ تا جایی که نقشهٔ جهان در وبسایت شما نشان میدهد، در کانادا هم پروژههایی داشتهاید، لطفاً دربارهٔ آنها هم برایمان بگویید.
البته اطلاعات وبسایتمان بهروز نیست؛ ما تاکنون در ۱۱ کشور ۳۶ پارک ساختهایم که بیش از۳۲٬۰۰۰ کودک را پوشش میدهد. ما بیشتر در مناطق جنگزده و کشورهای فقیر و درحالِتوسعه فعالیت میکنیم. همچنین در کانادا هم برای بومیان اقدام به ساخت زمین بازی کردهایم.
مگر در کانادا دولت برای ساخت زمینهای بازی از طریق شهرداریها اقدام نمیکند؟
بخش عمدهای از بومیان کانادا در مناطق حفاظتشده زندگی میکنند که شهرداریها در آنجا فعال نیستند. متأسفانه این مناطق بسیار محروماند و مردم از بسیاری از امکانات مناطق شهری، ازجمله زمینهای بازی برای کودکان، بیبهرهاند. یکی از مناطقی که ما در حال ساخت زمین بازی در آن هستیم، منطقهٔ حفاظتشدهای در شهر لیتن در بریتیش کلمبیاست (Lytton) است؛ شهری که تابستان گذشته بهدلیل آتشسوزی گسترده بهکلی از بین رفت. بهطور مثال، در این منطقهٔ حفاظتشده که در آنسوی رودخانه است، بومیان حتی پلی برای گذر از آن و آمدن به منطقهٔ شهری ندارند و از کشتی کابلی (Reaction Ferry) برای این امر استفاده میکنند و در فصلی که آب بالا میآید، حتی رفتوآمدشان به آن شیوه هم غیرممکن میشود.
برای ساخت این زمینهای بازی با چه مشکلاتی دستوپنجه نرم میکنید؟ منابع مالی برای تهیهٔ بودجهٔ کارتان چیست؟
مشکل اصلی ما تأمین بودجه است. در کنار آن در خیلی از کشورهایی که کار میکنیم با دولتها مشکل داریم، چون بهعنوان یک تیم خارجی وارد آنجا میشویم و برخی دولتها روی حضور ما حساساند. همچنین در مناطقی فعالیت میکنیم که درگیر جنگهای داخلی یا قبیلهایاند، یا در آن مناطق بیماریهایی مثل مالاریا شایع است، یا کمبود آب و غذا دارند. بیشتر بودجهٔ ما از شبکهٔ دوستان و آشنایان است. البته ما از حمایت چند شرکت برخورداریم مثل DocuSign، XDSsummit و DOC LAND FILMS که بعضی از پروژههای ما را حمایت کردهاند.
خبردار شدیم که اخیراً در ایران فعالیتهایی داشتهاید. لطفاً کمی دربارهٔ این پروژه برایمان بگویید. در چه مناطقی از ایران زمین بازی ساختهاید و آیا مسئولان با شما همکاری کردهاند؟
در منطقهٔ جازموریان در سیستان و بلوچستان پنج پارک ساختیم. ما با دولت هیچ تعاملی نداریم. ما مستقیماً با مردم همان روستا همکاری میکنیم. زمین مورد نیاز را یا مردم روستا اهدا میکنند یا در مدارس زمین بازی میسازیم.
تجهیزات، وسایل ساختوساز و مصالح مورد نیاز خود برای ساخت زمینهای بازی را از چه منابعی تأمین میکنید؟ تا چه اندازه استفاده از مواد بازیافتشده و توجه به محیط زیست در این منابع لحاظ میشود؟
تا جایی که مقدور باشد از لوازم بازیافتی مثل تایر ماشین، قطعات اتومبیلهای فرسوده و چوب استفاده میکنیم. در ایران بعضی از لوازم را از شرکتهای پارکسازی میخریم. معمولاً بیش از ۵۰ درصد پارکها از لوازم بازیافتی ساخته میشود. در سال ۲۰۲۱ بیش از ۱٬۶۵۰ تایر بازیافت کردیم که خودش کوهی از زباله بود.
بهترین و تلخترین خاطرهٔ شما طی انجام پروژهٔ اخیرتان در ایران چه بود؟ اصولاً این نوع زندگی در حرکت چگونه است، و مهمترین درسی که از این سفرها گرفتهاید، چه بوده است؟
زمانی که پارکِ روستای رانک در حال اتمام بود، گروهی از والدین کودکان از روستای دورافتادهتری پیش مدیر پروژه آمدند و گفتند ما در مورد پارک بازی چیزهایی شنیدیم و از شما دعوت میکنیم به روستای ما بیایید و تقاضا داریم که برای فرزندان ما هم پارک بازی بسازید. این خیلی زیبا بود که عدهای از اولیا از مسافتی دور با پای پیاده بیایند و درخواست ایجاد پارک بازی برای بچههایشان داشته باشند.
و اما از تلخترینها، بعد از چند روز که پارک کامل و افتتاح شده بود، صبح که بچهها با شادی و شعف بهسمت پارک میدویدند، ناگهان متوجه شدند تعدادی از وسایل پارک دزدیده شده است. برای کودکانی که برای اولینبار صاحب پارک شده بودند، ازدستدادن آن وسایل بازی خیلی سخت بود.
چه برنامههایی برای آیندهٔ فعالیتهای اجتماعیتان در سر دارید؟ چه پروژههایی در آیندهٔ نزدیک قرار است بهانجام برسانید؟
بهزودی در مدرسهٔ نابینایان و همچنین مدرسهٔ ناشنوایان در سریلانکا پارکی استثنایی خواهیم ساخت. طراحی این پارک استثنایی بر اساس طرحهای دریافتشده از بچههای منطقه بهدرخواست مؤسسهٔ «قدرت بازی» با همکاری دانشگاه امیلی کار و همچنین هماهنگی با دانشگاهی در چین انجام شده و بهزودی ساخته خواهد شد. در این پارکها توجه ویژهای به استفاده از رنگها برای بچههای ناشنوا و حس لامسه برای بچههای نابینا در بازیها شده است. علاوه بر این دو پارک، بهزودی در هائیتی، زامبیا، زیمبابوه و سوریه هم پارکهایی خواهیم ساخت.
افراد علاقهمند به انجام چنین فعالیتهایی و نیز حامیان مالی چگونه میتوانند با شما تماس بگیرند و در این کار خیر سهیم باشند؟
کارهای ما فقط با همراهی و همیاری دیگران امکانپذیر خواهد بود. دوستان و همراهان مجلهٔ رسانهٔ همیاری میتوانند برای اطلاعات بیشتر دربارهٔ چگونگی کمک به پروژههای ما از وبسایت ما در آدرس www.thepowerofplay.ca دیدن کنند.
با آرزوی موفقیتهای هرچه بیشتر برای شما در پروژههای آیندهتان، بار دیگر از وقتی که به ما دادید، سپاسگزاریم.