دکتر امیرحسین توفیق – ونکوور
محسن سال ۲۰۱۹ با ویزای تحصیلی وارد کانادا شد. یک ترم از تحصیلاتش را گذرانده بود که با توجه به تخصصش در زمینهٔ کامپیوتر، توانست با شرکتی که در این زمینه فعالیت میکرد، وارد مذاکره و سپس مشغول به کار شود. کارفرما از عملکرد محسن و دانش او رضایت کامل را داشت و علاقهمند بود که محسن ساعات بیشتری را در آن شرکت مشغول به کار باشد.
اما چون محسن با ویزای تحصیلی وارد کانادا شده بود و حداکثر هفتهای ۲۰ ساعت بیشتر اجازه کار نداشت، نتوانست به درخواست کارفرمایش عمل کند. محسن در جلسهای که با مدیرعامل شرکت داشت، محدودیت قانونی خود را برای او تشریح کرد و مدیرعامل شرکت گفت: «هر کمکی از طرف شرکت ما برای رفع این محدودیت قانونی برای شما وجود داشته باشد، مضایقه نخواهیم کرد.»
محسن با مشورتی که داشت متوجه شد که اگر شرکت به او پیشنهاد شغلی بدهد و پیشنهاد شغلی دادهشده مورد تأیید قانونی قرار بگیرد، امکان تبدیل مجوز تحصیلش به مجوز کار فراهم میشود.
محسن از طریق ایمیل مورد قانونی را بهاطلاع مدیرعامل شرکت رساند و او هم از این موضوع استقبال کرد و مدیر منابع انسانی شرکت را در جریان قرار داد تا هر کمکی میتواند انجام دهد.
محسن اطلاعی از روند قانونی کار نداشت و این موضوع را بهاطلاع مدیر منابع انسانی شرکت رسانیده بود و چون آنها هم اطلاعی نداشتند، قرار بر این شد که در مورد تبدیل مجوز تحصیلی محسن به مجوز کار با کمک یک کارشناس اقدام شود.
کارشناس معرفیشده با مذاکرهای که با مدیر منابع انسانی شرکت انجام داد و مراحل کار را به ایشان توضیح داد، با عقد قراردادی، و دریافت تمامی مدارک مورد نیاز و انجام مراحل قانونی ابتدایی، برای دریافت تأییدیهٔ پیشنهاد شغلی اقدام کرد.
زمانی که تأییدیهٔ پیشنهاد شغلی از Service Canada دریافت شد، محسن متوجه شد که اگر بخواهد بهصورت آنلاین برای دریافت مجوز کار خود اقدام کند، فرایندی چندماهه خواهد داشت و اگر بخواهد حضوری اقدام کند، میتواند به مرز ورودی آمریکا و کانادا مراجعه کند که شیوهٔ دوم راحتتر است، ولی پیچیدگیهای خاص خود را دارد. مدیرعامل شرکت، مدیر منابع انسانی را مأمور کرد که با محسن همکاری کامل داشته باشد تا او در کوتاهترین زمان ممکن امکان شروع بهکار بهصورت تماموقت داشته باشد. بههمین دلیل، تصمیم گرفته شد که محسن با آمادهسازی پروندهٔ کامل، بههمراه مدیر منابع انسانی شرکت به مرز ورودی برای دریافت مجوز کار مراجعه کند. محسن که نمایندهٔ کارفرما را بههمراه داشت، فرایند کاری سادهای را گذارند و در یک نصف روز، مجوز کار خود را دریافت کرد.
محسن کار خود را بهصورت تماموقت آغاز کرد و سه هفته از آغاز کار او نگذشته بود که با آغاز همهگیری کووید-۱۹ و محدودیتهای گستردهای که اعمال شد، شرکت اعلام کرد که بنا بهنظر مدیرعامل، تا اطلاع بعدی، کلیهٔ کارها از خانه و بهصورت دورکاری انجام خواهد شد. محسن که کمتر از یکماه قبل از آن مجوز کار تماموقت خود را دریافت کرده بود، خانهنشین شد، اما همچنان بهصورت تماموقت مشغول کار بود. چند ماه اولِ همهگیری بههمین روال پیش میرفت که بر اساس تغییراتی که در بازار کاری سراسر کشور ایجاد شده بود و بر اساس تصمیمات مدیریت شرکت، کلیهٔ شاغلان در آن شرکت بهحالت نیمهوقت تبدیل شدند و مدیرعامل شرکت ابراز امیدواری کرد که بهزودی و با بهبود شرایط کاری، پرسنل علاوه بر بازگشت به کار تماموقت، بتوانند در محل شرکت هم حضور یابند.
چندین ماه گذشت و اتفاقی که مدیر شرکت آرزوی آن را کرده بود، نیفتاد. محسن که بهدلیل کمشدن ساعت کاریاش با مشکلات مالی روبهرو شده بود، و از طرفی چون کارش بهصورت دورکاری انجام میشد و عملاً فرصت زیادی در طول شبانهروز داشت، تصمیم گرفت برای جبران مشکلات مالی خود، بهصورت نیمهوقت در جای دیگری مشغول بهکار شود و امیدوار بود که بهزودی همهگیری و محدودیتهای ناشی از آن خاتمه یابد تا به کار خود بهصورت تماموقت ادامه دهد.
سرانجام پس از بیش از یکسالونیم، محدودیتها برداشته شد و همهچیز به حالت قبل بازگشت. محسن تصمیم گرفت برای ترمیم روحیهاش که در دوران کرونا بهشدت آسیب دیده بود، سفری چهار روزه را به مکزیک ترتیب دهد و کمی آبوهوا تازه کند و با انرژی بیشتری به کار و زندگی خود بازگردد.
محسن پس از سفر چهارروزهٔ خود در بازگشت به فرودگاه پیرسون تورنتو مشابه تمامی مسافران ورودی به کانادا توسط مأمور آژانس خدمات مرزی کانادا مورد پرسش قرار گرفت و چون مصاحبهاش کمی زیادهازحد بهطول انجامید، نگران شد و دلیل آنهمه پرسش و پاسخ را جویا شد.
افسر عنوان کرد که:
«شما در سال ۲۰۲۰ از شرکتی پیشنهاد شغلی دریافت کردید و مجوز کار شما بر اساس آنچه آن شرکت به شما پیشنهاد داده بود، صادر شد. همانطور که در مجوز کار خود مشاهده میکنید، صراحتاً نام شرکت کارفرمای شما قید شده است و در بخش پایین این مجوز کار قید شده است که اجازهٔ کار در هیچ شرکت دیگری را ندارید، اما شما در جای دیگری کار کردید و بر اساس قوانین مرتکب خلاف شدهاید و من ضمن ضبط گذرنامه، شما را برای ادامهٔ بررسی به دفتر سازمانمان در شهر معرفی میکنم و اگر تخلف شما از قوانین محرز شود، احتمال اخراج شما از کانادا زیاد است.»
محسن که شوکه شده بود، هر چه تلاش کرد تا شرایط کار و زندگی خود را شرح دهد، بیفایده بود و افسر مستقر در فرودگاه مکرراً عنوان میکرد که این مسائل را نگه دارد و در جلسهٔ دیگری که برای رسیدگی به موضوع ترتیب داده میشود، مطرح کند.
محسن در جلسهای که دو هفته بعد برایش ترتیب داده شد شرکت کرد و پس از یک پرسش و پاسخ طولانی، تلاش کرد هر آنچه را که رخ داده بود در کمال صحت و راستگویی عنوان کند. در خاتمه افسر دوم گفت:
«بر اساس قانون وزارت مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا شما مرتکب خلاف شدهاید و بههمین دلیل دستور خروج شما را از کانادا صادر و بدین وسیله به شما ابلاغ میکنم. اگر ظرف سی روز آینده از کانادا خارج نشوید، این دستور خروج بهدستور اخراج تبدیل میشود. البته، شرایط تجدیدنظرخواهی برای شما فراهم است و بر اساس برگههایی که جلوی شما قراردادهام، میتوانید این درخواست را بدهید.»
پایان