جنیفر بلادرویک*، عضو شورای آموزشی (School Trustee) در منطقهٔ آموزشی ۴۳ – کوکئیتلام
بازنگری حوزههای انتخاباتی (Electoral Redistricting) چیست و چرا به خانوادهٔ شما ربط دارد؟ «کژحوزهبندی» (Gerrymandering) فرایند مخدوش بازنگری مرزهای حوزههای انتخاباتی برای اطمینان از یک نتیجهٔ خاص در انتخابات است. زمانی که کنترل نحوهٔ تعیین حوزههای انتخاباتی با سیاستهای حزبی باشد، کمیتههای مسئول مرزهای حوزههای انتخاباتی را طوری تعیین میکنند که به نفع کاندیدای حزب آنها باشد. کژحوزهبندی در ایالات متحده موجب تشکیل حوزههایی با مرزهای بسیار عجیب شده است و مثال بارزی است از حیاتیبودن بازنگری در حوزههای انتخاباتی توسط کمیسیون غیرحزبی بازنگری در حوزههای انتخاباتی برای دموکراسی.
بر اساس قانون، کمیسیونهای انتخابات در بریتیش کلمبیا غیرحزبیاند و باید یک انتخابات در میان تشکیل شوند. کمیسیون به جمعآوری نظرات مردم میپردازد و تنها نهاد تعیین مرزهای حوزههای انتخاباتی است. با اینحال دولت استان موظف است با تصویب قانون، تعداد حوزههای انتخاباتی را تعیین کند. این عامل میتواند تعادل فرایند دموکراتیک را بر هم زند. عدم افزایش تعداد حوزههای انتخاباتی موجب خواهد شد تا مناطقی که جمعیت در آنها رشد داشته است، تأثیرگذاری کمتری داشته باشند.
دفعهٔ پیش دولت استانی تغییرات تعداد حوزههای غیرشهری را محدود کرد و این امر موجب شد که حوزههایی بدون پشتوانهٔ جمعیتی وجود داشته باشند. میانگین جمعیت حوزههای انتخاباتی ۳۵٬۰۰۰ نفر است. اما در حال حاضر حوزههای غیرشهری ممکن است فقط ۲۲٬۰۰۰ نفر جمعیت بهازای هر نماینده داشته باشند. اما در ترایسیتیز، در حوزهای مانند کوکئیتلام – بِرک مانتِین، جمعیت تا ۷۰٬۰۰۰ نفر به ازای هر نماینده میرسد و ارزش رأی یک شخص در بِرک مانتِین کمتر از یک حوزهٔ غیرشهری است.
باید بگویم که هرچند من یک عضو منتخب شورای آموزشی (School Trustee) هستم، اما در این زمینه تنها بهعنوان یک شهروند اظهار نظر میکنم. با اینحال به مقتضای پیشهٔ خود من زمان زیادی را صرف بررسی روندهای جمعیتی در ترایسیتیز، و تأثیر کاهش نمایندگی بر کودکان میکنم.
بگذارید مثالی بزنم که هرگز جای دیگری آن را نخواهید شنید. این داستان یک مشکل پیچیدهٔ اداری، حوصلهسربر، و پر از مخفف است. اما قول میدهم که تا حد زیادی به شما توضیح دهد که چرا مدارس/مکاتب با سرعتی که جامعه به آن نیاز دارد، ساخته نمیشوند.
در ترایسیتیز تقریباً ۲۵ درصد از جمعیت دانشآموزند و تغییرات، نه تنها در نرخ جمعیت، بلکه در محل و چگونگی زندگی مردم بسیار سریع اتفاق میافتد. حتی تا ده سال پیش مدارس و مناطق آموزشی میدانستند که بیشتر بچهها از خانههای تکخانواری یا آپارتمانهای بزرگ میآیند. اما در سال ۲۰۲۲، با افزایش سرسامآور بهای مسکن، بسیاری از بچهها در آپارتمانهای دواتاقخوابه، یکاتاقخوابه، و استودیو زندگی میکنند. بسیاری از این بچهها در واحدهای قدیمیتر زندگی میکنند، و البته بعضی هم در واحدهای نوساز.
مناطق آموزشی باید اعتبار لازم برای خرید زمین نزدیک این پروژههای ساختمانی، برای ساخت مدرسه/مکتب برای این بچهها را از محل عوارض خرید محل برای مدرسه/مکتب (School Site Acquisition Charges – SSACs) تأمین کنند. این عوارض تنها بر واحدهای نوساز اعمال میشود. عوارض با توجه به قیمت ملک تغییر میکند، اما حداکثر ۱۰۰۰ دلار بهازای هر واحد ساختهشده است. این اعتبارات بهطور متوسط بالغ بر چند صد هزار دلار در سال میشود. از زمان انتخاب من در سال ۲۰۱۸ تا کنون، هر سال یک مدرسه/مکتب تازه ساخته شده است. لازم است توضیح دهم که حدود ۱٫۸ هکتار زمین (مساحت مناسب برای یک مدرسه/مکتب) با فضای کافی برای ساختمانها، فضای ورزش (gym)، زمین بازی، و زمین ورزشی بیش از چند صد هزار دلار هزینه دارد. قوانین استانی که دههها قبل نوشته شدهاند، برای افزایش نجومی بهای زمین فکری نکردهاند و تأمین این هزینه بر عهدهٔ مناطق آموزشی است که موجب میشود گاهی اوقات از بودجهٔ کلاسها هم بزنند.
مناطق شهری و نیمهشهری در میانه گیر کردهاند. مناطق آموزشی بدون تأیید و تأمین اعتبار ساخت از سوی استان قادر به احداث مدارس/مکاتب جدید نیستند، چرا که مالیات مدارس/مکاتب مستقیماً بهدست ما نمیرسد و به دولت استانی پرداخت میشود. تنها دولت استان است که میتواند عوارض خرید محل برای مدرسه/مکتب را افزایش دهد. فشار شدید برای ادامهٔ ساخت تأسیسات اجتماعی در حالیکه قیمت زمین بهشدت در حال افزایش است، به این معناست که ما به قانونگذاری پاسخگو برای سالمنگهداشتن جامعه نیاز داریم. ولی برای ایجاد تحول بهاندازهٔ کافی پشتیبان نداریم. بدون وجود نمایندگان آگاه و متعهد بسیار مشکل میتوان صدای جامعه را به ردهٔ استانی رساند، بهطوریکه مسائل فنی و بسیار ضروری در قانونگذاری، برای زندگی آسانتر مورد توجه قرار گیرد.
یک مسئلهٔ فنی، و مهم دیگر: فرایند تأمین اعتبار برای مدارس/مکاتب در حال تغییر است و ما به تعداد کافی نماینده از مترو ونکوور برای طرح نگرانیهای خود نداریم. در حال حاضر، تأمین اعتبار دبیرستان/لیسهها بهصورت درس-به-درس انجام میشود. یعنی دانشآموز درسی را برمیدارد و دولت استان اعتبار آن را تأمین میکند. دولت استانی میخواهد روند خود را به مدل تأمین اعتبار بلوکی (block funding) تغییر دهد، که بر اساس آن بهازای هر دانشآموز مبلغ مشخصی اعتبار، بدون درنظرگرفتن تعداد دروسی که برمیدارد، اختصاص داده میشود. نکتهٔ قابلتوجه اینکه بچهها در مترو ونکوور بهطور معمول کمی بیش از هشت درس اجباری را برمیدارند و مدل کنونی انعطاف لازم برای تأمین اعتبار دروسی که دانشآموزان را به موضوعات موردعلاقهٔ خود پیوند میدهد، فراهم میکند. مثلاً حقوق، روانشناسی، روزنامهنگاری، فلزکاری. چنانچه ما مدل بلوکی را بهکار گیریم، ارائهٔ چنین دروسی بسیار مشکل خواهد بود. چنین تغییری موجب کاهش بیشتر اعتبارات برای دانشآموزان در مترو ونکوور است. چرا میگویم کاهش بیشتر؟ چرا که هماکنون نیز مناطق آموزشی شهری بهازای هر دانشآموز اعتبار کمتری از مناطق غیرشهری دریافت میکنند. و منطقهٔ آموزشی ۴۳ (کوکئیتلام) دومین منطقه از لحاظ کمبود اعتبارات بهازای هر دانشآموز در استان است.
در مدارس/مکاتب گفتوگوهای دائمی در مورد برابری، و چگونگی پشتیبانی از همهٔ دانشآموزان، بهخصوص آنهایی که به کمک بیشتری نیاز دارند، در جریان است. وقتی عدم تعادل برقرار باشد، و دانشآموزی دشواری بیشتری از دیگران داشته باشد، هدف این خواهد بود که پشتیبانی بیشتری برای او فراهم شود، نه اینکه سایر دانشآموزان را پایین نگه داریم تا همه یکسان باشند.
این بحث طولانی است و من میتوانم نکات فنی بیشتری را مطرح کنم. اما در نهایت چیزی که میگویم ساده است: ما باید سهم عادلانهای در تصمیمگیریها داشته باشیم. دانشآموزان ما بهاندازهٔ نصف، یا ربع دانشآموزان دیگر مناطق ارزش ندارند، ولی این سهمی است که امروز از نمایندگی در تصمیمگیری استانی دارند. اکنون که بحث در مورد مدارس/مکاتب است، بگذارید یک مثال آموزگارانه بزنم. آنها تنها کسری از میزان پشتیبانیای که استحقاقش را دارند، دریافت میکنند. ما به نمایندگی محلی و عادلانه، با تعداد درست نماینده در مجلس استان نیاز داریم که صدای ما را به مجلس برسانند. مثل هر جامعهای، ما شرایط خاص خودمان را داریم و نیازی به رفتار متفاوت نداریم. تنها رفتار عادلانه میخواهیم.
شما میتوانید نظرات خود را از طریق وبسایت bcebc.ca به آگاهی کمیسیون انتخابات برسانید.
*نکات مطرح شده در این نوشته نقطهنظرات شخصی نگارنده است.