علیرضا فدایی – ونکوور
توکیو پایتخت کشور ژاپن برای دومین بار میزبان بازیهای المپیک تابستانی شد. بازیهایی که برای اولین بار بهخاطر بیماری فراگیر کووید-۱۹ و پیامدهای آن، یک سال با تأخیر انجام شد.
بازیهای المپیک که چندین سال است بهدلایل مختلف از جمله دلایل سیاسی و اقتصادی زیر سؤال رفته است، این بار حاشیههای جدید و اضافهتری هم داشت.
با وجود تدابیر خاص برای واکسیناسیون و قرنطینهٔ ورزشکاران، بسیاری مخالف برگزاری مسابقات بودند. برای مراقبت و احتیاط تقریباً تمام مسابقات در سالنهای خالی بدونِتماشاگر انجام شد. اتفاقی که هم از جذابیت مسابقات کم کرد و هم قاعدتاً ضربهٔ مالی بزرگی برای میزبان بود.
تیم روسیه یکی از قدرتهای بزرگ همیشگی در بازیهای المپیک، بهدلیل رسوایی برنامهٔ فراگیر دوپینگ نتوانست در مسابقات شرکت کند. البته باید بگوییم ورزشکاران پرشمار این کشور تحت نام روسیه شرکت نکردند و بهجای آن با نام کمیتهٔ المپیک روسیه وارد مسابقات شدند.
گویا روسیه آنقدر مهرهٔ بزرگی در مسابقات المپیک است که حتی با مسئلهٔ دوپینگ هم میتواند از درِ پشتی وارد شود؛ بهنحوی که تنبیه کمیتهٔ المپیک برای روسیه این بود که از پرچم خود نمیتوانند استفاده کنند و سرود ملیشان نیز پخش نشد. این در حالی است که دوپینگ یکی از بزرگترین خط قرمزهای مسابقات ورزشی است. هر چند باید بگویم تردید دارم مسئلهٔ دوپینگ فقط مربوط به روسیه باشد.
تیم ایران که با ۶۵ ورزشکار در ۱۷ رشته روانهٔ بازیها شده بود، این بار با حاشیههای جدیدی هم همراه شد. از طراحی لباس خانمها گرفته تا ورزشکارانی که دیگر با پرچم ایران در مسابقات حاضر نشدند.
اوج این اتفاقات رویارویی کیمیا علیزاده، اولین بانوی مدالآور ایرانی در المپیک، در مقابل دوست خود بود. کیمیا علیزاده که چندی پیش با سر و صدای بسیار به کشور آلمان پناهنده شده بود، با تیم پناهجویان در مسابقات شرکت کرد و با وجود پیروزی در مقابل تکواندوکار ایرانی، به مدال دست نیافت.
اتفاق بزرگ دیگر شرکت سعید مولایی، جودوکار ایرانیالاصل، با تیم مغولستان بود. سعید مولایی که در مسابقات جهانی جودو سال ۲۰۱۹ اعلام کرده بود که با باخت ساختگی مقابل حریف اسرائیلی حاضر نشده بود، بعد از آن مسابقات از تیم ایران جدا شد. وی که رؤیای مدال المپیک را داشت، به مدال نقره رسید. مدالی که میتوانست زیر نام تیم ایران باشد. متأسفانه جودو ایران بهخاطر همان اتفاق تا چهار سال از میادین بینالمللی محروم است.
طبق روال دورههای قبل مدالآوران تیم ایران اعضای تیم کشتی و وزنهبرداری بودند. در این بین مدالآوری محمدرضا گرایی و محمدهادی ساروی در کشتی فرنگی قابل تقدیر بود. متأسفانه حسن یزدانی در لحظات آخر رنگ مدال طلا را ندید و به مدال نقره در کشتی آزاد بسنده کرد. امیرحسین زارع هم مدال برنز سنگین وزن کشتی آزاد را بهدست آورد.
علی داودی مدال نقرهٔ سنگینوزن وزنهبرداری را از آنِ خود کرد و جواد فروغی مدال طلای تیراندازی با تپانچه را بهدست آورد.
مدال طلای سجاد گنجزاده هم بسیار خبرساز و حاشیهساز شد. این برای اولین بار بود که کشور ژاپن ورزش کاراته را به المپیک معرفی کرده بود. ورزش کاراته که دارای دو بخش کاتا یا فرم و مبارزه است که سه کاراتهکای ایرانی در این بخشها شرکت کردند.
از جمله قوانین بخش مبارزه کاراته، کنترل ضربه است. وقتی در فینال سجاد گنجزاده به دیدار حریف عربستانی رفت، در حالی که برای اجرای ضربه خیز برداشته بود با یک لگد به سر خود ناکاوت شد. طبق قوانین، مبارز عربستانی با اینکه از نظر امتیاز جلو بود، با این ضربه که کنترل نشده بود، مبارزه را واگذار کرد. برخی از این اتفاق بهعنوان ناکاوت شیرین یاد کردند. این مورد برای خیلیها سؤالبرانگیز بود و در رسانههای مختلف مورد سخره قرار گرفت که چطور فردی در یک مسابقه رزمی با ناکاوتشدن برنده میشود.
این اتفاق ولی ذرهای خدشه به کارنامهٔ درخشان سجاد گنجزاده وارد نمیکند. او تعداد بسیاری مدالهای رنگارنگ در مسابقات آسیایی و جهانی کسب کرده است و کاری مخالف مقررات مسابقات انجام نداد.
تیم کانادا البته یکی از بهترین عملکردهای خود را داشت و با هفت مدال طلا، شش نقره و یازده برنز در رتبهٔ یازدهم قرار گرفت؛ عملکرد بسیار قابلقبول برای یک کشور کوچک. البته تعداد ورزشکاران کانادایی بسیار بیشتر از کشور ایران بود. ولی نگاهی نزدیکتر، نشانگر تنوع و تعدد رشتههای مختلفی است که ورزشکاران کانادایی در آن شرکت داشتند.
ژیمناستیک، دو و میدانی، قایقرانی، اسبسواری، شیرجه، دوچرخهسواری و شنای موزون از جمله رشتههاییاند که متأسفانه ایران اقبالی در سطح المپیک در آنها نداشته است.
در این بین اولین مدال طلای فوتبال زنان کانادا این مسابقات را بیشازپیش برای ایشان بهیادماندنی کرد. تیم کانادا با پیروزی در مقابل آمریکا حریف دیرین و قدرتمند خود به فینال رسید. در این مسابقه هم تیم کانادا در ضربات پنالتی تیم سوئد را شکست داد تا الهامبخش تعداد بسیاری کودک و نوجوان فوتبالیست شود.
باعث تأسف است که بین مقالهٔ پنج سال پیش من در مورد عملکرد تیم ایران و کانادا در المپیک قبلی تا الان، تفاوت چندانی ایجاد نشده است.
نبود یا حضور کمرنگ بسیاری رشتهها در ایران و عدم حضور بانوان در بسیاری رشتهها، موضوع جدیدی نیست. متأسفانه به مشکلات قدیمی، مشکلات جدید پیوستن ورزشکاران ایرانی به تیمهای دیگر هم اضافه شده است. باید دید تا مسابقات بعدی که این بار سه سال دیگر برگزار خواهد شد چه اتفاقاتی رقم خواهد خورد.