گفتوگو با شرلی باند، رهبر موقت حزب بیسی لیبرال و اپوزیسیون رسمی بریتیش کلمبیا
رسانهٔ همیاری – ونکوور
با سلام و سپاس از وقتی که برای این گفتوگو گذاشتید، لطفاً پیش از هر چیز برای کسانی که ممکن است کمتر با سوابق شما آشنا باشند، خودتان را معرفی کنید و بفرمایید از چه زمانی و چرا تصمیم گرفتید وارد سیاست شوید؟ و چرا حزب بیسی لیبرال را انتخاب کردید؟
من نخستین بار در سال ۲۰۰۱ بهنمایندگی در مجلس استان انتخاب شدم. پیش از آن عضو و رئیس هیئت امنای منطقهٔ آموزشی ۵۷ در پرینس جورج بودم. من قویاً به خدمات عمومی و تلاش برای حصول اطمینان از تداوم اینکه استانمان مکانی فوقالعاده برای زندگی، کار و تشکیل خانواده باشد، باور دارم. من از طریق حزب بیسی لیبرال در انتخابات شرکت کردم، چون اولویتهای این حزب با ارزشهای من بیشتر همسو بود.
عدهٔ زیادی از مردم که تحولات سیاسی را از نزدیک دنبال نمیکنند، بهدلیل تشابه اسمی فکر میکنند که حزب بیسی لیبرال به حزب لیبرال فدرال وابسته است و در واقع همان سیاستهای حزب لیبرال فدرال را در سطح استان دنبال میکند. فلسفهٔ این نامگذاری چه بوده است، لطفاً در این زمینه برای خوانندگان ما توضیح بدهید و بفرمایید که سیاستهای حزب بیسی لیبرال به کدامیک از احزاب فدرال نزدیکتر است؟
باید این را کاملاً واضح بگویم که ما رسماً هیچگونه ارتباطی با حزب لیبرال فدرال یا هیچیک از احزاب فدرال نداریم. حزب بیسی لیبرال در واقع حزبی ائتلافی است. در حزب بیسی لیبرال، افرادی را داریم که ممکن است دیدگاههای محافظهکارانه داشته باشند، ممکن است عضو حزب لیبرال فدرال باشند. ما طیف گستردهای از مردم را در حزبمان داریم. همانطور که میدانید ما حزبی هستیم که برای بخش خصوصی، اقتصاد، اقتصاد بخش خصوصی و بریتیش کلمبیا ارزش قائلایم. مطمئناً ما نشان دادهایم که به سطوح معقول و مناسب مالیات باور داریم. بهعنوان مثال، وقتی برای نخستینبار در سال ۲۰۰۱ انتخاب شدیم، اولین کاری که کردیم کاهش چشمگیر مالیات اشخاص بود. ما برای نقشی که بخش خصوصی باید ایفا کند، ارزش قائلایم. اقتصاد قوی و پویا، امکان تأمین منابع مالی برای برنامههای مهمی که مردم ما در این استان به آن نیاز دارند، فراهم میکند، برنامههایی مانند خدمات بهداشتی یا مراقبت از فرزندان و مواردی از این دست.
باور حزب ما حمایت از اقتصاد بخش خصوصی و داشتن اقتصادی قدرتمند و پویا و نظام مالیاتی معقول و در عین حال تأکید بر نقش ما در پشتیبانی برای داشتن نظام آموزشی عالی، خدمات بهداشت و درمان درجه یک و مواردی از این دست برای مردم بریتیش کلمبیاست.
اینها ارزشهایی است که ما را در حزب بیسی لیبرال دور هم جمع کرده است. بنابراین ممکن است فکر کنید که این نام بیشتر از مفهوم «متعادل» نشئت گرفته است مثل واژهٔ «لیبرال». من فکر میکنم که ما حزبی هستیم که به دیدگاههای مختلفی خوشامد میگوییم و خیمهٔ حزب ما آنقدر بزرگ است که مردم بتوانند آن ارزشهای مشترک را با خود به اینجا بیاورند. ارزشهایی مانند اهمیت خانواده، اهمیت اقتصادی قدرتمند و پویا و اطمینانیافتن از اینکه حمایتهای کافی برای مردمی که به آنها نیاز دارند، در استان ما وجود دارد. در واقع تلاش، برای یافتن تعادلی بین اینهاست. ما طیف وسیعی از اعضا شامل لیبرالها، محافظهکاران و دیگر احزاب را [در حزبمان] داریم. اعضای حزب ما شامل طیف وسیعی از بریتیش کلمبیاییهاست که اقشار مختلف از هر گوشهٔ این استان را نمایندگی میکنند. ولی باز هم میگویم که حزب ما هیچ ارتباطی با حزب لیبرال فدرال ندارد.
حزب شما در انتخابات سال ۲۰۱۷ رقابتی شانهبهشانه با حزب بیسیاندیپی داشت، ولی در انتخابات سال ۲۰۲۰ با اختلاف بیشتری رقابت را واگذار کرد. فکر میکنید دلیل این موضوع چه بوده است؟
تصمیم جان هورگان برای برگزاری انتخابات زودهنگام در میانهٔ همهگیری جهانی، بریتیش کلمبیاییها را وادار کرد به انتخاب بین تغییرات بالقوه یا حفظ ثبات در میانهٔ نبرد ما با کووید-۱۹. مردم بهنفع حفظ شرایط موجود رأی دادند، در حالیکه ما با بزرگترین چالش سلامتیای که بریتیش کلمبیا در سدهٔ گذشته به خود دیده است، مواجه بودیم.
بریتیش کلمبیا بهنسبت استانهای دیگر کانادا عملکرد بهتری در مواجهه با همهگیری کووید-۱۹ از نظر تعداد بیماران و تعداد افرادی که بهدلیل این بیماری جانشان را از دست دادهاند، داشته است، نظر شما در اینباره چیست؟ فکر میکنید دولت بیسی میتوانست بهتر از این عمل کند؟ اگر دولت در اختیار شما بود، چه کاری را متفاوت انجام میدادید؟
کار ما این نیست که تصمیمات متخصصان پزشکی را زیر سؤال ببریم، ولی قطعاً بریتیش کلمبیا از واکنشهای سیاسی به همهگیری سرخورده شده است. کسبوکارهای کوچک بیشماری در نبود حمایتهای دولتیای که وعده داده شده بود [ولی ارائه نشد] تعطیل شدهاند؛ کمکهایی که در استانهای دیگر ارائه شده است. هنوز برنامهای برای احیای اقتصاد یا ایجاد شغل وجود ندارد، علیرغم آنکه ما ماههاست از دولت چنین چیزی را خواستهایم. ما همچنین خواستار پاسخگویی دولت دربارهٔ مشکلات حیاتیای مانند توزیع واکسن، تستهای سریع، محدودیتهای سفر و مشکلات دیگری که بریتیش کلمبیاییها سزاوار دریافت پاسخ برای آنها هستند، شدهایم.
البته دولت برنامههای حمایتیای را برای حمایت از کسبوکارهای آسیبدیده از شرایط همهگیری به اجرا درآورده، برنامههایی مانند اهدای کمکهای بلاعوض به کسبوکارهای فعال در حوزهٔ گردشگری، یا سالنهای ورزشی و همچنین کمک به کسبوکارهای کوچک و متوسط در قالب برنامهٔ Circuit Breaker؛ فکر میکنید این کمکها کافی نبوده؟ اگر شما بودید، چه کاری را متفاوت انجام میدادید؟
پیش از هر چیز، به احتمال خیلی زیاد ما از خیلی قبلتر روی برنامهٔ بازگشایی برای بریتیش کلمبیا کار میکردیم تا مشخص کنیم که چه شکل و شمایلی خواهد داشت (اینگفتوگو پیش از اعلام برنامهٔ بازگشایی تدریجی بریتیش کلمبیا که در اینجا به آن پرداخته شده است، انجام گرفته بود). در واقع همین امروز و در مجلس قانونگذاری استان، ما از دولت دربارهٔ قصدش برای انتشار برنامهٔ بازگشایی پرسیدیم.
من از تغییرات ویروس آگاهام و ما باید اطمینان یابیم که سلامت عمومی مهمترین نگرانی ما باشد، ولی اگر به نواحی دیگر کانادا یا حتی به ایالت واشنگتن، ایالت همجوارمان در آمریکا، نگاه کنید، میبینید که بسیاری از آنها برنامههای بازگشایی اقتصادشان را مشخص کردهاند. بهعنوان مثال، ساسکاچوان حد نصاب واکسیناسیون را مبنا قرار داده، یا در کبک قرار است در چند ماه آینده فستیوالهایی برگزار شود. ایالت واشنگتن امیدوار است که بتواند ماه آینده یا همین حدود اقتصادش را بازگشایی کند.
ما به دولت فشار آوردهایم که بله، درست است که تمرکز و اولویت باید روی بهداشت و اطمینان از سلامتی و ایمنی بریتیش کلمبیاییها باشد، ولی همزمان دولت باید دربارهٔ اینکه آینده به چه شکلی خواهد بود، تا حدی به کسبوکارهای استان اطمینان خاطر بدهد. مسلماً نیاز به تغییرات بالقوهای هم خواهد بود، ولی نیاز به نوعی برنامه حس میشود. حالا به ما گفته شده که برنامه هفتهٔ آینده منتشر خواهد شد و ما برای محققشدن چنین چیزی فشار مداومی آوردهایم و من فکر میکنم که این مهم است.
شما به چند برنامهای که [توسط دولت] اجرا شده، اشاره کردید، ولی باید به اینکه اشاره کنم که وقتی به کسبوکارهای کوچک و متوسط میرسیم، باید دو سه بار [برنامهها را] تطبیق دهیم. چون چنین چیزی با تنها یکبار جواب نمیدهد. برخی مردم نتوانستند [برای برنامهها] اقدام کنند. برای برخی اقدامکردن مشکل بود. کمکهای بلاعوضِ Circuit Breaker شامل حال تعدادی از سازمانهای بسیار مهم بریتیش کلمبیا نمیشود.
بنابراین باید دوباره تکرار کرد که اگر میخواهید چیزی را اعلام کنید، مطمئن شوید که کار میکند، جزئیات لازم را دارید و سپس آن را ارائه کنید. ما و سایر بریتیش کلمبیاییها از اینکه جزئیات مشخص نشدهاند، سرخورده شدهایم.
اگر میخواهید چیز مهمی را اعلام کنید، مطمئن شوید که آن برنامه کار میکند. بهعنوان مثال، ما دربارهٔ برنامهٔ گردشگری که بهتازگی اعلام شده، بسیار نگرانایم. مسلماً از اینکه بعد از ۱۴ ماه منابع مالی برای کمک به صنعت گردشگری فراهم شده خوشحالایم، ولی دربارهٔ اینکه چه کسانی میتوانند برای این برنامه اقدام کنند، سردرگمی وجود دارد.
این برنامهای نیست که بتواند برای همه در استان عادلانه اعمال شود. دو جریان متفاوت وجود دارد؛ اینکه در مناطق روستایی بیسی زندگی میکنید یا در مناطق شهری. از دیدگاه ما باید فقط یک برنامه وجود داشته باشد، اقدام برایش ساده باشد و البته چنین برنامهای باید ماهها پیش اجرا میشد. بنابر این اینها چیزهاییاند که اگر ما بودیم، متفاوت انجامشان میدادیم.
بهنظر شما مهمترین مشکل پیش روی بریتیش کلمبیاییها چیست و چه کاری باید برای آن انجام شود؟
بریتیش کلمبیا باید برای احیای اقتصاد در محیطی بسیار رقابتی آماده شود. این مهمترین چالشی است که بیسی در آنسوی همهگیری با آن مواجه خواهد شد. با افراد بیکارشده یا کسانی که با مشکلات مالی دستوپنجه نرم میکنند و کسبوکارهایی که در نقاط مختلف برای همیشه تعطیل شدهاند، نیاز به تلاشی هماهنگ از سوی دولت برای پشتیبانی و تأمین منابع وجود دارد. نواحی دیگر برنامههای احیای اقتصادشان را تهیه کردهاند و برای استان ما نقصانی چشمگیر خواهد بود اگر برنامهای استراتژیک برای احیای اقتصاد استان که موجب بازیابی اعتماد، ایجاد شغل و محرک رشد اقتصاد باشد، نداشته باشیم.
تأیید مدارک تخصصی و حرفهای یکی از مشکلات بزرگی است که بسیاری از مهاجران با آن روبهرو بودهاند. بسیاری از پزشکان بهدلیل شرایط بسیار دشوار تأیید مدارک تحصیلیشان از کار در حرفهای که سالها در آن مشغول بهکار بودهاند محروم شدهاند و برای گذران زندگیشان به کار در حرفههای غیرمرتبط روی آوردهاند، از طرف دیگر بسیاری از این افراد میتوانند بهخصوص در شرایط همهگیری کمک بزرگی به بریتیش کلمبیاییها بکنند. حزب شما چه برنامهای برای رفع مشکل تأیید مدارک تحصیلی و حرفهای متخصصان بهویژه پزشکان دارد؟
یکسوم مهاجران اظهار داشتهاند در شغلی که به مهارتها و تجربهشان مرتبط نیست، مشغول به کارند. این چالش بزرگی در استان ماست، چرا که ما به اوج نقطهای رسیدهایم که تعداد جوانانی که وارد بازار کار میشوند از افراد مسنی که بازنشسته میشوند، کمتر شده است.
برای پاسخگویی به این مشکل، ما باید مهارتهای مهاجرانی را که در حال حاضر در استان ما ساکناند، تقویت کنیم. دولت بیسی لیبرال از سال ۲۰۰۶ بیش از ۱۱٫۶ میلیون دلار در ابتکار تأیید صلاحیت افراد خارجی (Foreign Qualifications Recognition (FQR)) برای کمک به نیروی کار بینالمللی مانند مهندسان و بازرگانان سرمایهگذاری کرد تا مدارک صلاحیتشان در استان بیسی سریعتر بررسی و تأیید شود و از این طریق اقتصاد متنوع، قوی و در حال رشد ما پشتیبانی شود. کارهای زیادی باید در این زمینه انجام شود و ما به فشار بر دولت برای اقدامات بیشتر ادامه خواهیم داد.
دربارهٔ ارزیابی مدارک پزشکان چطور؟ آیا وقتی که دولت بیسی لیبرال بر سر کار بود، اقدامی در این خصوص انجام داد؟
من فکر میکنم چیزی که مسلماً تشخیص دادیم، این بود که ما میخواهیم وقتی افراد به بریتیش کلمبیا میآیند، بتوانند اینجا در استان ما بیشترین استفاده را از مهارتهایشان ببرند.
برای من بهعنوان نمایندهٔ مجلس استان چیزهایی که میشنوم بسیار دلسردکننده است. بهعنوان مثال، شنیدم به زنی که در کشور خودش دندانپزشک بوده، وقتی به بریتیش کلمبیا آمد، گفته شد ناچار است همهٔ دورههای آموزشی را دوباره بگذراند تا بتواند تازه بهعنوان دستیار دندانپزشک مشغول به کار شود. و بله ما گامهایی در این زمینه برداشتیم و با کالج پزشکان و جراحان همکاریهایی داشتیم، چون کالج همانجایی است که این مشکل در آنجا نهفته است.
همانطور که میدانید تأیید صلاحیت توسط نهادهای حرفهای انجام میگیرد و ما نیاز داریم در این زمینه بهتر کار شود. این مسلماً بخشی از کار ما بود که به مشکل کمبود متخصصان حرفهای بپردازیم.
ما این را تشخیص میدهیم که بریتیش کلمبیا حتی اگر تکتک افرادش آموزش ببینند و بهعنوان نیروی کار جذب شوند، باز هم با کمبود نیروی متخصص مواجه است. ما ناچاریم برای اطمینان از اینکه نیروی کار مورد نیاز کافی داریم، به مهاجران اتکا کنیم.
بههمین دلیل ما با کالجهای تخصصی همکاری کردیم تا تلاش کنیم شرایط را بهبود دهیم و فرایندهای تأیید صلاحیت را ساده کنیم. برای مثال من بهطور مشخص بهخاطر دارم که برنامهای برای ارتقاء پرستاران به یک زبان خاص اجرا کردیم تا اطمینان یابیم دورهٔ انتقالی به کار در کانادا کاراتر میشود.
موضوع مهم دیگر این است که افراد فقط وقتی وارد کانادا میشوند، به اطلاعات نیاز ندارند، پیش از ترک کشورشان نیز به اطلاعات نیاز دارند و این آن چیزی بود که ما نگرانش بودیم.
اطلاعاتی که افراد پیش از آمدن به کانادا دریافت میکنند، ارتباط بهتری را با کشور ما و بهطور خاص با استان ما برایشان فراهم میکند. بنابراین ما کارهایی [در این زمینه] کردیم. آیا کارهای بیشتری هم میشد کرد؟ پاسخ من این است که احتمالاً بله.
ولی آیا کارهایی که کردید، نتیجهٔ ملموسی هم در این مورد مشخص داشته باشد؟
صادقانه بگویم که برای پاسخدادن به این پرسش باید برگردم و ببینم. از وقتی که من درگیر این قضیه بودم، زمان زیادی گذشته است. قاعدتاً هر چه بوده، در وزارت بهداشت بوده است. باید بروم و کمی روی آن کار کنم تا ببینم دقیقاً چه بوده است.
ولی اینکه تأیید صلاحیتها به کاراترین شکل ممکن انجام گیرد و افرادی که به بریتیش کلمبیا میآیند فرصت استفاده از همهٔ مهارتهایشان را داشته باشند، برای ما بسیار مهم بوده است. ما به متخصصان نیاز داریم.
ولی باید برگردم به عقب و ببینم. الان پاسخ مشخصی ندارم. اینکه اگر بیسی لیبرال به قدرت برسد، آیا این موضوع برایش اولویت دارد؟ من فکر میکنم که بله، اطمینانیافتن از اینکه متخصصان پزشکی و همچنین غیرپزشکی مورد نیاز را در بریتیش کلمبیا داریم، اولویت است. چیزی که میتوانم به شما بگویم این است که ما میدانیم این ترکیبی است از آموزشدادن به بریتیش کلمبیاییها و همچنین خوشامدگویی به مهاجران و یافتن راههایی برای متخصصان بهمنظور طیکردن دورهٔ انتقالی برای کار در بریتیش کلمبیا. ما میدانیم که به هر دو نیاز داریم.
بحران مسکن روزبهروز در بیسی شدیدتر میشود و قیمتها هر روز در حال افزایش است. عدهٔ زیادی از مردم، دیگر از خرید مسکن ناامید شدهاند، بهنظر شما اشکال کار در کجاست و چطور باید این بحران را مهار کرد؟
اندیپی وعده داده بود که مسکن را دستیافتنیتر خواهد کرد، ولی پس از چهار سال حاکمیت اندیپی، قیمت مسکن در بیسی در بیشترین میزان خود است و ساخت خانههای جدید بهطور چشمگیری کاهش یافته است. آنها سالها وعدهٔ مقرونبهصرفهکردن/دستیافتنیترکردن مسکن را دادهاند، ولی تقریباً با لحاظکردن همهٔ شاخصها میبینیم که وضعیت مسکن بدتر شده است. حالا ۳۴ سال طول میکشد تا بتوان برای پیشپرداخت یک خانهٔ معمولی در ونکوور پول جور کرد. دولت در اقدام برای رسیدگی به این مشکلات با ساخت تنها ۳٬۲۴۶ واحد مسکونی مقرونبهصرفه از ۱۱۴٬۰۰۰ واحدی که طی دورهای دهساله وعده داده بود، بهمعنای واقعی عقیم مانده است. زمان آن رسیده که دولت با در اولویت قراردادن افزایش عرضهٔ مسکن، کاهش حق بیمهٔ مالکان استراتا که با افزایش سرسامآوری مواجه شدهاند و اقدام برای افتتاح سریعتر برای پروژههای ساخت مسکن محلی، راهحلی واقعی برای این مشکل روبهرشد ارائه کند.
سؤال بعدی ما دربارهٔ کمیتهٔ قاضی کالین است که پروندهٔ پولشویی در کازینوهای بریتیش کلمبیا در زمان دولت کریستی کلارک را بررسی میکند. پنج مأمور تحقیق پلیس سوارهنظام کانادا (RCMP) در این کمیته شهادت دادهاند که دولت استانی بیسی لیبرال دربارهٔ پولشویی در کازینوها مطلع بوده، ولی از اقدام برای جلوگیری از آن سرباز زده است. این در حالی است که خود کریستی کلارک، نخستوزیر وقت بیسی، به این کمیته گفته است که دولت تا پیش از سال ۲۰۱۵ به او برای اقدام در مقابل پولشویی هشداری نداده است. بهنظر شما چرا دولت بیسی لیبرال اقدامی بهموقع در این خصوص انجام نداد؟ این پرسش از آن جهت برای جامعهٔ ما مهم است که بهتازگی کالوین کراستی، افسر ارشد عملیاتی RCMP و مأمور تحقیق جرایم سازمانیافتهٔ فراملی (TNOC)، از ایران بهعنوان یکی از دولتهایی که از کازینوهای بیسی برای پولشویی استفاده کرده، نام برده است.
پیش از هر چیز باید بگویم که کار کمیتهٔ کالین هنوز تمام نشده است و قاضی کالین پس از پایان کار کمیته، گزارش نهاییاش را خواهد داد. ما گفتهایم که در طول تحقیقات قاضی کالین، با او بهطور کامل همکاری خواهیم کرد و این کار را کردهایم و اطلاعات لازم را به کمیته دادهایم. من در جایگاهی نیستم که بتوانم دربارهٔ مشکلاتی که پیش روی کمیتهٔ کالین است نظرات بیشتری بدهم، ولی میتوانم این را به شما بگویم که ما همهٔ مدارکی را که کمیتهٔ کالین درخواست کرده بود، به آنها دادهایم. این نانوشته بوده است و ما از امتیاز کابینه صرفنظر کردهایم. بنابراین فکر میکنم که ما برای قاضی کالین بهدقت تشریح کردهایم که چه اقداماتی انجام دادهایم و چه گامهای مؤثری برداشتهایم، من بقیه را به قاضی کالین واگذار میکنم تا زمانی که گزارشش را ارائه کند.
کمتر از یک سال دیگر انتخابات رهبری حزب بیسی لیبرال برگزار خواهد شد، اولویتهای شما بهعنوان رهبر موقت حزب بیسی لیبرال هم در داخل حزب و هم در مجلس تا آن زمان چه خواهد بود؟
اولویت اصلی من همکاری با تیم قوی نمایندگان منتخب بیسی لیبرال بهمنظور تلاش به بهترین نحو ممکن و بهعنوان اپوزیسیون رسمی است. وظیفهٔ ماست که خواهان پاسخگوییِ جان هورگان و اندیپی در طول مدتی که رقابتهای انتخابات رهبری حزب در جریان است، باشیم. اولویت ما حصول اطمینان از این موضوع است که پاسخی به پرسشهای بریتیش کلمبیاییها بدهیم و توجهی را که از طرف دولت به آن نیاز دارند و سزاوارشاند، جلب کنیم.
با سپاس دوباره از وقتی که به ما دادید.