مجیب مهرداد، مدیر مسئول روزنامهٔ ۸صبح – افغانستان
توئیتر: @MujibMehrdad
یک روز پس از حملهٔ تروریستی موتربمب بر مکتب سیدالشهدا در منطقهٔ دشت برچی در غرب کابل که در آن بیش از ۸۰ تن کشته و بیش از ۱۵۰ نفر دیگر زخمی شدند، محمداشرف غنی ۱۱ می را به سبب رویدادهای تروریستی و تلفات دانشآموزان در کابل و لوگر، عزای عمومی اعلام کرد.
این حادثه، یک هفته پس از حمله مرگبار موتربمب به پلعلم، مرکز ولایت لوگر که در اثر آن ۲۴ تن کشته و ۱۱۰ تن زخمی شدند، رخ داد. اکثر قربانیان آن حادثه نیز دانشآموزانی بودند که به هدف سپریکردن آزمون کانکور به مرکز ولایت آمده بودند.
این حملات در ادامهٔ حملاتی انجام یافته که از جانب هراسافگنان در طول سالهای گذشته با اهداف خاص تبلیغاتی عملی شده است.
حمله بر فرقههای مذهبی از جانب گروههای هراسافگن مسئلهٔ تازهای نیست. از سال ۲۰۱۶ به اینسو موج حملات هدفمند بر گروههای مذهبی افغانستان افزایش بیپیشینهای داشته است. حمله بر «معبد» سیکها در افغانستان، نیز بخشی از این فشارها بر فرقههای مذهبی در این کشور بوده است.
بهگونهٔ مثال، حمله بر تجمع سیکها در سال ۲۰۱۸ در ننگرهار را که باعث کشته و زخمیشدن ۴۰ تن به شمول اوتارسنگ خالصه، تنها نامزد سیکهای افغانستان در انتخابات پارلمانی، شد میتوان از این دست حملهها برشمرد. همچنان میتوان از حمله بر عبادتگاه سیکها در کابل در سال ۲۰۲۰ یاد کرد که باعث کشته و زخمیشدن ۳۵ تن آنان شد. مسئولیت حملهٔ دوم را در آن زمان گروه داعش برعهده گرفته بود.
هرچند هراسافگنان تمام مردم افغانستان را در مساجد، دانشگاهها و نهادهای ملکی مورد حملات بیرحمانهای قرار دادهاند؛ اما شمار حملات هدفمند بر اماکن مذهبی، آموزشی و ورزشی شیعیان بهگونهٔ ویژهای سازماندهی شده است.
اختلافات قومی بر سر مسئلهٔ قدرت، واقعیت افغانستان معاصر است. این اختلافات بهگونهٔ فاجعهباری در دههٔ نود میلادی در جریان جنگهای داخلی به واقعیت پیوست؛ اما با وجود تنوع مذهبی افغانستان، این کشور هرگز شاهد جنگ مذهبی نبوده است.
از سال ۲۰۱۶ به اینسو، تلاشهایی صورت گرفته است تا آتش جنگ مذهبی در افغانستان شعلهور شود؛ اما این تلاشها با وجود واردآوردن تلفات ملکی بیشمار بر شیعیان و هزارهها باعث آن نشد که مردم افغانستان در خطوط مذهبی علیه هم صفآرایی کنند. این تلاشها بیشتر ریشه در منازعات شماری از کشورهای حوزهٔ خلیج فارس با حکومت ایران در منازعهٔ خاورمیانه دارد. با شروع جنگ و صفآراییها در سوریه در سال ۲۰۱۱ و بهویژه با ظهور داعش در سال ۲۰۱۴ در عراق و سوریه، کشورهای درگیر جنگ در خاورمیانه تلاش کردند تا دامنهٔ جنگ را به سایر کشورهای اسلامی در قالب خطکشیهای مذهبی گسترش دهند. پس از سال ۲۰۱۶، موج حملات علیه گروههای خاص مذهبی، بهویژه هزارهها در افغانستان شدت گرفت که مسئولیت شماری از آنها را گروه موسوم به داعش برعهده گرفته است. در کنار آن، در مسیرهای منتهی به ولایتهای هزارهنشین نیز کاروان مسافران مورد حمله قرار میگرفتند که بیرحمانهترین آن سربُریدن هفت مسافر در سال ۲۰۱۵ بود که «شکریه تبسم» خردسال نیز در جمع آنان بود. این حادثه باعث تظاهرات گستردهای در شهر کابل شد که به جنبش تبسم شهرت یافت؛ اما اوج این حملات در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ بود.
حملات بزرگ بر هزارهها و شیعیان از سال ۲۰۱۶ آغاز یافت. یکی از این حملات مرگبار، حمله بر مسجد باقرالعلوم در غرب کابل بود که در سال ۲۰۱۶ اتفاق افتاد. قبل از آن و در همان سال، حملهٔ مرگباری بر جنبش روشنایی انجام یافت. در سال ۲۰۱۷ حمله بر مسجد امام زمان، حمله بر مسجد الزهرا و حمله بر مسجد جوادیه هرات اتفاق افتاد. در سال ۲۰۱۸ این حملات همچنان ادامه داشت؛ حمله بر سالن ورزشی میوند و حمله بر مرکز آموزشی مهدی موعود در این سال اتفاق افتاد. در سال ۲۰۲۰، خونینترین حمله بر یک زایشگاه در غرب کابل انجام یافت. به تعقیب آن، حمله بر مرکز آموزشی کوثر دانش نیز در همین سال اتفاق افتاد. اینک در سال ۲۰۲۱ حملهٔ مرگبار بر مکتب سیدالشهدا انجام یافته است.
در کنار آن، حملات دیگری نیز بر مردمان هزاره و شیعه در مراسم گوناگون، چون مراسم نوروز و برنامههای بزرگداشت از عبدالعلی مزاری صورت گرفته است.
مسئلهٔ قابل تأمل این است که با ظهور داعش در سال ۲۰۱۴ و گسترش و نفوذ آن در افغانستان در سال ۲۰۱۶، موج حملات علیه هزارهها و شیعیان آغاز یافته است.
حملهٔ اخیر بر دانشآموزان مکتب سیدالشهدا که هیچ گروهی مسئولیت آن را نپذیرفته است، آخرین حمله نخواهد بود.
محمدنعیم، سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در قطر، پس از این حمله در گفتوگویی آن را ضدِانسانی و ضدِبشری خواند.
موج جدید حملاتی که هیچ گروهی مسئولیت آن را نمیگیرد، از ماه دسامبر سال ۲۰۲۰ آغاز یافت که هدف آن بیشتر فعالان مدنی و رسانهای بود. مسئولیت هیچکدام این حملات را هیچ گروهی بر عهده نگرفته است. بنابر همین مسئله، دادخواهی برای رسیدهگی به حقوق این قربانیان امر دشواری بهنظر میرسد. حملات بر هزارهها و شیعیان بخشی از بیرحمانهترین حملاتی بوده که در دو دههٔ اخیر در افغانستان از جانب گروههای هراسافگن انجام یافته است. گروههایی که در پشت این حملات قرار دارند، با انجام حملات بر مردم ملکی از مرز تمام قوانین حقوق بشری و جنگی گذشتهاند.
با وجودی که همواره و پس از هر حملهای کشورهای جهان و مردم افغانستان این حملات را تقبیح کرده و از تکرار آن گروههای هراسافگن را هشدار دادهاند؛ اما این حملات همچنان ادامه دارد. در سال ۲۰۱۸ رئیسجمهور افغانستان اعلام کرده بود که بهدلیل آسیبپذیربودن غرب کابل ساحهٔ سبز امنیتی غرب کابل را ایجاد خواهد کرد. این طرح اما تاکنون که چهار سال از آن سخنان رئیسجمهور میگذرد، عملی نشده است.
چیزی که روشن است، این است که از سال ۲۰۱۶ به اینسو هزارهها و شیعیان افغانستان بهگونهٔ خاصی مورد بیرحمانهترین حملات قرار گرفتهاند. این حملات همچنان ادامه دارد و حکومت افغانستان باید برای امنساختن مناطق هزارهنشین در شهر کابل تدابیر امنیتی ویژهای را روی دست بگیرد. همچنان کشورهای قدرتمند دخیل در افغانستان نیز برای مهار چنین حملات هدفمند که گروههای خاص اجتماعی را هدف قرار میدهد، دولت افغانستان را همکاری کنند.
تاکنون پروژهٔ به هم انداختن شیعه و سنی در افغانستان، یک پروژهٔ شکستخورده بوده است. نمونهٔ آن همصدایی تمام مردم افغانستان در تقبیح این حملات است. در آخرین مورد، دانشآموزان ننگرهاری به رسم اعلام همدردی با خانوادههای قربانیان، حمله بر مکتب سیدالشهدا را محکوم کردند. همزمان صدای محکومیت این حمله در هرات و جاهای دیگر افغانستان نیز طی برنامههای رسمی و مردمی بلند شد. این موج همدردیها نشان میدهد که مردم افغانستان در خطوط مذهبی غیرقابلِتقسیماند؛ اما خطر تکرار این حملات همچنان پابرجا است، و اگر این حملات کنترل نشود، امکان ایجاد شکافهای مذهبی در میان مردم افغانستان در صورت بروز شرایط جنگی ممکن است. حکومت افغانستان با توجه به فصل تازهٔ جنگ باید برای تأمین امنیت مناطق هزارهنشین تدابیر امنیتی را بیشتر کند تا در فصل تازهٔ جنگ میزان آسیبپذیری این مناطق بهگونهٔ چشمگیری کاهش یابد.
عکسها از نصیر کاوشگر، ۸صبح