سیما غفارزاده – ونکوور
بار دیگر در آستانهٔ سالی نو ایستادهایم؛ سال نو خورشیدی، سال ۱۴۰۰ و آغازگر قرنی جدید. با نگاه به سالی که پشت سر گذاشتیم، سالی که در عین ناباوری تماماً در قرنطینه گذشت، سالی بسیار دشوار برای تمام زمینیان، تنها میتوان از قول شکیبی اصفهانیِ شاعر گفت: «ما را به سختجانیِ خود این گمان نبود»، مصرعی از شعری که چهار قرن پیش سروده شده است و وصف حال انسان امروزی است. تنها کمی پیش از آغاز سال ۱۳۹۹، سازمان بهداشت جهانی رسماً اعلامِ همهگیری کرد. همهگیریای که تا زمان نگارش این یادداشت، جان نزدیک به ۲٬۷۰۰٬۰۰۰ نفر را در سراسر جهان گرفته است و از آن میان، رسماً بیش از ۶۱٬۰۰۰ مرگومیر در ایران و بیش از ۲۲٬۰۰۰ در کانادا ثبت شده است. همهگیریای که همچنان با ماست و قصد همراهیمان را در سال جدید دارد. حال تا چه اندازه و بالاخره چه وقت واکسنهای تازهازراهرسیده خواهند توانست جلو تاختوتاز این ویروس مرگبار را بگیرند و زندگی انسانها روی کُرهٔ زمین بهحالت عادی برگردد، چندان روشن نیست. خصوصاً برای ما که در کانادا زندگی میکنیم و چارهای جز صبر و حوصله در قبال روند کُند واکسیناسیون نداریم.
و اما برای ما ایرانیان، خصوصاً ایرانیان ساکن کانادا، علاوه بر همهگیری که تمام دنیا را تحت تأثیر خود قرار داده و بهنوعی آن را نیمهفلج کرده است، فاجعهٔ سرنگونیِ هواپیمای اوکراینی، پس از گذشت بیش از چهارده ماه، همچنان و هنوز بغضی در گلو و اندوهی سنگین بر دل است. بغض و اندوهی که شخصاً هر بار طی گفتوگویی که با هر یک از خانوادههای جانباختگان داشتهایم، تازه شده است. ما در «رسانهٔ همیاری»، پس از آنکه طی یکسال تلاش خود را کردیم تا در حد توانمان با انتشار مطالب و گفتوگوهای مختلف، تحقیقات انجامشده در روشنشدن حقایق و روند دادخواهی را دنبال کنیم، از ژانویهٔ امسال تصمیم گرفتیم با خانوادههای مسافران این پرواز – آنهایی که تمایل و آمادگیاش را دارند – صحبت کنیم و ببینیم پس از گذشت این مدت چه میکنند، چطور روزگار میگذرانند و خواستهشان چیست. در شمارههای قبل، با خانم بهشته رضاپور، مادر زندهیاد بهاره کرمیمقدم و خانم ژاله معینی، خواهر زندهیاد محمد معینی، مصاحبه کردیم و در این شماره، با خانم منظر ضرابی، مادر زندهیاد سهند صادقی و زندهیاد الوند صادقی، مادر همسر زندهیاد نگار برقعی و مادربزرگ زندهیاد سوفی امامی، گفتوگو داشتهایم که از نظرتان خواهد گذشت. اینها تنها ۶ تن از ۱۷۶ مسافر بیگناهیاند که سحرگاه هشتم ژانویهٔ ۲۰۲۰ جان پاکشان را از دست دادند و تمام آرزوهایشان خاکستر شد. در گفتوگو با هر یک از این خانوادهها، که ناگفته پیداست چقدر میتواند کار دشواری باشد، گویی هر بار موشکها از نو شلیک میشوند. هر بار تصور درد و اندوه جگرسوزی که آن مادر، پدر، خواهر، برادر یا فرزند تحمل کرده است، دل را میفشرد و آدم را بیقرار میکند. خانوادههایی که زندگی عادی ندارند، دیگر انسانهای سابق نیستند و تنها بهدنبال دادخواهیاند… در همین ارتباط بیش از یک هفته بود که همه منتظر انتشار گزارش نهایی از طرف ایران بودند؛ گزارشی که بالاخره چهارشنبه ۱۷ مارس ۲۰۲۱ منتشر شد. در بیانیهای که مارک گارنو، وزیر امور خارجهٔ کانادا، و عمر الغبرا، وزیر حملونقل کانادا، در این ارتباط منتشر کردند، آمده است: «این گزارش هیچ تلاشی برای پاسخدادن به سؤالات منتقدانه دربارهٔ آنچه واقعاً اتفاق افتاده، نداشته است. بهنظر میرسد ناکامل است و حقایق و شواهد قویای ندارد. دولت ما، همراه با جناب رالف گودیل، مشاور مخصوص نخستوزیر در پروندهٔ پیاس۷۵۲، مرتباً خواستار تحقیقات جامع و شفاف طبق استانداردهای بینالمللی شده است تا پاسخ تمام سؤالات منتقدانهٔ بیپاسخمانده داده شود. ما، علیرغم انتشار این گزارش تحقیقات، همچنان دربارهٔ نبودِ اطلاعات و شواهد قانعکننده عمیقاً نگرانایم.» در این بیانیه همچنین آمده است که دولت کانادا خود بهزودی نتیجهٔ تحقیقاتش را منتشر خواهد کرد و تأکید شده است که خانوادههای جانباختگان حق دارند پاسخ سؤالات مهمشان را بگیرند، از جمله اینکه چه عواملی موجب شلیک موشکها شد و چرا مرزهای هوایی در شرایط تشدید خصومتهای سیاسی باز مانده بود. در پایان این بیانیه آمده است: «ما با پاسخگو دانستن ایران و تا اطمینان از اینکه این کشور مسئولیت کامل بهعهده بگیرد و غرامت کامل به خانوادهها و عزیزانِ قربانیان فاجعهٔ پرواز پیاس۷۵۲ بپردازد، تعهد کانادا را در طلب پاسخها و دادخواهی صراحتاً تکرار میکنیم.»
گزارش نهایی ایران درست زمانی منتشر شد که ما در حال آمادهسازی نشریه برای سپردن به چاپ بودیم، بنابراین امکان پرداختن به آن را، بیش از اشاراتی که در این یادداشت آمد، نداشتیم. امیدواریم در شمارههای بعدی بیشتر بتوانیم به این مهم بپردازیم.
میدانم این یادداشت هیچ بوی بهار نمیدهد، میدانم شاید نمیبایست اینقدر حرف از بیماری، مرگومیر و غم و اندوه بهمیان میآمد، اما چه میتوان کرد وقتی زورِ واقعیتهای تلخ میچربد. چه میتوان کرد وقتی این روزها شادی دندانگیری یافت نمیشود تا از آن حرف زد. با اینهمه، انسان به امید زنده است. به امید دنیای بهتر و روزهای روشنتر. به امید برابری. به امید عدالت، صلح و آزادی. به امید مهربانی. به امید آیندهای بهتر برای نسل آینده. به امید آنکه این امیدها روزی محقق شود. بههمراه دوستانِ همکارم در «رسانهٔ همیاری» برای شما سالی سرشار از تندرستی، آرامش، شادکامی و پیروزی آرزو میکنم.