دکتر کوروش عدالتی – ونکوور
چگونه ما این کار را انجام میدهیم؟ شما در حال رانندگی بهسمت محل کار خودتان هستید و قبلاً این مسیر را هزار بار رانندگی کردهاید. وقتی به محل کار خود میرسید، دیگر هیچ حافظهای یا خاطرهای از رانندگیای که کردهاید، ندارید. مثل اینکه مغز شما روی سیستم خلبان اتوماتیک بوده است. آیا شما به خاطر میآورید که هنگام رانندگی به چه فکر میکردید؟
مثلاً به دیدار غافلگیرانهای که از یک دوست قدیمی داشتهاید، یا شام خوشمزهای که شب قبل خوردهاید، یا چیزهای بیشمار دیگر. با اینحال، احتمالاً به خاطر ندارید که هنگام عبور از مسیرهای همیشگی بهسمت دفتر، چند بار در تابلوهای توقف ایستادهاید و یا مکانهای دیدنی آشنایی را دیدهاید. روز بعد، شما دوباره در همان مسیر رانندگی میکنید – فقط اینبار تیم کارگران جاده و تابلویی را میبینید که میگوید: «انحراف». سپس شروع به دقت و توجه میکنید تا از مسیر جدیدی به محل کارتان برسید.
این مسیر انحرافی جدید را باید برای چندین هفته طی کنید، زیرا مسیر و جادهٔ همیشگی شما برای چندین هفته تحت تعمیر است. بعد از چند هفته، این مسیر جدید به همان اندازهٔ مسیر قبلی آشنا میشود و بهزودی هنگام رانندگی بهسمت محل کار، مغز شما دوباره روی سیستم خلبان اتوماتیک قرار میگیرد.
واقعاً چه رخ داده است؟
مغز شما شگفتانگیزاست. ما مغز عجیبی داریم. مغز ما از میلیاردها سلول به نام نورون تشکیل شده است که برای برقراری ارتباط با یکدیگر از یک سیستم الکتروشیمیایی استفاده میکند. این جریان الکتریسیته با الگوهایی به نام امواج مغزی در مغز حرکت میکند. هر موج مغزی با سرعت یا فرکانس خاصی حرکت میکند. برخی از امواج مغزی به آرامی حرکت میکنند و انواع دیگر حرکتهای بسیار سریع دارند. همهٔ انسانها امواج مغزی یکسانی دارند، اما الگوی این امواج از فردی به فرد دیگر متفاوت است. برخی از این الگوهای امواج مغزی با شرایط خاصی در ارتباطند.
بهعنوان مثال، افراد مبتلا به بیشفعالی غالباً در بخش جلوی مغزشان امواج بسیار آهسته دارند و امواج مغزی این افراد بهاندازهٔ کافی سرعت ندارد. این امر باعث میشود تمرکز آنها سخت شود. اما تصور نکنید افراد مبتلا به بیشفعالی تا آخر عمر محکوم به رنجاند. مغز ما این توانایی را دارد که این الگو و عملکرد را تغییر دهد – و شما توانایی ایجاد این تغییر را دارید. خاطرتان است در مثال بالا زمانی که مغز شما مجبور بود راه جدید را پیدا کند تا شما را به محل کارتان برساند. مغز شما این توانایی را دارد که با ایجاد مسیرهای جدید ارتباطی در بین نورونها، مسیر جدید را فرا گیرد و آنقدر مغز شما به مسیر جدید عادت کرد که بعد از چند هفته رانندگی، دیگر مجبور نبودید که آگاهانه به چگونگی رسیدن به محل کار فکر کنید. (اما به هر حال هنگام رانندگی محتاط و هوشیار باشید!)
چگونه ما اینهمه در مورد مغز میدانیم؟
نقشهبرداریِ مغز
هزاران سال است که انسانها دربارهٔ مغز و نحوهٔ عملکرد آن کنجکاوند. طی چندین قرن برخی مطالعات و آزمایشهای ناگوار و خطرناک بر روی مغز انجام شده است، اما بالاخره در دههٔ ۱۸۸۰ دانشمندان تکنیکهای غیرتهاجمیای را پیدا کردند که در حال توسعه و پیشرفتاند. اکنون ما روشهایی داریم که از طریق آنها میتوان سیگنالهای الکتریکی مغز را «نقشهبرداری» و مناطقی را که بهخوبی کار نمیکنند، شناسایی کرد. همینطور دانشمندان راههای شگفتانگیزی را برای اصلاح این نقایص و کمک به مردم در زندگی راحتتر کشف کردهاند.
مغز خود را آموزش دهید
operant conditioning به فرایند ایجاد یک راه مغزی با یک الگوی کارکردی سالم گفته میشود. اینها کلمات بزرگیاند که معنای سادهای دارند. به این فکر کنید: شما میخواهید سگتان یاد بگیرید که بنشیند. هر بار که او به فرمان عمل میکند، شما به او غذای خوبی (پاداش) میدهید. او سرانجام میفهمد که هر زمان که به دستور شما مینشیند، پاداش میگیرد، بنابراین بسیار مطیعِ دستور «بنشین» شما میشود. شما میتوانید مغز خود را بههمین روش و از طریق نوروفیدبک آموزش دهید.
نوروفیدبک با همان اصل آموزش سگ شما کار میکند. ابتدا لازم است یک جلسه نقشهبرداری مغزی داشته باشید. حسگرهایی روی پوست سر شما قرار میگیرند تا الگوی امواج مغزی شما را اندازهگیری و مشخص کنند که کدام مناطق از مغز بهخوبی کار نمیکنند.
بعد از اینکه مغز شما نقشهبرداری شد، درمان نوروفیدبک شروع میشود. یک متخصص آموزشدیده حسگرها را روی پوست سر شما قرار میدهد. این حسگرها به کامپیوتری متصل خواهد شد، بنابراین در واقع شما میتوانید الگوهای امواج مغزی خود را مشاهده کنید. سپس متخصص به شما کمک خواهد کرد که با انجام یک سری تمرینات، تغییراتی در امواج مغزی خود بهوجود بیاورید.
در زمان انجام نوروفیدبک، شما در صفحهٔ کامپیوتر یک سری فیدبکهای تصویری دریافت کرده و پاداش خواهید گرفت – این شبیه مثال مربوط به رفتارهای سگ نیست – بلکه همانند حل مسئله در بازی پازل یا بازیهای انیمیشن و گرافیکی، مغز شما پاداش خواهد گرفت. مغز شما رفتار مورد نظر را تمرین میکند و در نهایت توانایی حفظ آن رفتار را بهخودی خود ایجاد میکند. بهعبارت دیگر، شما با استفاده از نوروفیدبک، در واقع با آموزش راههای جدید و بهتر، عملکرد مغز خود را تغییر میدهید.
چه شرایطی و مشکلاتی را این روش درمان میکند؟
لازم است بدانید که نوروفیدبک درمان محسوب نمیشود، بلکه روشی سالم برای مدیریت و کنترل عملکرد مغز است.
در زیر لیستی از برخی شرایطی که برای درمان (مدیریت یا کنترل عملکرد مغز) آنها از نوروفیدبک استفاده میشود، آورده شده است:
- بیخوابی
- بیشفعالی ADHD
- افسردگی
- اوتیسم
- اضطراب
- اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD
- شرایط خاص تشنج
- اعتیاد
- سردرد
نوروفیدبک برای چه کسانی مناسب است؟
تیمهای مختلف ورزشی حرفهای برای تقویت عملکرد خود از نوروفیدبک استفاده میکنند. از جمله تیم اسکی المپیک ایالات متحده، کری والش جنینگز، بازیکن والیبال ساحلی المپیک و اعضای تیم فوتبال ایتالیا. تیم اسکیت سرعت پیست کوتاه کانادا از نوروفیدبک برای دستیابی به پنج مدال از جمله دو طلا در بازیهای المپیک زمستانی ونکوور ۲۰۱۰ استفاده نمود. آلن پاپ، دانشمندی در ناسا (ادارهٔ ملی هوانوردی و فضایی آمریکا)، کشف کرد که نوروفیدبک میتواند توجه و تعامل فضانوردان را نسبت به وظایفشان بهبود بخشد، زیرا همانطور که میدانید انجام وظایف توسط آنها به تمرکز بسیار زیاد نیاز دارد.
همهٔ چیزهای خوبی که وجود دارد!
نوروفیدبک هیچ عارضهٔ جانبی ندارد. بعضی اوقات فرد بهدلیل انرژیای که برای تمرکز در حین آموزش صرف کرده، پس از جلسهٔ نوروفیدبک احساس خستگی میکند. بهطور کلی، نوروفیدبک روشی عالی و طولانیمدت برای آموزش مجدد مغز شما برای عملکرد مؤثر است. اگر شما یا کسی که دوستش دارید، میخواهید یک روش درمانی غیرتهاجمی یا یک روش درمانی فعلی را تقویت کنید، با مرکز ایلومایند در تماس باشید و بعد از یک ارزیابی درمانی، سفر خود را در این مسیر آغاز کنید.