نوروفیدبک به‌عنوان شیوهٔ درمانی مؤثر برای اختلال افسردگی اساسی، استرس و اختلال وسواس

دکتر کوروش عدالتی – ونکوور

شرایط سهیلا چیزی فراتر از دلسردی بود. او یک‌سال پیش به اختلال افسردگی اساسی مبتلا شده بود. پزشک وی داروهای ضدِافسردگی تجویز کرد، اما هیچ‌یک از آن‌ها مؤثر نبودند. علاوه بر این، برخی از آن‌ها عوارض جانبی وحشتناکی داشتند. او ناامید و در آستانهٔ تسلیم شدن بود و فکر می‌کرد این زندگی دیگر ارزشی ندارد. تا اینکه سهیلا در مورد نوروفیدبک و تأثیر مثبت آن بر افسردگی مطالعه کرد و تصمیم گرفت یک‌بار این شیوه را امتحان کند. نتیجهٔ نوروفیدبک حیرت‌انگیز بود. 

سازمان بهداشت جهانی افسردگی را «عامل اصلی معلولیت در سراسر جهان» با قریب به ۳۰۰ میلیون نفر مبتلا در سراسر جهان، برشمرده است. درمان‌های مختلفی برای اختلال افسردگی وجود دارد، اما پژوهش‌ها نشان داده است که حداکثر یک‌سوم از صد میلیون نفر مبتلا به افسردگی رضایت درمانی را حتی با تجویز دارو گزارش کرده‌اند و این بدین خاطر است که برخی از انواع افسردگی نسبت به درمان مقاوم‌اند و لذا برای این‌گونه افرادِ مقاوم به درمان، گزینه‌های محدود درمانی باقی می‌ماند.

یکی از گزینه‌های درمانی مؤثر باقیمانده نوروفیدبک است. چندین دهه مطالعه و تحقیق در مورد تأثیرات نوروفیدبک بر روی افسردگی‌های مقاوم انجام شده است و همان‌طور که سهیلا کشف کرد، نتایج بر روی «افسردگی مقاوم به درمان» (TRD) حیرت‌انگیز و امیدبخش بوده است. 

عملکرد مغز شما چگونه است

قسمت‌های مختلف مغز شما مسئول عملکردهای مختلف‌اند. توجه داشته باشید که واکنش‌های عاطفی در لوب پیشانی مغز قراردارند و مغز از دو نیمکرهٔ چپ و راست تشکیل شده است.

امواج مغزی 

مغز شما ارگانی بسیار پیچیده است که از میلیاردها سلول عصبی تشکیل شده و میلیاردها اتصال دارد. ارتباط بین نورون‌ها ریشهٔ تمام افکار، رفتارها و احساسات شما است. پیام‌ها بین سلول‌های عصبی در کسری از ثانیه توسط تکانه‌های الکتریکی پخش می‌شوند. امواج مغزی توسط پالس‌های الکتریکی هماهنگ‌ و توده‌های سلول‌های عصبی در ارتباط با یکدیگر تولید می‌شوند. امواج مغزی با سرعت یا فرکانس‌های مختلفی در مغز حرکت می‌کنند.

این امواج و ارتباطات مغزی چه ارتباطی با افسردگی دارند؟

همان‌گونه که مطرح شد، امواج مغزی مختلف با حالات مختلف روحی مرتبط است. دانشمندان می‌توانند با قرار دادن حسگرها یا الکترودها روی پوست سر و اتصال آن‌ها به رایانه، امواج مغزی شما را ببینند؛ به این صورت که فعالیت الکتریکی در قسمت‌های مختلف مغز شما روی صفحه نشان داده می‌شود. وقتی ناحیهٔ پیشانی سمت چپ مغز شما بیشتر از ناحیه پیشانی راست فعال باشد، روحیهٔ شما شادتر می‌شود. وقتی ناحیهٔ پیشانی سمت راست بیشتر از چپ فعال باشد، روحیه شما بسیار بدتر می‌شود و در اینجا است که نوروفیدبک نقش خود را ایفا می‌کند. 

تمرینی ورزشی برای مغز شما

وقتی می‌خواهید از نظر جسمی متناسب باشید، قسمت‌های مختلف بدن خود را تمرین می‌دهید و طبیعتاً نتایج مثبت تا پس از اولین تمرین ورزشی قابل مشاهده نیست. شما برای اندامی بهتر باید تلاش مستمر داشته باشید و زمان صرف آن کنید. نوروفیدبک راهی است که به شما کمک می‌کند تا مغز خود را از طریق تمرینات مغزی تنظیم کنید. روند کار ساده، بدون درد و غیرتهاجمی است. این شیوه فقط نوعی یادگیری است! شما یاد می‌گیرید که از طریق بازخورد و تمرین، فعالیت امواج مغزی خود را تغییر دهید.

روش کار

روش کار به این صورت است که متخصص آموزش‌دیده‌ای الکترودها را به پوست سر شما متصل می‌کند. این فرآیند بدون انتقال جریان الکتریکی به سر انجام می‌گیرد؛ الکترودها به‌سادگی فعالیت الکتریکی مغز شما را اندازه‌گیری می‌کنند و به شما بازخوردی می‌دهند که می‌توانید روی صفحهٔ رایانه مشاهده کنید. شما تمرینات ذهنی مختلفی را پشت سر خواهید گذاشت و صفحهٔ مانیتور به شما اطلاعات فوری را دربارهٔ هرگونه تغییری که در فعالیت الکتریکی مغز خود ایجاد کرده‌اید، می‌دهد. وقتی به هدفی که متخصص برای شما تعیین کرده است رسیدید، نشانهٔ آن را دریافت خواهید کرد.

نوروفیدبک به شما امکان می‌دهد «شبکهٔ خُلقی» را در مغز خود تغییر دهید. مطالعات نشان می‌دهد که در ارتباط با افسردگی، نوروفیدبک باعث ایجاد الگوهای تفکر مثبت‌تر و کاهش روش‌های منفی تفکر مرتبط با افسردگی می‌شود.

همان‌طور که شکل‌دهی مجدد بدن شما در تمرینات ورزشی به بیش از چند جلسه در سالن بدنسازی نیازمند است، تغییر و شکل دادن مغز شما نیز جلسات متعددی را لازم دارد و این فقط به مغز هر فرد بستگی دارد.

داستان‌هایی از زندگی واقعی بیماران

شرح موارد زیر دربارهٔ جان و مری از مرکز رشد عصبی در پروویدنس، رود آیلند، ایالات متحده آمده است. 

مورد اول: جان

«جان سابقه‌ای طولانی‌مدت در مشکلات خلق‌وخوی داشت و مانند اکثر افراد مبتلا به افسردگی از اضطراب نیز رنج می‌برد. او قبلاً چندین بار در دوره‌های روان‌درمانی شرکت کرده بود و هنگام شروع نوروفیدبک، سه نوع دارو مصرف می‌کرد. ما از طریق پیش‌آزمون، میزان افسردگی و اضطراب او را با استفاده از پرسشنامه‌های افسردگی و اضطراب بک (BDI) و آزمون‌های روان‌شناختی اندازه‌گیری کردیم. نتایج او افسردگی متوسط ​​و سطح خفیف اضطراب، حتی با وجود استفاده از سه نوع دارو در طول سالیان را نشان می‌داد. پس از چندین جلسه نوروفیدبک، آزمون‌های روان‌شناختی یادشده مجدداً بر روی او تکرار شد (لازم به یاد آوری است که در این زمان او هر سه نوع دارو را قطع کرده بود). نتایج پرسشنامه‌ها بهبود بسیار چشمگیری در خلق‌وخو و اضطراب او را نشان می‌داد. بعد از دورهٔ کوتاه نوروفیدبک، علائم افسردگی و اضطراب کاهش چشمگیری را نشان می‌داد و جان پس از تکمیل دوره بدون هیچ‌گونه علائم و عود مجدد بیماری، به کار و زندگی خود بازگشت.» 

مورد دوم: مری 

«مری زنی پنجاه و پنج ساله با افسردگی شدید و وسواس فکری عملی بود. وی سال‌ها با دارو و درمان‌های شناختی-رفتاری، تحت درمان بود. در حقیقت، نظارت بر درمان وی توسط یکی از متخصصان برجستهٔ OCD (اختلال وسواس) در جهان صورت گرفته بود. اما طی سال‌ها سود بسیار کمی از این رژیم درمانی حاصل شده بود. او بسیار ناامید بود. ما از پرسشنامهٔ افسردگی بک (BDI) و استانداردی بین‌المللی برای اندازه‌گیری شدت افسردگی استفاده کردیم. او چندین جلسه نوروفیدبک دریافت کرد و بعد از آن مجدداً آزمون‌های روان‌شناختی برای سنجش اثربخشی تکرار شد. حال‌وهوای مری پس از طی تعدادی جلسات نوروفیدبک به‌طور قابل توجهی تغییر کرده و بهبود یافته بود. نمرات او در BDI از نمرهٔ ۳۸ به نمرهٔ فقط ۱ کاهش یافت و علائم OCD او نیز کاهش یافته بود. 

اکنون پنج سال گذشته است. مری ماهانه چند بار تمرین نوروفیدبک را انجام می‌دهد. این مقدار کم آموزش، او را با خلق‌وخوی مثبت و با اضطراب بسیار کمی مواجه کرده است.»

 نتیجه

دلایل پژوهشی و علمی با سابقهٔ طولانی ثابت کرده است که نوروفیدبک برای کاهش افسردگی اساسی، استرس و اختلال وسواس – حتی افسردگی مقاوم در برابر سایر روش های درمانی – اثربخش‌تر است.

ارسال دیدگاه