طاهره علیپناه جهرودی – ونکوور
«نینا» چاپ دوم «خاطرات و یادبودها»، نوشتهٔ دکتر مهدی مشگینی است که در مرداد ۱۳۹۸ خورشیدی برابر با اوت ۲۰۱۹ میلادی در ۶۶۲ صفحه منتشر شده است.
نوشتهٔ طولانی و جذاب «نینا» آغازش با آشنایی شخصیتها در کافه (دکان) «مسیو» و پایانش دیدار در زندان زنان آمل است. قبل از شروع متن شعری از حافظ به خواننده توجه میدهد و تأکید میکند که محتوای کتاب بیربط به این شعر نیست.
کتاب محتوایی سرشار از تصاویر ادیبانه، شاعرانه، هنری، بحث و گفتوگوی شخصیتها و در بینابین؛ مرگ، زندان، دوری از وطن و معشوق دارد.
داستان «نینا» بیان خاطرات نسلی است دانشور و بینشور از حدود دههٔ ۳۰ تا عصر کنونی که همّ خود را به شرح آموختن برای بهتر زیستن جامعهٔ ایران و به کسب معرفت جهت ارتقای فرهنگ مردم ایران پرداخته است. شخصيت اول کتاب راوی است که «نينا» نام نمادين «آرش» را به او داده است و شخصيت دوم کتاب «نينا» است. این دو شخصیت همسنگ و همتراز نیستند. نینا از خانوادهای فرهنگی، هنرمند و فرهیخته است. از پدربزرگی ارمنی و مادربزرگی آذری و مسلمان که تفاوت دین و مسلک مانع از پیوند عاشقانهٔ آنها نشده است، نینا بیشتر نزد پدربزرگ و مادربزرگش رشد کرده است. پدربزرگش اهل موسیقی است و هنرمندی ادیب است و نینا نزد او نواختن پیانو را بهخوبی آموخته است. مادرش کارشناس میراث فرهنگی و پدرش نیز دانشور و محقق است.
نینا که در چنین خانوادهای با پشتوانهای غنی از فرهنگ و دانش و هنر و موسیقی رشد یافته، موجب شده است که نویسنده برای پرداخت شخصیت او سعی فراوان کند و تمام ریزهکاریهای او را به رشتهٔ تحریر در آورد و حتی هنرمندانه و عاشقانه او و شخصیتاش را ترسیم کند.
داستان از برههٔ قبل از انقلاب و مربوط به دهههای ۳۰ یا ۴۰ خورشیدی به بعد است. نویسنده از چگونگی آشنایی و عاشق شدن و دیدار «آرش» با «نینا»، این دختر ارمنی-مسلمان، با ظاهری جذاب و تأثیرگذار با ریزهکاری سخن میگوید. شخصیت دیگر «مسیو» است که آرش (راوی) نزد او به دلبخواه کار میکند و در همین مکان اولین بار «نینا» را میبیند و به او دل میبازد. «نینا» شخصیتی روشنبین، سلحشور، مهربان، صبور، انساندوست و انسان است و همانطور که گفته شد، خانوادهای فرهنگی و اندیشمند دارد که آگاهی و بینش آنها درصد قابل توجهی بالاتر از اجتماعی است که در آن بهسر میبرند.
متن نوشته واضح و بدون ابهام است و این قدرت را دارد که خواننده را به تفکر وادارد و با خود همراه کند. نویسنده موفق شده است در کنار نمایش زندگی آدمهای مبارز بهتدریج و در پایان ذهن آنها را بازتاب دهد. در این کتاب خواننده زندگی جاری در ایران را عمیقاً لمس میکند، هم برههٔ قبل از انقلاب و هم بعد از آن را. قلم توانا و شاعرانگی کلام، تصاویر متعددی از زشتی و فساد، در کنار روایت وقایع بسیار مهم سیاسی، برههای از تاریخ ایران را با تصویری همهجانبه از اوضاع اجتماعی و فرهنگی در کشور بهدست میدهد.
نویسنده در بیشتر صفحات این کتاب به شرح وقایع گذشته، حال و خاطرات چند دهه از تاریخ ایران و زندگی شخصیتهای داستان با ریتمی تند میپردازد. نویسنده گاهی ماجرایی واحد را از زاویهٔ دید چند شخصیت طرح میکند، برای مثال در بحثی که با «نینا» و دوست مشترکشان «مری» دارد، بهطور موازی بحث را پیش میبرد و بدین ترتیب داستان خود را چندصدایی میکند تا در مقابل قضاوت تکبعدی و سطحی تاریخ، خواننده را به درک عمیق ریشههای وقایع هدایت کند. در کتاب شخصیتهای ناقهرمان و ضعیف (پاپک و پوپک) و ناتوان در برخورد با مشکلات نیز وجود دارند. در ضمن تیپهای بیخیال و پولداری مانند «لیندا» و «ناهید» هم هستند که با راوی همدانشکدهایاند و در آمریکا به سر میبرند و بهعلت تیپ بودن چندان تأثیری در داستان ندارند.
«نینا» بهدلیل نوع نوشتار به خاطره میماند، چون نویسنده در آن صحنهها یا وقایع تلخ و شیرینی را که در زندگیاش روی داده و در آنها نقش داشته یا شاهدش بوده است، شرح میدهد. و علاوه بر ثبت حوادث تلخ و شیرین، بر زندگی شخصیتهای داستان نیز تأثیر میگذارد.
نویسنده بهگونهای خاطرات را بیان میکند که مخاطب احساس میکند خود در آن فضا قرار گرفته است. با زبانی صمیمی و نثری خودمانی که خواننده احساس میکند نویسنده به آنچه مینویسد، معتقد است و دروغ نمی گوید و جذب نوشته میشود.
در این داستان نویسنده قصد ندارد فنون نگارشی و صنایع ادبی را در خاطرههایش نمایش دهد و مخاطب به سادگی داستان را دنبال میکند.
در داستان «نینا» نهتنها اطلاعات کافی به خواننده داده میشود، بلکه، بهنظر من یک دائرةالمعارف فرهنگی، سیاسی، تاریخی و ادبی است که از هر صفحهاش میتوان بهرههای فراوان برد.
زبان کتاب، زبان معیار است که نوشتههای متن وضوح کامل دارند و بهسادگی به بیان موضوع پرداخته است و به زبان گفتار عموم نزدیک است.
لازم به یادآوری است که در متن کتاب در بعضی صفحات نوشتههایی به زبان ترکی، ارمنی و بهویژه زبان انگلیسی آمده است.
نویسنده برای بیان مطالب، جزئیات و ریزهکاریهای صحنهای را که حادثه در آن روی داده، تعریف میکند و بههمین دلیل فضای حادثه زنده و واقعی نشان داده شده است. بیان این جزئیات خواننده را به فضای خاطره نزدیک کرده است. برای مثال وقتی از زمان وقوع انقلاب سخن میگوید، تمام خاطرات و دیدگاه منِ خواننده نسبت به آن زمان و وقایع اتفاقیهٔ آن دوران زنده میشود و از پیش چشمانم میگذرد و برههای را که طی کرده و لمس کردهام، تداعی میشود و با خودم میگویم «دقیقاً».
نویسندهٔ متن بهجز مواقعی نادر که میخواهد از خود بگریزد، از خیالپردازی و ذهنیتگرایی دور است و حوادث واقعی را بیان میکند و آن هم پرشتاب، بدون اینکه ضربآهنگ کند شود و مطلب جذابیتش را از دست بدهد.
در کتاب «نینا» نوع دیگری از عشق و دلدادگی را میبینیم. عاشقهایی که به بالندگی یکدیگر کمک میکنند و به هم نیروی زندگی کردن میدهند. که دیگر در این روزگار چنین عشقهایی – کز پیِ رنگی نیستند – نادر است. این نوع عشق را در دهههای ۳۰، ۴۰ خورشیدی میتوان مشاهده کرد.
نویسندهٔ کتاب فرهیختهای مطلع است که با هوشمندی و بینش حیرتانگیز و با احاطه به فضا و محیط زندگیاش در ایران و آمریکا در دهههای ۶۰، ۷۰ و ۸۰ میلادی به بیان رئال (واقعگرایانهٔ) خاطراتش پرداخته است. این واقعگرایی به اقتضای دوران نگارشش بیتأثیر از شیوههای داستاننویسی مدرن نیست. پایان باز و مبهم، تغییر زاویهٔ دید، شکستن گاه گاه خط زمان که اینگونه مختصات، متعلق به دورهٔ مدرنیسم است و در رئالیسم معاصر خود هم اثرگذار بوده است.
جدال با گذر زمان و بهناچار مضامین مرگ، عشق و تمنای انسان برای جاودانگی که در کتاب «نینا» وجود دارد، آن را به مدرنیسم نزدیک میکند و با آوردن صنایع ادبی و شعر و موسیقی و نمایشنامه در متن داستان و نحوهٔ روایت آن، خواننده را مجذوب میکند.
لازم میدانم در پایان نقدی هم به ظاهر مطالب و شکل کتاب داشته باشم:
کتاب فاقد اطلاعات چاپ نظیر تاریخ چاپ اول – تیراژ چاپ، نام و نشانی ناشر است و اینکه آیا نویسنده قبل از این تألیف دیگری داشته است؟
مقدمه یا پیشگفتار ندارد که معرف اثر باشد. فصلبندی ندارد. فهرست عناوین ندارد. ژانر مشخصی در رو یا پشت کتاب چاپ نشده است و موکول به حدس خواننده میشود.