بحث و بررسی رمان اهل غرق اثر منیرو روانیپور
سیما غفارزاده – ونکوور
کتاب The Drowned ترجمهٔ انگلیسی رمان «اهل غرق» نوشتهٔ منیرو روانی پور است که بهتازگی توسط پرفسور قانونپرور به این زبان برگردانده شده و هم اکنون در آمازون موجود است.
رمان «اهل غرق» نخستین بار در سال ۱۳۶۸ توسط نشر خانهٔ آفتاب به چاپ رسید. چاپ دوم این رمان در سال ۱۳۸۳ توسط نشر قصه به انجام رسید و در حال حاضر در ایران توقیف است. «اهل غرق» برای سومین بار در سال ۲۰۱۷ در Amazon-CreateSpace منتشر شد.
رمان «اهل غرق» اثری برجسته در ادبیات خاورمیانه است و علاوه بر آنکه مقالات و جستارهای بسیاری در صفحات اینترنتی دربارهٔ این کتاب نوشته شده است، همهساله دانشجویان از کشورهای متفاوت برای ارائهٔ پایاننامهٔ تحصیلی خود از آن استفاده میکنند. بههمین دلیل، دانشجویان بسیاری بهعنوان کتاب مرجع بهدنبال نسخهٔ انگلیسی کتاب بودند. تنی چند از اساتید دانشگاهها اعلام کردهاند این رمان را در سال تحصیلی پیش رو تدریس خواهند کرد. بهزودی تور امضای کتاب آغاز خواهد شد.
روز ۸ سپتامبر ۲۰۱۹، رأس ساعت ۹ صبح بهوقت نِوادای آمریکا، طی نشستی آنلاین رمان «اهل غرق» بهمناسبت اولین چاپ ترجمهٔ انگلیسی آن مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این نشست که توسط کارگاه کولیها، گروه کتابخوانی فارسی برگزار شد، ۴۲ نفر از نقاط مختلف دنیا از جمله ایران شرکت کرده بودند.
در ابتدا منیرو روانیپور خاطرهای از اولین چاپ رمان اهل غرق در سال ۱۳۶۸ شمسی تعریف کرد. وی گفت که آن زمان پس از چاپ کتاب، مورد هجوم وحشتناک عدهای قرار گرفت و مجبور شد خود را مخفی کند. او اضافه کرد که در واقع کتاب مورد توجه و استقبال فراوان قشر وسیعی از مردم عادی قرار گرفت، در حالیکه همکارانش و قشر روشنفکر، آنهایی که باید حمایت میکردند، بدترین توهینها را به او کردند، بهطوریکه به وی میگفتهاند «اهل عَرَق»! یعنی او در حالیکه الکل و عرق زیادی میخورده و مست و غیرهشیار بوده، این کتاب را نوشته است. روانیپور گفت که هرگز این را فراموش نخواهد کرد؛ اینکه چگونه ملتی چنین با بغض و کینه همدیگر را نابود میکنند. بغض و کینهای که هنوز هم – ولو کمتر – درمورد او ادامه داشته است، چرا که وی معتقد است هر کسی در جامعهٔ ما جدی باشد و کار کند و ناله نکند، در قاب قرار میگیرد و مورد سؤال. در حالیکه اگر ناله و شکایت کنی و غربت غربت کنی، چنین نخواهد شد؛ وی گفت: «اما من غربت غربت نمیکنم، چون غربت آن جایی است که من نتوانم حرفم را بزنم. آن جایی است که من نتوانم با کسی دوست بشوم. جایی که من بتوانم در آن خاطره بسازم و دوستی ایجاد کنم، آنجا کشور من است.»
روانیپور در ادامه با اشاره به اینکه وی پس از مهاجرت فرصت آن را یافته است که «اهل غرق» را ویرایش کند، نسخهٔ جدید که طبعاً ترجمهٔ انگلیسی هم از روی آن انجام شده، حدود ۵ تا ۱۰ درصد نسبت به نسخهٔ اصلی تغییرات داشته که البته موجب عمیقتر شدنِ آن شده است، بنابراین توصیهٔ وی به کسانی که مایلاند این کتاب را به فارسی بخوانند، این است که به نسخهٔ جدید آن رجوع کنند.
وی سپس کمی هم از مشکلات چاپ کتاب، بهلحاظ برنامهریزی و زمانبندی مناسب برای برگزاری جلسات دانشگاهی، و همچنین مسائل مالی و هزینههای سنگین برای تبلیغات بهشیوهای که در آمریکا رایج است، گفت. او اضافه کرد: «اینها مشکلاتی است که هست، اما مسئلهٔ اصلی من در چاپ تمام این کتابها ضدِفراموشی حرکت کردن است. سیستم فرهنگی ما – حتی تا حدودی در کل جهان – چون سیستمی قبیلهای است، فردیت را نابود میکند و میخواهد دستاوردهای آدمها را گَلّهای حساب کند. من میخواهم کتابهایم جایی باشد که از تتاول روزگار در امان بماند.»
پس از سخنان آغازین منیرو روانیپور، نوبت به شرکتکنندگان در این نشست رسید تا سؤالات و نظرات خود را مطرح کنند.
روانیپور در پاسخ به یکی از سؤالات که دربارهٔ بنمایهٔ این رمان بود و اینکه تا چه اندازه به زندگی شخصی او مربوط میشود، گفت که این کتاب در کل مربوط به ۱۰ سال از زندگی دوران کودکیاش میشود؛ ۱۰ سال از بازیها و تخیلات کودکانهاش و ارتباطاتش با خانواده، و هیچ ارتباطی به قوم خاصی در آن مکان جغرافیایی ندارد. او در ادامهٔ این صحبت گفت که تا چه اندازه به خانوادهاش میبالد، خانوادهای که مادربزرگ آن ۱۰ سال از پدربزرگش بزرگتر بود و دستیار او در طبابت، خانوادهای که حرمت گذاشتن به زن و گوش دادن به نظر و عقیدهٔ زن و مشورت با او ارزش بود و در آن زنستیزی به چشم نمیخورد.
در ادامهٔ پاسخ به سؤالات، روانیپور ضمن اشاره به اینکه دههٔ ۶۰ دههای بسیار غمانگیز برای ما بود، دههای که داشتیم از فضایی بسیار آزاد و مدرن واردِ فضایی بسیار هولناک و متفاوت میشدیم، گفت اخیراً به این نتیجه رسیده است که این کتاب جوابی برای آن فضای غمانگیز بوده است. او افزود: «در واقع هجوم آن فرهنگ متخاصم و متهاجم به خردهفرهنگی که من درش بودم و آیینهایی که ما به آنها باور داشتیم، خودبهخود این واکنش را ایجاد کرده بود که من با نوشتن این کتاب، از قبیلهٔ خودم و از رؤیاهای خودم دفاع کنم تا بر باد نرود.» روانیپور در ادامهٔ همین بحث گفت اعتقاد دارد که دلیل توقیف کتابش نیز همین است؛ این کتاب خاطراتی را حفظ کرده است که از نظر فرهنگ حاکم نباید باشد.
یکی از شرکتکنندگان در بخشی از نظر خود دربارهٔ این کتاب چنین میگوید: «رمان بهشکل فوقالعادهای یکدست و روان است و خواننده را از واقعیت به خیال و از خیال به واقعیت بهدنبال خودش میکشد. استفاده از آیین و سنتهای جنوب شاید تنها راه نوشتنِ وحشت دههٔ شصت و رویدادهای تلخ و وحشتناکش بود… نویسندهای مثل منیرو نمیتواند رمانی در اواخر دههٔ شصت بنویسد و بیاعتنا از اشتباهات سیاسی دوران قبل از انقلاب، اشتباهات سیاسی روشنفکران و حوادث دههٔ شصت بگذرد… »
منیرو روانیپور در پاسخ به سؤالات همین شرکتکننده دربارهٔ شکلگیری ساختار این رمان گفت که او – دستِکم در آن سالها – بهطور مثال مارگارت اَتوود نبوده است که از دور ناظر ماجراها بوده و دربارهٔ آنها نوشته باشد. او در دل ماجرا بوده و ناخودآگاه اینها را نوشته است، بدون آنکه حتی دانش رماننویسی کنونی را داشته باشد.
روانیپور در پاسخ به یکی از شرکتکنندگان که از او خواست دربارهٔ شباهت رمانهای «اهل غرق» و «صد سال تنهایی» بگوید، گفت که او این رمان را چیزی حدود ۱۵ سال بعد از انتشار ترجمهٔ فارسیِ رمان «صد سال تنهایی» نوشته است. وی ضمن اشاره به علاقهٔ ویژهای که به این رمان داشته، گفت که آنچه بیش از «صد سال تنهایی» روی نوشتن رمانش تأثیر داشته، آیینها و اسطورههای آن اقلیم بوده است و البته ساعدی، اما در عین حال تأکید کرد شک نباید داشت که اگر مارکز جرئت نمیکرده که «صد سال تنهایی» را بنویسد، او هم جرئت نمیکرده است که این را در قالب رمان بنویسد. وی اضافه کرد که در واقع مقدمات نوشتن چنین رمانی در او وجود داشته است، و او تنها از قالب رئالیسم جادویی برای بیان آن استفاده کرده است، کما اینکه انواع سبکهای ادبی در دنیا توسط نویسندههای بسیاری آزموده میشوند. در همین ارتباط، روانیپور در پاسخ به یکی از شرکتکنندگان دیگر که معتقد بود «اهل غرق» به «کمدی الهی» دانته شباهت دارد، گفت که در واقع او در نوشتنِ «اهل غرق»، از ادبیات رئالیسم جادویی استفاده کرده است با رگههایی از ادبیات کلاسیک.
روانیپور در پاسخ به شرکتکنندهای که پرسیده بود آبیهای دریا جدا از آنکه بخشی از اسطورههای مردمان جُفره است، آیا معنای تمثیلی دیگری هم در این رمان دارند، گفت در جنوب هنوز مناطقی هست که میتوان مجسمهٔ آناهیتا، خدای آبهای روان، خدای عشق، خدای رقص و خدای خرد،… را در کنار رودخانهها دید. ۵٬۰۰۰ سال آن خطه به آناهیتا اعتقاد داشت؛ یعنی ما خدای مرد وجود نداشته است، تا زمانی که اسلام آمد و همهچیز دگرگون شد.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا علت عقیده به پریان دریایی ترس از ناشناختهها بوده است، گفت که چنین است و اصولاً انسان اسطورهها را میسازد تا بر ترسهایش غلبه کند و احساس امنیت کند.
یکی دیگر از شرکتکنندگان گفت که به نظر ایشان نزدیکترین کتاب به «اهل غرق» – حتی نزدیکتر «صد سال تنهایی» – کتاب Cities of Salt اثر عبدالرحمان مونیف، نویسندهٔ لبنانی-عربستانی است که اتفاقات جالب و نزدیکی به «اهل غرق» دارد. وی اضافه کرد کسانی که به «اهل غرق» علاقه داشتهاند، حتماً این کتاب را هم خواهند پسندید و مقایسهٔ جالبی خواهد بود.
یکی دیگر از شرکتکنندگان در این نشست ضمن اشاره به نقش پررنگ زنان در این رمان و با نقل قطعاتی از کتاب مانند «زنها از آن زمان که آفریدگار جهان آنان را میسازد تا جورکش نسل آدمیان باشند، و از آن زمان که بچگان در شکمشان میگذارد، چیزی برتر و بهتر از مردان دارند. آنان نگهبان و حافظ اصلی جهاناند.» یا «زنان جهان با عالم غیب ارتباط دارند، عالمی که مردان آبادی در آن راهی ندارند.»، گفت اینکه در کتاب آمده است که زنان هرگاه با مشکلات بزرگ مواجه میشدهاند، شروع به آوازخوانیهای ممتد میکردهاند و گاه آوازهایی میخواندهاند که مردان حتی آنها را متوجه نمیشدهاند، بهنظر او بخشِ درمانی این رمان است، و در کل وی معتقد است که در تمام آثار منیرو روانیپور، این پیام از طرف او به خواننده داده شده است که هر زمان اتفاق وحشتناکی برای انسان میافتد؛ اتفاقی که در اختیارش نیست، انتقامی که میتوان گرفت، شاد بودن و شعر خواندن و آواز خواندن است. در پاسخ، منیرو روانیپور، ضمن اشاره به خیامخوانیهای خانوادهاش در دورانی که با مصیبتهای فراوانی مواجه شده بودند – خیامخوانیهایی که همچون عبادتِ عابدان یا مانترای بوداییها برایشان عمل میکرده است، این نظر را بسیار تأیید کرد.
روانیپور پاسخِ برخی سؤالات را به چاپ جلد دوم «اهل غرق» – که هنوز در حال کار بر روی آن است – ارجاع داد.
در خاتمه، منیرو روانیپور آدرس ایمیل خود را داد و خواست که شرکتکنندگان نظرات خود را دربارهٔ این نشست و دربارهٔ کتاب – سؤالات و نظراتی که فرصت نشد در این جلسه مطرح شوند – برایش بنویسند. علاقهمندانی که مایلاند نقطهنظرات خود را دربارهٔ این رمان با نویسنده در میان بگذارند، میتوانند با آدرس moniravanipor@gmail.com با ایشان مکاتبه کنند.
لینکهای تهیهٔ رمان «اهل غرق»
نسخهٔ انگلیسی:
نسخهٔ جدید فارسی: