گفتوگو با رضا راد کارگردان تئاتر «دندون طلا»
سیما غفارزاده – ونکوور
جای بسی خوشحالی است که همچنان شاهد فعالیتهای دوستان هنرمند در زمینهٔ هنرهای نمایشی هستیم و اجرای تئاتر و به تماشای تئاتر نشستن، کمکم دارد جای خود را در میان جامعهٔ ایرانی ساکن ونکوور، باز میکند. یکی از بخشهای لذتبخش کارم زمانی است که قرارست با این دوستان هنرمند گفتوگویی داشته باشم که معمولاً رفتن سرِ تمرین تئاتر و عکاسی از آنها جزئی از این کار است. گفتوگوی پیش رویتان، گفتوگوییست با رضا راد، کارگردان تئاتر «دندون طلا»، به بهانهٔ اجرای این تئاتر در هفتهٔ آینده، روزهای ۱۵ و ۱۶ مارس، که پس از حضور در یکی از جلسات تمرینشان، مشتاقانه منتظر تماشایش هستم.
با سلام خدمت شما آقای راد، پیش از هر چیزی، از وقتی که برای این گفتوگو در اختیار ما گذاشتید، سپاسگزاریم. ابتدا بهرسم همیشه، لطفاً برای آن دسته از خوانندگانمان که کمتر شما را میشناسند، کمی از خودتان و فعالیتهای هنریتان برایمان بگویید.
خدمت شما سلام دارم و ممنونام که این فرصت را به من و گروهم دادید تا از طریق رسانهٔ خوب شما با مخاطبانتان در ارتباط باشیم. فعالیت اصلی هنری من در حوزهٔ تهیهکنندگی، کارگردانی و بازیگری در نمایش است و تحصیلات من در حوزهٔ کامپیوتر. ۱۷ سال است که ساکن ونکوورم و نمایش را از هشت سال پیش – بعد از وقفهای ده ساله – بهصورت حرفهای شروع کردم. قبل از مهاجرتم از ایران به ونکوور، من تمرینات تئاتر را با طوفان مهردادیان شروع کردم، ولی بهدلیل مهاجرت چند سالی در این بین فاصله و وقفه افتاد. و اما در این سالهای اخیر، فرصت کردم با گروهها و اجراهای مختلف همکاری کنم و دو سال پیش اولین نمایش خودم کالیگولا را با همکاری هنرجویان کارگاه آقای پرویز پرستویی به روی صحنه ببرم و «دندون طلا» دومین نمایشنامهایست که کارگردانی میکنم.
تا جایی که اطلاع دارم، شما از شاگردان محمد رحمانیان و مهتاب نصیرپور بودهاید، که چند سال قبل با برگزاری کلاسهایی، هنر تئاتر را در این شهر تکانی جدی دادند. کمی بیشتر در اینباره برایمان بگویید و از خاطراتی که از آن دوران دارید.
از حدود ۷ سال پیش، من افتخار همکاری با اساتید عزیزم خانم مهتاب نصیرپور و جناب آقای رحمانیان را پیدا کردم. بهنظر من یکی از اتفاقات بینظیر حضور این دو بزرگوار در شهر ونکوور بود از این نظر که با ایجاد کلاسهای بازیگری و همچنین اجرای نمایشهای ایرانی بهشکل کاملاً حرفهای در واقع پل ارتباطیای بین نسل جوان برای تماشای آثار نمایشی برقرار شد و تا امروز هم که این بزرگواران دیگر در ونکوور ساکن نیستند، ادامه دارد.
چه شد که به فکر اجرای «دندون طلا» در ونکوور افتادید؟ این اجرا چه تفاوتهایی با اجرای آن در ایران به کارگردانیِ نویسندهٔ این اثر، داوود میرباقری، دارد؟
من در سال ۱۳۷۸ شاهد اجرای نمایش دندون طلا در سالن اصلی تئاتر شهر تهران بودم و با اینکه در آن زمان سن زیادی نداشتم، ولی همیشه به این کار به چشم یکی از بهترین نمایشهای ایرانی و بومی نوشته شده نگاه کردم.
حضور طوفان مهردادیان، دوست و استاد بیست و چند سالهٔ من و یکی از بازیگران سریال دندون طلا در ونکوور، شاید بهانهٔ اصلی من برای شروع کار بر روی نمایشنامهٔ دندون طلا بود. دلیل دیگر من برای ساختن این تئاتر وجود علایم و نشانههای نمایش روحوضی، پردهخوانی، نقالی (شاهنامهخوانی) و نگاه ویژهٔ نمایشنامه به شخصیت زن بود که باعث شد تصمیم به ساخت این نمایش بگیرم، چون احساس میکنم ما نیاز داریم ادبیات و هنرهای نمایشی ایرانی به نسل جدید خارج از ایران معرفی شود. تا جایی که امکانش وجود داشت، من و آقای مهردادیان که در این پروژه به من کمک میکردند، سعی کردیم به ترکیب اصلی نمایشنامه خدشهای وارد نشود، ولی باید زمان نمایش را بر اساس حوصلهٔ تماشاگر از سه ساعت و نیم به دو ساعت تقلیل میدادیم.
ما سعی کردیم برشی مدرن، بدون آنکه ریتم حرکت دچار افت شود، و همچنین با کمترین میزان اتلاف وقت تماشاگر، او را با داستان همراه کنیم، که این، طبیعتاً کار بسیار سختی بود.
تیم بازیگران این نمایش را چطور گرد هم آوردید؟ با محدودیتهای کار در شرایطی که تنها عشق به هنر تئاتر این دوستان را گرد هم میآورد، چه میکنید؟ این محدودیتها چه تأثیری در کیفیت کار شما میگذارد؟
اتفاق جالبی که در انتخاب بازیگران دندون طلا افتاد، همکاری بین بازیگران حرفهای در کنار بازیگران جوان بود که بهنوبهٔ خود باعث خوشحالی من بهعنوان کارگردان و همچنین فرصتی مغتنم برای هنرجویان بود تا بتوانند از تجارب بازیگران با تجربهای همچون آقایان طوفان مهردادیان، مجتبی دانشی و منصور فیروزبخش بهرهمند شوند. بهنظر من، بهدلیل اینکه ما سیستم آموزشی مدونی در زمینهٔ بازیگری به زبان فارسی در شهر ونکوور نداریم، این ترکیب به بازیگران جوان امکان یادگیری فشرده در بستر اجرای کار را میدهد. طبیعتاً وقتی اکثر بازیگران حرفهٔ دیگری جز بازیگری دارند، تیم کارگردانی با محدودیت زمانی برای درست کردن برنامهٔ تمرینی مواجه میشود، ولی خوشبختانه تمام بازیگران من در این اثر با وجود تمام مشقات روزمرهای که با آن مواجه بودهاند، کمال همکاری را با من داشتهاند. در کنار بازیگران، تیم تولیدکنندهٔ این اثر، یعنی سرکار خانم فیض مرندی در طراحی صحنه و لباس، خانم آرزو خسروی در طراحی نور و جناب آقای حسن افروزی در مدیریت اجرایی این اثر، کمک بسیار شایانی به من فرمودند که بدون کمک این عزیزان تولید این اثر میسر نمیشد.
با توجه به تعداد قابل ملاحظهٔ بازیگران و عوامل، تئاتر «دندون طلا» کارِ پرهزینهای باید باشد. آیا از کمک و حمایتی از جانب جامعهٔ ایرانی برخوردار بودهاید؟
بهجز رسانهٔ همیاری بهعنوان یک رسانهٔ حرفهای و مؤسسهٔ A1 College که محل تمرین در اختیار ما گذاشتند، متأسفانه هیچ اسپانسر دیگری با گروه واچیک همکاری نکرد و این خود فشار بسیار زیادی برای تأمین هزینههای این نمایش برای خود من داشت. امیدوارم در پروژههای آیندهٔ گروهمان، بتوانیم اسپانسرهای خوبی را در کنار خودمان داشته باشیم.
با توجه به نامهای آشنایی که موسیقی این نمایش را بر عهده دارند، لطفاً کمی هم از آن برایمان بگویید. آیا قطعاتی که در این کار استفاده میشود، بهطور ویژه برای این نمایش ساخته شده است؟ آیا موسیقی همزمان با نمایش، بهطور زنده اجرا خواهد شد؟
دندون طلا از معدود نمایشهاییست که موسیقی در آن کارکردی درست و منطقی دارد. مانند نمایشهای مشابه، وجود موسیقی و نوازندگان زائد بر متن نیست، بلکه بنا بر منطق نمایشهای سنتی، حضوری موجه دارد. نوازندگان در ظاهر نقش مطرب تخت حوضی را دارند، اما فراتر از آن میروند. بههمین دلیل آوازها دولایهاند، در ظاهر شاد و در درون اندوهزده و تراژیکاند.
در اجرای سال ۷۸، ترانهسرایی قطعهها و تنظیم آنها توسط بانو هنگامه مفید و جناب آقای مهدی فلاحصفا به زیباترین شکل ممکن اجرا شد و من بسیار خوشحالام که این دو بزرگوار اجازهٔ اجرای این آثار را در بازتولید این اثر به بنده دادند. در ادامه، یکی از نگرانیهای من اجرای دقیق این آثار توسط نوازندگان متبحر بود که خوشبختانه با حضور دوستان بسیار عزیز من آقایان البرز رحمانی و سینا اتحاد و در کنارشان جناب آقای بیژن رحمانی، فکر میکنم به حرفهایترین شکل ممکن اجرا خواهد شد.
آیا در صورت استقبال مردم، امکان اجرای مجدد این تئاتر در ونکوور هست؟ و نیز آیا در فکر اجرای آن در دیگر شهرهای بزرگ کانادا هستید؟
بله من تصمیم دارم بعد از این دو اجرا، اجرای دیگری در شهر پورت مودی داشته باشم تا عزیزانی که موفق به تماشای اجرای وست ونکوور نشده باشند، فرصت کنند و افتخار بدهند به تماشای این نمایش زیبا بنشینند.
با سپاس دوباره از شما که با گشادهرویی دعوت ما را برای گفتوگو پذیرفتید، اگر موضوعی هست که مایلاید دربارهٔ آن صحبت کنید و در سؤالات بالا مطرح نشده است، لطفاً بفرمایید.
سپاسگزارم از فرصتی که در اختیار بنده گذاشتید و همچنین خوشحالام که رسانهٔ همیاری در تمامی مراحل ساخت و تولید این اثر در کنار من و گروهم بود. امیدوارم هموطنان فرهنگدوست و هنرشناس ونکوور با حضورشان پشتیبان ما باشند.
برای اطلاعات بیشتر دربارهٔ نمایش دندون طلا اینجا کلیک کنید.