گفتوگو با امیر باجهکیان، عضو شورای مشورتی چندفرهنگی بیسی
سیما غفارزاده – ونکوور
امیر باجهکیان یکی از فعالان اجتماعی جوان و نامآشنای شهرمان است. او همواره برای جلب مشارکت سیاسی جامعهٔ ایرانی بریتیش کلمبیا فعالیت کرده است، چه در دنیای مجازی و چه در دنیای واقعی. از نکات بارز در فعالیتهای او تلاش مستمر برای جلب مشارکت همهٔ آحاد جامعه با هر گرایش سیاسی برای فعالیتهای داوطلبانه و حضور در احزاب و مشارکت در انتخابات استانی و فدرال است. باجهکیان چندیست بهعنوان یکی از اعضای «شورای مشورتی چندفرهنگی استان بریتیش کلمبیا» انتخاب شده است و در همین مدت کوتاه توانسته است فعالیتهای ارزشمندی را برای حضور و مشارکت بیشتر جامعهٔ ایرانی استان در سطوح مختلف کلید بزند. به بهانهٔ دیدار جمعی از متخصصان جوان ایرانی از مجلس استان بریتیش کلمبیا، گفتوگویی با او داشتیم که توجه شما را به آن جلب میکنیم.
آقای باجهکیان، با سلام و سپاس از اینکه دعوت ما را برای این گفتوگو پذیرفتید، لطفاً در ابتدا کمی از خودتان بگویید؛ برای آن دسته از خوانندگانی که کمتر شما را میشناسند.
من امیر باجهکیان هستم. حرفهٔ من تحلیل اطلاعات پرواز هلیکوپتر است. در کنار آن به فعالیتهای اجتماعی در سطح استانی و کشوری در کانادا میپردازم و تمرکزم هم بر افزایش مشارکت سیاسی مهاجران و جوانان در بریتیش کلمبیا و کاناداست.
چه شد که به مسائل سیاسی علاقهمند شدید و چه شد که به سِمَت کنونی در دولت بریتیش کلمبیا منصوب شدید؟
علاقهٔ من به پیگیری مسائل سیاسی مانند بسیاری از ایرانیان از سنین پایین شروع شد. هر چند، تا زمانی که به کانادا نیامده بودم، جنبهٔ عملی به خود نگرفت. فعالیت سیاسی من از جایی شروع شد که احساس کردم صداهای بسیاری از عرصهٔ سیاسی در این کشور غایباند و ارتباط سیاستورزان با مهاجران تازهوارد و جوانان در سطحی بسیار نازل و تصنعی است. برای من سنگین بود که ببینم استانداردهای سیاستمداران برای ارتباط با جوامع مهاجر، از فعالیتهای سیاسی عمومی آنان پایینتر بود. برای من مهم بود که این ارتباط فقط نگاه میزبان به میهمان نباشد و مهاجرانی چون ما در مقام شریک در پیشرفت خانهٔ جدید خود مشارکت فعال داشته باشیم. در نهایت هم در نوامبر سال ۲۰۱۷ به پیشنهاد وزیر فرهنگ و هنر استان بریتیش کلمبیا و تصمیم فرماندار این استان به عضویت شورای مشورتی چندفرهنگی استان بریتیش کلمبیا منصوب شدم.
لطفاً کمی بیشتر در مورد «شورای مشورتی چندفرهنگی بیسی» اهداف، وظایف و عملکرد آن برایمان بگویید. اینکه حالا یک ایرانی در میان اعضای این شوراست، چه اهمیتی برای جامعهٔ ایرانی بریتیش کلمبیا دارد؟ فعالیت در این سِمَت چه میزان از وقت شما را در هفته میگیرد و چگونه این فعالیت را در کنار کار تماموقت خود مدیریت میکنید؟
هدف شورای چند فرهنگی بیسی ارائهٔ مشاوره به وزیر فرهنگ و هنر در سیاستگذاریهای چندفرهنگی است. جلسات شورا هر یک تا دو ماه یکبار تشکیل میشود و در آن نمایندگانی از اقوام مختلف حضور دارند. نکتهٔ جالب در رویکرد دولت به مسائل چندفرهنگی این است که برخلاف بیشتر ابتکارات چندفرهنگی در این شورا، نمایندگان مردمان بومی استان نیز حضور دارند.
اهمیت حضور من را میتوان در این مسئله دید که سیاستگذاران بریتیشکلمبیا به جامعهٔ ایرانی بهعنوان یکی از جوامع اصلی در استان نگاه میکنند. این نوع رسمیت برای حضور ما، پدیدهای تازه است که دلیل اصلی آن شاید کمرویی ما در طلب جایگاه خود در صحنهٔ اجتماعی کانادا و بیسی باشد.
کار شورا ساختار مشخصی دارد و تلاش شده که در آن از وقت اعضا به بهترین نحو استفاده شود. نقش کارمندان وزارت فرهنگ و هنر استان و تلاش گروه چندفرهنگی این وزارتخانه در رسیدن به اهداف تعیینشده توسط شورا، بسیار مؤثر است. امید من و سایر اعضا این است که سیاست چندفرهنگی استان محدود به برگزاری جشنهای فرهنگی و مراسمی چون سال نوی چینی یا عید نوروز نباشد و نقش فعالتری برای حضور همهٔ اقوام در همهٔ امور استان فراهم شود.
شما در همین مدت کوتاهی که در کنار حرفهٔ خودتان، بهعنوان یکی از اعضای شورای مشورتی چندفرهنگی بیسی نیز مشغولاید، تلاشهای فراوانی برای جامعهٔ ایرانی این استان انجام دادهاید. لطفاً کمی دربارهٔ کارزار «فارسی در بیسی» برایمان بگویید.
البته باید عرض کنم که کارزار «فارسی در بیسی» فعالیت اجتماعی مستقلی است و ارتباط مستقیمی با فعالیت من در شورا ندارد. هدف این کارزار فراهم آوردن حمایت عملی جامعهٔ فارسیزبان در استان بریتیش کلمبیا و افزودن زبان فارسی بهعنوان یک واحد درسی اختیاری در نظام آموزشی استان بریتیش کلمبیاست تا دانشآموزان استان بتوانند زبان فارسی را نیز چون بقیهٔ دروس زبان خارجی (مانند زبان فرانسه، آلمانی، پنجابی، کرهای و غیره) در مدارس یاد بگیرند. هماکنون بچهها باید برای یادگیری زبان در کلاسهای فوقبرنامه، خارج از ساعات درسی شرکت کنند. ما میخواهیم که دانشآموزان بتوانند زبان فارسی را مانند هر درس دیگری در یک کلاس درس، با استانداردهای لازم در طول روز و در مدرسه یاد بگیرند و نمرهٔ آن در کارنامهٔ درسیشان منظور شود. ما در این راه حمایت سیاسی دولت بیسی و شخص وزیر آموزش و پرورش را داریم. در این مرحله باید حمایت عملی شوراهای آموزشی مناطق مختلف (School District) را کسب کنیم تا راه برای اجرای این برنامه و ارائهٔ درس زبان فارسی با تائید دولت در کلاسهای پنجم تا دوازدهم میسر شود. این روند پیش از این در مورد چندین زبان مختلف انجام شده و ما امیدواریم که زبان فارسی نیز به این فهرست اضافه شود. جزئیات بیشتر در مورد این کارزار را بهزودی به اطلاع همهٔ دوستان خواهیم رساند.
همزمان با کار روی کارزار «فارسی در بیسی» که هنوز قدمهای اولش برداشته شده، شما اخیراً برنامهای ترتیب دادید تا تعداد قابل توجهی از متخصصان جوان ایرانی طیِ توری در مجلس استانی (گه گزارش آن در همین شماره از نشریه آمده است)، با چند تن از نمایندگان از جمله وزیر کار، بازرگانی و فناوری دیدار و گفتوگو کنند. چه شد که به فکر برگزاری چنین برنامهای افتادید؟ در مجموع به نظرتان این دیدار و گفتوگوها چطور بود؟
در راستای صحبتی که پیشتر کردم، هدف من این بود که به صداهایی که از صحنهٔ سیاست غایباند، مجالی برای شنیده شدن بدهیم. جامعهٔ ما پر است از جوانان متخصص در رشتههای مهندسی، فناوری و پژوهشهای علمی. بهنظر من در ارتباط سیاستمداران با جامعهٔ ما، جای این گروه خالی بود. گذشته از آن، دولت فعلی به دفعات به تعهد خود در متنوع ساختن اقتصاد استان و کاهش اتکا به منابع زیرزمینی تاکید کرده است. این فرصتی برای نقشآفرینی جامعهٔ مهاجری مثل جامعهٔ ماست که نقشی فعال در سیاستگذاریها داشته باشیم که فراتر از یک جشن فرهنگی است. بریتیش کلمبیا پر است از بهترین و مجربترین استعدادها در همهٔ رشتههای فناوری و مهندسی. بهنظر من، دلیلی وجود ندارد که ما نتوانیم اقتصادی بر پایهٔ تخصص بسازیم. دلیلی وجود ندارد که بیسی مثل آلمان نباشد. منابع زیرزمینی تمام میشوند. آنچه تمام نمیشود علم، تخصص و خلاقیت است.
بهنظر من، این برنامه هم برای ما تجربهٔ تازهای بود و هم برای مقامات دولتی. چرا که یک گروه متخصص با قابلیتهای گوناگون و پرسشهای دقیق به دیدن دولتمداران رفتند. این یکی از بزرگترین گروههای بازدیدکننده از مجلس بود و نکتهٔ ارزشمند برای من این بود که وزرا، نمایندگان و دستاندرکاران، همه و همه تأکید داشتند که این ارتباط باید ادامه پیدا کند و گسترش یابد. متخصصان جوان ما پایهٔ زندگی و تلاش خود را در اینجا ریختهاند و سیاست دولتها بر آنان اثر مستقیم دارد. امید من این است که توانسته باشم فرصتی ایجاد کنم که آنها بتوانند در این سیاستگذاریها نقش فعال داشته باشند.
بهعنوان عضو ایرانی «شورای مشورتی چندفرهنگی بیسی»، چه اقدامات دیگری در آینده از طرف شما شاهد خواهیم بود؟
من بهعنوان یک عضو این شورا امید دارم که بتوانم حضور جامعهٔ ایرانی را در عرصهٔ فرهنگی و اجتماعی پررنگ کنم و تبادل فرهنگی جامعهٔ ما با سایر اقوام را گسترش دهم. دوست دارم که ما با همسایگان و سایر جوامع تعامل بیشتری داشته باشیم و امید دارم که بتوانیم این تفکر را در نظرات شورا نهادینه کنیم.
اگر از هموطنان ساکن بیسی ایدهای یا ایدههایی برای مطرح و نهایتاً اجرایی شدن از طرف دولت استانی داشته باشند، استقبال میکنید؟ چگونه میتوانند با شما تماس بگیرند؟
من همیشه سپاسگزار دوستانی هستم که لطف میکنند و نظرات خودشان را به من میرسانند. چرا که من هنوز خودم را از یادگیری بینیاز نمیدانم. من روی فیسبوک حضور فعال دارم و در توئیتر نیز با نشان @AmirOnTheFly حضور دارم. دوستان میتوانند برای من روی این شبکهها پیام بفرستند.
با وجود جمعیت قابل توجه ایرانیان در بیسی و کاندیداتوری برخی هموطنان در انتخابات شهری و استانی، فکر میکنید چرا تا کنون ایرانیان نتوانستهاند در هیچیک از مناصب دولتی، حتی بهعنوان عضو شورای شهر، انتخاب شوند؟ بهنظر شما راهکار مؤثری برای بالا بردن میزان مشارکت هموطنان در انتخابات شهری، استانی و البته فدرال وجود دارد؟
این پرسش بر یک پیشفرض بنا شده است که ما فقط و فقط زمانی میتوانیم موفق باشیم که منتخبی در دولت داشته باشیم. من این پیشفرض را قبول ندارم. در شرق کانادا که چهار منتخب ایرانیتبار در ردههای مختلف حضور دارند و بهنظر من تجربهٔ حضور آنها بسیار ناموفق بوده است. بهنظر من، برای حضور موفق و تأثیرگذار در سیاست باید از یک پلهٔ پایینتر شروع کنیم. باید شبکهٔ فعالان اجتماعی و سیاسی را تقویت کنیم. اگر کسی از ما میخواهد در جایی انتخاب شود و زینتالمجالس نباشد، باید یک تیم داشته باشد. گمان میکنم حضور تأثیرگذار ما زمانی خواهد بود که در بدنهٔ احزاب و گروهها حضور فعال داشته باشیم. کار داوطلبانه انجام دهیم و در تصمیم گیریهای حزبی مشارکت فعال داشته باشیم. در سال ۲۰۱۶، من تنها عضو غیرسفیدپوست یک انجمن محلی حزب نیودموکرات در استان بریتیش کلمبیا بودم. امروز تعداد ما به بیش از ۱۰ نفر رسیده است و باید بیشتر هم بشود که بتوانند با رأی خود جهتگیری حزب را تعیین کنند. یک نامزد یا نماینده بدون یک تیم فعال حزبی و بدون یک شبکهٔ حمایتی در حزب یا سازمان خود، بسیار آسیبپذیر خواهد بود. منظور من شبکهای از فعالان برای جمعآوری کمکهای مالی، تبلیغات و کارزارهای انتخاباتی است. متأسفانه نمایندگان ایرانی در استان انتاریو و مجلس فدرال در این زمینه قوی عمل نکردند و من امید دارم که توانسته باشم زمینهای را فراهم کنم که استاندارد فعالیت اجتماعی و سیاسی در جامعهٔ ما بالا برود.
اگر صحبت دیگری دارید که در سؤالات ما طرح نشده، بفرمایید.
حقیقتش را بخواهید، فکر میکنم باید به جامعهٔ خودمان هشدار بدهم. بهنظرم این وسواسی که بعضی دوستان در «سیاسی نشدن» دارند، یکی از اصلیترین تهدیدها برای جامعهٔ ماست. مشارکت اجتماعی و سیاسی در امور جایی که در آن زندگی میکنیم، یک حق است و دوری ما از این مسئله بهعنوان یک جامعهٔ مهاجر میتواند بسیار خطرناک باشد. خیلی رک بگویم که فعالیتهای تبلیغگونه برای «معرفی فرهنگ ما» بدون حضور اجتماعی فعال، فقط وقت تلف کردن است و حتی اثر منفی دارد. چرا که میتواند موجب ایجاد این برداشت شود که ما تنها میخواهیم خودمان را بالا ببریم و کوچکترین اهمیتی برای خانهٔ جدید خود قائل نیستیم. ضمن اینکه مسائل ما منحصر به سیاست خارجی و مهاجرت نیست. چه بخواهیم و چه نخواهیم، تصمیمات سیاستمداران در زمینههای اقتصاد، آموزش و پرورش، بهداشت، محیط زیست، حمل و نقل و غیره در زندگی ما تأثیر خواهد گذاشت و ما به صرف «ایرانی بودن» و «اینجایی نبودن» از این تأثیرات مصون نخواهیم بود. حضور داشته باشیم، و همدیگر را تشویق به حضور کنیم و خود را صاحب خانه بدانیم.
بار دیگر از شما برای شرکت در این گفتوگو سپاسگزاریم.