امیرحسین توفیق – ونکوور
کتی، فارغالتحصیل دبیرستانی در توکیو، با یک شرکت اعزام دانشجو آشنا شد. با قرار قبلی به آن شرکت مراجعه کرد و با آنها در ارتباط با رشتهٔ مورد علاقهاش، طراحی مو (Hair Design)، برای ادامهٔ تحصیل در کانادا صحبت کرد. آنها مدارک تحصیلی و ریزنمرات او را گرفتند و فرم داخلی خودشان را که حاوی اطلاعات شخصی، کاری و سکونت بود، به او تحویل دادند تا پس از بررسی، نتیجه را به اطلاع او برسانند.
چهار روز بعد با کتی تماس گرفتند و از او خواستند تا برای اطلاع از نتایج بررسی، در دفترشان حاضر شود.
«با توجه به علاقهمندی شما و مدارک و اطلاعات دریافتی، این امکان وجود داره که برای گرفتن پذیرش تحصیلی از کانادا براتون اقدام بشه. یک مشاور مهاجرت به کانادا هم با سازمان ما همکاری میکنه و ایشون هم مطابق قانون، بعد از گرفتن پذیرش تحصیلی، برای ویزای تحصیلیتون اقدام میکنه.»
کتی پس از شنیدن شرایط و مبلغ مورد نیاز، با آنها وارد قرارداد شد و کار بر روی پروندهاش آغاز شد. تقریباً یکماه بعد، پذیرش تحصیلی او در رشتهٔ طراحی مو از یکی از کالجهای شهر ونکوور گرفته شد و پس از پرداخت قسط دوم قرارداد، اقدام برای گرفتن ویزای تحصیلی برای او انجام شد.
پروسهٔ بررسی پروندهٔ ویزای تحصیلی کتی، خیلی سریع و ظرف یک هفته انجام شد و از کتی برای صدور ویزای تحصیلی، درخواست پاسپورت شد. پس از فرستادن پاسپورت، ویزا صادر و کتی آمادهٔ سفر به کانادا شد.
سه ماه بعد، و تقریباً یک هفته پیش از شروع کلاسها، کتی به فرودگاه ونکوور رسید و به سؤالات مأمور مرزبانی فرودگاه پاسخ داد. پاسپورت و پذیرش تحصیلی را ارائه کرد و Study Permit وی در فرودگاه صادر و تحویل داده شد.
حدود یک ماه پیش از خروج از توکیو، از طریق اینترنت، با خانوادهای آشنا شده بود که علاقهمند بودند، Basement خانهشان را اجاره دهند و کتی هم آن را اجاره کرده بود. بنابراین، از فرودگاه ونکوور مستقیماً رهسپار محل سکونت جدیدش شد.
روزها از پس هم میآمدند و کتی در طول روز مشغول تحصیل و حضور در کالج بود. او تلاش کرده بود کاری نیمهوقت برای خودش پیدا کند که هم مشغول باشد و هم کمی از هزینههایش را جبران کند. او توانسته بود در والمارت، کاری نیمهوقت به عنوان صندوقدار دست و پا کند و قانوناً اجازه داشت حداکثر هفتهای ۲۰ ساعت در این شغل مشغول باشد.
ماه ژوئن رسیده بود و کتی در پایان این ماه امتحانات پایان ترم داشت. بنا به توصیهٔ خانوادهاش، بلیت تهیه کرد که در تعطیلات تابستان، به خانوادهاش در توکیو، سری بزند و دیداری تازه کند تا با انرژی دو چندان، برای ادامهٔ تحصیل به کانادا بازگردد.
کتی کمتر از دو ماه در توکیو و در کنار خانوادهاش بهسر برد و حدوداً یک هفته پیش از آغاز ماه سپتامبر به ونکوور بازگشت. در هنگام ورود به کانادا، مشابه گذشته، مأمور مرزبانی کانادا مدارک او را بررسی کرد و جملهای گفت که کتی وا رفت:
«Study Permit شما باطل شده و برای تمدیدش هم اقدام نکردهاید. متأسفانه نمیتونم اجازه بدم وارد کانادا بشید. درخواست Study Permit میبایستی در خارج از کانادا انجام بشه و شما باید به کشورتون برگردید. امروز پرواز دیگهای نیست، پاسپورت شما رو اینجا نگه میداریم، به شما مجوز یکروزهٔ ورود به کانادا میدیم که بتونید وارد ونکوور بشید، اما فردا باید به کشورتون برگردید و درخواست Study Permit بدید. Study Permit در داخل خاک کانادا صادر میشه، اما درخواست شما باید در خارج از کانادا انجام بشه.»
کتی، بهناچار و با ناراحتی فراوان دستورات مرزبانی کانادا را اجرا کرد و فردای آنروز ونکوور را بهسمت توکیو ترک کرد. پس از ورود به توکیو، با قرار قبلی، به شرکت مربوطه که نسبت به اخذ پذیرش تحصیلی اقدام کرده بود، مراجعه کرد و مراتب نگرانیاش را اعلام داشت.
«چند نکته وجود داره که شما باید بهخوبی اونها رو بدونید:
۱- ژاپن جزو کشورهاییه که شهروندانش میتونن بدون ویزا، وارد کانادا بشن اما در مرز ورودی، مأمور مرزبانی کانادا، دلیل سفرشون رو میپرسه.
۲- شما Study Permit داشتید که تاریخش منقضی شده بود و خودتون میبایستی مراقب میبودید و قبل از انقضاش، تمدیدش میکردید.
۳- درسته که ژاپن جزو کشورهای استثناست، اما اگر ملیت شما، غیرژاپنی بود و جزو کشورهایی بودید که برای ورود به کانادا نیاز به ویزا داشتید، باید همیشه مدنظر داشته باشید که تاریخ اعتبار ویزا با تاریخ اعتبار Study Permit ممکنه یکسان نباشه.
۴- ملاک اصلی، Study Permit است، پس باید مراقب تاریخ اعتبارش باشید.
الان هم نگران نباشید، برای تمدیدش براتون اقدام میکنیم، فقط احتمال داره یکی دو هفته از کلاس رو از دست بدید.»
پایان