گفتوگو با حسام انوری، کارگردان و سینا اتحاد، مشاور کارگردان و آهنگسازِ نمایش «بانو در آینه»
سیما غفارزاده – ونکوور
جامعهٔ فرهنگی زنان ایرانی در ونکوور مانند سالهای گذشته بهمناسبت روز زن در روز سوم مارس ۲۰۱۸ برنامهای برای بزرگداشت نیلوفر بیضایی با حضور شاهرخ مشکینقلم در سالن سنتنیال نورث ونکوور تدارک دیده است.
نمایش «بانو در آینه» کلاژی است از آثار نوشتهشده، ترجمهشده یا کارگردانیشده توسط نیلوفر بیضایی، که در این روز به روی صحنه خواهد رفت. بههمین مناسبت در دیداری از تمرینات این نمایش با حسام انوری، کارگردان، و سینا اتحاد، مشاور کارگردان و آهنگسازِ این نمایش گفتوگویی داشتهایم که توجه شما را به آن جلب میکنیم.
با سلام خدمت شما آقایان حسام انوری و سینا اتحاد، سپاسگزاریم که در میانهٔ تمرینات نمایش «بانو در آینه» و طبعاً کمبود وقت، فرصت گفتوگویی در اختیار ما گذاشتید. در ابتدا، بهرسم همیشه، مایلایم کمی از خودتان برای خوانندگانمان بگویید. البته آقای انوری، طی گفتوگویی دربارهٔ نمایش «دو تشت آب گرم و دو صد غزل ناگفته» در شمارهٔ ۳۱ نشریه به تاریخ ۱۶ ژوئن ۲۰۱۷، آن دسته از خوانندگان ما که کمتر شما را میشناختند، با شما آشنا شدند، لطفاً برای ما از فعالیتهایتان در فاصلهٔ میان «دو تشت…» تا نمایش «بانو در آینه» بگویید و اینکه چه شد به سراغ آثار خانم نیلوفر بیضایی رفتید؟
و البته آقای اتحاد، سپاسگزار خواهیم شد شما نیز کمی از خودتان و فعالیتهای هنریتان برای خوانندگان ما بگویید.
حسام انوری: خدمت شما سلام دارم و ممنونم که مجدداً این فرصت را به من و گروهم دادید تا از طریق رسانهٔ خوب شما با مخاطبانتان در ارتباط باشیم. فعالیت اصلی من در حوزهٔ نویسندگی است و معمولاً اگر مشغول نمایشی نباشم، ترجیح میدهم وقتم را صرف نوشتن کنم.
این پروژه در ابتدا به درخواست جامعهٔ فرهنگی زنان شکل گرفت. جامعهٔ فرهنگی زنان هر ساله بهمناسبت روز جهانی زن مراسمی را تدارک میبیند و طبق روال هر سال در نظر داشت از یکی از بانوان موفق و پیشتاز ایرانی تقدیر بهعمل آورد. خانم نیلوفر بیضایی نویسندهٔ برجسته و کارگردان صاحب سبک ایرانی مهمان ویژهٔ برنامهٔ امسال خواهند بود. با توجه به علاقهای که به کار ایشان داشتم، سریعاً پیشنهاد همکاری جامعهٔ زنان را پذیرفتم و قرار بر این شد که نمایشی برای قدردانی و بهمناسبت حضور ایشان، تدارک ببینم. با توجه به وسعت پروژه، مراحل پیشتولید آن از دو ماه گذشته آغاز شد که شامل بازنویسی و انتخاب متن، تمرینات بازیگری و آهنگسازی کار بود که سینای عزیز با تجربهٔ بیش از ۴۴ پروژهٔ موفق اعم از کنسرت و آهنگسازی فیلم و تئاتر، مسئولیت آن را بر عهده دارد.
سینا اتحاد- عکس از آرش ازرحیمی Rosewood Photography Studio
سینا اتحاد: من هم خدمت شما سلام عرض میکنم. بنده موسیقى را در تهران از سن ١٢ سالگى با ساز ویولن شروع کردم و از همان ابتدا علاقهٔ زیادى به یادگیرى و شناخت حوزههای مختلف موسیقى و سازهاى گوناگون داشتم. در سن ۱۵ سالگى عاشق موسیقى (خصوصاً موسیقى خاورمیانه) شدم از این رو ساز کمانچه را براى شناخت بهتر موسیقى اصیل ایرانى انتخاب و یک سال بعد یادگیری ساز سهتار را شروع کردم. فعالیت حرفهایى و اجرای بر روی صحنه را از ١٨ سالگى با کنسرتهاى دانشجویى و کوچک در قالب گروههاى مختلف آغاز کردم . پس از مهاجرت به کانادا در سال ٢٠٠٧ فعالیتهای حرفهای خودم را در ونکوور پی گرفتم. از مهمترین این فعالیتها مىتوان به تشکیل گروه کرشمه بههمراه موزیسینهاى ساکن ونکوور و اجراى سال ٢٠١٠ با ارکستر سمفونیک ونکوور و سپس تور کانادا در ٢٠١٢ با خوانندگى علیرضا قربانى به سرپرستى استاد حسین بهروزىنیا و پس از آن کنسرتی زنده در سىبىسى ونکوور اشاره کرد. از محضر اساتید بسیاری هم در ایران و هم در کانادا بهره بردم که همگی از بهترینهای رشتهٔ خودشان بودهاند. همزمان با مهاجرت، تحصیلات موسیقى خودم را در ونکوور کامیونیتى کالج ادامه دادم. وىسىسى بستر خوبى را برایم فراهم کرد تا با موسیقیدانان غیرایرانى زیادى آشنا بشوم و در زمینهٔ موسیقى تلفیقى پروژههاى مختلفى را روى صحنه ببرم.
«بانو در آینه» کلاژی از آثار خانم بیضاییست، انتخاب این آثار را بر چه اساسی انجام دادهاید؟ این کار چه ویژگیهای بارزی دارد؟
حسام انوری: در گزینش متن، سعی بر این بوده که برشهایی انتخابی از آثار ایشان بهگونهای باشند که ضمن حفظ پیوستگی، در وهلهٔ اول تا حد امکان سبک هنری و سیاق فکری ایشان را نمایندگی کنند و پس از آن با امکانات اجرایی و همچنین سلیقهٔ مخاطبِ این شهر، هماهنگی داشته باشند. شاید بتوان اینطور گفت که تمامی تکههای این کلاژ بهنوعی روایتگر موقعیتهای مختلفی است که زنان جامعه از روز آغازین خلفت تا به امروز با آن مواجه بودهاند. داستانِ حرکتی که گاه در جا زده، گاه پیش رفته و چه بسا در برهههایی پسرفت کرده است… داستانی ناتمام… .
بهجز آقای شاهرخ مشکینقلم، آیا بقیهٔ بازیگران این نمایش که اگر اشتباه نکنم، به ۱۸ نفر میرسند، از ونکوورند؟ تصور میکنم اغلب این دوستان تنها با عشق به تئاتر و در کل عشق به هنر است که گرد هم آمدهاند و احتمالاً هر یک روزانه مشغول کار و حرفهٔ خود نیز هستند. این محدودیتها چه تأثیری در کار شما میگذارد؟
حسام انوری: محدودیت که بدون تردید وجود دارد. یک بازیگر حرفهای وقتی که صبح از خواب بلند میشود فقط و فقط به یک چیز فکر میکند؛ نقشش! از صبح تا شب تمامِ وقت خودش را وقف تمرین، مطالعه، و آموزش میکند. حال آنکه بازیگرهای گروه من بهناچار جلسات تمرینشان را پس از ساعتهای کاری با کولهباری از خستگیهای روزانه و نگرانیهای کاری آغاز میکنند. در نگاه اول چنین شرایطی یک فاجعهٔ تمامعیار بهنظر میآید. موقعیتی که شاید کمتر کسی بتواند به خروجی قابل قبول آن امید داشته باشد. واقعیت این است که بهطور معمول خلاقیت هنری در آرامش و با تمرکز حاصل میشود. اما در دنیای نمایش لزوماً با واقعیت طرف نیستیم! من در هر جلسهٔ تمرین شاهد یک معجزهام. بازیگری که با شانهٔ خمیده از در سالن تمرین وارد میشود به ناگاه توسط نیرویی که نمیدانم چه اسمی باید بر روی آن نهاد، انرژی، عشق، انگیزه، یا هر چیز دیگر به پرواز در میآید. گاهی دنیای نمایش، دنیای خیال و رؤیاست. خلاصه خدمتتان عرض کنم، بله محدودیتها وجود دارند اما در مقابلِ عشق و علاقهٔ بازیگرها، اهمیت چندانی ندارند و من به جرئت میتوانم بگویم تعداد زیادی از این بازیگرها چیزی از برخی از بازیگرهای نیمهحرفهای ایران کم ندارند. و اینجا بر خود لازم میدانم که از زحمات تکتکشان قدردانی بهعمل آورم.
گویا موسیقی از عناصر مهم و قوی در این نمایش است. آیا تمام قطعاتی که در کار خواهد آمد، اصل و ساختهشده برای این نمایش است؟ آیا اجرای موسیقی زنده خواهد بود؟
سینا اتحاد: موسیقى و طراحى افکت و صدا از پیش ساخته، پرداخته و ضبط مىشود و گامبهگامِ نمایش و ویدئوهاى ساختهشده در سالن پخش مىشود، بهجز قسمتهایى که با گروه کُر بهصورت زنده روى صحنه داریم. همچنین در قسمتهایی دیگر نوازنده بهصورت سُلو همراه موسیقىِ ساختهشده به اجراى زنده مىپردازد.
حسام انوری: اصولاً با توجه به طراحی کلاژگونهای که برای نمایش صورت گرفته بود، ما احتیاج به رنگآمیزی بسیار متنوعِ موسیقیایی داشتیم که بههمین دلیل استفاده از موسیقی زنده در تمامی اپیزودها، انتخابهای ما را محدود و کیفیت کار را تنزل میداد. بههمین جهت تصمیم گرفتیم قطعهها از پیش ساخته شوند و در موارد محدودی با نوازندگی سُلوی روی صحنه همراه شوند.
لطفاً دربارهٔ هنرمندان اجراکنندهٔ موسیقی و تنوع موسیقی این کار برایمان بگویید.
سینا اتحاد: آهنگسازى، ساخت، طراحى افکتها، ضبط، ادیت و مسترینگ بهعهدهٔ بنده و هنرمند گرامى آقاى تایماز صبا است و در مقولهٔ ایدهپردازى نظرات کارگردان (آقاى انورى) بسیار تأثیرگذار است.
خوانندهٔ کلاسیک، گروه کُر و نوازندهٔ پیانو هم حضور خواهند داشت که اسامىشان بعداً اعلام مىشود.
با توجه به تعداد عوامل و منابع انسانی، جلو و پشت صحنه، تئاتر «بانو در آینه» کارِ پرهزینهای باید باشد. آیا از کمک و حمایتی از جانب جامعهٔ ایرانی برخوردار بودهاید؟
سینا اتحاد: بله، همانطور که فرمودید، این پروژه بسیار پرهزینه است. خوشبختانه حامیان و اسپانسرهاى فرهنگشناس و هنرشناس ارزشمندى در این پروژه در کنار ما و برنامهگذار محترم هستند که امیدواریم با توجه به حمایت اسپانسرهاى گرامى و همچنین بلیتفروشى، از پس هزینههاى سنگین این پروژه برآییم.
آیا فکر میکنید در صورت استقبال مردم، امکان اجرای مجدد این تئاتر در ونکوور هست؟ آیا در فکر اجرای آن در شهرهای دیگر کانادا هستید؟
سینا اتحاد: بله، بنده بهشخصه بسیار خوشبینام به اجراى مجدد کار. حتى الان با توجه به اینکه هنوز تبلیغاتی بهصورت وسیع انجام نشده، بیش از نیمی از صندلیهای سالن سنتنیال به فروش رفته و تمدید شب دوم و سوم دور از ذهن بنده نیست. در مورد شهرهاى دیگر کانادا باید دید شرایط برنامهریزى به چه شکل در آینده پیش مىرود.
حسام انوری: در واقع بهطور معمول طراحی چنین پروژههای بزرگی فقط و فقط برای اجراهای بلندمدت صورت میگیرد. این حرکت همانطور که گفتم با عشق شکل گرفته و ما علاقه داریم که نتیجهٔ این زحمات به درستی دیده شود. خوشبختانه روند استقبال همشهریان فرهنگدوستِ ما از این اثر تا امروز چشمانداز روشنی را برای ما نمایان کرده است. با این همه، فکر میکنم با توجه به هزینههای بسیار بالای اجرا در شهرهای دیگر، تحقق چنین امری مستلزم حضور برنامهگذار قوی است.
آقای انوری، آیا از نظر شما هیچیک از نمایشهایی که تا کنون کار کردهاید، از جمله همین نمایش «بانو در آینه» قابلیت اجرا به زبان انگلیسی را، بدون خدشه وارد کردن به تأثیر آن بر مخاطب، دارند؟
حسام انوری: سؤال بسیار خوبی است و لاجرم محتاج بحث مفصل! با این همه من سعی میکنم انصاف داشته باشم، کوتاه در این مورد حرف بزنم و حوصلهٔ مخاطبتان را سر نبرم.
به عقیدهٔ من، تأثیر نمایش بر روی مخاطب تا حد زیادی خارج از ارادهٔ مؤلف است به این معنا که حتی داشتن زبان مشترک هم نمیتواند انتقال مفهومی خاص به مخاطب را تضمین کند. اجازه بدهید یک مثال خیلی ساده بزنم. فرض کنید من عاشق بوی گلاب باشم و شما از گلاب متنفر باشید. اگر من بگویم فلانی بوی گلاب میداد، چنین گزارهای در ذهن من و شما متفاوت معنا میشود. در هر نمایشی این فاصلهٔ برداشتِ معنایی همواره وجود دارد. بدون شک عواملی چون زبان و فرهنگ در عمیقتر کردن این گسل تأثیرگذارند. حال میتوان پرسید کدام آثار کمتر از این بابت لطمه میخورند؟ به عقیدهٔ من آثاری که کمتر وابسته به زبان و بیشتر متکی بر پلات و زبان بدن باشند. چرا که بهطور معمول این دو، کمتر از ترجمه ضربه میخورند و کمتر دچار استحاله میشوند.
نمایش «بانو در آینه» از این جهت نمایش متمایزی است. چرا که علاوه بر بالانویس انگلیسی که برای تمام اپیزودها تدارک دیده شده است، شاکلهٔ اصلی نمایش بر مبنای تئاتر فیزیکی و بدن شکل گرفته است و از همین جهت میتواند ارتباط خوب و دقیقی با مخاطب غیرفارسیزبان برقرار کند.
با سپاس دوباره از شما دوستان که با وجود ضیق وقت، با گشادهرویی دعوت ما را برای گفتوگو پذیرفتید، اگر موضوعی هست که مایلاید دربارهٔ آن صحبت کنید و در سؤالات بالا مطرح نشده است، لطفاً بفرمایید.
حسام انوری: باز از شما ممنونم و امیدوارم مردم خوب، فرهنگدوست، و هنرشناس ونکوور با حضور خودشان از این حرکت حمایت کنند و مانند گذشته پشتیبان ما باشند.
سینا اتحاد: من هم بهنوبهٔ خودم از شما سپاسگزارم و امیدوارم با همراهی همشهریان عزیزمان بستری مناسب برای رشد و شکلگیری چنین حرکتهای فرهنگیای بیش از پیش فراهم شود.