ساخت فیلم، راهی برای ارتباط و ارسال پیام به سراسر دنیا
سیما غفارزاده – ونکوور
باخبر شدیم دو نوجوان هموطن، آناهیتا سراجی و دلناز معظمی، دانشآموزان سال ۱۱ دبیرستانی در شهر پورت مودی، اواخر سال تحصیلی گذشته بههمراه ۵ تن دیگر از همکلاسیهای خود فیلم کوتاهی در زمینهٔ ایمنی و سلامت در محل کار ساختهاند که علاوه بر آنکه در منطقهٔ ترای سیتی و سپس استان بیسی مورد توجه قرار گرفته است، بلکه توجه داوران در کنگرهٔ بینالمللی ایمنی و سلامت در محل کار ۲۰۱۷ را نیز بهخود جلب و جایزهٔ اول آن کنگره را دریافت کرده است. فرصتی یافتیم تا با آناهیتا سراجی به نمایندگی از طرف این تیم موفق گفتوگویی داشته باشیم.
آناهیتای عزیز، ضمن تبریک فراوان بهخاطر موفقیت شما در دریافت پنج جایزه برای فیلم «آزار و اذیت در محل کار» (Bullying in the Workplace) که در تیم سازندهٔ آن بودهاید، لطفاً ابتدا خودتان را برای خوانندگان رسانهٔ همیاری معرفی کنید. چند سالتان است و از چه زمانی در کانادا زندگی کردهاید؟
سلام، من آناهیتا سراجی هستم، شانزده سال دارم و تقریباً نه سال است که در کانادا زندگی میکنم. در حال حاضر مشغول به تحصیل در کلاس یازدهم در دبیرستان Heritage Woods در شهر پورت مودی هستم.
لطفاً از جوایزی که این فیلم دریافت کرده است برایمان بگویید.
این فیلم ابتدا در آموزش و پرورش منطقهٔ ترای سیتی موفق به کسب جایزهٔ اول در ردهٔ Junior PSA (آگهی خدمات عمومی[۱] جونیور یا نوجوانان) شد و بعد برندهٔ اول دو جشنوارهٔ مختلف در استان بریتیش کلمبیا با نامهای Work Safe BC Film Festival و BC Student Film Festival شناخته شد. همچنین برندهٔ جایزه اول PSA در جشنوارهٔ فیلم یورکتان (Yorkton Film Festival) در استان ساسکاچوان شد.
و در نهایت برای شرکت در کنگرهٔ بینالمللی XXI World Congress on Safety and Health at Work 2017 به سنگاپور فرستاده شد و در آنجا هم برندهٔ جایزهٔ اول شد.
چطور شد به هنر فیلمسازی علاقهمند شدید؟ آیا فکر میکنید رشتهٔ مورد علاقهٔ خود را برای فعالیت حرفهای در آینده یافتهاید؟
در این مورد بیشتر مدیون برادر بزرگترم هستم که به فیلمسازی علاقهٔ خاصی نشان میداد. یکی از سرگرمیهای ما در کودکی ساختن فیلم بود. علاقهای که بعدها بهصورت جدیتر در دبیرستان دنبال شد.
مایلم فیلمسازی را در کنار سایر فعالیتهای دیگرم بهطور جدی دنبال کنم، اما قطعاً انتخاب اول من برای ورود به دنیای حرفهای و کاری نخواهد بود.
از تجربهای که از این کار گروهی موفقیتآمیز کسب کردهاید برایمان بگویید؛ از دوستان تیم سازندهٔ این فیلم و از مسابقهای که با فیلمتان در آن شرکت کردید. فکر میکنید این جایزه چه تأثیری روی شما داشته است؟
فکر نمیکنم بدون تجربهٔ ساخت این فیلم میتوانستم عضوی از گروه بودن را تجربه کنم. اعضای گروه حمایتگر، مهربان و خلاق بودند. شاید بهدلیل اینکه ارتباط بین اعضا خیلی قوی بود و هر کس کار خودش را بهدرستی انجام میداد، کار ساخت فیلم تقریباً بدون هیچ مشکلی پیش رفت و خیلی راحت تمام شد. برنده شدن این خوبی را داشت که به ما امکانات و انگیزهٔ بیشتری برای ساخت فیلمهای بعدی داد.
چه شد که موضوع «آزار و اذیت» را برای فیلمسازی انتخاب کردید؟ با توجه به ردهٔ سنیتان، معضلِ «آزار و اذیت» در مدرسه باید بیشتر توجهتان را جلب میکرده است تا در محل کار؛ آیا فکر نمیکنید آزار و اذیت در مدرسه رایجتر است از آزار و اذیت در محل کار؟
چون بهنظر ما موضوع آزار و اذیت موضوع بسیار مهمیست. از طرفی فیلمهای زیادی در مورد آزار و اذیت در مدرسه ساخته شده، ولی کمتر کسی به آزار و اذیتی که در محل کار اتفاق میافتد دقت کرده است. البته باید بگویم ایدهٔ ساخت فیلم در این مورد از طرف معلم فیلمسازی ما آقای مایک شاونهلز (Mike Schoenhals) به ما پیشنهاد شد.
میتوانید برای خوانندگان ما توضیح بدهید که در راه ساخت این فیلم با چه دشواریهایی روبرو بودهاید؟ چطور آنها را کنار زدید؟ و چه ارگانها و افرادی از شما حمایت کردند؟
ما حمایت کامل مدرسه و معلم را داشتیم. اما مسائل تکنیکی خیلی آسان نبود. خصوصاً چون ما یک گروه مبتدی هستیم و سعی میکردیم حرفهای و بدون نقص کار کنیم. گاهی مجبور بودیم تا ساعت هشت شب در مدرسه بمانیم تا کارها را تمام کنیم که با توجه اینکه مشغول درس خواندن هم بودیم، فشار زیادی به ما وارد میکرد.
آیا فضای فیلمسازی در کانادا را مناسب میدانید؟ فکر میکنید امکانات کافی برایتان در اینجا وجود دارد؟
به نظر من کانادا، خصوصاً ونکوور یکی از بهترین مناطق برای ساخت فیلم بهشمار میآید. صنعت فیلمسازی در ونکوور بسیار فعال است و خیلی از فیلمها و مجموعههای تلویزیونی آمریکایی در ونکوور ساخته میشوند.
حتی دبیرستان ما بارها صحنهٔ فیلمبرداری فیلمها و مجموعههای تلویزیونی مثل «سوپر نچرال» (Super Natural) و «جان تاکر باید بمیرد» (John Tucker must die) بوده است. امکان ادامهٔ تحصیل دانشگاهی در این رشته هم در ونکوور بهراحتی فراهم شده است. در کل از فیلمسازی در ونکوور استقبال خوبی میشود.
آیا به فکر ادامهٔ کارهای فیلمسازیتان در کشورهای دیگر از جمله در ایران هم هستید؟
بهنظر من فرقی نمیکند کجا فیلمبرداری میکنیم، مهم موضوعیست که راجع به آن فیلم میسازیم، اما با توجه به اینکه من متولد ایران هستم، خیلی دلم میخواست که امکان ساخت فیلم در ایران را داشتم.
برای کارهای بعدیتان بیشتر بهدنبال چه موضوعاتی هستید؟
گروه ما در حال حاضر سه کار در دست تهیه دارد که یکی از آنها تجربهٔ ساخت آگهی بازرگانیست. فیلم دیگر در ردهٔ اگهی خدمات عمومی ساخته شده و سومی یک فیلم داستانی وسترن خواهد بود.
اما خود من شخصاً به ساخت فیلمهای ترسناک روانشناختی علاقه دارم. از این گروه میتوانم به فیلمهای «درخشش»، «روانی»، «افسانهٔ دو خواهر» و «بابادوک» اشاره کنم.
آیا خانوادهتان در تشویق شما برای پیگیری علاقهتان به فیلمسازی مؤثر بودهاند؟
همانطور که اشاره کردم، برادرم مشوق بزرگ من بود، چون خودش هم به فیلمسازی علاقه دارد و همزمان مشغول ساخت فیلم بود. مادرم هم علاقهٔ زیادی به فیلم دارد و مطمئناً در ایجاد علاقه در من و برادرم به فیلم نقش مهمی داشته است، اما همیشه بهدلیل ساعتهای طولانی کار روی فیلم بعد از اتمام مدرسه، نگران سلامتی و وضعیت درسی من بود.
بهجز هنر فیلمسازی، به چه فعالیتهای دیگری علاقهمندید و بهعنوان سرگرمی در کنار درس و مدرسه، به آنها میپردازید؟
عکاسی، موسیقی، و داستاننویسی را بهطور جدی دنبال میکنم. سالهاست در گروه عکاسی، گروه موسیقی و گروه جاز مدرسه فعالیت میکنم، ولی هنوز فرصتی برای انتشار داستانهایم نداشتهام.
سال آینده کلاس ۱۲ را شروع خواهید کرد. برای آیندهتان چه تصمیمی دارید و آیا این موفقیت اخیر روی تصمیمگیریهای بعدیتان اثر خواهد داشت؟
من به رشتهٔ پزشکی علاقه دارم، از طرفی دوست دارم برای ادارهٔ پلیس هم کار کنم. این یکی از شوخیهای خانوادگی ماست که من بالاخره پزشک قانونی خواهم شد، گاهی فکر میکنم چرا که نه؟ من به این کار علاقهمندم!
مطمئنم تأثیر مثبت این موفقیت از همین حالا قابل مشاهدهست. حالا فیلمسازی برای من معنای بزرگتری دارد. حال فکر میکنم که ساخت فیلم چیزی بیش از یک پروژهٔ درسی در دبیرستان بوده است، این راهی بود برای ارتباط و ارسال پیام به سراسر دنیا.
اگر صحبت دیگری دارید، یا نکتهای در پاسخ سؤالات قبل ناگفته مانده است، لطفاً بفرمایید.
میخواستم در همین فرصت از مسئولان مدرسهٔ هریتج وودز، معلم فیلمسازی آقای مایک شاونهلز و بچههای گروه اَمندا بلَیک (Amanda Blake)، اسپنسر دیوید (Spencer David)، ریکاردو گوتیرز (Ricardo Gutierrez)، جین لی (Jin Lee)، دلناز معظمی (Delnaz Moazami) و تئو توماس (Teo Tomas) که جای آنها در این مصاحبه خالیست، تشکر کنم.
باز هم از سوی رسانهٔ همیاری به شما تبریک میگوییم و بهخاطر وقتی که در اختیار نشریه گذاشتید تشکر میکنیم. با آرزوی موفقیتهای بیشتر برای شما
من هم از شما خیلی ممنونم که این فرصت را به من دادید.
این فیلم کوتاه را میتوانید در اینجا تماشا کنید:
__________________________________________
۱- اعلان خدمات عمومی (انگلیسی: Public Service Announcement) یا آگهی خدمات عمومی، پیامی است در راستای منافع عمومی که بدون هزینه است و با هدف تغییر نگرشهای عمومی و رفتاری نسبت به یک مسئلهٔ اجتماعی پخش میشود. [تعریف از ویکی پدیا]