مژده مواجی – آلمان
پدرم به برادر و خواهرهای بزرگترم میگفت: «شب، قبل ازخوابیدن بچههایتان، با آنها جر و بحث نکنید، تا با آرامش بخوابند.»
به پسرم در تولد هشت سالگیاش کتاب «قصههای ملا نصرالدین» به زبان آلمانی را هدیه دادیم. با اینکه قبل از خواب، به تنهایی کتاب میخواند، با آمدن این کتاب، دوست داشت که برایش خوانده شود تا با هم بخندیم و بعد به خواب برود. قصههای ملا نصرالدین سالها آرامش قبل از خواب پسرم و بعدها دخترم بود.
شخصیت بذلهگو، حاضرجواب، سادهلوح و در عین حال خردمندِ ملا نصرالدین در خیلی از کشورها از جمله همسایههای ایران محبوب است و قصههایش به زبانهای مختلف ترجمه شده است. او شخصیتی واقعی یا خیالی است با لطیفههای پندآموز که برخی پژوهشگران بهعنوان مقامی فلسفی میشناسند.
در شهرهای مسکو، سمرقند، بخارا و قونیه مجسمههای یادبودی از ملا نصرالدین و الاغش بنا شده است. الاغی که برعکس سوارش است و حکایت از آن دارد که وقتی مردم از او میپرسند چرا بدان شکل نشسته است، میگوید: «این من نیستم که اشتباه نشستهام، خر است که برعکس راه میرود.»
نمونهٔ طنزی از ملا نصرالدین: خودگول زنی
ملا نصرالدین برای خرید نان به نانوایی میرود. صف طولانی نانوایی را که میبیند، به فکر چاره میافتد که سریعتر نوبتش بشود. با صدای بلند داد میزند: نانوایی خیابان بعدی نان را مجانی میدهد.
مردم از صف خارج میشوند و با شتاب به آن نانوایی میروند.
ملا نصرالدین این را که میبیند با خود فکر میکند، شاید واقعاً چیزی که گفتم واقعیت داشته باشد، و خودش هم بهدنبال آنها راه میافتد.