رژیا پرهام – تورنتو
چندی پیش تولد یکی از بچههای مهدکودکم بود و یکی دو تا از مادرهای دیگر با کوچولوهایشان به جشن تولد دعوت شده و رفته بودند. تولد توی سالن ژیمناستیکی برگزار شده بود و ظاهراً در فرصتی که بچهها مشغول بودهاند، خانمها هم گپی زده بودند.
امروز یکی از مادرها با ساکی پارچهای پر از لباس آمد و گفت: «میشه این رو توی کمد یکی از بچهها بذارم؟»
گفتم: «حتماً. ولی ممکنه بپرسم چیه؟»
گفت: «لباسهای دخترمه که براش کوچیک شدن و اندازهٔ این دوستش هستند.»
برام جالب بود که با یک بار برخورد، چنین کاری انجام دادهاند و جالبتر اینکه هر دو خانواده از نظر مالی در شرایط بسیار خوبی قرار دارند. و من شک ندارم اگر به درصد بالایی از ما ایرانیها این پیشنهاد داده میشد، حسابی به غرورمان برمیخورد، سوء برداشت میکردیم و… گاهی تفاوت فرهنگهایمان حسابی خاصاند!
راحت بودنشان را دوست دارم.