نمایندهٔ رسانهٔ همیاری: سیما غفارزاده – ونکوور
پیادهسازی و برگردان: مریم عابدی – ونکوور
کنگرهٔ ایرانیان کانادا جمعهٔ گذشته ۱۱ اوت (آگست) از نیکی اشتون (Niki Ashton)، یکی از چهار کاندیدای مرحلهٔ نهایی انتخاب رهبر حزب دموکراتیک نوین کانادا، برای دیدار و گفتوگو با اعضای رسانههای فارسیزبان کانادا در زمینهٔ سیاستهای داخلی و خارجی و نیز دغدغههای ایرانیان مقیم کانادا، دعوت بهعمل آورد.
بیژن احمدی، رئیس کنگرهٔ ایرانیان کانادا، صحبتهای خود را در ادامهٔ دیدار با ایشان اینگونه آغاز کرد: «با سلام به همگی و تشکر از خانم اشتون برای اختصاص وقتشان به دیدار و گفتگو با کنگرهٔ ایرانیان کانادا، ما دیدار مفیدی با خانم اشتون داشتیم. در نیمهٔ نخست این دیدار، در مورد موضوعات مختلفی که حائز اولویتاند، و در حال حاضر کنگرهٔ ایرانیان کانادا به آنها مشغول است، پرداختیم. جای بسی خوشحالی است که در اکثر موارد فرصت مناسبی برای همکاری بین کنگره و حزب اندیپی و پیگیری این موضوعات وجود دارد. بسیار خوشحالایم شما نیز معتقدید که حزب اندیپی باید صدایی قوی برای عدالت و صلح جهانی در منطقهٔ خاورمیانه و نیز در زمینهٔ روابط بین ایران و کانادا باشد؛ موضوعی که برای کنگرهٔ ایرانیان کانادا و جامعهٔ ایرانی بسیار اهمیت دارد. در این بخش از دیدارمان با خانم نیکی اشتون، مهراس از تیبیسی و سیما غفارزاده از رسانهٔ همیاری در ونکوور بهعنوان نمایندگان رسانههای ایرانی در کانادا، نیز با ما در ارتباطند و مستقیماً سؤالاتشان را مطرح خواهند کرد تا جامعهٔ ایرانی از مواضع شما در مواردی که برای جامعهٔ ایرانیِ کانادا مهم است، مطلع شود. لطفاً ابتدا به سخنان آغازین خود بپردازید تا بعد از آن به پرسشها بپردازیم.»
نیکی اشتون: «با تشکر از بیژن، سایر اعضای کنگرهٔ ایرانیان کانادا و همهٔ شرکتکنندگان برای دعوت از من، و نیز برای مشارکتتان در امور سیاسی کشورمان کانادا، در پروسهٔ حاضر برای انتخاب رهبر اندیپی ارزش نهادن به همکاری و همراهی مهاجران نمایان است. مادر من یونانی بود و پدرم از انگلستان به کانادا مهاجرت کرد. من میدانم که صدای قوی و رسای یک جامعهٔ مهاجر در امور سیاسی چقدر اهمیت دارد، چه در قبال موضوعات داخلی و چه در مورد سیاست خارجی. برای من که حدود ۱۰ سال است عضو مجلس عوام کانادا هستم، و نیز اینکه عضو یکی از گروههای بزرگی هستم که برای حقوق بشر و عدالت و صلح در تلاشند، مایهٔ افتخار است. در واقع برای من اهمیت برقراری عدالت و صلح، چه در کشور خودم و چه در سطح جهانی، دلیل عمدهای برای کاندیداتوری برای رهبری حزب اندیپی است. حزب اندیپی از دیرباز در این موارد موضعگیری کرده است، اما من اعتقاد دارم که ما باید صدایمان بسیار بلندتر از این باشد و در راستای دستیابی به حقوق بشر، عدالت و صلح هنوز باید بسیار بیشتر فعالیت کنیم. باید برای برقراری عدالت و صلح در خاورمیانه تلاش کنیم و این برای من از اهمیت ویژهای برخوردار است. من تأکید دارم همانگونه که برای دستیابی به حقوق بشر، صلح و عدالت در کانادا تلاش میکنیم، به همان شکل در سطح جهانی نیز باید پیگیر همین ارزشها باشیم. همچنین مهم است اگرچه توانستیم استیون هارپر را از سر راهمان برداریم و دولتی را که برای جوامع بسیاری از جمله ایرانیان کانادا مشکلآفرین بود تغییر دهیم، همچنان با دولتی روبهروئیم که بهرغم وعدههای انتخاباتی بسیاری که داده، اما به آنها عمل نکرده است. همانطور که تبلیغات ما نشان میدهد، ما خواهان و پیگیر برقراری مجدد ارتباطات دیپلماتیک با ایران هستیم و ازسرگیری خدمات کنسولی بین دو کشور که واقعاً مورد نیاز مردم در کانادا و نیز در ایران است، برای ما بسیار اهمیت دارد. ما از رفع تحریمها علیه ایران حمایت میکنیم، و قویاً مخالف تحریمهایی هستیم که مردم عادی ایران و ایرانیانی را که در کانادا صاحب حرفه و تجارتاند، محقق یا دانشمندند، دچار مشکل کردهاند. ضمناً باید خاطرنشان کنم که لازم است شیوهای در پیش بگیریم که از جنجالآفرینی و خطرناکتر کردن جهان دوری کنیم و کار کنگره و روشهای فعالانهای که برای دستیابی به اهدافتان در راستای دیپلماسی و صلح در این زمینه در پیش گرفتهاید، قابل تقدیر است و این در واقع رویکرد پیشین کانادا نیز است. برنامهٔ انتخاباتی ما در زمینهٔ عدالت اجتماعی بسیار قوی است. بسیاری از مهاجران منجمله ایرانیان کانادایی و مسلمانان کانادایی بهخاطر هویتشان در زمینههایی مانند کاریابی، سکونت و یا مسائل بانکی مورد تبعیض قرار گرفتهاند. این امر باید متوقف شود. همچنین امتیازدادن به افراد دارای مدارک و مدارج تحصیلی بالا هنگام مهاجرت، اما نادیدهگرفتن و بهرسمیت نشناختن مدارک تحصیلیشان برای اشتغال در کانادا، برای من قابل قبول نیست و قویاً اعتقاد دارم که پرداختن به این موضوع در سطح فدرال ضروری است. همچنین من با قوانین مصوب تبعیضآمیز که مهاجران، و از جمله مسلمانان مهاجر یا پناهنده را مورد هدف قرار میدهد، مانند C-51 و سایر قوانینی که اقلیتهایی را مورد هدف قرار دادهاند، چه مهاجران، چه پناهندگان و از بین بردنِ لزوم رعایت قانون کانادا در قبال آنها، مخالفم. واضح است که باید با تبعیض سیستماتیک مبارزه کرد و کنگره نیز خواهان و پیگیر رویکردی دیگر است که برای تمام کسانی که به کانادا آمدهاند، حقوق بشر را بهطور یکسان رعایت کند. این موضوعی است که من با آن بسیار موافقام و کمپین ما این را کاملاً روشن کرده است که اگر بخواهیم برای دستیابی به عدالت اجتماعی تلاش کنیم، باید با نابرابری و تبعیض نژادی مبارزه کنیم. من خلاصهای از نقطهنظراتم را در اینجا بیان کردم و شما را تشویق میکنم که از وبسایتمان دیدن کنید و به موضوعات گوناگونی که مورد اشاره قرار گرفتهاند، از جمله بیکاری، فقر، مشاغل نامتناسب با سطح دانش و تجربه و عدم ثبات کاری برای جوانان، و استخدام بدون شرایط استاندارد و قانونی، توجه نمایید. من میدانم که والدین بسیاری از ما با هدف تأمین زندگی بهتری برای فرزندانشان به کانادا آمدهاند، اما بهخاطر تغییرات بازار کار در کانادا، موقعیتهای کاری باثبات و پایدار برای نسل بعدی کمترند. باید به اینگونه موضوعات بپردازیم و نیز تغییرات اقلیمی را در نظر داشته باشیم. همچنین برنامههای دیگری چون سیستم بیمهٔ درمانی و بهداشت و سلامت روانی. و نهایتاً همانطور که اشاره کردم، ما باید صدای صلح و عدالت باشیم، چه در کانادا، چه در خاورمیانه و کل جهان.
تنها چند روز دیگر تا ۱۷ اوت باقی است [گفتوگو در تاریخ ۱۱ اوت صورت گرفته است] و هنوز فرصت هست تا افراد علاقهمند بهموقع به عضویت حزب اندیپی درآیند تا بتوانند در انتخاب رهبر حزب شرکت کنند. شما را تشویق میکنم که هم از وبسایت ما دیدن کنید و هم اگر مایلاید، به کمپین ما بپیوندید. ما استقبال زیادِ مردم را برای همکاری با اندیپی و همینطور برای تلاش بیشتر در جهت برقراری عدالت و صلح جهانی، شاهدیم.
حالا نوبت به سؤالات میرسد.
سیما غفارزاده از «رسانهٔ همیاری» در استان بریتیش کلمبیا: با سلام و تشکر از شما خانم اشتون برای وقتی که در اختیار ما قرار دادید، حزب اندیپی سالها بهعنوان حزب سفیدپوستها شناخته شده است. شما برای جلب و اتحاد گروههای مهاجر و اقلیتها اعم از رنگینپوستها، اقلیتهای جنسیتی و بومیان به حزب اندیپی در سطح فدرال، چه برنامهای دارید؟ در سطح استانی، بهطور مثال جان هورگان، نخستوزیر بریتیش کلمبیا، در مراسم گوناگونی شرکت میکند، نظیر راهپیمایی اخیر پراید در ونکوور. همچنین در دسامبر ۲۰۱۵ مایک فارنورث، نمایندهٔ پورت کوکیتلام، در جلسهٔ گفتوگویی مربوط به باورهای غلط فرهنگی دربارهٔ همجنسگرایی که از سوی گروه همیاری برگزار شده بود، شرکت جست. در سطح فدرال، برنامهٔ شما برای جلب همکاری و مشارکت این گروهها چیست؟
نیکی اشتون: از این که در این گفتوگو با ما هستید، متشکرم. اتفاقاً همین چند روز پیش در ونکوور بودم و من نیز این فرصت را داشتم که در راهپیمایی پراید شرکت کنم. در پاسخ به پرسش شما باید بگویم من اعتقاد راسخ دارم که برای برقراری تنوع و دربرگرفتن طیفهای گوناگون اجتماع در حزب اندیپی، باید بیشتر کار کرد. این امر از دو راه امکانپذیر است: اول از طریق عقاید و نظراتی که مطرح میکنیم، مثلاً حزب ما کاملترین برنامهٔ عدالت جنسی و نیز عدالت نژادی برای بومیان را دارد و در چند روز آینده سیاستگذاری عدالت برای اعضای LGBTQ و نیز عدالت برای معلولان را خواهیم داشت. برای من مهم است که دگرخواهی و تنوعخواهی ما تنها در حد حرف نماند و برنامههایی داشته باشیم که موانع و تبعیضاتی را که مردم روزانه با آنها روبرو میشوند، از میان برداریم و به برقراری واقعی عدالت برای همه دست یابیم. دومین نکته، تلاش بیشتر برای برقراری ارتباط هرچه بیشتر با مهاجران و تازهواردان در سرتاسر کاناداست. من این شانس را داشتهام که بهعنوان فرزند یک مهاجر، زبان اول و مادریام نه انگلیسی و نه فرانسه، بلکه یونانی است. در واقع من هفت زبان دیگر را آموختهام. هنوز برای برقراری ارتباط با جوامع مهاجر جای کار بسیار است. جوامعی که برای دستیابی به اهدافی در تلاشاند، مانند کنگرهٔ ایرانیان کانادا. برای نزدیک شدن به این گروههای پرکار و فعال در عرصهٔ سیاست، کار بسیاری میتوان انجام داد، و ما کانادا را به تلاش و کار بیشتر در این زمینه فرا میخوانیم تا به مردمِ این جوامع نزدیکتر شوند و به آنها گوش فرا دهند، و جوامع را نیز فرا میخوانیم که کاندیدا داشته، در کمپینها فعال باشند و بدین شکل حرکتی ایجاد میکنیم؛ حرکتی که تنها بهمفهومِ داشتنِ نمایندههای بیشتر از جوامع مختلف نیست، بلکه انعکاسدهندهٔ نیازها و مشکلاتیست که این جوامع گوناگونِ در اقلیت، با آنها مواجهاند.
مهراس جوادینیا از «تیبیسی نت وُرک» در استان انتاریو: سؤال من دربارهٔ اصلاح سیستم انتخابات است. جاستین ترودو در زمان انتخابات وعدههای زیادی داد، از جمله اصلاح سیستم انتخاباتی. اندیپی در اینباره چه اقدامی خواهد کرد؟
نیکی اشتون: بله، ترودو وعدههایی داد، ۱۸۰۰ بار خود او، کاندیداهای حزب لیبرال یا اعضای کابینهاش برای تغییر سیستم انتخاباتی کانادا، وعده دادند. تنها یک سال و نیم پس از آن، در واقع پس از آنکه میزان کار قابل توجهی توسط نمایندگان و مردم در سرتاسر کانادا انجام شده بود، جاستین ترودو از عمل کردن به این وعده سر باز زد. اندیپی به تغییر سیستم انتخابات بسیار علاقهمند است. در حال حاضر نمایندهٔ واقعیای از سوی مردم در کانادا تعیین نمیشود و این موضوعی است که باید اصلاح شود. ما باید سیستمی را انتخاب کنیم که بهصورت کاملاً دموکراتیک نمایندهٔ مردم را انتخاب میکند. کمپین ما تنها در پی تغییر سیستم نیست، بلکه خواهان سیستمی تناسبی با اعضای ترکیبی است؛ مدلی که آن را با در نظر گرفتن نواحی و اقوام مختلف شهری، روستایی و بومی کانادا مناسب میبینیم، که به اقوام و گروههای مختلف شانس داشتن نماینده خواهد داد، صداهای گوناگون در مجلس شنیده خواهد شد و زنان، اعضای اقلیتهای نژادی و مهاجران و… در مجلس نماینده خواهند داشت. برای بسیاری از کاناداییها روشن است که ما به این اصلاح نیازمندیم و در واقع کسانی را انتخاب میکنیم که به روشنی نمایانگر واقعیت جامعهٔ ما هستند.
سیما غفارزاده: از دید شما وجود نام یک کشور در لیست کشورهای حامی تروریسم چقدر مؤثر و مفید است و در واقع معیار قراردادن این نامها در لیست کشورهای حامی تروریسم چیست؟ آیا فکر میکنید این منصفانه است که نام ایران در این لیست هست، در صورتیکه عربستان سعودی در آن غایب است؟
نیکی اشتون: در پاسخ به قسمت نخست سؤال شما، خیر، این لیست فعال و مؤثر نیست. همانطور که کنگره پیشتر اشاره کرد، بودن ایران در این لیست مانع بزرگی است بر سر راه رفع تحریمها و ازسرگیری روابط دیپلماتیک ایران و کانادا. باید بهخاطر داشته باشیم که اگر در پی برقراری صلح در جهان هستیم، روابط دیپلماتیک کلیدیاند و روابط دیپلماتیک بین ایران و کانادا باید از سر گرفته شوند و تحریمها که ایرانی کاناداییهای بسیاری را تحت تأثیر قرار داده، باید رفع گردند. من متوجه دوگانگی برخورد در بهکارگیری معیارهای گروهبندی کشورها در زمرهٔ حامی تروریسم هستم، و این باعث نگرانی من است. کانادا به عربستان سعودی، بهعنوان کشوری که زنها و اقلیتهای جنسیتی و دگرباشها را مورد آزار قرار میدهد، اسلحه فروخته است و من به روشنی مخالفتم را با این موضوع نشان دادم. خوشحالم که سرانجام در مورد فروش اسلحه بازرسی بهعمل میآید. اگرچه الان دیر است، چرا که کسانی جانشان را با اسلحههای کانادایی که در درگیریها بهکار رفته، از دست دادهاند. اما این بازرسی نشاندهندهٔ آن است که مردم نسبت به این موضوع حساساند و تحمل رویکرد دوگانهٔ دولت را ندارند. برای من روشن است که استیون هارپر کشورمان را بهسمت راست سوق داد و این را در تحریمها علیه ایران و مردم ایران، در گفتار و در عمل دولت هارپر شاهد بودیم. اگرچه دولت جاستین ترودو وعدههای بسیاری برای تغییر موضع در این زمینه داد، این تغییرات از حد گفتار فراتر نرفت و برای رفع این رویکرد دوگانه قدمی برداشته نشد. ما میگوییم حتماً روابط دیپلماتیک باید از سر گرفته شوند و تحریمها رفع شوند. اگر بخواهم کلیتر بگویم، ما باید نیرویی در راستای صلح و عدالت در خاورمیانه باشیم، همانطور که در گذشته بودیم.
مهراس جوادینیا: در مورد بازگشایی سفارت، گفتوگو زیاد شده، اما در عمل کاری به انجام نرسیده است. طوماری از سوی کنگرهٔ ایرانیان کانادا تهیه شد و به مجلس رفت. من متوجهام که شما در پی بازگشایی سفارت هستید، پرسش من این است که چگونه این کار را خواهید کرد؟
در مورد این موضوع، بهنظرم ضروری است که دولت فدرال آن را در دست بگیرد و برای من روشن است که در حال حاضر در این زمینه دچار کمبودیم. وزیر امور خارجهٔ دولت حاضر، مسیری در پیش گرفته است که در بسیاری از موارد، از مسیر استیون هارپر جدا نیست. خواستن توانستن است. تنها گفتن اینکه این کار را انجام خواهیم داد کافی نیست، باید قدمهایی در راه آن برداشته شود. این موضوع در دستور کار و در دایرهٔ قدرتشان است، اما در عمل دربارهٔ آن حرفی زده نمیشود. این مثال روشنی است از مواردی که وعدههای لیبرالها از حد حرف و کلام فراتر نرفته است. ما خواهان تغییر این وضعیت هستیم و معتقدیم که باید به وعدههایمان پایبند باشیم و به دیپلماسی و صلح و عدالت دست یابیم.
سیما غفارزاده: سؤال آخرم که البته مربوط به جامعهٔ ایرانیان نیست و موضوعی کلی است. دونالد ترامپ تعرفهٔ گمرکی محصولات کانادایی را افزایش داده و منتقد قرارداد نفتا است. شما آیندهٔ رابطهٔ آمریکا و کانادا را چگونه میبینید؟
نیکی اشتون: من نخست خاطرنشان میکنم که ما در دوران بسیار دشواری بهسر میبریم. برای من روشن است که دونالد ترامپ پشتیبان کارگران آمریکاست. سؤال این است که موضع ما در کانادا چیست؟ مسلماً جاستین ترودو و دولتش در مورد مذاکرات جاری دربارهٔ نفتا شفاف نبودهاند. من در مورد مشاورهٔ دولت کانادا دربارهٔ نفتا همراه با کسانی مانند برایان مالرونی (Brian Mulroney) – که خود از معماران قرارداد نفتا بود – نگرانام. نفتا در واقع در سرتاسر کانادا موجب مشکلات بسیاری شده است. مشاغل خوب بسیاری در زمینهٔ تولید از بین رفتهاند. کانادا بنا بر بند ۱۱ قرارداد نفتا بارها مورد شکایت شرکتهای امریکایی قرار گرفته است. در حینِ رقابت برای رهبری حزب، از دیگر کاندیداها شنیدهام که آنها نیز نفتا را مشکلساز میبینند. در حال حاضر با فرصتی که برای اصلاح نفتا در پیش است، باید حتماً موضع قاطعی بهنفع نیروی کار کانادا و استقلال کانادا در نظر گرفته شود. ما در پی حذف و لغو مفاد بخش ۱۱ هستیم. این بدان معناست که به کانادا اجازه دهیم که استراتژی تولید و ارزش افزودهٔ مورد نظر خود را در قرارداد بهکار گیرد. همچنین عواقب قرارداد نفتا در زمینهٔ صنایع چوب نرم در استان بریتیش کلمبیا، باید در نظر گرفته شود. باید ملاحظات مربوط به تغییرات اقلیمی و محیط زیستی در نظر گرفته شود که البته بخشی از نفتا بود، اما باید متناسب با سال ۲۰۱۷ و متناسب با تغییرات جویِ واضح و واقعی باشد. همچنین باید شامل حمایت از نیروی کار باشد. نفتا در راستای منافع بعضی بوده است، اما برای قشر کارگر منفعتی در بر نداشته است. من فکر میکنم در رابطه با مسئلهٔ مبارزه با نابرابری در کشور، اصلاح قرارداد نفتا، بهگونهای که نیروی کار و مردم کانادا در اولویت قرار گیرند، کلیدیترین موضوع خواهد بود. ما با قراردادهای تجارت آزادی نظیر سیتا و نسخهٔ اصلاحشدهٔ تیپیپی مخالفایم. زیرا این قراردادها اولویت را به شرکتهای بزرگ میدهند و کارگران کشور ما را به حاشیه میرانند و حقوق آنها را نادیده میگیرند.
مهراس جوادینیا: این سؤال من بیشتر در مقیاس بینالمللی است. شما به موضع اندیپی دربارهٔ صلح در خاورمیانه اشاره کردید. موضع اندیپی در رابطه با مسئلهٔ اسرائیل و فلسطین چیست؟
نیکی اشتون: ما معتقدیم که در برابر ظلم و ستمی که به فلسطینیها روا داشته میشود و در برابر اشغال غیرقانونی زمینهایشان، باید صدایی قوی باشیم. ما باید با جامعهٔ فلسطینی-کانادایی و با فعالانِ این حوزه – که بسیاری از آنها فلسطینی نیستند – کار کنیم؛ فعالانی که دارند برای صلح و عدالت مبارزه میکنند. علیرغم برخی لفاظیها، برای من روشن و واضح است که کانادا بخشی از راه حل این مسئله نیست. آنچه بسیار مهم است، این است که ما در موضع حمایت از صلح و عدالت باقی بمانیم و در برابر بیعدالتیها و ناحقیهایی که مرتباً شاهدیم، صدایمان را بلند کنیم.
چند ماه پیش من در مراسمی که بهمناسبت «روز نکبت» [یوم النکبة، اشاره به سالگرد بیرون راندن صدها هزار فلسطینی و استقلال اسرائیل] برگزار شده بود، بهعنوان بخشی از فعالیتهای کمپین انتخاباتیام، صحبت کردم. همچنین در حاشیهٔ آن مراسم، این امکان برایم فراهم شد تا با تعدادی از فعالانی که در حمایت از آنهایی که در زندانهای اسرائیل دست به اعتصاب غذا زدهاند، همبستگی خود را نشان داده بودند، صحبت کنم. بسیاری از این زندانیها درواقع سیاسیاند و در شرایط بسیار غیرانسانیای بهسر میبرند. در نتیجه، واکنشهای بسیاری در رسانههای اصلی و شبکههای اجتماعی نسبت به این موضوع [شرکت در آن مراسم] نشان داده شد، اما من دلیلی نمیبینم برای حمایت از حقوق بشر، و خواستار صلح و عدالت بودن در فلسطین و خاورمیانه، عذرخواهی کنم. آنچه مهم است، حمایت از این حرکت است و اینکه بالاخره در کانادا از موضوع عدالت برای فلسطین صحبت میشود.
مهراس جوادینیا: سؤال آخر، دربارهٔ موضوعی داخلی است؛ نظرتان در مورد قانونی کردن ماریجوانا چیست؟ و فکر میکنید چطور باید کنترل بشود و بر آن نظارت کرد؟
من از قانونیکردن ماریجوانا حمایت میکنم. اما نگران مواردی در قانون هستم، مانند اینکه اگرچه بهزودی استفاده از ماریجوانا قانونی میشود و قوانین جزایی هم متعاقباً تغییر خواهد کرد، هنوز استفاده از آن برای جوانان پیشینهٔ جنایی ایجاد میکند و برخی از این جرایم مجازاتهای سختی دارند. باید اطمینان یابیم که مجازاتهای مربوط به این جرمها به شکلی مسئولانه تغییر یابند.
همچنین برخی نگراناند که قوانین پیشنهادی از سوی دولت همچنان امکان مورد هدف و مورد تبعیض قرار گرفتن اقلیتهایی نظیر بومیان را برای استفاده از ماریجوانا، حتی پس از قانونمند شدن استفاده از آن، فراهم کند. بهلحاظ کنترل و نظارت بر آن، قرارست هر استانی مستقلاً تصمیم بگیرد چگونه آن را مدیریت کند. برخی معتقدند که میشود از مدلهای موجود برای کنترل فروش الکل و قمار برای ماریجوانا الگوبرداری کرد و فروش آن بهصورت مالکیت عمومی باشد تا آنکه اجازه داد عدهای قلیل با آن ثروتاندوزی کنند، که من نیز با آن موافقام. در نهایت، استانهای مختلف بههر ترتیبی که بخواهند میتوانند استفاده از ماریجوانا را کنترل و بر آن نظارت کنند، اما موضوع مهمی که نباید فراموش کرد این است که مردم نباید برای چیزی مجازات شوند که ما بهعنوان رهبر به آن متعهدیم؛ ما نباید آن را در دستان تعداد اندکی قرار دهیم، به خرج تعداد بسیاری.