نوشته: کریستینا سمترست
برگردان: مریم عابدی – ونکوور
نه با تلاش برای توسل به زور در برابر اهالی بریتیشکلمبیا، و نه به هیچ شکل دیگری، ناتلی و ترودو به خط لوله نخواهند رسید.
وقتی اولینبار مجلس انگلیس در سال ۱۲۹۵ تشکیل شد، شاه ادوارد اول طی احضارنامهای تمام شهروندان را فراخواند. در آن احضارنامه نوشته شده بود، «آنچه بر همگان اثر دارد، باید مورد تأئید همگان قرار گیرد.»
ظاهراً آن زمان هدف از گردهمآمدن اشراف، روحانیون، و زمینداران این بود که به جمعآوری پول مالیات که بسیار مورد نیاز بود، کمک کنند تا در جنگ مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، این امر فرصتی نادر بهدست داد تا صدای دادخواهی مردم مستقیماً به شاه برسد.
وقتی عبارت «آنچه بر همگان اثر دارد، باید مورد تأئید همگان قرار گیرد» را میشنوم، حکم جدیدتر رهبر کشور خود را بهخاطر میآورم «تنها ساکنان و اهالی مناطقاند که میتوانند اجازه بدهند.» سیستم وستمینستر بر اساس مشورت با شهروندان و رضایتشان بود، اما اتاوا در موارد متعددی از این موضع بسیار دور شده است – و خط لولهٔ کیندرمورگن و توسعهٔ نفتکشها مثالهایی روشن از این امرند.
منظورتان از «منافع ملی» چیست؟
ببینید، آدمهای معمولی در آلبرتا و بیسی وضع اقتصادی چندان جالبی ندارند. اما ترجیح منافع یک استان بر استانی دیگر کاملاً غیرعادلانه است. هزینهٔ خواربار، خرید یا اجارهٔ مسکن و متوسط درآمد در آلبرتا بسیار بهتراست از آنچه ما اینجا در بیسی داریم. با این وجود هر روز نخستوزیر آلبرتا، ریچل ناتلی و نخستوزیر کانادا، آقای ترودو اعلام خطر کرده، بیسی را در موقعیتی قرار میدهند که گویا بچهای است که در زمین بازی توپش را به آلبرتا نمیدهد. اگر از آنها سؤال کنیم، خواهند گفت که احداث یک خط لولهٔ جدید از شنهای نفتی آلبرتا به سواحلغربی تنها راه اطمینان از آیندهای پایدار و مطمئن برای همهٔ ماست. دوست دارم ببینم در چرکنویسهایشان چه حسابوکتابی در این مورد کردهاند؟
واقعاً موضوع چیست؟ چرا ترودو در استدلالش از محاسبات خلاقانه استفاده میکند و بهجای اینکه برای احقاق حق بیسی ایستادگی کند، شرطبندیاش را روی یک شرکت تکزاسی دوبرابر میکند؟ آنچه میتوانم تصور کنم این است که یک سیاستمدار سودجو برای حفظ قدرت و – البته میراثش، سعی در نادیدهگرفتن حق سلامتی و امنیت برای شهروندان کانادا و نادیدهگرفتن حقوق بومیان کانادا و حق مالکیت بر زمینهایشان میکند – همان چیزیکه در مبارزات انتخاباتیش قبل از نخستوزیری، برای احترام و رعایت آن تلاش کرده بود .
ترودو برای ماندن در قدرت به ناتلی احتیاج دارد. اگر ناتلی در انتخابات بعدی برنده نشود، ترودو مجبور خواهدبود تا با یک محافظهکار جنگجوی دوران هارپر سروکلهبزند، شاید حتی با جیسون کنی، که مخالف همجنسگرایان و اهل اشاعهٔ ترس و وحشت است. و رهبری مانند کنی، مثل ریچل ناتلی برنامهٔ کربن گرانقیمت ترودو را با لبخند نخواهدپذیرفت. خیر، تحت رهبریای دیگر، آلبرتا میتواند به ساسکچوان بپیوندد و تمام برنامههای ترودو برای قیمت کربن را به هم بزند و بر درخشانترین گوهر اولین (و شاید هم آخرین) دورهٔ نخستوزیری ترودو گردوغبار دشتهای غرب کانادا را بنشاند.
برای ترودو لازم است که ناتلی نخستوزیر آلبرتا بماند، و برای اینامر، هردوی آنها باید صنعت نفت و گاز را راضی نگهدارند. یعنی وارد قرارداد کیندرمورگن شوند.
اگر بیسی را لازم داشتید، به راحتی آن را قربانی منافع خود کنید
وقتی میشنوم که عبارت «منافع ملی» را در بوق و کرنا کردهاند، آنچه میشنوم تنها این است:«بریتیشکلمبیا هرچه میخواهد بشود!» تازه حتی به این هم توجه نکردهاند که یکی از بزرگترین اهرمهای اقتصادی بریتیشکلمبیا صنعت توریسم است (بالغ بر ۷ میلیارد دلار در سال)، و این که بیسی به خاطر حیات وحش بکرش شهرت جهانی دارد. هیچ نگران نباشید که بهای مسکن ما سر به فلک کشیده است و طبقهٔ متوسط به سختی میتواند از عهدهٔ مخارج غذا و مهدکودکها برآیند. پاسخ مشکلات کل کشور تنها یک خط لوله است! خط لولهای که حتی از یک فروشگاه کم کارمند Home Depot هم کمتر کار دائمی ایجاد میکند! هورا! عجب خط لولهٔ جادوییای!
دیگر بس است! دست بردارید!
معلوم است که داستان از چه قرار است: سیاستمداران با هم مشغول بازیاند بلکه بخت یارشان باشد و بتوانند با امیدهای واهی در گرو خطوط لوله نهادن، مردم را متقاعد کنند تا بار دیگر انتخابشان کنند.
مردمی که بیش از همه از توسعهٔ خط لولهٔ کیندرمورگن مورد تأثیر قرار میگیرند – بومیها و اهالی بریتیشکلمبیا – کمتر از همه مورد توجه اتاوا و همسایهٔ شرقی ما واقع شدهاند. و بنا بر تعداد سفرهای انگشتشماری که نخستوزیر به استان ما انجام میدهد بدون انتشار گزارشی – و اینکه حتی برنامهٔ دیدار با مردم سراسر کانادا در شهرداریها در زمستان گذشته شامل حال بریتیش کلمبیا نشد – بعید است که فرصتی برای رساندن صدای اعتراضمان بهطور مستقیم دست دهد. اما بریتیش کلمبیاییها به این فرصتها نیازی ندارند. ما ابزار لازم برای محافظت از خود را داریم و از حالا دستبهکار شدهایم.
ترودو و ناتلی شاید فکر کنند در سپتامبر بولدوزرهای شرکت کیندرمورگن وارد زمینهای ما میشوند و حفاریها آغاز خواهد شد، غافل از آنکه باید اول با قانون اساسی ما و حقوق مردمان بومی ما بجنگند. چشمانداز زیبایی نیست، و صدالبته چیزی نیست که من آن را پیگیری منافع ملی بنامم. اما خب، انتخابش با آنهاست.
منبع:
https://dogwoodbc.ca/bc-watches-its-back/