سیما غفارزاده – ونکوور
پس از گذشت ماهها فعالیت انتخاباتی کاندیداها در استان بریتیش کلمبیا، نتایج انتخابات روز نهم ماه گذشته هواداران دو حزب رقیب، بیسی لیبرال و بیسی اندیپی، را همچنان در نگرانی و انتظار باقی گذاشت و دوشنبهٔ پیش، پس از گذشت بیست روز از آن تاریخ وقتی که اندرو ویوِر، رهبر حزب سبز، دستان جان هورگان را فشرد و آنگونه که انتظار میرفت، به همگان اعلام کرد که با کلارک کنار نیامده، همچنان قطعیتی که باید، حاصل نشده است و بازی ادامه دارد تا کریستی کلارک بخت خود را در رأی اعتماد مجلس بیازماید – شاید دری به تختهای بخورد… – و نیز اختیارات نایب فرماندار به مردم یادآوری شود و نهایتاً سرنوشت دولت استانی مشخص شود.
* * * * *
و اما خبرهای استان ما و حتی کشور ما، کانادا، در برابر اخبار جهان یا بهتر بتوان گفت حوادث و فجایعی که در دنیا – بخوانید خاورمیانه – به روزمرگی تبدیل شده است، چه رنگباخته مینماید. تنها در چند روز گذشته، دو حملهٔ انتحاری در عراق مجموعاً ۲۶ کشته و ۹۵ مجروح بر جای گذاشته است و حملهٔ انتحاری بزرگی در کابلِ افغانستان نیز، که با ۹۰ کشته و ۴۶۱ مجروح یکی از عظیمترین حملات به کابل در ۱۶ سال گذشته بوده است… و درِ دنیا همچنان بر روی همان پاشنه میچرخد؛ بیتفاوتیِ قلبها، چشمها و گوشهایی که پر است از آن صداها. تماشاگرانی بیتفاوت که رمزگشایی توئیتِ نامفهوم پرزیدنت ترامپ میان خواب و بیداری، مهمترین مسائل روزشان است. همان پرزیدنتی که با جیبی پر از پول، پول فروشِ تسلیحاتی که یحتمل حملات آینده را رقم خواهد زد، تازه به خانه برگشته است.
و ما همچنان به انسانهایی بیگناه که بهشکل مشتی اعداد و ارقام درآمدهاند، لابهلای خطوطی که روی صفحهٔ نمایش کامپیوتر یا تلفنمان پایین میرود، مینگریم و سری به تأسف تکان میدهیم. پست بعدی روحیهمان را عوض میکند؛ عکسهای رنگارنگ سلفیهای دوستان و غذاهایشان…