هنرمندی که با آثارش هویت و میراث بومیان هایدا را دوباره زنده کرد
ترجمه و تلخیص: زهرا آهنبر – ایران
شاید بهیادماندنیترین نمادی که هر مسافری در فرودگاه ونکوور آن را بهخاطر میسِپُرَد، تندیس یشمیای باشد که موجودات اساطیری بومیان هایدا را سوار بر بلمی نشان میدهد. تندیسی که پشت اسکناس ۲۰ دلاری کانادایی هم بهچشم میخورد. در این شماره مروری خواهیم داشت بر زندگی خالق این اثر و آثار تحسینشدهٔ فراوان دیگری از بومیان کانادا، بهمناسبت زادروز این هنرمند.
ویلیام (بیل) رونالد رید جونیور، هنرمند کانادایی، در ۱۲ ژانویهٔ ۱۹۲۰ در ویکتوریا، مرکز استان بریتیش کلمبیا کانادا متولد شد. زمینهٔ هنری او جواهرسازی، مجسمهسازی، چاپ سیلک و نقاشی بود. بیل در طول زندگی هنری ۵۵ سالهاش بیش از هزار اثر هنری خلق کرد که او را به یکی از برجستهترین هنرمندان کانادا در اواخر قرن بیستم تبدیل کرد.
پدرش ویلیام رونالد رید سینیور، اصالتاً آمریکایی و از تبار اسکاتلندی-آلمانی بود. مادر بیل، سوفی گلداستون رید از اهالی قبیلهٔ «رون/ولف» در تانئو بود که بیشتر بهنام «هایدا» از بومیان سواحل اقیانوس آرام شناخته شدهاند. اما بیل بهدلیل مقررات سرکوبگرایانهٔ قانون بومیان، بدون آشنایی چندانی با میراث هایدا بزرگ شد. بیل در ۱۹ سالگی، گویندگی رادیو را آغاز کرد و ابتدا در انتاریو، کبک و بعدها در بریتیش کلمبیا به این امر مشغول شد.
در نهایت، بیل در اوایل دههٔ بیست زندگیاش توانست خانهٔ اجدادیاش را در اسکیدگیت برای اولین بار ببیند که حرفهٔ هنری وی را تا آخر عمرش شکل داد. او خواهان آشنایی بیشتر با اقوام و هویت بومیاش بود. سالها بعد بیل این دوران را چنین توصیف کرد: «با رویآوردن به اجدادش، با بازپسگرفتن میراثش، بهدنبال هویتی بود که در جامعهٔ غربی مدرن هرگز بدان دست نیافت.» بیل در اسکیدگیت اوقاتی را با پدربزرگ مادریاش، چارلز گلداستون، سپری کرد که نقرهساز سنتی هایدا بود. این چارلز بود که برای اولین بار هنر هایدا را به بیل آموخت و از این طریق، بیل ابزار کارش را از عموی جد بزرگش، چارلز اِدِنشا هنرمند برجسته به ارث برد. چارلز ادنشا در سال تولد بیل از دنیا رفته بود.
در سال ۱۹۴۴، رید با همسر اول خود، میبل ونبوین، ازدواج کرد و بهمدت یکسال به خدمت سربازی رفت. چهار سال بعد این زوج به تورنتو نقلمکان کردند. در تورنتو، بیل علاقهاش به هنر هایدا را دنبال کرد و همزمان بهعنوان گویندهٔ رادیو برای شبکهٔ سیبیسی کار میکرد. بیل در مؤسسهٔ فناوری رایرسون، جواهرسازی میآموخت و با تجارت جواهرات کلاسیک اروپایی آشنا شد و امیدوار بود روزی بتواند مانند جد پدریش دستبند بسازد. بیل در اوقات فراغتش مرتباً به موزهٔ انتاریو میرفت و ستون ساختهشده بر اساس هنر هایدا را تحسین میکرد که در راهپلهٔ اصلی نصب شده و متعلق به روستای تانئو بود. بیل پس از اتمام تحصیلاتش، اولین اثر هنری خود را با الهام از هنر هایدا ساخت. این اثر قطعهجواهری شبیه دستبندهایی بود که خالهٔ مادریاش در دوران کودکی بیل به دست میکرد.
پس از کسب مهارتهای جدید، بیل در سال ۱۹۵۱، به ونکوور بازگشت و در آنجا استودیویی در جزیرهٔ گرنویل برپا کرد. در ۱۹۵۴ پس از سفری به هایدا گوایی، علاقهٔ بسیار زیادی به آثار ادنشا پیدا کرد و بهدنبال درک نمادگرایی در آثار وی بود. او شدیداً تحت تأثیر آثار چارلز بود و چنین گفته بود که بدون آثار چارلز، دنیا چیزی کم داشت. اما زمانی که بیل کار خود را بهعنوان طلاساز آغاز کرد، اکثر این نمودها همراه با بسیاری از سنتهای هایدا دیگر از بین رفته بودند. سبک هنری هایدا قدرتش را بهدلیل یک قرن مستعمرگی، بیماری و سرکوب فرهنگی توسط قوانین کانادایی از دست داده بود. جوهرهٔ حیاتی سبک هایدا تحلیل رفته بود.
بیل نشریات و نمایشگاههای قومنگاری اولیه را در مجموعههای موزهها بررسی میکرد تا شاید بتواند آثار فوقالعاده قوی استادان گمنام قرن نوزدهم را در میان آنها پیدا کند. در این دوران، بیل در زمینهٔ بازیابی مصنوعات ازجمله تیرکهای حکاکی توتم نیز کار میکرد که در آن زمان در روستاهای متروک قالبگیری میشدند. او به بازسازی جزئی یک روستای هایدایی در موزهٔ مردمشناسی دانشگاه بریتیش کلمبیا نیز کمک کرد.
بیل با کار بر روی اشکال سنتی با ابزار مدرن مانند طلا، نقره و سنگ لوح، جواهرسازی را بهصورت جدی آغاز کرد. او آثار شخصی ازجمله اشیاء تزئیناتی را با اقتباسهایی از طرحهای خالکوبی قدیمی یا نمادهای هویتی میساخت که برخی از آنها در اصل توسط چارلز طراحی شده بودند. در گذشتهٔ نهچندان دور هایدا، طرحهای خالکوبی بیانیههای نمادین دربارهٔ صاحبان آن اشیاء بهعنوان هویتهای فردی و اجتماعی محسوب میشدند.
بهتدریج بیل به مجسمههای بزرگتر از جنس برنز، سرو قرمز و زرد روی آورد و معمولاً پیکرها، حیوانات و صحنههایی از اساطیر هایدا را بهتصویر میکشید. او قصد داشت سنتهای بصری اجدادش را بهشکلی معاصر بیان کند. محبوبترین آثار بیل سه مجسمهٔ بزرگ برنزیاند. دو مجسمه از این سه مجسمه، بَلمهایی حاوی پیکرههای انسانی و حیوانی را به تصویر میکشند: یک مجسمه سیاهرنگ است و «روح هایدا گوایی» نام دارد که در سفارت کانادا در واشنگتن دیسی قرار دارد. مجسمهٔ دوم سبزرنگ است و «بلم یشمی» نام دارد که در فرودگاه بین المللی ونکوور در بریتیش کلمبیا نگهداری میشود و در اصل برای سفارت کانادا در واشنگتن ساخته شده بود. سومین مجسمه بهنام «رئیس دنیای زیر دریا» یک نهنگ قاتل را در حال شیرجه بهتصویر کشیده است. این مجسمه در آکواریوم ونکوور نصب شده است. ماکت گچین این مجسمهها در موزهٔ تاریخ کانادا در گتینو نگهداری میشود.
پس از بازگشت از لندن در سال ۱۹۶۹، بیل به مطالعهٔ مجموعههای موزهها پرداخت و همزمان در دانشکدهٔ مرکزی طراحی برای تسلط بر مهارت باستانی دیگری، ریختهگری لاست واکس، به تحصیل مشغول شد. او سه سال در مونترآل اقامت کرد و در آنجا اثر خود بهنام «راه شیری»، یک گردنبند پیچیده از جنس طلا و الماس با سنجاق سینه قابلاتصال را تکمیل کرد. او همچنین چندین جعبهٔ طلای سهبعدی با الهام از اسطورههای هایدا ساخت و به الگوبرداری از آثار هنری پرداخت. پس از تشخیص بیماری پارکینسون، بیل در سال ۱۹۷۳ به ونکوور بازگشت. در این طول سالها، آثار بیل بهسمت پیچیدگی بیشتر و خلاقیتهای سهبعدی پیش رفت. مهارتهای بصری او در کنار تسلطش بر تکنیکها، او را قادر ساخت تا جواهراتی بسازد که عمیقاً حکاکی شده بودند. جستوجوی رید برای درک ماهیت و ریشههای یک سبک هنری منحصربهفرد به کشف «هایدانس» منتج شد که سبک خاص بیل بود.
در سال ۱۹۸۶، قبلیهٔ بیل وی را «یاهل سگوانگسونگ» نام نهادند که بهمعنای «زاغ یکتا» است. بیل در زندگی خود افتخارات زیادی از جمله مدارک افتخاری از دانشگاه بریتیش کلمبیا، دانشگاه تورنتو، دانشگاه ویکتوریا، دانشگاه وسترن انتاریو، دانشگاه یورک و دانشگاه ترنت دریافت کرد. در سال ۱۹۹۴، بیل جایزهٔ ملی دستاورد بومیان مؤسسهٔ ایندسپایر را بهعنوان بزرگداشت یک عمر دستاورد دریافت کرد و به عضویت دارندگان نشان افتخار بریتیش کلمبیا و نشان هنر و ادب فرانسه درآمد. همچنین بیل عضو آکادمی سلطنتی هنرهای کانادا شد.
در ۳۰ آوریل ۱۹۹۶، کانادا پست تمبر «روح هایدا گوایی، ۱۹۸۶-۱۹۹۱، بیل رید» را در مجموعهٔ هنری شاهکارهای کانادایی چاپ کرد. این تمبر را «پیر-ییو پلرتیه» براساس مجسمهٔ ساختهٔ دست بیل در سال ۱۹۹۱ بهنام «روح هایدا گوایی» طراحی کرد. دو مجسمهٔ بیل بهنامهای «زاغ و مردمان نخستین» و «روح هایدا گوایی» بهطور برجسته در اسکناسهای ۲۰ دلاری کانادا و مجموعهٔ شش اسکناس چاپ سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۲ همراه با نقل قولی از گابریل روی، نویسندهٔ کانادایی، چاپ شدهاند.
بیل در فعالیتهای ممانعت از درختبری نقش داشت که به نجات جنگلهای بارانی گوایی هاناس در مورسبی جنوبی در بریتیش کلمبیا کمک کرد. او در این دوران از کار روی مجسمهاش در واشنگتن دست کشید تا به تخریب جنگلهای هایدا گوایی اعتراض کند. بیل در سال ۱۹۸۱، با یک انسانشناس فرانسوی بهنام مارتین دو ویدرسپاچ-ثور ازدواج کرد و سالهای آخر زندگیاش به خلق آثار جدید و نمایشگاهگردانی مشغول شد.
بیل در ۱۳ مارس ۱۹۹۸ بر اثر بیماری پارکینسون در ونکوور درگذشت. در ژوئیهٔ سال ۱۹۹۸، دوستان و اقوامش در سفری دوروزه بلم بزرگی ساختهٔ دست بیل از چوب سرو را در امتداد سواحل اقیانوس آرام راندند تا خاکستر وی را به جزیرهٔ تانئو در هایدا گوایی، روستای مادرش، ببرند. گالری هنری سواحل شمال غربی بیل رید در سال ۲۰۰۸ بهیاد وی افتتاح شد تا احترامی به تنوع فرهنگی بومیان باشد. بیل در عمر هنریاش، سنتهای هایدا را به سلیقهٔ زیباییشنایی مدرنش پیوند داد و آثاری بهیادماندنی خلق کرد که توجهٔ عموم را بهسمت خود جذب میکرد و واژگانی جاودانه را به دنیای هنری مدرن معرفی میکرد. او همانند پلی بین مردمان بومی و دیگر مردمان کانادا بود.
منبع: ویکیپدیا