گفتوگو با آرزو فکور، مادر زندهیاد ارشیا ارباب بهرامی، از جانباختگان پرواز ۷۵۲
رسانهٔ همیاری – ونکوور
ژانویهٔ سال گذشته، در دو شمارهٔ پیاپیِ «رسانهٔ همیاری»، یعنی شمارههای ۹۸ و ۹۹، تا جای ممکن به خبرها و موضوعات مربوط به فاجعهٔ سرنگونکردن هواپیمای اوکراینی و کشتهشدن ۱۷۶ انسان بیگناه، پرداختیم و نیز طی یکسال گذشته با انتشار مطالب و گفتوگوهای مختلف، تحقیقات انجامشده در روشنشدن حقایق و روند دادخواهی را دنبال کردهایم. همچنین هشتم ژانویهٔ امسال، در سالگرد این فاجعه، در کنار مقامات و نهادهای سیاسیِ فدرال، استانی و شهری کانادا و همچنین فعالان اجتماعی و سیاسی جامعهٔ ایرانی-کانادایی با همدردی و همبستگی با بازماندگان قربانیان پرواز ابدی ۷۵۲ یاد عزیزانی را که در این پرواز از دست دادیم، گرامی داشتیم. حال پس از گذشت یکسال از این فاجعهٔ دردناک، تصمیم داریم تا جای ممکن با بازماندگان و خانوادههای مسافران این پرواز صحبت کنیم و ببینیم پس از گذشت این مدت چه میکنند، چطور روزگار میگذرانند و خواستهشان چیست. با گذشت بیش از یکسال، بسیاری از بازماندگان هنوز هم مایل نیستند از آنچه بر سر خودشان و عزیزانشان آمده است، چیزی بگویند. تلاش ما این است که تا جای ممکن پای صحبت آندسته از بازماندگانی که برای گفتوگو آمادگی دارند، بنشینیم. در شمارهٔ ۱۲۶، با خانم بهشته رضاپور، مادر زندهیاد بهاره کرمیمقدم، در شمارهٔ ۱۲۸، با خانم ژاله معینی، خواهر زندهیاد محمد معینی، در شمارهٔ ۱۲۹ با خانم منظر ضرابی، مادر زندهیاد سهند صادقی و زندهیاد الوند صادقی، مادر همسر زندهیاد نگار برقعی و مادربزرگ زندهیاد سوفی امامی، در شمارهٔ ۱۳۱ با خانم اعظم سلمانی، مادر زندهیاد شهرزاد هاشمی و مادربزرگ زندهیاد مایا زیبایی، که که همگی ساکن ایراناند، در شمارهٔ ۱۳۲ با آقای حبیب حقجو، پدر زندهیاد سحرناز حقجو و پدربزرگ زندهیاد السا جدیدی، ساکن تورنتو، در شمارهٔ ۱۳۳با خانم مرجان ربیعی، مادر زندهیاد پگاه صفرپور کلور، ساکن ایران، در شمارهٔ ۱۳۶ با خانم عظمت اژدری، خواهر زندهیاد غنیمت اژدری، ساکن لندن، در شمارهٔ ۱۳۷ با آقای احسان حیات داودی، برادر زندهیاد آنیتا (حدیث) حیات داودی ساکن ایران و در شمارهٔ ۱۳۸ با خانم لیلا لطیفی مادر و مسعود سعیدینیا پدر زندهیاد امیرحسین سعیدینیا، ساکن ادمونتون گفتوگو داشتیم، در شمارهٔ ۱۴۰ از خانم پریسا عباسزاده، همسر زندهیاد دکتر امیرحسین قاسمی، ساکن ونکوور برای گفتوگو دعوت کرده بودیم که ایشان هرچند برای گفتوگو آمادگی نداشتند، ولی دلنوشتهای برای ما فرستادند که منتشر کردیم. در شمارهٔ ۱۴۲ با خانم آزاده حیدریپور، مادر زندهیاد امیر مرادی، ساکن تورنتو و در شمارهٔ ۱۴۵ با خانم فرح قدس، مادر زندهیاد مهربان بدیعی اردستانی، ساکن ایران گفتوگو داشتیم. در این شماره با خانم آرزو فکور، مادر زندهیاد ارشیا ارباب بهرامی، ساکن تورنتو گفتوگویی داشتهایم که توجه شما را به آن جلب میکنیم.
همهٔ این مطالب اعم از گفتوگو یا دلنوشته از طریق این لینک در دسترس است:
https://bit.ly/Hamyaari-PS752Families
شایان ذکر است که گفتوگو با خانم فکور در تاریخ ۷ نوامبر ۲۰۲۱ برای درج در نسخهٔ چاپی شمارهٔ ۱۴۶ رسانهٔ همیاری مورخ ۱۲ نوامبر ۲۰۲۱ تنظیم شده است و تحولات پس از این تاریخ در آن انعکاس نیافته است.
با سلام خدمت شما خانم فکور عزیز، از وقتی که به ما دادید و دعوتمان را برای این گفتوگو پذیرفتید، بسیار سپاسگزاریم. ضمن عرض تسلیت دوباره برای ازدستدادن فرزند عزیزتان، لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید و سپس دربارهٔ فرزندتان، زندهیاد ارشیا ارباب بهرامی، که در فاجعهٔ سرنگونی هواپیمایی اوکراین از دست دادهاید، برایمان بگویید. علائق ایشان چه بود، کِی به کانادا مهاجرت کردند و در چه زمینهای فعالیت داشتند؟
سلام، من آرزو فکور هستم. تحصیلاتم در رشتهٔ پزشکی بوده است و حدود ۱۷ سال سابقهٔ کار دارم. همسرم هم پزشک است. من و پدر ارشیا با هم در مطب خودمان کار میکردیم، من در رشتهٔ پوست و همسرم در اکوپانچر، البته تا قبل از این جنایت بزرگ تاریخی. بعد از این فاجعه، دیگر توان کارکردن نداشتیم و هر دو مطب را رها کردیم. همینطور وقتی فرزند دومم که آن زمان ۱۳ ساله بود، به مدرسه میرفت یا برای کلاسی از خانه خارج میشد، من دچار اضطراب و ترس شدیدی میشدم که از کنترل خارج بود و دیگر نمیتوانستم او را در کشوری نگه دارم که ۱۷۶ انسان بیگناه را در آسمان خودش مورد هدف موشک قرار میدهد، بههمین دلیل، تصمیم گرفتیم به کانادا بیاییم. ارشیا ۱۹ ساله بود، ارشیا پر از شور زندگی و بسیار هدفمند بود. از بچگی بسیار عاقل بود و همیشه رفتارش نسبت به سنش همه را شگفتزده میکرد. بهخاطر علاقهٔ زیادی که ارشیا به رشتهٔ پزشکی داشت و ما هم نه خانوادهٔ شهید بودیم و نه نورچشمی و آقازاده و طی سالها که شاهد پایمالشدن حق داوطلبان رشتهٔ پزشکی بودیم و اینکه چطور سهمیهها اجازهٔ ورود به دانشگاه در رشتهٔ پزشکی را غیرممکن میکند، تصمیم گرفتیم تا ارشیا به کانادا برود تا بتواند در رشتهٔ پزشکی ادامهٔ تحصیل بدهد. ارشیا وقتی به کانادا رفت، ۱۷ ساله بود. او عاشق ورزش بود و از دبستان شروع به کسب مدال کرد. او شناگر ماهری بود و بارها در مسابقات شنا در مجموعهٔ ورزشی شیرودی و بعدها باشگاه انقلاب و همینطور مسابقاتی که از طرف مدارس برگزار میشد، موفق به کسب مدالهای مختلف شد. از ۱۴ سالگی به تای چی که یکی از رشتههای ووشو است، علاقهمند شد و به مسابقات کشوری راه پیدا کرد و موفق به کسب مدالهای طلا در فرم دست و فرم شمشیر شد. او به تیم ملی راه یافت و در مسابقات جهانی تای چی در روسیه و لهستان موفق به کسب مدالهای طلا، نقره و برنز شد. ارشیا در سن ۱۷ سالگی پنج مدال جهانی داشت. هر روز زمان زیادی را به ورزشکردن اختصاص میداد. بعد از رفتن به کانادا با بچههای تیم تای چی کانادا در کلگری تمرین میکرد و همینطور شروع کرد به ورزش دو و شرکت در مسابقات مدرسه و بین مدارس. در عین حال به موسیقی علاقه داشت و از بچگی پیانو میزد. دوستان و همکلاسیهایش در توصیفش میگویند همیشه لبخند به لب داشت. همیشه میدانست چه میخواهد و برای رسیدن به هدفش خستگیناپذیر تلاش میکرد. از همان سن ۱۴ سالگی تا ۱۷ سالگی در کلاسهای چی کنگ و مکانیزم تفکر شرکت میکرد و تفکرش نسبت به سنش بسیار متفاوت بود. شخصیت حمایتگری داشت. به تمام بچههای ایرانیای که بعد از خودش میآمدند، کمک میکرد تا با محیط جدید آشنا بشوند و احساس غربت نکنند. دوستانش لقب گوگل را به او داده بودند. به دوستانش خیلی اهمیت میداد و همیشه همه را دور هم جمع میکرد و از هیچ کمکی به بقیه دریغ نمیکرد. خیلی سریع با هر شرایطی خودش را تطبیق میداد. آنقدر بچهٔ باملاحظهای بود که من باید هر کاری را بهزور برایش انجام میدادم. هر جا پا میگذاشت، باعث افتخار و سربلندی ما بود. در هر مجلسی میرفت، مورد تعریف و تمجید قرار میگرفت و شخصیت جالبش نظر بقیه را بهخود جلب میکرد. من از داشتن چنین فرزندی به خودم میبالیدم.
فقدان فرزندتان چگونه بهلحاظ روحی و روند زندگی روزمره، شما و دیگر اعضای خانواده و نزدیکانتان را تحت تأثیر قرار داده است؟
بعد از این فاجعه ما مردگان متحرکایم. زندگی ما در ۱۸ دی متوقف شد. از آن روز من و همسرم نتوانستیم کار کنیم و مطب را رها کردیم. در رشتهٔ پزشکی برای هر دردی درمان و مُسکّنی وجود دارد، اما داغ فرزند دردی بیدرمان است. تا کسی این تجربهٔ تلخ را نداشته باشد، نمیتواند درکی از این غم بزرگ و طاقتفرسا داشته باشد. ما یک خانوادهٔ چهارنفرهٔ خوشبخت و خوشحال بودیم. با هم دوست بودیم. با هم ورزش میکردیم. با هم مهمانی میرفتیم. با هم مسافرت میرفتیم. همهچیز با تصمیم و مشورت چهارنفره انجام میشد و به نظرات هم احترام میگذاشتیم. ارشیا اسطورهٔ برادر کوچکش بود. اَرشان نهتنها برادرش را از دست داده، بلکه عملاً مادر و پدرش را هم از دست داده است. چون ما دیگر آن آدمهای قبل نیستیم. ما حتی قادر نیستیم وظیفهٔ مادر و پدریمان را بهدرستی انجام بدهیم. مثل کسی که در باتلاقی افتاده و تلاش میکند و دستوپا میزند تا زنده بماند و هی بیشتر پایین میرود. پدرم دچار آلزایمر شده است و مادرم دچار افسردگی شدید. چون در زمانی که من درس میخواندم و در بیمارستان کشیک میدادم، مادرم ارشیا را نگه میداشت و خیلی به او وابسته بود. مادرشوهرم دچار افسردگی و آلزایمر شد و فوت کرد. ما در عرض چند دقیقه از خانوادهای خوشبخت به خانوادهای سیاهبخت تبدیل شدیم.
اگر اقداماتی اعم از تأسیس انجمن خیریه یا اهدای بورس تحصیلی یا مواردی از این دست برای گرامیداشت یاد و خاطرهٔ فرزندتان انجام دادهاید یا در فکر انجام آن هستید، لطفاً بفرمایید.
بله، یک بورس تحصیلی از طرف مدرسهٔ وسترن هایاسکول بهنام ارشیا در کلگری و بورس دیگری توسط استادِ ارشیا، جناب آقای حامد کاتوزی، برای ورزشکاران بااستعداد و علاقهمند بهنام ارشیا در نظر گرفته شد. همینطور مسابقات کشوری و انتخابی تای چی امسال بهنام یادوارهٔ ارشیا ارباب بهرامی نامگذاری و برگزار شده است. با کمک مادران و خواهران پرواز سعی میکنیم در پروژههای مختلف ساخت سرویس بهداشتی، حمام و مدرسه برای مناطق محروم و همینطور لولهکشی آب به روستاها، فعالیتهای درمانی و کاشت درخت بهنام عزیزانمان شرکت کنیم و حتماً روزی موزهای بهیاد عزیزان پرپرشدهٔ این پرواز بنا خواهیم کرد.
آیا با سایر بازماندگان قربانیان سرنگونی هواپیمای اوکراینی ارتباط دارید؟ اگر پاسخ مثبت است، این ارتباط چطور به شما کمک کرده است؟
بله، از همان روزهای نخست ما همدیگر را پیدا کردیم و انجمن خانوادههای جانباختگان پرواز تشکیل شد و ما مثل یک خانوادهٔ بزرگ شدیم. ما تمام مدت با هم در ارتباطایم. کاش طور دیگری با هم آشنا میشدیم، ولی آنها بهترین دوستان من هستند و تنها کسانیاند که در کنارشان احساس آرامش و حمایت دارم.
بیش از ۲۲ ماه از این فاجعهٔ بسیار تلخ گذشته است. در طول این مدت، آیا هیچ تماسی از سوی مسئولان بررسیکننده در ایران، کانادا یا اوکراین با شما گرفته شده است؟ آیا هیچ گزارشی از روند دادرسیِ این پرونده در اختیار شما قرار داده شده است؟
خیر، هیچ تماسی گرفته نشده است. ایران گزارشی بیرون داد که پر از تناقض بود و به هیچ سؤالی پاسخ ندادند. ۲۲ ماه ما فقط دروغ شنیدیم. اوکراین هم به هیچ سؤالی پاسخ نداده و حمایت خاصی نکرده است. در کانادا هم دولت هیچ کار خاصی انجام نداده است، البته در مورد خانوادهٔ ما، چون ارشیا دانشآموز بینالمللی بود. ولی در رابطه با برگزاری برنامههای سالگرد یا تجمعات اعتراضی به ایکائو و دیگر تجمعات، کمال همکاری و احترام را انجام داده است. حداقل به حق انسانی ما احترام گذاشتند، برعکسِ ایران که حتی به قتلگاه عزیزان ما احترام نگذاشتند و با بولدوزر تمام مدارک جنایت را از بین بردند. هیچ اطلاعاتی از روند پرونده نداریم. هیچکدام از عاملین و آمرین اصلی نه بازخواست شدند، نه دستگیر شدند، نه به سؤالی پاسخ دادند. حتی به پیکر عزیزان ما و وسایل بهجامانده که برای ما باارزش و پُرخاطرهاند، احترام نگذاشتند.
اواخر فوریهٔ امسال گزارش خانم اگنس کالامار، گزارشگر ویژهٔ سازمان ملل متحد در امور اعدامهای فراقضایی و خودسرانه، دربارهٔ روند رسیدگی مراجع قضایی ایران به پروندهٔ سرنگونیِ پرواز ۷۵۲ منتشر شد که در آن به موارد مهمی اشاره شده بود. از جمله اینکه «بهنظر میرسد برخی مدارک از بین رفته باشد» یا «مقامهای ایرانی هنوز «فراتر از هرگونه تردید منطقی» ثابت نکردهاند که هواپیما را بهطور عمدی هدف قرار ندادهاند.» آیا شما این گزارش را دیدهاید؟ نظرتان دربارهٔ آن چیست؟
ما مطمئنایم هواپیما عمداً مورد حمله قرار گرفته و از عزیزان ما سپر انسانی درست کردند. در گزارش گزارشگر سازمان ملل هم، همانطور که در اطلاعیهٔ انجمن خانوادههای جانباختگان به آن اشاره شد، حتی این نهاد بینالمللی معتبر هم این باور را تقویت میکند که حملهٔ موشکی به هواپیما عمدی بوده است. دولت ایران تمام آثار جنایت را از بین برد. مطرحکردن خطای انسانی را میتوان بهعنوان بزرگترین دروغ در تاریخ ثبت کرد. شاید بتوانند در صداوسیمای ایران که بهعنوان غیرواقعیترین رسانه است، این اخبار را منتشر کنند. اما هیچوقت نمیتوانند افکار عمومی را تحت تأثیر قرار بدهند. ما همه در فرودگاه بودیم. شاهد تأخیر بدون دلیل و شاهد حرفهای مختلف و هماهنگنشده بودیم. خیلی از ما با عزیزانمان در ارتباط بودیم تا لحظهٔ پرواز. چمدانهای بارنزدهشده، سؤالکردن از مسافران که آیا کسی پاسپورت آمریکایی دارد، غارت اموال عزیزان ما و بهغنیمت گرفتن گوشیها و لپتاپها، مستقرشدن تور اموان در نزدیک فرودگاه همان شب و هزاران مدرک دیگری که کمیتهٔ حقیقتیاب به آن دسترسی دارد، حاکی از هدف قراردادن هواپیما بهقصد و با برنامهریزی قبلی است.
نظر شما راجع به گزارش نهایی ایران دربارهٔ فاجعهٔ سرنگونی هواپیمای اوکراینی که در ماه مارس امسال منتشر شد، چیست؟
یک گزارش سرتاسر تناقض و دروغ، گزارشی بیپایه و اساس که هیچ ارزشی ندارد.
چندی پیش محسن بهاروند، معاون امور حقوقی و بینالمللی وزارت امور خارجهٔ ایران، اعلام کرد که تعدادی از خانوادههای جانباختگان غرامت دریافت کردهاند، آیا با شما یا خانوادههایی که میشناسید، چنین صحبتی شده است و اگر شده است، پاسخ شما چه بوده است؟
این فقط یک شایعهٔ بیاساس است. در انجمن خانوادهها اکثریت خانوادههای درجهیک حضور دارند. شاید یک یا دو خانواده نباشند. هیچکس تا الان هیچ غرامتی دریافت نکرده است. این روشی برای تحت تأثیر قراردادن افکار عمومی توسط حکومت ایران است. ما بارها متذکر شدهایم که با خون پاک و باارزش عزیزانمان معامله نمیکنیم. جان انسانها فروشی نیست ما بهدنبال عدالت و حقیقتایم.
در ۲۰ ماه مهٔ گذشته، دادگاه عالی انتاریو پس از رسیدگی به شکایت چهار خانواده از خانوادههای جانباختگان، در حکمی حمله به پرواز ۷۵۲ را عامدانه و اقدامی تروریستی دانست. نظر شما دربارهٔ این حکم چیست و فکر میکنید چنین حکمی چه کمکی به دادخواهی خانوادههای بازماندگان خواهد کرد؟
ما تمام امید و اعتمادمان به تصمیمات انجمن خانوادگان است و فقط گزارشات انجمن را پیگیری و پشتیبانی میکنیم. البته بله، از شنیدن این خبر خوشحال شدیم، اما از آنجایی که این حکم اثری در وادارکردن دولت ایران و سپاه پاسداران به پاسخگوبودن در مقابل جنایتی که مرتکب شدهاند ندارد، خیلی قابلاستفاده نیست. امیدوارم در دادگاه بینالمللی به آن استناد بشود.
اواخر ماه مهٔ گذشته، سازمان دیدبان حقوق بشر در گزارشی از آزار و شکنجهٔ تعدادی از اعضای خانوادههای جانباختگان پرواز ۷۵۲ خبر داد. نظرتان دربارهٔ این گزارش چیست؟ آیا احیاناً از اعضای خانوادهٔ شما در ایران هم تحت فشار بودهاند؟ یا همینطور اگر از آزار و اذیت دیگر خانوادههای جانباختگان هم خبری دارید، لطفاً بفرمایید.
فکر میکنم خانوادهای نیست که تحت فشار و اذیت و تهدید نبوده باشد. ما از حقوق ابتدایی در رابطه با عزیزانمان برخوردار نبودیم. ما نتوانستیم حتی عزیزانمان را ببینیم و وداع کنیم. حتی هنوز باور نداریم. ما اجازهٔ برگزاری مراسم عادی خاکسپاری را نداشتیم. دائماً در اینستاگرام مورد آزار و اذیت و تهدید قرار میگیریم. حتی بعضی از خانوادهها تهدید به مرگ شدهاند، با حضورشان و با تماسهای تلفنیشان تمام مدت تحت فشار روحی و روانی بودهایم.
اوایل ماه ژوئن امسال، چهار کشور کانادا، سوئد، اوکراین و بریتانیا در ارتباط با پروندهٔ پرواز ۷۵۲ علیه ایران ادعای خسارت کردند. آیا شما این بیانیه را دیدهاید؟ آیا درخواستهای مطرحشده در این بیانیه با خواستههای شما بهعنوان عضو خانوادهٔ یکی از جانباختگان همراستاست؟
مشکل خسارتگرفتن نیست. خسارت، جگرگوشهٔ من را برنمیگرداند. ما باید بدانیم چرا و چطور توانستند انسانهای فرهیخته، نوجوانهای هدفمند و ۲۹ کودک بیگناه را با بیرحمی به قتل برسانند. از قاتل خسارت نمیگیرند، قاتل طبق قوانین خودشان باید قصاص بشود. من بهدنبال پاسخ به سؤالاتم هستم. من حق دارم واقعیت را بدانم تا بتوانم با این غم جانگداز دستوپنجه نرم کنم.
تابستان امسال، ابراهیم رئیسی بهعنوان رئیسجمهور جدید ایران معرفی شد و آغاز به کار کرد. بهنظر شما این امر چه تأثیری بر روند رسیدگی به پروندهٔ شلیک به پرواز ۷۵۲ خواهد داشت؟
هیچ فرقی نخواهد کرد. با شناختی که سالها داریم، هیچ امیدی به جوابگویی این دولت نداریم. در هیچ دورهای دولت حاکم جوابگوی اتفاقات رخداده در دورهٔ خودش نبوده، چه برسد به جوابگویی اتفاقات در دولت قبلی. آقای رئیسی هم در دولت قبلی در قوهٔ قضائیه بودند، چه کاری انجام دادند که الان بخواهند انجام بدهند؟ بهجز پنهانکاری چه اتفاقی افتاده است؟
دولت کانادا سرانجام گزارش تحلیلی خود را دربارهٔ پروندهٔ سرنگونکردن پرواز ۷۵۲ در اواخر ماه ژوئن منتشر کرد. موارد زیادی در این گزارش ۹۸ صفحهای مورد توجه قرار گرفته است. از جمله در این گزارش آمده است که «تیم تحقیقات جنایی کانادا مشخص کرده است که ایران در ارائهٔ توضیح موثق دربارهٔ چگونگی و دلیل سقوط پرواز PS752 توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، کاملاً کوتاهی کرده است. در حالی که تیم تحقیقات جنایی هیچ مدرکی مبنی بر سرنگونی پرواز PS752 با نقشهٔ قبلی پیدا نکرده است، این موضوع بههیچوجه رافع مسئولیت ایران در قبال مرگ ۱۷۶ انسان بیگناه نیست.» در بخش دیگری آمده است: «مقامات غیرنظامی و نظامی ایرانی با تصمیمات، اقدامات و قصور خود مسئولیت تمام و کمال را بر عهده دارند. پرواز PS752 بهدلیل بیمسئولیتی، بیلیاقتی و بیتوجهی به زندگی انسانها، سرنگون شد.»، علاوه بر این جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا، در مقدمهٔ این گزارش نوشته است: «اگر مذاکرات با ایران نتیجهٔ قابلقبولی برای کانادا بهنمایندگی از خانوادهها نداشته باشد، همهٔ گزینههای موجود از جمله مراجعه به دیوان بینالمللی دادگستری را دنبال خواهیم کرد.»، آیا شما این گزارش را خواندهاید. نظر شما دربارهٔ مواردی که اشاره کردیم و همچنین بقیهٔ بخشهای این گزارش چیست؟ نظرتان دربارهٔ واکنش محسن بهاروند، سخنگوی وزارت خارجهٔ ایران، به این گزارش که گفته است از ارجاع احتمالی این پرونده به دادگاه لاهه بیمی ندارد، چیست؟
متأسفانه سیاست پدر و مادر ندارد. ما هیچوقت سیاسی نبودهایم و من همیشه از سیاست فراری بودهام. اما باز هم دامنم را گرفت و ناخواسته پایم را به سیاست باز کرد. من هنوز هم نمیتوانم عکسالعمل کانادا را تجزیهوتحلیل بکنم. فقط میدانم هیچ کشوری منافعش را در خطر نمیاندازد و کانادا بسیار محافظهکارانه عمل میکند. اما جاستین ترودو قول داده است که تا مشخصشدن حقیقت همراه خانوادهها خواهد بود و پشتیبانی خواهد کرد. چون آنها مطمئناند ما افراد عادی که نه سیاستمداریم، نه نورچشمی، بهتنهایی قدرتی نداریم. ما امیدمان به انجمن و کشورهای دیگر است. اتفاقاً مطمئنام چیزی که از آن وحشت دارند، رفتنشان به دادگاه بینالمللی است و بهجز این جواب از محسن بهاروند انتظار دیگری نیست. ایشان هم حقوقبگیر دولت است و منافعش در منافع دولت و تخصصشان مالهکشی در عرصهٔ بینالمللی است.
در ماه ژوئیهٔ امسال، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح گفت که برای ۱۰ متهم کیفرخواستی در ۲۰۰ صفحه صادر شده و مدارک آن در اختیار وکلا قرار داده شده است. آیا شما هم وکیلی در این دادگاه دارید؟ و اگر پاسختان مثبت است، آیا وکیل شما از محتوای این کیفرخواست مطلع شده و شما را در جریان قرار داده است؟
نه، ما وکیلی نداریم، ولی جناب آقای صادقی عزیز، پدر الوند و سهند و پدرشوهر نگار عزیز و پدربزرگ سوفی زیبا، که چهار عزیز را از دست دادهاند، وکیل و حقوقداناند و مورد اعتماد ما خانوادهها و وکلای مورد اعتماد ایشان هم در پرونده هستند. در نهایت ما میدانیم اسم چند سرباز و درجهداری را که معلوم نیست اصلاً وجود خارجی دارند یا نه، اعلام کردند و هیچ اسمی از مجرمان اصلی در این لیست نیست. این جنایت توسط سپاه پاسداران انجام شد و مسئول و رئیس سپاه، رهبر است و بهترتیب حاجیزاده، شمخانی، سلامی، رضایی. اینها افرادیاند که باید جوابگو باشند نه یک درجهدار یا سرباز معمولی و ساده.
خواستهٔ شما بهعنوان یکی از بازماندگان قربانیان این فاجعه چیست؟
عدالت، حقیقت، من بهدنبال اجرای عدالتام. باید آمران و عاملان این جنایت بزرگ محاکمه شوند. من بهدنبال سؤالات بیجوابام. چرا هواپیما تأخیر داشت و اعلام نشده بود؟ مکالمات خلبان با مسافران و توضیح دلیل تأخیر، مکالمات خلبان با برج مراقبت و با نمایندهٔ شرکت هواپیمایی، اطلاعات جعبهٔ سیاه هواپیما و جعبهٔ سیاه تور اموان، دلیل پنهانکاری سه روز اول، دلیل ضبط موبایلها و لپتاپها، ازبینبردن صحنهٔ جرم با بولدوزر، اینها و صدها سؤال بیجواب دیگر. سن متوسط مسافران پرواز ۳۰ تا ۳۵ سال بود. همه دکتر و دندانپزشک و دانشجو و ورزشکار و نخبه بودند. تازهعروسها و تازهدامادها، بچههای بیگناه، جنین بهدنیانیامده، چرا؟ چرا؟ چرا؟ و چطور و به چه دلیلی تصمیم گرفتند این ۱۷۶+۱انسان بیدفاع را بهعنوان سپر انسانی در آسمان کشور خودشان به آتش بکشند و زندگی ۱۷۶ خانواده را تباه کنند؟
جامعهٔ ایرانی کانادا چه کمکی میتواند در دادخواهی یا موارد دیگر به شما بکند؟ چه انتظاری از آنها دارید؟
این افراد در کانادا زندگی میکردند و با مسافرت به کشورشان چنین فاجعهای رخ داد. برای هر کدام از ایرانیان ساکن کانادا که به ایران مسافرت کنند، این فاجعه بازهم میتواند تکرار بشود. کما اینکه قبلاً هم اتفاق افتاده است. پس همه در قبال هم مسئولایم؛ نسبت به درد هم و مشکلات هم، بیتفاوت نباشیم. نسبت به بیعدالتی و ظلمی که شده و دارد میشود، بیتفاوت نباشیم. سپاسگزار میشوم اگر در زندهنگهداشتن یاد ارشیای من و مسافران عزیز این پرواز ما را همراهی کنند. با پیوستن و عضوشدن در انجمن خانوادهها، کمک کنید تا ما قویتر ودلگرمتر باشیم. کمک کنید تا انجمن بزرگ و بزرگتر بشود و صدای نشنیدهٔ بیصدایان باشد. من و منها قدرتی ندارند. این ما و ماها هستیم که قدرتمندیم و میتوانیم حقمان را بگیریم.
اگر صحبت دیگری دارید، لطفاً بفرمایید.
نگذارید بچههای ما فراموش بشوند. نگذارید ظلم به این بزرگی، این فاجعهٔ وحشتناک تاریخی به فراموشی سپرده بشود. کمک کنید تا مادران دیگری مثل ما دلسوخته نشوند و زندگیهای قشنگ دیگری متلاشی نشود. ما سکوت نمیکنیم و بهدنبال حقیقت وعدالت کفش آهنی پوشیدهایم. تا نفس میکشیم و جانی در بدن داریم، بهدنبال حقمان خواهیم بود و نمیگذاریم این اتفاق هولناک و وحشیانه تبدیل به خاطره بشود و از یادها برود. کنار ما باشید و از ما حمایت کنید تا مسببین این جنایت به میز محاکمه کشیده بشوند.
با آرزوی صبر و بهامید بهسرانجامرسیدن دادخواهی شما، بار دیگر از وقتی که برای این گفتوگو گذاشتید، بسیار سپاسگزاریم.
از شما سپاسگزارم برای همدردیتان و کمک در زندهنگهداشتن یاد ارشیای قهرمان من.