مجید سجادی تهرانی – ونکوور روزهایی است که ونکوور از کرانهٔ تنگهٔ جورجیا و اقیانوس آرام تا فرِیزر ولی در مه غلیظی فرورفته است؛ بهخصوص سحرگاهان. چونان که از این سوی خیابان، جایی که منتظر اتوبوس شمارهٔ ۲۲ ایستادهام، صلیب بزرگ نشان ونکوور شرقی، به زور پیداست. این نشان، از همان اولین روزها که از داخل ترن هوایی در مسیر داونتاون میدیدمش، توجهم را جلب کرد. خیلی عجیب مینمود که نمادی چنین مذهبی را برای…
بیشتر بخوانید