نماد سایت رسانهٔ همیاری

معرفی فیلم و سریال: غیرمعمولی – Atypical

معرفی فیلم و سریال: غیرمعمولی - Atypical #فیلم #سریال #اوتیسم #سینما #هنر #رسانهٔ_همیاری #رسانه_همیاری

معرفی فیلم و سریال: غیرمعمولی - Atypical #فیلم #سریال #اوتیسم #سینما #هنر #رسانهٔ_همیاری #رسانه_همیاری

مسعود سخایی‌پور، LJI Reporter – ونکوور

«غیرمعمولی» یک مجموعهٔ تلویزیونی کمدی سیاه ساختهٔ‌ روبیا راشد است که در سال ۲۰۱۷ در چهار فصل برای شبکهٔ نتفلیکس ساخته شد. داستان حول نوجوانی ۱۸ ساله است به‌نام سَم (کیِر گیلکریست) که مبتلا به اختلال اوتیسم است.

بازیگران: کیِر گیلکریست، جنیفر جیسون لی، بریجیت لاندی پین، مایکل راپاپورت، امی اوکودا

خلاصهٔ داستان

سَم نوجوانی ۱۸ ساله که مبتلا به اختلال اوتیسم است، به این فکر می‌افتد که دیگر وقت آن رسیده تا دوست‌دختری برای خود پیدا کند. این تصمیم و استقلال‌طلبیِ او را مادرش نیز می‌پذیرد و در این راه که زندگی‌اش را برای همیشه تغییر می‌دهد، کنار او می‌ماند.

دربارهٔ سریال

سریال «غیرمعمولی» که در سال ۲۰۱۷ از شبکهٔ نتفلیکس پخش شد، به‌عنوان یک درام کمدی با موضوعی حساس و مهم در دنیای امروز، توانسته است جایگاه ویژه‌ای در میان آثار تلویزیونی پیدا کند. این سریال نه‌تنها به بررسی زندگی نوجوانی مبتلا به اوتیسم می‌پردازد، بلکه با استفاده از رویکردی انسانی و واقع‌بینانه، به چالش‌های اجتماعی، خانوادگی و روان‌شناختی مختلف نیز توجه می‌کند. داستان سریال، حول پسری دچار اوتیسم و خانوادهٔ او می‌گردد. وسواس‌های فکری او و طرز تفکر ساده و در عین حال پیچیده‌اش با سرراستیِ خاصی به بینندگان نشان داده می‌شود، اما شاید مهم‌ترین کاری که سریال «غیرمعمولی» انجام می‌دهد و واقعاً بدیع است، نمایش تکاپو و تلاش بقیهٔ افراد خانواده و دوستان او در مواجهه با فردی دچار اوتیسم است، و این تلاش در تلاش فردیِ هرکدام از آن‌ها برای داشتن زندگی شخصی مجزای خود، به‌زیبایی کنار هم قرار می‌گیرند؛ به‌گونه‌ای که می‌توانیم با هریک از آن‌ها همدردی کنیم و حتی از آن‌ها متنفر شویم.

فیلمنامه، یکی از نقاط قوت اصلی این سریال است. نویسندگان سریال توانسته‌اند با ایجاد داستانی جذاب و در عین حال واقع‌بینانه، تصویر دقیقی از زندگی یک نوجوان مبتلا به اوتیسم را به تماشاچی ارائه دهند. داستان سَم با اعلام تصمیم او برای دوست‌دخترداشتن شروع می‌شود و این تصمیم نشان می‌دهد او در تلاش است تا زندگی مستقلی داشته باشد و در دنیای پیچیدهٔ اجتماعی و روابط انسانی جایگاهی پیدا کند. فیلمنامه به‌خوبی چالش‌ها و زیبایی‌های این مسیر را نشان می‌دهد و با دقت به جزئیات شخصیت‌ها پرداخته و در هر فصل، پیچیدگی‌های بیشتری به روابط خانوادگی و فردی اضافه می‌کند. نویسندگان به‌شکلی متعادل و منطقی توانسته‌اند با خلق بحران‌های مختلف در زندگی سَم و خانواده‌اش، نه‌تنها موضوع اوتیسم را برجسته کنند، بلکه دیگر مسائل روان‌شناختی و اجتماعی ازجمله استقلال فردی، روابط خانوادگی و سازگاری‌های اجتماعی را به نمایش بگذارند.

یکی دیگر از ویژگی‌های مثبت فیلمنامه، پردازش شخصیت‌هاست. به‌ویژه، سَم به‌عنوان شخصیت اصلی به‌هیچ‌وجه به‌عنوان کلیشه‌ای از افراد مبتلا به اوتیسم به تصویر کشیده نمی‌شود. برخلاف بسیاری از آثار مشابه که شخصیت‌های مبتلا به اوتیسم را به‌صورت فردی منفعل، وابسته و فاقد ویژگی‌های انسانی پیچیده نشان می‌دهند، او دارای شخصیتی پویا و با پیچیدگی‌های فراوان است. او علاقه‌مند به پنگوئن‌هاست، می‌خواهد دوست‌دختر پیدا کند، به‌دنبال استقلال است و با مشکلات روزمره‌ای مثل دیگر نوجوانان روبرو می‌شود. این جزئیات باعث می‌شود که سَم به شخصیتی واقعی و قابل‌لمس تبدیل شود که تماشاگران می‌توانند با او همزادپنداری کنند.

در زمینهٔ انتخاب بازیگران، این سریال بسیار عالی عمل کرده است. گیلکریست در نقش سَم با بازی فوق‌العادهٔ خود، توانسته است تمام پیچیدگی‌ها و ویژگی‌های شخصیتی یک نوجوان مبتلا به اوتیسم را به‌شکلی واقعی و در عین حال جذاب به نمایش بگذارد. او در به‌تصویرکشیدن احساسات درونی سَم و همچنین روابط پیچیده‌اش با دیگران، به‌خوبی تماشاگر را به دنیای ذهنی این شخصیت وارد می‌کند. با وجود اینکه سَم در مواجهه با موقعیت‌های اجتماعی و احساسی ممکن است رفتارهایی غیرمتعارف از خود نشان دهد، اما بازی خوب گیلکریست باعث می‌شود که تماشاگر همچنان ارتباطی انسانی با او برقرار کند.

جنیفر جیسون لی نیز در نقش السا، مادر سَم، یکی از بهترین اجراهای خود را به نمایش می‌گذارد. او توانسته است به‌زیبایی نگرانی‌های بی‌پایان یک مادر را نشان دهد و در عین حال پیچیدگی‌های روانی و احساسات درونی او را به‌درستی منتقل کند. السا که به‌شدت نگران رفاه و آیندهٔ سَم است، در عین حال با چالش‌های خود در پذیرش استقلال سَم و همچنین مشکلات خانوادگی مواجه می‌شود. این تناقض‌ها و تضادها در شخصیت السا باعث می‌شود که تماشاگر به‌راحتی به درک و همدلی با او برسد.

مایکل راپاپورت نیز در نقش داگ، پدر سَم، به‌خوبی توانسته است تحول شخصیت پدر را به نمایش بگذارد. در ابتدای سریال، داگ به‌عنوان شخصیتی کم‌حرف و کمی بی‌تفاوت به نظر می‌رسد، اما در طول زمان، به یکی از شخصیت‌های محوری تبدیل می‌شود که رابطه‌اش با سَم و دیگر اعضای خانواده، تحولاتی اساسی را تجربه می‌کند. این تغییرات تدریجی در رفتار و احساسات داگ، یکی از جذاب‌ترین و واقع‌گرایانه‌ترین جنبه‌های سریال است.

بهترین تجربه در سریال، کِیسی، خواهر سَم، با بازی بسیار خوب بریجیت لاندی است که فردی معمولی با برادری غیرمعمولی‌ست، و چالش‌هایی که همین پیشامد غیرقابل‌انتخاب در زندگی او ایجاد کرده است، از او فردی متفاوت می‌سازد که نسبت به هم‌سن‌وسالانش از درک بیشتری برخوردار است. البته نکتهٔ دیگری که باید دربارهٔ این شخصیت به آن اشاره کرد، این است که او در عین معمولی‌بودن (در اینجا نداشتن اختلال اوتیسم)، نوجوانی‌ست که با وجود داشتن دوست‌پسر، پس از مواجهه با دختری هم‌دبیرستانی، متوجه احساسات متناقضی در خود می‌شود و در نهایت کشف می‌کند که دوجنس‌گراست؛ یعنی او نیز به‌نوعی در اقلیت قرار می‌گیرد و این هویتِ او برخلاف تصور خودش، از سوی مادر و پدرش مورد پذیرش و حمایت قرار می‌گیرد.

در بخش کارگردانی، سریال با استفاده از تکنیک‌های سینمایی دقیق و انتخاب‌های هوشمندانه در تدوین و تصویربرداری، توانسته است فضایی مناسب برای هر صحنه ایجاد کند. کارگردان‌ها (کارگردان هر اپیزود متفاوت است) به‌ویژه در نمایش دنیای ذهنی سَم، با استفاده از نماهای نزدیک، زاویه‌های خاص دوربین و تغییرات در نورپردازی، حس انزوا و تفاوت‌هایی را که او در درک دنیای اطراف خود تجربه می‌کند، به‌خوبی منتقل می‌کنند. این تکنیک‌ها کمک می‌کنند تا تماشاگران بهتر بتوانند به دنیای ذهنی سَم وارد شوند و احساسات و تجربیات او را درک کنند.

یکی از ویژگی‌های برجستهٔ سریال این است که با وجود اینکه داستان حول محور فردی مبتلا به اوتیسم می‌چرخد، پیام‌های جهان‌شمول و انسانی مهمی را نیز منتقل می‌کند. پیام‌هایی که هر انسانی ولو عادی می‌تواند آن را در زندگی شخصی‌اش به کار گیرد. به‌عنوان مثال این سریال به تماشاگران یادآوری می‌کند که تفاوت‌ها نباید مانعی برای روابط انسانی و اجتماعی باشند و پذیرش و درک تفاوت‌ها، کلید اصلی در ایجاد ارتباطات انسانی سالم است. از طریق داستان‌های شخصی، بحران‌های خانوادگی و حتی لحظات طنزآلود، این پیام را به‌زیبا‌ترین شکل ممکن به تماشاگر منتقل می‌کند. مسائلی همچون صبر، حمایت‌های خانوادگی و اهمیت فردیت در جامعه و اینکه هر فرد، صرف‌نظر از ویژگی‌های خاص خود، شایستهٔ احترام، عشق و فرصتی برای رشد است، پیامی‌ست که در سراسر داستان گنجانده شده و به تماشاگر منتقل می‌شود. 

در آخر باید گفت که سریال «غیرمعمولی» تماشایی و زیباست که هر طیفی می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند. همان‌قدر که با رفتار عجیب شخصیت‌ها لبخند می‌زنید، همان‌قدر هم به فکر فرو می‌روید. «غیرمعمولی» سریالی است که هم می‌توان با آن خندید و هم گریه کرد. شاید نه‌تنها کسانی که فرزند مبتلا به اوتیسم دارند، بلکه همه باید این سریال را ببینند.

این سریال هنوز در کتابخانه‌های مترو ونکوور در دسترس نیست و تنها راه تماشای آن خرید اشتراک نتفلیکس است.

خروج از نسخه موبایل