ویرایش و بازنویسی: مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور
بریتیش کلمبیا، غربیترین استان کانادا، میان اقیانوس آرام و کوههای راکی قرار دارد. این استان با تخمین ۵٫۳ میلیون نفر جمعیت در سال ۲۰۲۲، سومین استان پرجمعیت کانادا محسوب میشود. پایتخت این استان شهر ویکتوریاست که برگرفته از نام ملکه ویکتوریا و پانزدهمین کلانشهر کشور است. سومین کلانشهر کانادا و بزرگترین شهر در غرب کانادا ونکوور نام دارد که نیمی از جمعیت بریتیش کلمبیا را در خود جای داده است.
اولین استقرار بریتانیا در این منطقه در قلعهٔ ویکتوریا بود که در سال ۱۸۴۳ ساخته و باعث ایجاد شهر ویکتوریا شد؛ شهری که در ابتدا مرکز مستعمرهٔ جداگانهٔ جزیرهٔ ونکوور بود. متعاقباً در سرزمینهای اصلی، مستعمرهٔ بریتیش کلمبیا (۱۸۵۸ تا ۱۸۶۶) توسط ریچارد کلمنت مودی بنیان گذاشته شد. ریچارد کلمنت مودی کمیسر ارشد امور اراضی و مستعمرات و اولین نایبفرماندار بریتیش کلمبیا بود. او بهصورت مستقیم از طرف دفتر مستعمراتی در لندن انتخاب شده بود تا بریتیش کلمبیا را در دورترین نقطهٔ غربی بریتانیا به شکل سد و بارویی بدل کند و انگلستان دومی در سواحل اقیانوس آرام پدید آورد. مودی این منطقه را انتخاب کرد و مرکز اصلی بریتیش کلمبیا، نیو وستمینستر را تأسیس کرد. او همچنین جادهٔ کاریبو، استنلی پارک و اولین نشانهای بریتیش کلمبیا را طراحی کرد. شهر پورت مودی نیز بهنام وی نامگذاری شده است.
در سال ۱۸۶۶، جزیرهٔ ونکوور بخشی از مستعمرهٔ بریتیش کلمبیا شد و شهر ویکتوریا به مرکز مستعمرهٔ متحد تبدیل شد. در سال ۱۸۷۱، با توافق دولت کانادا مبنی بر توسعهٔ راهآهن اقیانوس آرام (Canadian Pacific Railway) به بریتیش کلمبیا بهمنظور بازپسدهی بدهی مستعمره، بریتیش کلمبیا ششمین استانی شد که به کنفدراسیون پیوست. این استان از املاک بریتانیا در منطقه بهوجود آمد. بومیان این منطقه، دست کم ده هزار سال سابقهٔ زندگی در این سرزمین را دارند. امروزه نسبت به گذشته معاهدات کمتری وجود دارد و مسئلهٔ بومیان که سالها نادیده گرفته میشد، در نتیجهٔ اقدامات دادگاههای اخیر به موضوع بسیاری از بحثهای حقوقی و سیاسی تبدیل شده است.
منطقهای که هماکنون به نام بریتیش کلمبیا شناخته میشود، سالهای زیادی محل زندگی ساکنان بومی کانادا بوده است که سابقهٔ تاریخی طولانی و تعداد زیادی زبان بومی دارد. پیش از ارتباط با افراد غیربومی، در حدود ۲۰۰ قبیلهٔ بومی در این منطقه بودهاند و تاریخ انسان از طریق داستانهای شفاهی، تحقیقات باستانشناسی و نخستین سوابق از کاوشگرانی که با آنها در آن زمان رودَررو شده بودند، روایت میشد. اروپاییان بعد از ورود، مجموعهای از بیماریها و اپیدمیهای ویرانگر را با خود به ارمغان آوردند که نتیجهٔ آن کاهش چشمگیر جمعیت بود. اوج این جریان در سال ۱۸۶۲ در شهر ویکتوریا بود.
کلمبیا، نامی انگلیسی است برای منطقهای که رودخانهٔ کلمبیا در آن جاری است. رودی که از کوههای راکی در بریتیش کلمبیا سرچشمه میگیرد و در جنوب شرقی بریتیش کلمبیای امروزی جریان دارد. پیشوند بریتیش در بریتیش کلمبیا را ملکه ویکتوریا انتخاب کرد تا این منطقه را از ناحیهٔ کلمبیای آمریکا که کلمبیای جنوبی نام داشت، متمایز کند. این منطقه پس از معاهدهٔ اورگن در سال ۱۸۴۸، به همین نام خوانده شد. اما خودِ «کلمبیا» از نام یک کشتی آمریکایی برگرفته شد که نام خودش را به رودخانه و سپس به مناطق اطرافش داده بود. در واقع نام این کشتی یعنی کلمبیا ردیویوا (Columbia Rediviva) بهمعنای جهان تازه بود که خود از اسم کریستوف کلمب گرفته شده بود.
«کلمبیا» نامی جدید در زبان لاتین است که از دههٔ ۱۷۳۰ برای اشاره به سیزده کلونی تشکیلدهندهٔ ایالات متحده استفاده میشده است. این نام برگرفته از نام دریانورد و کاشف ایتالیایی، کریستف کلمب، است که به انتهای آن پسوند ia اضافه شده است، پسوندی که در لاتین معمولاً به انتهای نام کشورها اضافه میشود. حتی بهلحاظ تاریخی به قارهٔ آمریکا و دنیای جدید نیز برگرفته از نام کلمب، در لاتین کلمبیا گفته میشد. این ارتباط معنایی همچنین منشأ نامگذاری بسیاری از مکانها، اشیاء، مؤسسات و شرکتها در آمریکا شد؛ مانند «دانشگاه کلمبیا»، «ناحیهٔ کلمبیا» (پایتخت ایالات متحده)، «Hail, Columbia» (سرود میهنپرستانه در رژهٔ مراسم ورود معاون ریاستجمهوری آمریکا که تا سال ۱۹۳۱ یکی از سرودهای ملی غیررسمی آمریکا محسوب میشد)، شرکت فیلمسازی کلمبیا (از زیرمجموعههای شرکت سونی) و همچنین کشتی «کلمبیا ردیویوا» که همانطور که اشاره شد نام رودخانهٔ کلمبیا نیز برگرفته از نام این کشتی است.
کلمبیا همچنین نماد زنانهٔ تجسمبخشی به ملیت آمریکا در کنار نماد مردانهٔ آن یعنی عموسام است. هرچند بهدنبال نصب مجسمهٔ آزادی در نیویورک در سال ۱۸۸۶، رفتهرفته چهرهٔ این مجسمه جایگزین شخصیت کلمبیا شد.
منطقهٔ کلمبیا در قرن نوزدهم منطقهای برای تجارت خز در محدودهٔ شمال غربی اقیانوس آرام از آمریکای شمالی بوده است که مناطق بسیاری از آن با قلمرو اورگن همپوشانی داشته است. این منطقه توسط شرکت نورث وست بین سالهای ۱۷۹۳ و ۱۸۱۱ مورد کاوش قرار گرفت و در سال ۱۸۱۰ بهعنوان منطقهای عملیاتی برای تجارت خز اعلام شد. این شرکت در سال ۱۸۲۱ به شرکت هادسونز بِی ملحق شد و متعاقباً منطقهٔ کلمبیا بهعنوان بخش کلمبیا شناخته شد.
منطقهٔ بریتیش کلمبیا از غرب به اقیانوس آرام و ایالت آلاسکای آمریکا و از شمال به یوکان و قلمرو شمال غربی، از شرق به استان آلبرتا و از سمت جنوب به ایالتهای واشنگتن، آیداهو و مونتانا منتهی میشود. مرز جنوبی این استان در سال ۱۸۴۶ در معاهدهٔ اورگن مشخص شده است. مساحت این سرزمین ۹۴۴٬۷۳۵ کیلومتر مربع است و خط ساحلی ناهموار بریتیش کلمبیا که ۲۷٬۰۰۰ کیلومتر امتداد دارد، شامل آبدرههای کوهستانی عمیق و حدود شش هزار جزیرهٔ عموماً خالیازسکنه است. این استان تنها استان کاناداست که با اقیانوس آرام همسایه است.
بهدلیل تعداد زیاد رشتهکوهها و خط ساحلی ناهموار، آبوهوای بریتیش کلمبیا بهصورت چشمگیری در سراسر استان متغیر است. جنوب ساحلی این استان دارای آبوهوای اقیانوسی معتدل و بارانی است و برخی از مناطق ونکوور در دستهبندی مدیترانهای و گرم و تابستانی قرار میگیرند و شهر ویکتوریا نیز گرمترین آبوهوای کانادا را دارد.
در استان بریتیش کلمبیا چهارده پارک و منطقهٔ حفاظتشدهٔ اختصاصی وجود دارد که نشاندهندهٔ مدیریتی متفاوت و ایجاد زمینهای نوین در این مناطق است. تعداد ۱۴۱ منطقهٔ با ذخایر زیستمحیطی، ۳۵ پارک دریایی استانی، هفت مکان میراث فرهنگی و شش پارک ملی تاریخی کانادا، چهار پارک ملی و سه پارک حفاظتشدهٔ ملی در این استان وجود دارد. علاوه بر این مناطق، بیش از ۴۷٬۰۰۰ کیلومتر مربع زمین قابلکشت در این استان توسط سازمان حفاظت از منابع کشاورزی نگهداری میشود.
مساحت قابلتوجهی از این استان بکر است و همین امر سبب شده تا بسیاری از گونههای پستانداران که در آمریکا کمیاب شدهاند، در بریتیش کلمبیا ادامهٔ حیات دهند و سالهاست که تماشای گونههای مختلفی از حیوانات ازجمله طیف بسیار گوناگونی از پرندگان در این منطقه از محبوبیت بسیاری برخوردار است. ازجمله حیوانات این منطقه میتوان به گونههای کمنظیری از خرسها، گوزن شمالی، گرگ صحرایی آمریکای شمالی، بز کوهی، موش خرمای کوهی، سگ آبی و درندگانی چون یوزپلنگ آمریکایی و انواع پرندگان مانند عقاب دریایی، مرغ ماهیخوار، غاز کانادایی، قو و انواع پنگوئنهای ماهیخوار و غواص اشاره کرد.
در سالهای جنگ جهانی، این استان پاسخی محکم به فراخوان کمک به امپراتوری انگلیس در برابر نیروهای آلمانی در میدانهای نبرد فرانسه و بلژیک داد. حدود ۵۵٬۵۷۰ نفر یعنی بالاترین میزان در سراسر کانادا به نیازهای ارتش پاسخ دادند. سوارکارانی از مناطق داخل استان و جنگجوهای بومی در کنار هم در نبردهای زیادی جنگیدند.
امروزه بریتیش کلمبیا مقصد بسیاری از مهاجران از سرتاسر جهان و همچنین ساکنان نواحی دیگر کاناداست که از زندگی در آبوهوای بسیار سرد استانها و قلمروهای دیگر این کشور پهناور خسته شدهاند و برای زندگی در طبیعت زیبا، جذاب و بکر آن رهسپار این استان زیبا میشوند.
منابع:
https://en.wikipedia.org/wiki/British_Columbia