علیرضا فدایی – ونکوور
با سلام، لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید و از سوابق ورزشی و تحصیلیتان بگویید؟
علیرضا هراتیکیا هستم. فعالیت ورزشی را از ۲۸ سال قبل با ورزش کونگفو شروع کردم. بعد از مدت هفت سال به ورزش بوکس علاقهمند شدم و فقط در این رشته فعالیت کردم. تحصیلات کارشناسی خودم را در رشتهٔ زیستشناسی در ایران شروع کردم و در مقطع کارشناسی ارشد در رشتهٔ فیزیولوژی به اتمام رساندم. از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ در دانشگاه بریتیش کلمبیا به تحصیل در رشتهٔ علوم اعصاب در مقطع دکتری مشغول بودهام.
سوابق شما در مورد تدریس در مرحلهٔ آموزش عالی چیست و چه دروسی را در چه مؤسساتی تدریس کرده و میکنید؟
در مؤسسهٔ بیسیآیتی (British Columbia Institute of Technology) و دانشگاه کوانتلن (Kwantlen Polytechnic University) مشغول به تدریس دروس زیستشناسی عمومی، آناتومی، فیزیولوژی، پاتوفیزیولوژی و علوم اعصاب هستم.
تفاوت سیستم آموزش عالی در ایران و کانادا را چگونه ارزیابی میکنید؟
تفاوت عمدهٔ تحصیلات دانشگاهی در ایران و کانادا به دروس عملی و آزمایشگاهی مربوط میشود. در ایران تمرکز بسیار کمتری بر روی فعالیتهای عملی و آزمایشگاهی وجود دارد. بهعقیدهٔ من فقدان امکانات مالی و تجهیزات مورد نیاز در آزمایشگاهها سبب این تفاوت میشود. باید به این نکته توجه داشت که فرآیند یادگیری مطالب و همچنین توانایی انجام فعالیتهای شغلی پس از اتمام تحصیلات نیاز به تجربهٔ عملی دارد که غالباً در حین تحصیل کسب میشوند.
در مورد ارائهٔ دروس نظری در ایران، در برخی موارد، اطلاعات ارائهشده بهروزرسانی نمیشود. با توجه به اینکه یافتههای علمی از طریق فعالیتهای تحقیقاتی بهدست میآیند و به مفاهيم نظری تبدیل میشوند، با انجام مشاهدات و آزمایشهای جدید، این نظریات دچار تغییر یا نفی میشوند و این لزوم بهروزرسانی اطلاعات را محسوستر میکند.
بهنظر شما علم ورزش از نظر تئوری هم پیشرفت کرده و این پیشرفت در تدریس دروس پایهٔ تربیت بدنی هم منعکس شده است؟
بله، علم ورزش هم مانند بقیه علوم پیشرفت کرده است. زمانی که از ورزش صحبت میکنیم، در حقیقت در مورد ترکیبی از چند موضوع بحث میکنیم. این عوامل شامل فیزیولوژی (عملکرد اندامهای بدن)، بیومکانیک بدن (قوانین مکانیکی دخیل در حرکات اندامها)، تغذیه و عوامل روانشناختی میشوند. تحقیقات مستمر و یافتههای جدید در هر یک از این عوامل منجر به پیشرفت علوم ورزشی میشود.
بهعنوان مثال، پیشرفتهایی در زمینهٔ بیومکانیک منجر به تحولاتی در زمینهٔ طراحی تجهیزات و دستگاههای ورزشی شده که نه تنها سبب پیشرفت عملکرد ورزشی ورزشکاران شده است، حتی زمینه را برای شرکت افرادی را که بهعلت مشکلات جسمانی قادر به فعالیت ورزشی نبودند، نیز فراهم کرده است.
این پیشرفتها در ورزشهایی که دارای رکورد قابلاندازهگیری هستند، مانند دوومیدانی، بیشتر بهچشم میخورد. یافتههای جدید در مورد علم تغذیه و عملکرد دستگاههای بدن در زمینهٔ تنظیم چرخهٔ انرژی، فعالیت دستگاه قلبی-عروقی، دستگاه تنفسی، سیستم عصبی-عضلانی و همچنین بیومکانیک سبب طراحی تمریناتی شده که در نهایت منجر به بهبود چشمگیر رکوردهای این رشتهٔ ورزشی نسبت به چند دهه گذشته شده است.
اصول پایهٔ برنامهریزی آمادگی جسمانی برای رشتههای مختلف چیست و در طول زمانِ اشتغال شما در ورزش، چه تغییراتی در آن صورت گرفته است؟
از جنبهٔ علمی، بهعقیدهٔ من یکی از مهمترین اصول کسب آمادگی جسمانی هماهنگی دستگاه عصبی و دستگاه عضلانی است. برای انجام حرکات مختلف ورزشی، از حرکات ساده تا پیچیده، نیاز به درجات مختلفی از این هماهنگی است. هماهنگی بین این دستگاهها با رشد و نمو طبیعی انسان در دوران کودکی شکل میگیرد و از مراحل نوجوانی قابل تغییر و پیشرفت است. توجه به این موضوع بیانگر این است که چرا تمرینات ورزشی برای گروههای سنی خاص باید بهشکل مجزا طراحی شوند. از طرفی پیشرفت هماهنگی عصبی-عضلانی در بزرگسالانی که سابقهٔ ورزشی ندارند، بهصورت تدریجی و گامبهگام انجام میگیرد. پس باید توجه داشت که تحریک بدن برای کسب آمادگی جسمانی و پیشرفت در آن هم باید تدریجی باشد. توجه به این موضوع میتواند هم از بروز آسیبهای جسمی جلوگیری کند و هم احساس دلسردی ناشی از عدم پیشرفت سریع در آمادگی بدن را حذف کند.
در کنار این اصل، اهمیت به نوع تغذیه هم میتواند نقش مهمی داشته باشد. برنامهٔ ویژهٔ غذایی بههمراه استراحت به میزان لازم نقش مهمی در بازگرداندن انرژی به بدن داشته و سبب بهبود هماهنگی بین دستگاههای مختلف بدن در جلسات تمرینی میشود.
طی چند سال اخیر این اصول در طراحی جلسات تمرینی بسیار مورد توجه قرار گرفته و زمینهساز ادغام بیشتر اصول علمی با فعالیتهای عملی شده است.
بهعنوان فردی با تحصیلات آکادمیک، بفرمایید که بهترین و سالمترین طریق کمکردن وزن چیست و از رژیمهای رایج کدامیک واقعاً مطابق علم است؟
بسیاری از رژیمهای غذایی موجود تا حدود زیادی با نظریههای علمی تطابق دارند. اما در استفاده از رژیمهای غذایی در عمل دو نکته حائز اهمیت است، نکتهٔ اول تفاوتهای فردی و نکتهٔ دوم سازش فیزیولوژیک بدن با این برنامههای غذایی است.
بدن افراد مختلف به شکلهای مختلفی به رژیمهای غذایی پاسخ میدهند و بنابراین یک رژیم غذایی خاص در همهٔ افراد تأثيرگذاری یکسانی ندارد. در اینجا لازم است که از رژیمهای غذایی جایگزین استفاده شود.
برخی از رژیمهای غذایی خاص برای مدت محدودی تأثیرگذار بوده و در طول زمان اثر خود را از دست میدهند. این سازش فیزیولوژیک بدن ممکن است بهدلیل تغییر در فعالیت غددی که در تنظیم سوختوساز بدن نقش دارند از جمله غدهٔ تیروئید، فوقکلیوی و لوزالمعده شکل بگیرد. حتی برخی رژیمهای غذایی ممکن است در درازمدت اثرات زیانباری داشته باشند. بهعنوان مثال، دنبالکردن رژیم کیتو که در حال حاضر طرفداران زیادی دارد، بهشکل مستمر و بیوفقه میتواند سبب اسیدیشدن خون شود. این عارضه در کوتاهمدت توسط دستگاه تنفسی و کلیهها برطرف میشود.
بهنظر من مؤثرترین و سریعترین روش کاهش وزن ترکیبی از فعالیت بدنی و رژیم غذایی ست. در اینجا ما دو مؤلفهٔ مؤثر در کاهش وزن و تنظیم سوختوساز بدن داریم که میتوانند با توجه به هم یا مستقل از یکدیگر تغییر کنند. به این شکل که ایجاد تغییر در برنامهٔ ورزشی میتواند از سازش بدن با یک رژیم غذایی خاص جلوگیری کند.
از وقتی که به ما دادید، سپاسگزاریم.