گفتوگو با لیلا لطیفی، مادر و مسعود سعیدینیا، پدرِ زندهیاد امیرحسین سعیدینیا، از جانباختگان پرواز ۷۵۲
رسانهٔ همیاری – ونکوور
ژانویهٔ سال گذشته، در دو شمارهٔ پیاپیِ «رسانهٔ همیاری»، یعنی شمارههای ۹۸ و ۹۹، تا جای ممکن به خبرها و موضوعات مربوط به فاجعهٔ سرنگونکردن هواپیمای اوکراینی و کشتهشدن ۱۷۶ انسان بیگناه، پرداختیم و نیز طی یکسال گذشته با انتشار مطالب و گفتوگوهای مختلف، تحقیقات انجامشده در روشنشدن حقایق و روند دادخواهی را دنبال کردهایم. همچنین هشتم ژانویهٔ امسال، در سالگرد این فاجعه، در کنار مقامات و نهادهای سیاسیِ فدرال، استانی و شهری کانادا و همچنین فعالان اجتماعی و سیاسی جامعهٔ ایرانی-کانادایی با همدردی و همبستگی با بازماندگان قربانیان پرواز ابدی ۷۵۲ یاد عزیزانی را که در این پرواز از دست دادیم، گرامی داشتیم. حال پس از گذشت یکسال از این فاجعهٔ دردناک، تصمیم داریم تا جای ممکن با بازماندگان و خانوادههای مسافران این پرواز صحبت کنیم و ببینیم پس از گذشت این مدت چه میکنند، چطور روزگار میگذرانند و خواستهشان چیست. با گذشت بیش از یکسال، بسیاری از بازماندگان هنوز هم مایل نیستند از آنچه بر سر خودشان و عزیزانشان آمده است، چیزی بگویند. تلاش ما این است که تا جای ممکن پای صحبت آندسته از بازماندگانی که برای گفتوگو آمادگی دارند، بنشینیم. در شمارهٔ ۱۲۶، با خانم بهشته رضاپور، مادر زندهیاد بهاره کرمیمقدم، در شمارهٔ ۱۲۸، با خانم ژاله معینی، خواهر زندهیاد محمد معینی، در شمارهٔ ۱۲۹ با خانم منظر ضرابی، مادر زندهیاد سهند صادقی و زندهیاد الوند صادقی، مادر همسر زندهیاد نگار برقعی و مادربزرگ زندهیاد سوفی امامی، در شمارهٔ ۱۳۱ با خانم اعظم سلمانی، مادر زندهیاد شهرزاد هاشمی و مادربزرگ زندهیاد مایا زیبایی، که که همگی ساکن ایراناند، در شمارهٔ ۱۳۲ با آقای حبیب حقجو، پدر زندهیاد سحرناز حقجو و پدربزرگ زندهیاد السا جدیدی، ساکن تورنتو، در شمارهٔ ۱۳۳با خانم مرجان ربیعی، مادر زندهیاد پگاه صفرپور کلور، ساکن ایران، در شمارهٔ ۱۳۶ با خانم عظمت اژدری، خواهر زندهیاد غنیمت اژدری، ساکن لندن و در شمارهٔ ۱۳۷ با آقای احسان حیات داودی، برادر زندهیاد آنیتا (حدیث) حیات داودی ساکن ایران گفتوگو داشتیم. در این شماره با خانم لیلا لطیفی مادر و مسعود سعیدینیا پدر زندهیاد امیرحسین سعیدینیا که اکنون در شهر ادمونتون ساکناند گفتوگویی داشتهایم که توجه شما را به آن جلب میکنیم. همهٔ این گفتوگوها از طریق این لینک در دسترس است:
https://bit.ly/Hamyaari-PS752Families
شایان ذکر است که گفتوگو با خانم لطیفی و آقای سعیدینیا در تاریخ ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۱ برای درج در نسخهٔ چاپی شمارهٔ ۱۳۸ رسانهٔ همیاری مورخ ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۱ تنظیم شده است و تحولات پس از این تاریخ در آن انعکاس نیافته است.
با سلام خدمت شما خانم لطیفی و آقای سعیدینیای عزیز، از وقتی که به ما دادید و دعوتمان را برای این گفتوگو پذیرفتید، بسیار سپاسگزاریم. ضمن عرض تسلیت دوباره برای ازدستدادن فرزند عزیزتان، لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید و سپس دربارهٔ فرزندتان که در فاجعهٔ سرنگونی هواپیمایی اوکراین از دست دادهاید، برایمان بگویید. چه سالی به کانادا مهاجرت کردند؟ علائق ایشان چه بود و در چه زمینهای فعالیت داشتند؟
لیلا لطیفی: درود بر شما، من لیلا لطیفی هستم، مادر امیرحسین سعیدینیا. امیرحسین در ۲۹ خرداد سال ۱۳۷۳ در شهر اهواز، بیمارستان آریا به دنیا آمد. پسری بسیار مهربان، فهیم و دوستداشتنی بود. تمام مقاطع تحصیلی را با موفقیت بهپایان رساند. در سال دوم دبیرستان برای شرکت در المپیاد فیزیک معرفی شد. نفر اول المپیاد فیزیک در استان خوزستان شد و در سال سوم دانشگاه علیرغم اینکه هنوز فارغالتحصیل نشده بود، بهعنوان دانشمند به همایش ملی علوم محاسباتی در دانشگاه دامغان دعوت شد و مقالهای را که آماده کرده بود بهنمایش گذاشت. امیرحسین بعد از لیسانس، از دانشگاه میلواکی در آمریکا پذیرش گرفت که با رویکارآمدن آقای ترامپ، مشکل بورسیهٔ تحصیلی برایش پیش آمد و از رفتن منصرف شد. بلافاصله در کنکور فوق لیسانس رشتهٔ مهندسی پزشکی شرکت کرد و با رتبهٔ عالی به دانشگاه امیرکبیر راه پیدا کرد. امیرحسین دانشآموختهٔ دانشگاه نفت در مقطع لیسانس و فوق لیسانس از دانشگاه امیرکبیر بود.
فقدان فرزندتان چگونه بهلحاظ روحی و روند زندگی روزمره، شما و دیگر اعضای خانواده و نزدیکانتان را تحت تأثیر قرار داده است؟
لیلا لطیفی: رفتن زودهنگام پسرم ما را به مرز جنون رساند. همیشه میگفتم جانم به جان امیرحسین بند است. نمیتوانستم باور کنم امید زندگیام، خوشبختیام، آرزوی دلم، بهراحتی از من گرفته شود. برای همین قبل از اینکه [به کانادا] بیایم با خوردن ۱۰۰ قرص خودکشی کردم. فقط میگفتم دوباره چشمم را باز کنم، امیرحسین را میبینم. از خودم، همسرم و پسر دیگرم که پنج سال از برادرش کوچکتربود، دست کشیدم. خانوادهٔ چهارنفری ما زبانزد همه بود. ما کسانی بودیم شاد و خندهرو. همهچیز نابود شد. همسرم با خودش حرف میزند و راه میرود. من گریه میکنم. آواره شدم. آمدیم کانادا تا بتوانیم از آخوندهای دزد و آدمکش، سپاهی که آتش زد به خرمن زندگیمان شکایت کنیم. از خیر خانه و زندگی و کارمان گذشتیم. پدر و مادر پیرم را تنها گذاشتم با این غم و درد. آنها هم با من سوختند. شدند سپر بلای من. مرتب سپاه مزاحمشان میشود. برادر و مادرم را میبرند سپاه. مرتب میگویند به دختر و دامادت بگو حرف نزنند، مصاحبه نکنند، همان روزهای اول خواهرم را بهجرم اینکه فیلم گرفته و برای مسیح علینژاد فرستاده بود، بردند و مورد آزار و اذیت قراردادند. او با ما پا گذاشت در راه مهاجرت و ما الان یکسال و اندی شده که ساکن ادمونتون شدهایم.
اگر اقداماتی اعم از تأسیس انجمن خیریه یا اهدای بورس تحصیلی یا مواردی از این دست برای گرامیداشت یاد و خاطرهٔ فرزندتان انجام دادهاید یا در فکر انجام آن هستید، لطفاً بفرمایید.
لیلا لطیفی: بورسیهٔ تحصیلی امیرحسین به دانشجوی دیگری داده شد. البته ما نمیدانیم چه کسی است. اساتید محترم امیرحسین هم گفتند بهیاد امیرحسین، دانشجوی ایرانی میگیرند. امیرحسین همیشه میگفت میخواهد وقتی درسش تمام شد و سر کار رفت، خیّر مدرسهٔ اوتیسم برادرش باشد. اگر اقبال با ما یار بود، آرزو دارم مدرسهٔ اوتیسمی در ایران بهنام خودش درست کنیم و اگر خانهای در اینجا بخریم، بعد از ما هدیه شود به دولت برای ساختن موزهای بهنام «خانهٔ امیرحسین»؛ این نهایت آرزوی ماست.
آیا با سایر بازماندگان قربانیان سرنگونی هواپیمای اوکراینی ارتباط دارید؟ اگر پاسخ مثبت است، این ارتباط چطور به شما کمک کرده است؟
لیلا لطیفی: در همان روزهای اول خانوادهها زیر اسم انجمن دور هم جمع شدند، با هم آشنا شدیم و در یک جبهه ایستادیم علیه قاتلان عزیزانمان. همه مثل هم هستیم، همه عزیزشان از دست رفته، اینکه تعدادمان زیاد باشد کوبندهتر مبارزه میکنیم. هیچکس حاضر نیست گذشت کند. با هم همدردیم، با هم گریه میکنیم، از بچههایمان میگوییم، زندگینامهٔ عزیزانمان هم توسط اعضای خانواده یا تعدادی نویسندهٔ داوطلب نوشته شده است.
بیش از ۱۸ ماه از این فاجعهٔ بسیار تلخ گذشته است. در طول این مدت، آیا هیچ تماسی از سوی مسئولان بررسیکننده در ایران، کانادا یا اوکراین با شما گرفته شده است؟ آیا هیچ گزارشی از روند دادرسیِ این پرونده در اختیار شما قرار داده شده است؟
لیلا لطیفی: خیر، برای ما توضیحی ندادند، نه ایران و نه کانادا.
شما در حال حاضر ساکن ادمونتوناید، چه شد که ایران را ترک کردید و به کانادا آمدید؟
لیلا لطیفی: بله، ما ساکن ادمونتونایم. از همان روز اول ما شروع کردیم به اعتراض، این کار ما خوشایند رژیم نبود. فیلمهایی که از ما گرفته شد در خیابان و برخورد با سپاه و مزاحمتهای آنها، رفتوآمدهایشان وقتوبیوقت به خانهٔ ما، حتی شش روزی که من در سیسییو بودم، مرتب هر جا میرفتیم ما را تعقیب میکردند و به خانوادهٔ من زنگ میزنند دخترتان فلانجا سروصدا میکند، ساکتش کنید. خیلی از لحاظ روانی ما را آزار میدادند. حتی پیش پسرم که میرفتیم، راحتمان نمیگذاشتند.
آیا دولت کانادا از شما و اعضای خانوادهتان حمایتی کرده است؟
لیلا لطیفی: بله، ما از دولت کانادا سپاسگزاریم. ما وقتی آمدیم، بسیار حالمان بد بود. برخوردشان با ما عالی بود.
چندی پیش دولت کانادا برنامهای جدید را برای اعطای اقامت دائم به بازماندگان قربانیان پرواز ۷۵۲ معرفی کرد. همچنین از آن دسته از خانوادههایی که اگر نگران امنیتشان هستند، خواست که به کانادا تقاضای پناهندگی بدهند. آیا این حمایتها شامل حال شما که فرزندتان با ویزای دانشجویی در کانادا بود و شهروند یا مقیم دائم نبود هم شد؟
لیلا لطیفی: ما بعد از مراسم چهلم با ویزایی که دولت کانادا همکاری کرد و برای ما صادر کرد، به کانادا آمدیم. شرایط ما در ایران اصلاً خوب نبود و بیست و چهار ساعته تحت نظر بودیم. حکومت ما را تحت فشار قرار داده بود و ضمن مصادرهکردن تمام مراسم ما میخواستند از ما بهعنوان حامی جنایتکاران سوءاستفاده کنند. شرایط ما با وجود غم ازدستدادن فرزند عزیزمان با فشار سپاه پاسداران و ادارهٔ اطلاعات بحرانی بود. ایرانیان مقیم ادمونتون برای ما سنگ تمام گذاشتند و از ما چه از نظر مادی چه از نظر روحی حمایت کردند. ما همان موقع تقاضای پناهندگی دادیم. افراد سپاه پاسداران و اطلاعات که ما را زیر نظر داشتند، از مهاجرت ما به کانادا غافلگیر شدند و از طریق خانوادهٔ ما در ایران تهدید کردند که اموال ما را مصادره میکنند. ما هم گفتیم اموال دیگر به کار ما نمیآید. عزیزترین موجود عالم را شما جنایتکاران از ما گرفتید. بهدلیل کرونا روند پناهندگی ما خیلی طول کشید و تا امروز هم منتظر اعلام زمان رسیدگی به تقاضای پناهندگی هستیم. از دولت کانادا انتظار داشتیم به خانوادهٔ دانشجویان هم تسهیلات اقامت دائم بدهند، ولی گویا منع قانونی داشتند.
اواخر فوریهٔ امسال گزارش خانم اگنس کالامارد، گزارشگر ویژهٔ سازمان ملل متحد در امور اعدامهای فراقضایی و خودسرانه، دربارهٔ روند رسیدگی مراجع قضایی ایران به پروندهٔ سرنگونیِ پرواز ۷۵۲ منتشر شد که در آن به موارد مهمی اشاره شده بود. از جمله اینکه «بهنظر میرسد برخی مدارک از بین رفته باشد» یا «مقامهای ایرانی هنوز «فراتر از هرگونه تردید منطقی» ثابت نکردهاند که هواپیما را بهطور عمدی هدف قرار ندادهاند.» آیا شما این گزارش را دیدهاید؟ نظرتان دربارهٔ آن چیست؟
لیلا لطیفی: ما هم این گزارش را خواندیم. هرچند گزارش کاملی نیست، ولی به نکات خوبی اشاره کرده بودند. جمهوری اسلامی تمام مدارک را پنهان کرده و رد پای جنایتش را پاک کرده است. رژیم در این ۱۸ ماه نتوانسته اذهان عمومی را قانع کند. جمهوری اسلامی جواب سؤالات اصلی را نمیدهد و مدارکی به دولتهای اوکراین و کانادا و خانوادهها برای روشنشدن چرایی شلیک در اختیار قرار نمیدهد. مرتب دروغ میگوید، پنهانکاری میکند، اگر شلیک غیرعمدی بوده، ما خواهان اطلاعات جعبهٔ سیاه پدافندی که شلیک کرده، هستیم. چنانچه جمهوری اسلامی ریگی به کفش ندارد، چرا حداقل مکالمات پدافند را منتشر نمیکند.
نظر شما راجع به گزارش نهایی ایران دربارهٔ فاجعهٔ سرنگونی هواپیمای اوکراینی که در ماه مارس گذشته منتشر شد، چیست؟
لیلا لطیفی: گزارشی بود سراسر پنهانکاری، بدون اسمبردن از جنایتکار اصلی سپاه پاسداران، دروغگویی بدون هیچ مدرکی برای اثبات غیرعمدیبودن شلیک، بدون معرفیکردن متهمان.
چندی پیش محسن بهاروند، معاون امور حقوقی و بینالمللی وزارت امور خارجهٔ ایران، اعلام کرد که تعدادی از خانوادههای جانباختگان غرامت دریافت کردهاند، آیا با شما یا خانوادههایی که میشناسید، چنین صحبتی شده است و اگر شده است، پاسخ شما چه بوده است؟
مسعود سعیدینیا: نه ما و نه هیچکدام ازخانوادههایی که ما با آنها درتماسایم، پولی دریافت نکردهاند و اگر هم بدهند، نخواهند گرفت این یک ادعای کذب است برای منحرفکردن اذهان عمومی.
در ۲۰ ماه مه، دادگاه عالی انتاریو پس از رسیدگی به شکایت ۴ خانواده از خانوادههای جانباختگان، در حکمی حمله به پرواز ۷۵۲ را عامدانه و اقدامی تروریستی دانست. نظر شما دربارهٔ این حکم چیست و فکر میکنید چنین حکمی چه کمکی به دادخواهی خانوادههای بازماندگان خواهد کرد؟
مسعود سعیدینیا: در واقع درک درست و حکم عادلانه توسط همین قاضی شجاع صادر شد. صرفنظر از تمام دلایل عمدیبودن شلیک به هواپیما، بازگذاشتن فضا به روی پروازهای غیرنظامی کافی است که این جنایت را تروریستی و عامدانه بدانیم.
اواخر ماه مه سازمان دیدبان حقوق بشر در گزارشی از آزار و شکنجهٔ تعدادی از اعضای خانوادههای جانباختگان پرواز ۷۵۲ خبر داد. نظرتان دربارهٔ این گزارش چیست؟ خودتان اشاره کردید که خانوادهٔ شما هم تحت فشار بوده، میتوانید به موارد دیگری بهجز آنچه که پیشتر گفتید اشاره کنید و همینطور اگر از خانوادههای دیگر هم خبری دارید بفرمایید؟
مسعود سعیدینیا: اکثریت خانوادههای ساکن شهرستانها تحت فشار شدید امنیتی بوده و هستند. ما هم زمان فاجعه در کرج ساکن بودیم و ۲۴ ساعته تحت نظر بودیم و تمام مراسم توسط قاتلان مصادره شد. خودشان کشتند، خودشان به خودشان تسلیت گفتند. علاوه بر این خواهر همسرم را جلب کردند و با تعقیب خویشان و بازرسی آنها برای تمام خانوادهٔ ما مزاحمت ایجاد کردند.
اوایل ماه ژوئن، چهار کشور کانادا، سوئد، اوکراین و بریتانیا در ارتباط با پروندهٔ پرواز ۷۵۲ علیه ایران ادعای خسارت کردند. آیا شما این بیانیه را دیدهاید؟ آیا درخواستهای مطرحشده در این بیانیه با خواستههای شما بهعنوان عضو خانوادهٔ یکی از جانباختگان همراستاست؟
مسعود سعیدینیا: مسلماً خانوادهها خواستار موضعی بسیار محکمتر بودند.
با پایانیافتن انتخابات در ایران، ابراهیم رئیسی بهعنوان رئیسجمهور بعدی ایران معرفی شد. بهنظر شما این امر چه تأثیری بر روند رسیدگی به پروندهٔ شلیک به پرواز ۷۵۲ خواهد داشت؟
مسعود سعیدینیا: در کل هیچ امیدی به رسیدگی در داخل ایران نداریم. در مورد دادگاههای بینالمللی، حضور رئیسی، موضع جمهوری اسلامی را بهخاطر جنایتکاربودن ایشان ضعیفتر میکند.
دولت کانادا سرانجام گزارش تحلیلی خود را دربارهٔ پروندهٔ سرنگون کردن پرواز ۷۵۲ منتشر کرد. موارد زیادی در این گزارش ۹۸ صفحهای مورد توجه قرار گرفته است. از جمله در این گزارش آمده است که «تیم تحقیقات جنایی کانادا مشخص کرده است كه ایران در ارائهٔ توضیح موثق دربارهٔ چگونگی و دلیل سقوط پرواز PS752 توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، کاملاً كوتاهی کرده است. در حالی که تیم تحقیقات جنایی هیچ مدرکی مبنی بر سرنگونی پرواز PS752 با نقشهٔ قبلی پیدا نکرده است، این موضوع بههیچوجه رافع مسئولیت ایران در قبال مرگ ۱۷۶ انسان بیگناه نیست.» در بخش دیگری آمده است: «مقامات غیرنظامی و نظامی ایرانی با تصمیمات، اقدامات و قصور خود مسئولیت تمام و کمال را بر عهده دارند. پرواز PS752 بهدلیل بیمسئولیتی، بیلیاقتی و بیتوجهی به زندگی انسانها، سرنگون شد.»، علاوه بر این جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا، در مقدمهٔ این گزارش نوشته است: «اگر مذاکرات با ایران نتیجهٔ قابلقبولی برای کانادا بهنمایندگی از خانوادهها نداشته باشد، همهٔ گزینههای موجود از جمله مراجعه به دیوان بینالمللی دادگستری را دنبال خواهیم کرد.»، آیا شما این گزارش را خواندهاید. نظر شما دربارهٔ مواردی که اشاره کردیم و همچنین بقیهٔ بخشهای این گزارش چیست؟ نظرتان دربارهٔ واکنش محسن بهاروند، سخنگوی وزارت خارجهٔ ایران، به این گزارش که گفته است از ارجاع احتمالی این پرونده به دادگاه لاهه بیمی ندارد، چیست؟
مسعود سعیدینیا: انتظار گزارش خیلی بهتری از کانادا داشتیم، ولی از حق نگذریم کانادا دسترسی به هیچیک از جنایتکاران یا مدارک نداشت. از اینکه دولت کانادا خواهان پاسخگویی رژیم جمهوری اسلامی شده و آقای نخستوزیر گفتند در صورت عدم همکاری جمهوری اسلامی پرونده را به دادگاه بینالمللی میبرند، قدردانی میکنم.
دربارهٔ صحبتهای آقای بهاروند باید بگویم، ایشان هیچ اشرافی به پرونده ندارد. تنها و تنها در حال خاکپاشیدن بر این جنایت است و میخواهد از این راه به پُست و مقامی برسد. کما اینکه در یک ماه مانده به پایان دورهٔ ریاستجمهوری حسن روحانی، پاداش خاکپاشیدن بر جنایت را دریافت کرد و بهعنوان سفیر ایران در لندن معرفی شد.
اوايل ماه ژوئیه، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح گفت که برای ۱۰ متهم کیفرخواستی در ۲۰۰ صفحه صادر شده و مدارک آن در اختیار وکلا قرار داده شده است. آیا شما هم وکیلی در این دادگاه دارید؟ و اگر پاسختان مثبت است، آیا وکیل شما از محتوای این کیفرخواست مطلع شده و شما را در جریان قرار داده است؟
مسعود سعیدینیا: ما وکیل داریم، ولی نه ایشان و نه دیگر وکلا هیچ دسترسیای به پرونده تا این لحظه نداشتهاند. هنوز هیچکس متهمان را نمیشناسد. این چه نوع رسیدگیای است؟ اگر فردا چند نفر غیرمرتبط به این جنایت را معرفی یا مجازات کنند، چه سود؟
خواستهٔ شما بهعنوان یکی از بازماندگان قربانیان این فاجعه چیست؟
مسعود سعیدینیا: خواستهٔ ما دانستن علت تأخیر بیمورد هواپیما با دیدن تمامی فیلمهای موجود در فرودگاه و در اختیارداشتن مکالمات پدافند شلیککننده و جعبهٔ سیاه پدافند است که هیچکدام جزو اسرار نظامی نیستند.
جامعهٔ ایرانی کانادا چه کمکی میتواند در دادخواهی یا موارد دیگر به شما بکند؟ چه انتظاری از آنها دارید؟
مسعود سعیدینیا: از جامعهٔ ایرانی-کانادایی فقط انتظار حمایت داریم. ما خواهان قطعکردن زنجیرهٔ ۴۳ سالهٔ جنایت در کشورمان هستیم؛ جایی که آخوندهای بیسواد با مدیریت غلط سعی در نابودکردن ایران دارند. از سرنگونی جمهوری اسلامی سودی به ما نمیرسد. زندگی ما برای همیشه نابود شد، در حقیقت مردم ایران به آرامش میرسند.
اگر صحبت دیگری دارید، لطفاً بفرمایید.
مسعود سعیدینیا: با اینهمه بیتفاوتی نسبت به این جنایت واقعاً ناامید شدهایم. ایکائو بعد از ۱۸ ماه هنوز حملهٔ موشکی به هواپیمای مسافربری را محکوم نکرده، سازمان ملل و شورای امنیت موضع قابلتوجهی در قبال این جنایت نگرفتهاند. قدرتهای نظامی هم مشغول مذاکره با جنایتکاراناند. در همین روزها که آمریکا و اروپا سرگرم امتیازدادن به آخوندها هستند، جمهوری اسلامی مشغول جنایت و سرکوب و شکنجه در داخل کشور و با حمایت از تروریستهای منطقه، مشغول جنایت در کشورهای دیگر است. به این نتیجه رسیدم که ناامنی و کشتار مردم بیگناه در خاورمیانه بهنفع اروپا و آمریکاست که همچنان از جمهوری جنایت حمایت میکنند.
با آرزوی صبر و بهامید بهسرانجامرسیدن دادخواهی شما، بار دیگر از وقتی که برای این گفتوگو گذاشتید، بسیار سپاسگزاریم.