نایب فرماندار کانادای علیا (انتاریوی کنونی) و ملغیکنندهٔ بردهداری در کانادای علیا بهعنوان نخستین سرزمین از امپراتوری بریتانیا
ترجمه و تلخیص: زهرا آهنبر – ایران
بیستوپنجم فوریه، زادروز جان گِرِیْوز سیمکو (John Graves Simcoe) است. مردی که در تاریخ کانادا نقشی تعیینکننده داشته است. زندگی سیمکو در برههای حساس از تاریخ آمریکای شمالی، مملو از رخدادها و ماجراجوییهای مختلف است که تنها یکی از آنها به اسارت دوسالهٔ او به دست آمریکاییها انجامید. از هدایت نبردهای مختلف با آمریکاییان در مرزهای جنوبی کانادا تا حکمرانی در سرزمینهایی که امروز کانادا نامیده میشود، او در طول سالیانِ مسئولیتش تصمیمهایی مهم و حیاتی گرفت. برخی از این تصمیمات مطمئناً و بر اساس اسناد تاریخی توسط او گرفته شده و برخی دیگر به او نسبت داده میشود. هر کدام از این تصمیمات نقشی تعیینکننده در سرنوشت آمریکای شمالی داشت؛ از الغای بردهداری در کانادا بهعنوان نخستین سرزمین از امپراتوری بریتانیا تا جلوگیری از کشتن جورج واشینگتن، مردی که بعدها نخستین رئیسجمهور ایالات متحدهٔ آمریکا شد. در این شماره نگاهی کوتاه خواهیم داشت به زندگی او.
جان گریوز سیمکو (متولد ۲۵ فوریهٔ ۱۷۵۲ و درگذشتهٔ ۲۶ اکتبر ۱۸۰۶ میلادی)، ژنرال ارتش بریتانیا بود که بهعنوان اولین نایب فرماندار کانادای علیا انتخاب شد. سیمکو بهعلت تلاش برای بنا نهادن شهر یورک (تورنتوی کنونی)، معرفی سیستم دادگاه، رواجدادن محاکمه از طریق هیئت منصفه، معرفی حقوق عرفی انگلیسی (English common law)، امکان کسب سند مالکیت املاک موروثی و از همه مهمتر الغای بردهداری شهرت تاریخی دارد. او همچنین بر ضد آمریکاییها با قبایل بومی کانادا ائتلافی تشکیل داد. یاد و خاطرهٔ جان سیمکو در روز سیمکو در تورنتو گرامی داشته میشود.
جان گریوز سیمکو، تنها فرزند بازمانده از خانوادهٔ جان و کاترین سیمکو بود. سه فرزند دیگر خانوادهٔ سیمکو در کودکی از دنیا رفتند. پدر وی کاپیتان نیروی دریایی سلطنتی بود که در سال ۱۷۵۹ بر اثر ذاتالریه درگذشت. بنابراین جان بههمراه مادرش نزد والدین مادری خود در اکستر رفت و در آنجا به تحصیل پرداخت. با وجود اینکه جان برای ورود به دانشگاه اقداماتی کرد، اما بعد نظرش را عوض کرد. وی ترجیح داد با دنبالکردن راه پدرش در ارتش ثبتنام کند. در واحد نظامی «یونیون لاژ» با فراماسونری آشنا شد. سیمکو در سال ۱۷۷۰ بهعنوان پرچمدار به هنگ ۳۵ پیادهنظام ارتش بریتانیا پیوست. این واحد به سیزدهمین مستعمرهٔ بریتانیا یعنی کانادا اعزام شد. در سال ۱۷۷۶ و در طول محاصرهٔ بوستون، سیمکو ترفیع مقام پیدا کرد و کاپیتان هنگ ۴۰ پیادهنظام شد. طی نبرد برندیواین در ۱۱ سپتامبر ۱۷۷۷ زخمی شد. شایعهای وجود دارد مبنی بر اینکه سیمکو به افراد خود دستور داد به سه فراری شورشی شلیک نکنند که یکی از این افراد جورج واشینگتنِ معروف بوده است.
در سال ۱۷۷۷، سیمکو تلاش میکرد هنگی از سیاهپوستان آزاد بوستون تشکیل دهد، اما به او فرماندهی کوئین رنجرز که یک واحد نظامی مجرب بود، پیشنهاد شد که در نبردهای فیلادلفیا و کروکد بیلی نقش مهمی ایفا کرد. در سالهای بعد سیمکو و کوئین رنجرز در نبردهای بسیاری علیه آمریکایيان شرکت کردند. در اکتبر ۱۷۷۹، جان سیمکو در نبردی که به نام خود او معروف شده است، در نیوجرسی اسیر دشمن شد و دو سال را در اسارت بهسر برد. در سال ۱۷۸۱ آزاد و به واحد نظامی خود در ویرجینیا ملحق شد. سیمکو در راه بازگشت به انگلستان در مارس ۱۷۸۲ به مقام سرهنگ دوم ترفیع درجه پیدا کرد. او از خاطرات خود با کوئین رنجرز کتابی نوشت که در سال ۱۷۸۷ منتشر شد.
دریاسالار ساموئل گریوز، پدرخواندهٔ جان سیمکو بود. جان دوران نقاهت خود را نزد وی در شهر دوون سپری کرد. الیزابت پوستوما گویلیم فرزندخواندهٔ ساموئل گریوز و دختر خواهر همسر وی بود. آشنایی جان سیمکو و الیزابت گویلیم در سال ۱۷۸۲ به ازدواج این دو انجامید. الیزابت وارث ثروتی کلان و املاک بسیاری در شهر دوون بود. او عمارت والفورد لاژ را ساخت که تا سال ۱۹۲۳ منزلگاه خانوادهٔ سیمکو بود. جان و همسرش در انگلستان صاحب پنج فرزند دختر شدند. خانوادهٔ سیمکو پس از نقل مکان به کانادا صاحب پسری بنام فرانسیس شد. فرانسیس در ۲۱ سالگی در ارتش پیاده نظام بریتانیا مشغول خدمت بود که در جنگ شبهجزیره، میان ناپلئون با اسپانیا و متحدانش کشته شد. آخرین فرزند خانواده سیمکو دختری بنام کاترین بود که در کودکی در یورک کانادا درگذشت.
جان سیمکو در سال ۱۷۹۰ وارد دنیای سیاست شد. او بهعنوان عضو پارلمان در سنت ماوِس در کورنوال انتخاب شد که از حامیان دولت وقت (به رهبری ویلیام پیت جوان) بود. بهعنوان عضوی از پارلمان، سیمکو پیشنهاد داد یک نیروی نظامی مانند کوئین رنجرز تشکیل شود و به اسپانیا حمله شود. اما پیشنهادات او مورد قبول واقع نشد و او را در ۱۲ سپتامبر ۱۷۹۱، بهعنوان نایب فرماندار جدید کانادای علیا منصوب کردند. سیمکو در سال ۱۷۹۲ از پارلمان استعفا داد و برای خدمت در پست جدید خود راهی کانادا شد. طبق قانون اساسی سال ۱۷۹۱، کانادا به دو استان کانادای علیا (انتاریو) و کانادای سفلی (کبک) تقسیم شد. جان سیمکو و همسرش فقط کوچکترین دختر خانواده، یعنی سوفیا را بههمراه خود به کانادا بردند و دختران دیگر خانواده نزد اقوام مادری در بریتانیا ماندند. آنها در ۱۱ نوامبر به کانادا رسیدند، اما بهعلت وضعیت بد آب و هوایی، زمستان را در شهر کبک سپری کردند و سرانجام در ژوئن ۱۷۹۲ به کینگستون در کانادای علیا رسیدند.
طبق قانون، این دو استان در کانادا از سیستم حقوقی و قضایی، دولت و مجلس قانونگذاری مجزایی برخوردار بودند. با تلاشهای سیمکو و دادستان کل کانادای علیا و به پیروی از سیستم حقوق عرفی انگلیسی، قانون منع بردهداری در سال ۱۷۹۳ در کانادای علیا تصویب شد. این موضوع یکی از دلایل اصلی تقسیمبندی کانادا در سال ۱۷۹۱ بود. به باور سیمکو، اصول قانون اساسی بریتانیا مخالف بردهداری بود و او معتقد بود که این کار در مسیحیت نیز تقبیح شده است. با تلاش سیمکو بردهداری در کانادای علیا پیش از بریتانیا پایان یافت. در سال ۱۸۱۰ هیچ بردهای در کانادای علیا وجود نداشت در حالی که در پادشاهی بریتانیا تا سال ۱۸۳۴ این امر میسر نشد.
اولین اولویت سیمکو، جنگ شمال غربی بومیان با ایالات متحدهٔ آمریکا و «همپیمانی غربی» بومیان غرب کوههای آپالاچین آمریکا با بومیان قبایل جنوب گریت لیکس بود. این درگیری در سال ۱۷۸۵ آغاز شده بود و زمانی که سیمکو در ۱۷۹۲ به کانادا وارد شد، هنوز در جریان بود. سیمکو امیدوار بود بتواند ایالت حائلی برای بومیان بین دو کشور تشکیل بدهد. وی معاهدهٔ ۱۷۸۳ پاریس (که این منطقه را به آمریکا بخشیده بود) را با استناد به این دلیل که آمریکاییان مفاد عهدنامه را زیر پا گذاشته بودند، باطل اعلام کرد. بهدلیل وقوع انقلاب فرانسه در ۱۷۹۳، دولت لندن به سیمکو دستور داده بود که روابط خود را با ایالات متحده حفظ کند. سیمکو نمیبایست بهانهای برای عدم اعتماد به آمریکاییها میداد و در عین حال باید بومیان آمریکا در دو طرف مرز را با دولت بریتانیا دوست نگه میداشت. بومیان از دولت بریتانیا درخواست کمک نظامی کردند که ابتدا پذیرفته نشد، اما سرانجام در سال ۱۷۹۴ دولت بریتانیا مهمات و اسلحه در اختیار آنها قرار داد.
در سال ۱۷۹۴ به دستور فرماندهی کل قوا، لرد دورچستر، سیمکو به بومیان و نیروهای بریتانیایی در گریت لیکس پیوست. سیمکو پیشنهاد کرد که پایتخت کانادا از نیوآرک به جای دیگری منتقل شود زیرا نیوآرک در مرز کانادا و آمریکا قرار داشت و هدف خوبی برای حمله بود. بنابراین پایتخت کانادای علیا در سال ۱۷۹۳ به یورک منتقل شد که هنوز توسعه نیافته بود. سیمکو معماران، سیاستمداران، نجاران نوا اسکوشیا و سازندگان ماهر انگلیسی را با خود به یورک برد. خیابان معروف یانگ در این دوران ساخته شد. سربازان کوئین رنجرز با ساختن راه، یورک را به شهر کوچک لندن در مرکز کانادا متصل کردند. راههای دیگری که شمال را به جنوب و شرق را به غرب کانادا متصل میکند، در این دوران ساخته شدهاند.
بومیان در جنگ شکست خوردند اما سرانجام طبق معاهدهٔ گرینویل با آمریکا صلح کردند. بریتانیا که با فرانسه مشغول جنگ بود، نمیتوانست همزمان با آمریکا نیز به جنگ بپردازد. در معاهدهٔ جِی ۱۷۹۴ و همانگونه که در معاهدهٔ پاریس ۱۷۸۳ عنوان شده بود، بریتانیا قبول کرد که نیروهای خود را از شمال گریت لیکس خارج کند. بنابراین سیمکو جبهههای مرزی را تخلیه کرد.
در سال ۱۷۹۴ سیمکو به مقام سرلشکر ترفیع یافت. اما در ژوئیهٔ ۱۷۹۶ وضعیت نامساعد جسمانی وی را مجبور کرد که به بریتانیا بازگردد و دیگر قادر به بازگشت به کانادای علیا نبود. بنابراین جان سیمکو در ۱۷۹۸ از پست خود استعفا داد. او برای مدت کوتاهی بهعنوان فرماندهٔ نیروهای بریتانیایی در سنت دومینیگو (هائیتی کنونی) خدمت کرد. جان برای مدتی در پست سرهنگی در هنگهای ۸۱ و ۲۲ پیادهنظام خدمت کرد. سپس به مقام سپهبد و فرماندهی ناحیهٔ غربی بریتانیا دست یافت. در سال ۱۸۰۶، پس از مرگ فرماندهٔ کل قوای هندوستان، جایگزین او شد. اما پیش از آنکه برای خدمت در این پست عازم هندوستان شود، در اکستر درگذشت. سیمکو در کلیسای املاک خانوادهٔ سیمکو در دوون دفن شد.
جان سیمکو در طول زندگی خود اقدامات بسیاری انجام داد و مکانها، مجسمهها، پارکها و خیابانهایی نیز بهنام جان گریوز سیمکو نامگذاری شدهاند که برخی از آنها به شرح زیر است:
رونمایی از تندیس جان گریوز سیمکو در پارک کوئینز تورنتو در سال ۱۹۰۳
- یادبود ژنرال جان گریوز سیمکو در پارک کوئینز تورنتو در سال ۱۹۰۳
- اولین نامهٔ والنتاین ثبتشده در آمریکا در سال ۱۷۷۹ توسط جان سیمکو به سارا تاونسند فرستاده شد.
- خیابان جان سیمکو در اویستر بی، نیویورک به یاد او نامگذاری شد زیرا جان در این مکان قلعهای بر فراز یکی از تپهها برافراشته بود.
- قانون منع بردهداری ۱۷۹۳ که سیمکو تلاش بسیاری برای آن کرد، در نهایت به تصویب قانون منع بردهداری در پادشاهی بریتانیا در ۱۸۳۳ منتهی شد.
- جان سیمکو نام شهر لندن در انتاریو، رودخانهٔ تایمز در کانادای علیا، رودخانهٔ سیمکو و منطقهٔ سیمکو در شمال رودخانه را انتخاب کرده است.
- بنیاد میراث فرهنگی انتاریو در کلیسای جامع اکستر پلاکی را به یاد وی سیمکو نامگذاری کرده است.
- هنگ جان سیمکو هنوز با نام کوئین رنجرز خوانده میشود.
- تعطیلات سیویک در سال ۱۸۶۹ به یاد وی مقرر شد که سرانجام در سال ۱۹۶۵ با نام خود او بهعنوان روز سیمکو برگزار شد. ساکنان انتاریو روز سیمکو را در تورنتو و سایر شهرهای انتاریو گرامی میدارند.
- دبیرستان فرمانده سیمکو در شهر سنت کاترینز انتاریو به یاد او نامگذاری شد.
- مدرسهٔ فرمانده سیمکو در لندن انتاریو به احترام وی نامگذاری شد. در همین شهر خیابانی به نام سیمکو نیز وجود دارد.
- در شهر تورنتو یک خیابان و یک کاخ (برج دفتر) بهنام سیمکو ساخته شدهاند که در نزدیکی قلعهای واقع شدهاند که سیمکو در اوایل دوران اقامت خود در یورک ساخت.
- در اوشاوا یک خیابان، یک کلیسا و یک مؤسسهٔ خیریه بهنام او بنا شدهاند.
- جزیرهٔ سیمکو در نزدیکی کینگستون انتاریو واقع شده است.
منبع: ویکیپدیا