نخستین فرماندار کل کانادا از جوامع اقلیت مشهود
ترجمه و تلخیص: زهرا آهنبر – ایران
آدرین لوئیس کلارکسون، روزنامهنگار و سیاستمدار کانادایی در ۱۰ فوریهٔ سال ۱۹۳۹ در هنگ کنگ و در خانوادهای از فرقهٔ انگلیکان متولد شد. خانوادهٔ آدرین اصالتاً اهل چین بودند. پدر او ویلیام پوی بود که برای دولت کانادا کار میکرد و مادرش ایثل پوی نام داشت. آدرین برادری بنام نویل داشت که بعدها جراح پلاستیک شد و با سناتور ویوین لیپوی ازدواج کرد. در سال ۱۹۴۱ زمانی که آدرین ۲ سال بیشتر نداشت، هنگ کنگ تحت اشغال ژاپن قرار گرفت. بهکمک ارتباطی که پدرش با دولت کانادا داشت، خانوادهٔ وی موفق شدند از هنگ کنگ فرار کنند. در نتیجه همراه سایر کارمندان دولت کانادا که به میهن خود بازمیگشتند، خانوادهٔ آدرین نیز به کانادا پناهنده و در اتاوا ساکن شدند. ویلیام پوی تقریباً تمامی ثروت خود را از دست داده بود و خانواده مجبور بود در خانهای دوبلکس و قدیمی زندگی کنند. آدرین برای تحصیلات ابتدایی به مدرسهٔ دولتی رفت و در سال ۱۹۵۶ از مؤسسهٔ لیسگار کالجیت فارغالتحصیل شد و سپس در دانشگاه ترینتنی در تورنتو ادامه تحصیل داد. آدرین در این دانشگاه، مدرک کارشناسی رشتهٔ زبان انگلیسی را با رتبهٔ عالی و یک نشان افتخار از فرماندار کل دریافت کرد و در سال ۱۹۶۰ فارغالتحصیل شد. آدرین مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشتهٔ ادبیات انگلیسی از همین دانشگاه دریافت کرد و در سال ۱۹۶۲، بهعنوان بخشی از تحقیقات کارشناسی ارشد خود، به دانشگاه سوربون فرانسه رفت و پایاننامهاش را با محوریت اشعار جورج مریدیث به انجام رساند. سال بعد با استاد علوم سیاسی دانشگاه تورنتو بنام استفان کلارکسون ازدواج کرد. این زوج صاحب سه فرزند شدند: کایرا، متولد سال ۱۹۶۹ و بلیز و کلویی دوقلو متولد سال ۱۹۷۱ بودند. متأسفانه کلویی دچار سندروم مرگ ناگهانی نوزاد شد و در ۹ ماهگی درگذشت. چهار سال بعد این زوج از هم جدا شدند و استفان حضانت کامل دو فرزند دیگر را بهدست آورد، بنابراین کایرا و بلیز چندین دهه با مادر خود بیگانه بودند.
در سال ۱۹۶۵، آدرین به کمک دوست دوران دانشگاه خود به تولیدکنندگان اخبار بعدازظهر «Take 30» معرفی شد که در شبکهٔ تلویزیونی سیبیسی پخش میشد و به مشکلات فرهنگی و اجتماعی میپرداخت. سپس آدرین بهعنوان بازبین و منتقد آزاد کتاب در این شبکهٔ دولتی استخدام شد. این شغل آغاز حرفهٔ ۳۰ سالهٔ وی با شبکهٔ سیبیسی بود، چرا که در عرض کمتر از یکسال، آدرین به سمتِ مجری برنامه ارتقاء یافت و بنابراین به یکی از اولین افراد از جوامع اقلیت تبدیل شد که در تلویزیون کانادا سمت قابل توجهی بهدست آورده بود. او تا یک دهه بعد با Take 30 همکاری کرد و در عین حال برای مجلاتی مانند مکلین و Chatelaine نیز قلم میزد. او همچنین در این دوران رمانهای عاشقانه از جمله «عاشق رنجورتر» و «رد گرسنگی» را نیز نوشت. او همچنین کتابی بهنام «حقیقت برای تو به سبک من: گفتوگوهای یک زن با مردان دربارهٔ ازدواج» نوشت که مجموعهای از مصاحبهها با مردان در مورد طلاق بود، این کتاب در سال ۱۹۷۱ منتشر شد.
در سال ۱۹۷۴، آدرین برنامهٔ تلویزیونی خودش را تحت عنوان «آدرین ات لارج» آغاز کرد که به مسائل عمومی میپرداخت. طی این برنامه، به کشورهای مختلفی سفر کرد اما در کل برنامه چندان موفق نبود و تنها ۴ ماه ادامه یافت. سال بعد، آدرین به برنامهٔ تلویزیونی «The Fifth Estate» ملحق شد و روی موضوع روزنامهنگاری تحقیقی متمرکز شد و گزارش کاملی از رویههای کسبوکار خانواده سناتور مککین تهیه کرد. بههمین دلیل سناتور مککین او را متهم کرد که شهروندی کانادا را ندارد. آدرین در این برنامه موفق به دریافت چندین جایزهٔ اَکترا (ACTRA) شد که به برترینهای رادیو، تلویزیون و سینمای کانادا اهدا میشد.
او در دوران روزنامهنگاریاش گفتوگویی با محمدرضا پهلوی، پادشاه ایران انجام داده بود که میتوانید آن را در اینجا ببینید:
در سال ۱۹۸۳ همکاری خود را با این برنامه پایان داد و پس از آن توسط جان بلک ایرد، نایب فرماندار انتاریو، به مقام نمایندهٔ کل استان انتاریو در فرانسه منصوب شد که در واقع رابط فرهنگی بین استان انتاریو کانادا و کشور فرانسه بود. پس از ۵ سال، آدرین به کسبوکار خصوصی بازگشت و ریاست انتشارات «مککلیلند اند استوارت» را برعهده گرفت که در آن زمان با مشکلات مالی روبرو بود. آدرین نهتنها در حل کردن مشکلات شرکت ناموفق بود، بلکه در بین کارمندان نیز از محبوبیت چندانی برخوردار نبود، بنابراین پس از ۱۸ ماه از سمت خود استعفا داد. وی دوباره به تلویزیون بازگشت و برنامهٔ «جشنوارهٔ تابستانی آدرین کلارکسون» را بهراه انداخت که بهقدری موفقیتآمیز بود که بتواند مجموعه برنامهٔ تلویزیونی «آدرین کلارکسون تقدیم میکند» را تولید کند. ۴ سال بعد، بهدلیل خدمترسانی طولانیمدت خود در رسانه، تهیهٔ بیش از ۳۵۰۰ برنامه و کمک به سازمانهای خیریه مانند «بنیاد کلیه»، نشان افتخار کشور کانادا به وی اعطا شد. همچنین بهعنوان مجری و تهیهکنندهٔ اجرایی برنامهاش، در سال ۱۹۹۳ جایزهٔ جمینای را دریافت کرد که «آکادمی سینما و تلویزیون کانادا» به بهترین دستاوردهای صنعت تلویزیون کانادا اهدا میکرد. دو سال بعد، آدرین جایزهٔ افتخاری «دونالد بریتین» که هر سال به بهترین برنامهٔ مستند اجتماعی/سیاسی اهدا میشد و همچنین معادل فرانسوی جمینای را نیز دریافت کرد. در دههٔ ۱۹۹۰، آدرین نویسندگی و تهیهکنندگی فیلمهای مختلفی از جمله «هوس در چشمان وی: خیالات جیمز ویلسون موریس، بورداس، من و آرتیمسا» را برعهده گرفت و بسیاری باور داشتند که بهزودی سمت سطح بالایی به وی پیشنهاد خواهد شد. سرانجام نیز به پیشنهاد ژان کرتین، نخستوزیر وقت، فرماندار کل کانادا او را بهعنوان رئیس هیئتمدیرهٔ موزهٔ تاریخ تمدن کانادا و سپس موزهٔ جنگ کانادا منسوب کرد.
در ۸ سپتامبر سال ۱۹۹۹، دفتر ژان کرتین، نخستوزیر کانادا، اعلام کرد که ملکه الیزابت دوم با پیشنهاد نخستوزیر مبنی بر فرمانداری کل کلارکسون بهعنوان نمایندهٔ ملکه در کانادا موافقت کرده است. او اولین فرد از جوامع اقلیت مشهود، دومین زن و نخستین چینیتباری بود که به مقام فرمانداری کل کانادا منصوب شد در حالیکه هیچگونه سابقهٔ نظامی یا سیاسی نداشت. آدرین در ۸ اکتبر همان سال با همراهی شریک زندگیاش، جان سائول به کاخ ریدیو مقر فرماندار کل رفت و بهعنوان بیست و ششمین فرماندار کل کانادا سوگند یاد کرد. آدرین در طی این دوران، رویکردی جدید برای فرمانداری اتخاذ کرد و جلب توجهِ عموم به شمال کانادا را در صدر مأموریت شخصیاش قرار داد. آدرین در آخرین مراحل بازگرداندن سربازان گمنام کانادا از فرانسه، نقش پررنگی ایفا کرد و در سال ۲۰۰۰ نیز در مراسم بزرگداشت این سربازان، سخنرانی پرشوری ارائه داد.
بههمین مناسبت معاون فرماندهٔ کل قوای ارتش از سوی ملکه به او نشان افتخار نظامی شاهزاده پاتریشیا را تقدیم کرد.
پس از حوادث ۱۱ سپتامبر، آدرین مراسمی برای قربانیان برگزار کرد که بیش از ۱۰۰ هزار نفر در آن شرکت کردند. وی همچنین با پیشنهاد کابینهٔ خود، برای اعزام سربازان کانادایی بهمنظور کمک به سربازان آمریکایی در جنگ افغانستان (۲۰۰۱) موافقت کرد و خود نیز شخصاً به افغانستان رفت و با نیروهای نظامی کانادا ملاقات کرد. چنین سفرهایی و از جمله سفر وی به خلیج فارس برای گذراندن کریسمس با سربازان نیروی دریایی کانادا، او را به اولین فرماندار کل تبدیل کرد که از سال ۱۹۴۵ وظایف خود را بهعنوان فرماندهٔ کل قوا با سرسختی تمام انجام میداد و روحیهٔ سربازان را تقویت میکرد.
آدرین در طی دوران خدمت خود بهعنوان فرماندار کل، حضور بسیار فعالی داشت، سفرهای متعددی انجام داد، متن سخنرانیهایش را خودش مینوشت و مراسم دولتی و کنفرانسهای زیادی برگزار کرد. هر چند، انتقادهایی در مورد نحوهٔ هزینه کردن بودجههای دولتی در دفتر فرماندار کل صورت گرفت زیرا در طی دوران تصدی وی، هزینههای کاخ ریدیو ۲۰۰ درصد افزایش یافته بود و بودجهٔ سال ۲۰۰۳ معادل ۴۱ میلیون دلار کانادا تخمین زده شد. بخشی از این افزایش بودجه بهدلیل انتقال بودجهٔ وزارتخانهها به دفتر فرماندار کل بود. اما آنچه مورد توجه شدید رسانهها قرار گرفته بود، سفر ۱۹ روزه آدرین و ۵۰ شخصیت برجستهٔ کانادا در زمینههای هنری، فرهنگی و علوم به کشورهای روسیه، فنلاند و ایسلند در توری بنام «هویت شمالی» بود. تخمین زده شد بود که این تور معادل ۱ میلیون دلار کانادا هزینه خواهد داشت و بسیاری آدرین را به اتلاف بودجه متهم کردند. کار به جایی رسید که برخی سیاستمداران از کاهش اختیارات یا حتی حذف سمت فرماندار کل از ساختار حکومتی سخن گفتند. در یک نظرسنجی که در اواخر سال ۲۰۰۳ انجام شد، اکثر شرکتکنندگان باور داشتند که کلارکسون برای این مقام بیش از حد مغرور است. آدرین ساختارشکنی کرد و بهجای اینکه وزاری کابینه از او دفاع کنند، خودش شخصاً اعلام کرد که از سوی نخستوزیر و وزارت امور خارجه به او ابلاغ شده بود که به این سفرها برود و او به وظیفهاش عمل کرده است. دفتر فرمانداری کل نیز اعلام کرد که هزینهٔ سفرها را وزارت امور خارجه پرداخت کرده که پیشتر توسط پارلمان کانادا تصویب شده بود. هزینهٔ این سفرها معادل ۵ میلیون دلار کانادا برآورد شد در حالیکه هنوز چندین بازدید مهم دیگر از سوئد، دانمارک، نروژ و گرینلند باید صورت میگرفت. از آن زمان، آدرین و کابینهاش مورد بررسیهای موشکافانهای قرار گرفتند و در سال ۲۰۰۴ اعلام شد که بودجهٔ آنها ۱۰ درصد کاهش پیدا خواهد کرد. آدرین بار دیگر در سال ۲۰۰۵ برای سفرهای دولتی برای شرکت در مراسم خاکسپاری قربانیان حادثهٔ تروریستی بمبگذاری در اسپانیا، شصتمین سالگرد آزادی هلند و روز پیروزی اروپا در مسکو روسیه مورد انتقاد قرار گرفت. آدرین ۲ هفته پس از اتمام دوران فرمانداری خود از ژان کرتین، نخستوزیر وقت، و کابینهاش به شدت انتقاد کرد، چرا که در آماج انتقادها و سرزنشها هیچ دفاعی از وی ارائه نکرده بودند.
صرفنظر از انتقادهایی که در مورد عملکرد آدرین صورت گرفت، در پایان دورهٔ فرمانداری از آدرین خواسته شد که طبق سنت رایج، یک سال دیگر نیز بهصورت غیررسمی بهعنوان نمایندهٔ ملکه خدمت کند و او نیز پذیرفت. در سال ۲۰۰۵، قبیلهٔ بومی کاینیای طی یک مراسم سنتی در آلبرتا به او عضویت افتخاری اعطا کرد. در همین سال، آدرین نشان افتخاری بهنام «نشان افتخار شمالی فرماندار کل» ابداع کرد که هر سال به شهروندی اهدا میشود که اقدامات و دستاوردهایش بهترقی شمال کانادا بهعنوان بخشی از هویت ملی این کشور کمک کرده باشد. در آخرین روزهای خدمت آدرین، نیروهای نظامی کشور در یک مراسم وداع باشکوه از وی قدردانی کردند که برگزاری چنین مراسمی برای فرماندار کل پیش از این سابقه نداشت؛ این اقدام محبوبیت وی را نزد نظامیان نشان میداد. اعضای پارلمان نیز مراسم مشابهی به افتخار وی برپا کردند. روز بعد، آدرین و جان سائول دو نهال در باغ پیرامون کاخ ریدیو کاشتند که نماد پایان خدمتگذاری آدرین در دفتر فرمانداری بود.
آدرین و جان پس از ترک کاخ ریدیو، خانهای را در تورنتو خریداری کردند و از سال ۲۰۰۵ در آنجا ساکناند. آدرین مؤسسهٔ شهروندی کانادا را بنیان گذاشت و همچنان آن را مدیریت میکند. او همچنین زندگینامهٔ خود را در دو جلد چاپ کرد. در فوریهٔ سال ۲۰۰۷ نیز از سوی ملکه بهعنوان فرماندهٔ سرهنگ (Colonel-in-chief) افتخاری، ریاست مؤسسهٔ اعطای نشان افتخار شاهزاده پاتریشیا را برعهده گرفت. آدرین جوایز و نشانهای افتخار کانادایی دولتی و نظامی، تعداد زیادی مدارک دکترای افتخاری و همچنین چندین جایزهٔ ادبی و رسانهای بینالمللی دریافت کرده است و دو مدرسهٔ ابتدایی نیز بهافتخار وی نامگذاری شدهاند.
منبع: ویکیپدیا