گفتوگو با امیر حسین توفیق، نامزد انتخابات شورای شهر نورث ونکوور
سیما غفارزاده – ونکوور
امیر حسین توفیق، مشاور مهاجرت و از اعضای فعال جامعهٔ ایرانی-کانادایی ونکوور است. او از اعضای ائتلاف چهارنفرهٔ ایرانی-کاناداییهایی است که برای نخستینبار در انتخابات شهری نورث ونکوور شرکت میکند. با او به گفتوگو نشستیم تا دربارهٔ چگونگی شکلگیری این ائتلاف و برنامههایش برای حضور در شورای شهر نورث ونکوور برای خوانندگانمان بگوید که توجه شما را به این گفتوگو جلب میکنیم.
با سپاس از وقتی که در اختیار ما گذاشتید، لطفاً کمی دربارهٔ خودتان، تحصیلات و سوابق کاریتان برای خوانندگان ما بگویید. چند سال است که به کانادا آمدهاید و آیا از ابتدا در ونکوور ساکن شدهاید؟
درود بر شما، امیرحسین توفیق هستم. لیسانس مهندسی معدن از ایران و فوق لیسانس علوم کامپیوتر از بریتانیا دارم. در کانادا هم دورههای زیاد و گوناگونی را که مرتبط با شغلم بهعنوان مشاور مهاجرت بوده است، گذراندهام. ۱۵ سال بهعنوان مدیر برنامهریزی خرید در صنعت فولاد کشور سابقهٔ کار دارم. سال ۲۰۰۸ ایران را به مقصد بریتانیا ترک کردم که ماحصل آن، مدرک تحصیلی بنده است. در اولین روز سال ۲۰۱۱ وارد کانادا شدم و تا سال ۲۰۱۴ در وست ونکوور ساکن بودم، پس از آن به نورث ونکوور نقل مکان کردم و تا به امروز هم ساکن این شهر زیبا هستم.
سال ۱۹۹۸ بود که علاقهٔ عجیبی به قوانین و اصول مهاجرت به کانادا پیدا کردم و بههمین دلیل، از طریق دوستان، با شخصی بهنام آقای مصطفوی که دفتری در خیابان جردن تهران داشت آشنا شدم و ایشان هم به علاقهمندی بنده به امور مهاجرت به کانادا واقف شد. هر چند وقت یکبار با بنده تماس میگرفت تا انتشار قانون جدید یک برنامهٔ مهاجرتی راخبر بدهد. آن زمان بنده در اصفهان ساکن بودم و یک بلیت اتوبوس به قیمت ۵۱٫۵ تومان میگرفتم و شبانه به تهران میرفتم و خودم را به دفتر ایشان میرساندم و با پرداخت ۱۰۰ تومان، قوانین جدید را که روی کاغذ A4 کپی و منگنه شده بود، میخریدم و مستقیم باز میگشتم ترمینال و بعد هم اصفهان که محل سکونت من بود. آن زمان اینترنت و سیستم ارتباطی بدین نحو که الان وجود دارد، نبود، بنابراین من بعد از ساعت کاری، یک دیکشنری میگذاشتم کنارم و شروع میکردم به خواندن قوانین جدید. سالها این کار ادامه داشت و من واقعاً عاشق این کار و مطالعهٔ قوانین مهاجرت به کانادا شده بودم. سرانجام پس از ورودم به کانادا، تصمیم گرفتم که بهطور حرفهای به این کار و کمک به کسانی که قصد مهاجرت به کانادا دارند، بپردازم.
از سال ۱۹۹۸ تا سال ۲۰۰۸ یعنی ده سال، فقط مطالعه میکردم و سعی کردم دانش خودم را افزایش دهم و بهروز باشم. سال ۲۰۰۸ بود که در چندین تالار گفتمان مهاجرتی عضو شدم و در آنجا هم سعی کردم دانش دهسالهٔ خودم را در اختیار دوستانی که قصد مهاجرت دارند، قرار دهم. همزمان شروع کردم به نوشتن آموختههایم در وبلاگی که بهخاطر عشق به دخترم، «پانیذ – پرندهٔ مهاجر» نام نهاده بودم که البته نام بیزینس فعلیام هم به همین نام است.
شما در کتابخانهٔ وست ونکوور هم فعالیت داشتهاید. لطفاً دربارهٔ فعالیتهایتان در این حوزه کمی برای خوانندگانمان بگویید.
بنده بهعنوان Director در Foundation Board کتابخانهٔ وست ونکوور مشغول بودم. کار این بخش، بررسی بودجهٔ کتابخانه، برنامهریزی و اجرای مراسم برای جذب کمکهای مردمی به کتابخانه و همچنین برنامهریزی برای صرف کمکهای گردآوریشده و بودجهٔ تخصیصیافته توسط شهرداری در کتابخانه است. بهدلیل علاقهای که به کار داوطلبانه و کلاً کمک به همنوع داشتم، سال ۲۰۱۳ در وبسایت شهرداری وست ونکوور که در آن زمان در آن منطقه ساکن بودم رفتم و متوجه شدم چندین سمت خالی برای نیروی داوطلب دارند. من نیز چند درخواست ارسال کردم که در نهایت با بنده تماس گرفتند و مصاحبهای انجام شد و نهایتاً به عضویت Foundation Board درآمدم. در طول مدت عضویتم در آن سمت، به پیشنهاد من اطلاعرسانی دربارهٔ فعالیتهای دپارتمان ما و همچنین دعوت برای کمک مالی به کتابخانه به زبان فارسی در قالب چاپ بروشورهایی انجام گرفت. همچنین، بنا به پیشنهاد بنده، در ماه فوریهٔ سال ۲۰۱۵، سمیناری در کتابخانه برگزار کردم تحت عنوان Living Together in a Land of Opportunities که کاملاً به مسائل مهاجرت و اطلاعاتی که یک مقیم کانادا در ارتباط با امور مهاجرت و شهروندی میبایستی داشته باشد، مرتبط بود. در طول این مدت، همچنین عضو کمیتهٔ سیاستگذاری (Policy Committee) و کمیتهٔ مالی (Finance Committee) دپارتمان خودمان بودم. در کمیتهٔ سیاستگذاری کار زیادی انجام شد، چرا که سالها بود خطمشیها بازنگری نشده بود و موارد بسیار زیادی بهروز یا اضافه شد.
از فعالیتهای داوطلبانهٔ دیگرتان برایمان بگویید.
بیش از پنج سال است که بهعنوان یکی از ادمینهای گروه همیاری ایرانیان ونکوور مشغول هستم که این کار، یک کار تماموقت و شاید به جرئت بگویم، شبانهروزی است. بهخصوص در همان اوائل که دائم جلسات مختلفی برای تعیین سیاستهای مدیریتی داشتیم و به حق کاری بس ارزشمند است و در حال حاضر، گروه بیش از ۲۹ هزار عضو دارد که با هم تبادل نظر و اطلاعات میکنند و بهمعنای واقعی کلمه، همیار یکدیگرند. معتقدم بانی این گروه، اجری اخروی خواهد داشت، چرا که اولین گروه فیسبوکی بدین شکل است و بنده هم در کنار دوستان دیگر که بهمراتب زمان بیشتری را جهت خدمت به همنوع صرف میکنند، هستم.
انگیزهٔ شما برای شرکت در انتخابات شورای شهر نورث ونکوور چیست؟
ببینید، مهاجرت یک حق نیست، یک امتیاز است. دولت کانادا این امتیاز را به من داده و من موظفام که از این لطف آنها و امتیازی که به بنده داده شده است، سپاسگزاری کنم. بهترین راه برای سپاس از این لطف، مشارکت در آبادانی این کشور است. کشوری که کشور من هم هست. بنده بهعنوان یک ایرانی–کانادایی، نسبت به کانادا، بهعنوان خانهٔ دوم، عِرق دارم و برای آن هر کاری انجام میدهم. به همین دلیل در مدتی که در کانادا بودهام به عضویت حزب لیبرال در آمدم و در حد توانم با فعالیتهای داوطلبانه در این حزب فعال بودهام و حالا قصد دارم در عرصهٔ سیاسی دیگری دین خودم را به کشوری که وطن دوم من شده، ادا کنم.
دلیل دیگری که من را واداشت تا وارد این کارزار شوم، این بود که جمعیت ایرانیتباران ساکن کل کانادا، حدود ۴۰۰ هزار نفر است، بدین معنی که از هر ۹ نفر مسئول، بهطور تقریبی، میبایستی حداقل یک ایرانی–کانادایی در سمتهای تصمیمگیری قرار داشته باشد که متأسفانه اینطور نیست. مورد بعد که در برگیرندهٔ تمامی موارد بالا است و بسیار هم مهم است، باز میگردد به علاقهمندیام به کمک به همنوع و قصد دارم تا بتوانم نمایندهٔ قشر کثیری از هموطنانم در شورای شهر شهر نورث ونکوور باشم. مهمتر از همهٔ اینها، ما بهعنوان یک جامعهٔ قوی، تحصیلکرده و اغلب ثروتمند، باید در تمامی بخشها و سازمانهای دولتی نماینده داشته باشیم و باید با هم متحد شویم تا نمایندهٔ خودمان را وارد بخشهای تصمیمگیری دولتی نماییم، بهعنوان یک جامعه و عضوی از کانادا، حرف برای گفتن داشته باشیم و نمایندهمان پیگیر مطالبات به حقِ ما باشد.
اگر در انتخابات برنده شوید، قصد دارید چه کارهایی انجام دهید؟ فکر میکنید فعالیت حرفهای و فعالیتهای داوطلبانهای که داشتهاید، چه کمکی در انجامِ هر چه بهترِ وظایف نمایندگی در شورای شهر خواهد کرد؟
اگر به پلتفرم بنده و آنچه که در وبسایت من برای انتخابات شهری آمده مراجعه کنید، با برنامههایم آشنا خواهید شد. برای کاهش هزینههای سکونت از قبیل اجارهبها و خرید مسکن برنامههایی دارم که انشاءالله با کمک دولت استانی، آنها را دنبال خواهم کرد. علاقهمندم که با بومیان کانادا در شهر نورث ونکوور ارتباط برقرار کنم و آنها را هم که عضوی قدیمی از جامعهٔ کانادا هستند، وارد فعالیتهای شهری نمایم. رشد، مقولهای است که نمیتوان جلوی آن را گرفت. شهر ما خیلی سریع در حال رشد است و این رشد باید کنترلشده باشد تا آسیبی به پیکرهٔ آن وارد نکند. باید از دیگر اقشار جامعه درخواست و دعوت شود تا کسبوکار خود را وارد شهر کنند و ما به آنان در توسعهٔ این کسبوکارها کمک کنیم. خانوادهها برای گذاران زندگی، هزینههای بالایی را پرداخت میکنند و باید تلاش کنیم تا این هزینه را به حداقل کاهش دهیم، بهخصوص خانوادههایی که فرزند دارند و هزینههای آموزش آنها هم مزید بر علت میشود. جوانان، آیندگان و تصمیمگیرندگان و سازندگان آیندهٔ شهر ما هستند و باید تلاش کنیم آنها را در مسیر درستی قرار دهیم تا در کوتاهترین زمان ممکن، جذب بازار کار و تلاش شوند. از شهروندان تحصیلکرده و کاردان بخواهیم تا نسبت به ایجاد کسبوکارشان و ایجاد فضایی برای خوداشتغالی وارد عمل شوند. و سرانجام ترافیک، که عمیقاً آزاردهنده شده است، معضلی است که با بهبود و توسعهٔ سیستم حملونقل و همچنین تلاش برای ایجاد شغل در شهر و کاهش سفرهای غیرضروری، بهبود خواهد یافت.
کار با مهاجران و دانستن نگرانیهای آنها و همچنین فعالیتهای داوطلبانهای که تا به امروز داشتهام، موجب شده است که مشکلات را عمیقاً لمس کنم و تصور میکنم این موضوع تا به امروز کمک شایانی به بنده کرده است و در آینده هم مرا کمک و یاری خواهد رساند.
راهکار شما برای رفع دو معضل اصلی شهر نورث ونکوور یعنی ترافیک لجامگسیخته و بحران مسکن چیست؟
پاسخ این پرسش را تقریباً در سؤال قبلی عرض کردم و همانطور که گفتم، پیشنهاداتی دارم که تلاش و عزم دولت استانی را میطلبد تا بحران مسکن را در طول مدت زمان معقولی آرام کنیم و با کمک و همراهی مردم، مشکل ترافیک هم قطعاً از این حالت لجامگسیخته خارج خواهد شد که البته تمامی این برنامهها، با کمک و همراهی شهروندان و دولت استان قابل حل خواهد بود.
شما و سه نامزد دیگر انتخابات شهری نورث ونکوور همراه با یکدیگر تبلیغات مشترکی را آغاز کردهاید. چه شد که به چنین تصمیمی رسیدید؟ آیا این نشانگر همسویی برنامههای شماست یا صرفاً تبار ایرانیتان موجب این نزدیکی شده است؟
بیتردید همزبانی و شناخت قبلی در نزدیکی ما به یکدیگر نقشی مهم داشت ولی مهمتر از آن، نزدیکی دیدگاههای ما بود به رفع مشکلات شهری که در آن ساکنیم و آن را دوست داریم. اگر دیدگاههای ما تفاوتی اساسی داشت، همزبانی و تبار ایرانی ما هم، نمیتوانست ما را اینطور گرد هم بیاورد. ما پس از گفتوگوهای اولیه با یکدیگر به این نتیجه رسیدیم که میتوانیم با هم کار کنیم چه در عرصهٔ رقابتهای انتخاباتی و چه پس از آن در صورت انتخاب شدنمان. البته اینطور نیست که ما صد در صد در همهٔ موارد همنظر باشیم ولی اشتراکاتمان آنقدر هست که بتوانم بگویم روی موارد اساسی و اصولی اتفاق نظر داریم. برای همین با وجود اینکه دستکم سه نفر از ما چهار نفر در واقع رقیب هم محسوب میشویم، با هم ائتلاف کردیم و در کمپینی مشترک وارد عرصهٔ انتخابات شدیم.
هر کدام از ما، برنامههای خاص خود را داریم که البته اشتراکات زیادی با برنامههای یکدیگر دارد و این از نزدیکی دیدگاههای ما نشئت میگیرد. به جرئت میتوانم بگویم که شاید اولین بار در تاریخ کانادا، در صحنهٔ انتخابات شهری، با این صحنه روبرو میشوید که در ظاهر رقبا، در قالب یک تیم، در کارزار انتخابات شرکت میکنند.
در صورتی که انتخاب و وارد عرصهٔ سیاست و دولت شهری نورث ونکوور شویم، هر کدام از ما که باید در زمان تصمیمگیری و پیشنهاد برای هر کدام از برنامههای پیشِ رو یک رأی داشته باشیم، عملاً چهار رأی خواهیم داشت و امکان پیشبرد اهداف مشترکمان را با قدرت بیشتری خواهیم یافت و اگر هم هر کدام از ما از ورود به این عرصه باز بماند، دیگران میتوانند اهداف او را پیگیری کنند.
آیا افراد دیگری (ایرانی-تبار یا غیرایرانیتبار) به فهرست شما افزوده خواهند شد و با آنها کمپین مشترک برگزار خواهید کرد؟
تا به الان که برنامهای نداریم، چرا که ما، چند ماه گذشته را شور و مشورت داشتیم و چون هدف را مشترک دیدیم، در قالب یک تیم قوی و منسجم وارد این کارزار شدیم.
مشارکت جامعهٔ ایرانی نورث ونکوور و کلاً مترو ونکوور را در حوزهٔ سیاست کانادا از سطح شهری گرفته تا پارلمان فدرال چگونه ارزیابی میکنید؟ چه بهعنوان کاندیدا و چه بهعنوان رأیدهنده.
جامعهٔ ایرانی بریتیش کلمبیا در زمان انتخابات فدرال و پس از آن انتخابات استانی، به زیبایی نشان داد که از آن حالت سکون و بیمسئولیتی خارج شده و تصمیم گرفته است که چه بهعنوان کاندیدا و چه بهعنوان رأیدهنده، مشارکت جدی داشته باشد که بهراستی جای تقدیر دارد. جامعهٔ ما، سیاستزده است، اما دیدند و نشان دادند که برای سرزمینی که در آن ساکناند و فرزندانشان در آن رشد میکنند، ارزش و اهمیت قائلاند و از حالت منفعل خارج شدهاند. امیدوارم، و قطعاً همینطور هم خواهد بود که اینبار هم بهطور خیلی جدی و فعالانه، مشارکت خواهند داشت و کلیهٔ افراد واجد شرایط، در روز رأیگیری شرکت خواهند کرد و به کاندیدای مورد نظرشان برای نمایندگی آنها در شهرداری و شورای شهر، رأی خواهند داد.
آیا فکر میکنید هموطنان ایرانی یا در مقیاس بزرگتر، فارسیزبانانِ واجد شرایط رأی دادن، باید به صرفِ ایرانی بودنِ (همزبان بودنِ) یک کاندیدا به ایشان رأی دهند؟
خیر. هموطنان ایرانی و بهطور کلی، فارسیزبانان باید به کاندیدایی رأی دهند که برنامهٔ جامع و مشخصی برای پیشرفت و آبادانی شهرمان داشته باشد و صد البته انتظار همهٔ ما این است که در بین راهیافتگان به نهادهای شهری شهر نورث ونکوور، حتماً همزبانان ما هم باشند. دقت کنید، جمعیت بسیار زیادی از ایرانیان در نورث ونکوور ساکناند و این خیل عظیم ایرانی، باید نمایندهای در تمامی مراکز تصمیمگیری از جمله شهرداری داشته باشند و امیدوارم که این اتفاق میمون، حادث شود.
فکر میکنید انتخاب شما بهعنوان عضو شورای شهر نورث ونکوور چه تأثیری بر موقعیت جامعهٔ ایرانی در ونکوور خواهد گذاشت؟
به شخصه در طول سالیان گذشته، همهٔ هم و غمم، خارج کردن جامعهٔ ایرانی از حالت اقلیت منفعل، به اقلیت بااهمیت بوده است و سوابق اجرایی گذشتهٔ بنده، نشان از اهمیت و مشارکت دادن افراد در عرصههای اجتماعی دارد و در صورت انتخاب شدن بهعنوان عضو شورای شهر نورث ونکوور، از تک تک جوانان و همچنین فعالان اجتماعی، دعوت میکنم تا مشارکت کنند، همیاری کنند و به آرزوی دیرین خودم که ایفای نقش جامعهٔ ایرانی، همانند جامعهٔ چینی در بستر چند فرهنگی کانادا است، جامهٔ عمل بپوشانم. ما باید مانند چینیها، هندیها و بسیاری از ملیتهای دیگر، جای خودمان را آنطور که در شأن ماست در عرصههای سیاسی و اجتماعی باز کنیم. باید خودمان را باور داشته باشیم و برای رسیدن به این مهم، همیار یکدیگر باشیم.
اگر صحبت دیگری با خوانندگان ما دارید یا چیزی ناگفته مانده است، لطفاً بفرمایید.
از رسانهٔ همیاری که این فرصت را به بنده داد که ضمن معرفی برنامههای آیندهٔ خودم، درد و دلی هم کرده باشم سپاسگزارم و در انتها، از تمامی ایرانیان و هموطنان عزیز خواستارم که روز شنبه ۲۰ ماه اکتبر پای صندوقهای رأی حاضر شوند و به کاندیدای مورد علاقهشان رأی دهند و به آنهایی که باور دارند ایرانیها رأی نمیدهند و این کاندیداهای ایرانی، خود را بیجهت به زحمت انداختهاند، با رأیمان نشان دهیم که هنوز تا شناخت جامعهٔ ایرانی و قدرت و عظمت و تلاش آنها، راه بسیاری دارند.