مینا سبزواری – ونکوور
عکسها: آرش امامی و مینا سبزواری
همهساله بهمناسبت روز ولنتاین، برنامهٔ ازدواج دلدادگان در میان همشهریان ونکووری (روبهروی آرت گالری) برگزار و تمام کمکهای مالی اهدایی آن به بانک غذا (Food Bank) اهدا میشود. یازدهم فوریهٔ امسال هم این آئین برگزار شد. سال گذشته هفتاد و پنج و امسال صد و چهل و شش دلداده در میانهٔ میدان و در کنار مردم، پیوند خود را به ثبت رساندند.
در دبستان بارها انشاهایمان را با «بنی آدم… » آغاز و شعارگونه آن را تکرار میکردیم. اکنون اما به آن باور داریم و گذر از مهر انحصاری به خانواده و قوم و هموطن و… را با آن حس میکنیم. این بار گوهری و خویشاوندی آدمها را تجربه میکنیم.
گروهی از ما با نقل و نبات و گل در جشن عروسی آدمهایی که ظاهراً ناآشنا بودیم، شرکت و اهمیتِ خوردن نُقل پس از ازدواج! را برایشان توضیح دادیم و گلها را پیشکش آنها کردیم. فضا خوشبو و آکنده از عشق و مهر و زیبایی بود.
چشمگیرترین ویژگیهای ارزشمند این آئین، گوناگونی، سادگی و پیوند میان دلدادگان و آدمهای بهظاهر ناآشنا بود.
شرکت زوجهایی از پنج قاره و چند نژاد، برخی تنها و دیگرانی با فامیل و گاه با کودکشان، برخی با لباس رسمی و دیگرانی با لباس ساده، زوجی همجنسگرا و… همه نشان از گوناگونیِ پذیرفتهشده داشتند.
سادگی و سادهزیستی چنان بر فضا پرتو افکنده بود که نور خورشید در آن گم میشد. زیبایی درونی سادهزیستی با زیباشناختی بیرونی هم هماهنگ می شد، دو دلداده را میدیدی که با یک کولهپشتی و تنها آمده بودند و در عین حال عروس و داماد پیراهنشان را از پارچهٔ گلگلیِ یکسانی انتخاب کرده بودند! یا کفشهای کتانی و همشکل آن دو دیگر و…
ناگفته نماند که در گوشه و کنار چیزهائی بامزه هم دیده میشد، مثلاً تابلو «احتیاط» در کنار عروس و داماد بر دیوار که هر چند ظاهراً برای افتادن از پله است، میتواند به دوستان مجرد آنها پیام افتادن در دام یار را داشته باشد! یا آن دو دلداده که به اندازهای شور و شتاب وصل داشتند که تابلو دستشوئی را ندیدند و بهجای گل و بلبل در کنار آن پیوندشان را به ثبت رسانده وعکس گرفتند!
از حالا، برای جشن عروسی سال آینده دعوتاید!
تصاویری از این مراسم را در اینجا ببینید: