نمونهٔ استوار دفاع از اندیشه، بیان و حقوق بشر

گرامیداشت خاطرهٔ علی‌اشرف درویشیان در ونکوور

سیما غفارزاده – ونکوور

یکشنبهٔ گذشته، ۱۰ دسامبر ۲۰۱۷، برنامه‌ای با عنوان پاسداشت زندگی و آثار علی‌اشرف درویشیان، به‌همت تعدادی از اهل قلم و فرهیختگان ساکن ونکوور در سالن کاردینال نورث ونکوور برگزار شد. در آغاز این برنامه، مجید میرزایی، شاعر ساکن ونکوور و عضو کانون نویسندگان ایران در تبعید، که گردانندهٔ این برنامه بود، سخنان خود را این‌گونه آغاز کرد:

«امروز ما در اینجا گرد آمده‌ایم تا خاطرهٔ انسانی را گرامی بداریم که نمونهٔ درخشانی از تعهد به انسانیت و آزادی بود. علی‌اشرف درویشیان، نویسنده، پژوهشگر و عضو برجستهٔ کانون نویسندگان ایران، صدایی بود رسا در ستایش آزادی و برابری. علی‌اشرف از دل محلات فقرزدهٔ کرمانشاه برخاست. کودکی‌اش را با کار آغاز کرد؛ کار در آهنگری، ریخته‌گری، کار ساختمانی، آموخت رنج زندگی را، آن را با تمام سلول‌هایش حس کرد و راهش را به دانشسرای تربیت معلم باز کرد. معلم شد و باز هم در میان مردم باقی ماند، تدریس کرد، آموخت و برای آن‌ها صدایی شد جاودانه. علی‌اشرف درویشیان در سال‌های آغاز معلمی‌اش توانست با نویسندگان بزرگی مثل آل‌احمد، دانشور و مثل صمد بهرنگی آشنا بشود، و این حلقهٔ‌ درخشان توانست او را به‌سود دنیای آرمانی‌ای رهنمون کند که تا آخر عمر به آن وفادار ماند. شاید بشود گفت بین علی‌اشرف درویشیان و صمد بهرنگی مشابهت‌های بسیاری است، هر دو از محله‌های فقرزده برخاستند، هر دو برای کودکان نوشتند و هر دو در فرهنگ عامه پژوهش‌هایی کردند.

مجید میرزایی
مجید میرزایی

صحبت کردن از کسی مانند علی‌اشرف درویشیان آسان نیست، برای اینکه درویشیان جنبه‌های بسیار گستره‌ای داشت؛ نویسنده‌ای صاحب سبک بود که پیگیرانه سراسر عمرش نوشت، پژوهشگری بود که فرهنگ در معرضِ خطرِ عامه را که در آستانهٔ فراموشی‌ست، جمع‌آوری کرد و از همه مهم‌تر، به آزادی و برابری در تمام عمرش ارج گذاشت و جان و زندگی‌اش را در این راه گذاشت.

تفاوت نسل درویشیان، صمد بهرنگی، سعید سلطان‌پور، مختاری و بسیاری در این بود که فقط به قلم اکتفا نکردند، قلم و جانشان در راه آگهی، آزادی‌بخشی و تغییر جهان به سمت انسانی‌تر شدن بود.»

مجید میرزایی سپس از محمد محمدعلی، نویسندهٔ به‌نام ساکن ونکوور و از اعضای برجستهٔ کانون نویسندگان ایرانی، ضمن بیان نکات شاخصی از فعالیت‌های ادبی ایشان، دعوت کرد تا داستان کوتاهی از علی‌اشرف درویشیان را در بخش اول این برنامه، بخواند.

محمد محمدعلی
محمد محمدعلی

محمد محمدعلی پس از سخنان کوتاهی دربارهٔ علی‌اشرف درویشیان، داستان کوتاهی از او خواند به‌نام «ندارد»، از مجموعهٔ «از این ولایت» که چاپ سال ۱۳۵۶ است. این داستان کوتاه را در اینجا بخوانید.

سپس میرزایی از علی نگهبان، نویسنده، منتقد ادبی و فعال اجتماعی و سیاسی ساکن ونکوور، دعوت کرد تا از کارهای علی‌اشرف درویشیان با شرکت‌کنندگان در برنامه بگوید. وی طی سخنانی مروری داشت بر آثار ادبی درویشیان که خلاصه‌ای از صحبت‌‌های وی بدین قرارست:

«باورهای مذهبی و گاه سنتی همواره در آثار علی‌اشرف درویشیان عامل بدبختی لایه‌های فرودست جامعه‌اند. او در لابه‌لای دیالوگ‌ها یا رفتار شخصیت‌هایش، دعا خواندن و امید بستن به اینکه دستی از غیب بر آید و کاری برایشان بکند، را نشان می‌دهد.

علی نگهبان
علی نگهبان

برای نمونه، در داستان «همراه آهنگ‌های بابام»، درویشیان، روشنفکر و کارگر را در کنار هم و در یک جبهه نشان می‌دهد. در سمت مقابل، شخصیتی است که با چاقوکشی و حمله به یک نویسنده و یک معلم، در رژیم جای پایی می‌یابد و سرمایه‌ای به هم می‌زند و به استثمار کارگران می‌پردازد.

در داستان «درشتی»، پسرکی شاهد اعدام گروهی زندانی در نیزاری کنار یک برکه است. خون اعدامیان بر نیزه‌ها پاشیده می‌شود، و سپس روح اعدامیان از طریق نیزه‌ها در کسانی که از آن‌ها استفاده می‌کنند، حلول می‌کند و در جامعه گسترده می‌شود.

همچنین دیدن باورهای بی‌خردانه و خرافی-مذهبی و نشان دادن آن در پیوند با تیره‌روزی و بدبختی‌های آن‌ها، فراهم کردن فرهنگنامه‌ای از باورها، رفتارها، شیوهٔ تولید و توزیع اقتصادی، آئین‌های روستاییان و لایه‌های پایین شهری آن دوره، خوراک و پوشاک آن‌ها… به‌طور بارزی در آثار درویشیان دیده می‌شود.

گرامیداشت خاطرهٔ علی‌اشرف درویشیان

درویشیان، اغلب از نگاه و با زبان راوی، آنچه را که شخصیت‌های کم‌سواد و بی‌زبان داستانش نمی‌توانند بیان کنند، با دخالت در داستان، و با نادیده‌گیری اصول و ضابطه‌های داستان‌نویسی، به‌جای آن‌ها بیان می‌کند.»

پس از صحبت‌های نگهبان، و پیش از اعلام تنفسی کوتاه، میرزایی یادآور شد: «امروز [۱۰ دسامبر، روز برگزاری برنامهٔ بزرگداشت علی‌اشرف درویشیان] روز جهانی حقوق بشر است. شاید از منظری بتوان علی‌اشرف درویشیان را به‌عنوان یک فعال خستگی‌ناپذیر عرصهٔ حقوق بشر نام برد. برای اینکه وقتی شما از آزادی اندیشه و بیان دفاع می‌کنید، این جزو پایه‌‌ای‌ترین بخش‌های حقوق بشر است. وقتی که از حق شادی، آزادی، نان برای همه، مسکن برای همه دفاع می‌کنید، شما از حقوق پایه‌ای انسان‌ها دفاع می‌کنید. علی‌اشرف درویشیان نمونهٔ استوار دفاع از اندیشه، بیان و حقوق بشر بود.»

در بخش دوم برنامه، مجید میرزایی با خواندن شعری از خود آغاز کرد:

«شب، دیرگاه، چراغی خمیده‌پشت

بر جاده‌های شوسهٔ کاغذ، گریزناک سواری

می‌تازد

سُم‌نقشِ پرتپشش:

نامه‌ای برای یار سال‌های دوری و رؤیا.

و برف نازکی از نور

برگ درخت سیب پشت پنجره را

پوشانده‌ست.

پاورچین،

فرمانروای سیاهی

می‌آید:

دستان به گرد رخ

رخساره را به شیشه می‌فشرد

و از منافذ بسیار پردهٔ توری

در من به خشم می‌نگرد…»

میرزایی در ادامه یادآور شد که کارهای ادبی علی‌اشرف درویشیان با وجه آرمان‌خواهی و برابری‌خواهی شخصیت او عجین شده است و به‌عنوان نمونه از اثر او با عنوان «سلول شمارهٔ ۱۸» یاد کرد.

مجید میرزایی بار دیگر از محمد محمدعلی دعوت کرد تا سخنانی دربارهٔ تجربهٔ کار مشترک با علی‌اشرف درویشیان در کانون نویسندگان ایران و خاطراتش از او صحبت کند. سخنان ایشان در اینجا بخوانید.

پس از سخنرانی محمدعلی، مجید میرزایی بیانیه‌ٔ کانون نویسندگان ایرانی در تبعید در رابطه با درگذشت علی‌اشرف درویشیان را خواند.

مرتضی مشتاقی
مرتضی مشتاقی

پس از آن، مرتضی مشتاقی، نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر ساکن ونکوور، از خاطرات دورش با علی‌اشرف درویشیان گفت، و از زمانی که او برای تماشای تمرینات تئاتر‌های‌شان می‌رفته است، یکی دو خاطره تعریف کرد. و پایان‌بخش برنامه، پخش فیلم کوتاهی ساختهٔ مشتاقی بود که جوانبی از زندگی سیاسی اجتماعی و ادبی علی‌اشرف درویشیان را به نمایش می‌گذاشت.

ارسال دیدگاه