به بهانهٔ پنجم آوریل ۲۰۰۵ میلادی – روز وداع همیشگیِ سال بلو – ادای احترامی و یادی…
به گفتهٔ فیلیپ راث (Philip Roth) نویسندهٔ آمریکایی، ستون ادبیات قرن بیستم آمریکا توسط دو نفر بنا نهاده شده است؛ ویلیام فاکنر و سال بلو. این دو در کنار هم هرمان ملویل (Herman Melville)، ناتانیل هاوثورن (Nathaniel Hawthorne) و مارک تواینِ (Mark Twain) قرن بیستماند.
اصل و نسب به مردمان سن پترزبورگ داشت، اما زادهٔ شهر لاچین از استان کبکِ کانادا، از خانوادهٔ مهاجر یهودی – عصیانگری که خلاف علاقهٔ مادر عمل کرد و بهجای ملبّسشدن به لباس روحانیت و محقق مذهبِ یهود، نویسندهای شد که به هویت نوع بشر بیش از هر چیز بها میداد و به یاری قلمش میکوشید چیزی را از میان بردارد که خود از آن به «کمرنگشدن ارزشهای اجتماعی» یاد میکرد و والاتر از لباس دینیِ مشخص بهتنکردن، به انسانیت در فردیت جامعه بیشتر اهمیت میداد.
درونمایهٔ مطالب و کتابهایش، بیسبب از تحصیلات دانشگاهیاش در رشتههای انسانشناسی و جامعهشناسی نبود، اما لحن نیشداری که در تمام آثارش وجود داشت، سبب بروز انتقاد همگان شده بود.
جنگ عالمگیرِ دوم نزدیک به نیمهٔ راه بود که سال بلوی جوان در ۱۹۴۱ تابعیت آمریکا را پذیرفت. به نیروی دریایی پیوست و در همان زمان اولین رمان خود، مرد معلق، را نگاشت. رمانی که بهشکل خاطرات روزانهٔ مرد جوانی به نام ژوزف اهل شیکاگوی دههٔ ۱۹۴۰ و شک و تردیدش در پیوستن به ارتش در زمان دومین جنگ جهانگیر، نوشته شده است. رمانی که نوید حضور نویسندهای صاحبِ سبک را در عرصهٔ ادبیات نوین میدهد.
زندگیِ سال بلو قرین یک قرن تلاش در نوشتن و پرداختن به زندگی شهری، تجربیات یهودیان و مهاجرت در قرن بیستم در آمریکاست و «حقیقت»، «عشق» و «انسان» کلماتیاند آغشته با مفاهیمی که هر چه بیشتر پیش میرویم، بیشتر در رمانهای او جاری و سرشار میشوند. و تلاش وی در تدریسی خستگیناپذیر تا سنین پیری در دانشگاههای مختلف تحسینبرانگیز است.
آثار بلو سه بار «جایزهٔ کتاب ملی» را برای او به ارمغان آورد که در این خصوص رکوردی برای سال بلو محسوب می شود – آخرین رمان بلو، راولستاین است که در سن ۸۵ سالگی آن را به انتها رساند. نگارش رمان هدیهٔ هومبولت در سال ۱۹۷۵ برایش جایزهٔ پولیتزر را به ارمغان آورد و برای همین رمان نوبل ادبیات سال ۱۹۷۶ در انتظارش بود.
«هدیهٔ هومبولت» نیز همچون دیگر آثار بلو، اتوبیوگرافیک است؛ راوی نویسندهای است یهودی که همچون بلو در شیکاگو بزرگ شده و شیفتهٔ رفت وآمد در کلوبهای خلافکارهای سطح متوسط است. راوی رمان هم مثل خود بلو که از دستان رئیسجمهور سوسیالیست وقتِ فرانسه، میتران، مدال لژیون دونور گرفته است، این مدال را دارد.
با این نویسنده ( بلو ) آشنایی نداشتم و با اعجاز کل قلم و کلام شما مشتاق بر خوندن نوشته های بلو شدم
سپاسگزارم