عباس صادقی* – ایران
ما شکات از درون غار اصحاب کهف بیرون نیامدهایم. با پوست و گوشت و استخوان، ۴۴ سال است که فجایع قوهٔ قضاییه و فشلبودن آن را لمس کرده و میکنیم و میدانستیم که انتظار معجزه از آن تعلیق به محال است، اما بهحکم ضرورت کنکاش در قوانین و مقررات کنوانسیونهای ناظر به ایمنی هوانوردی کشوری از شیکاگو گرفته تا مونترآل، رم و ژنو و جلب نظر اساتید فن با انگیزهٔ اثبات ازکارافتادگی سیستم قضایی و نظام حقوقی کشور و عدم وجود قصد، اراده و تمایل در رسیدگی به جرایم تحت صلاحیت دیوان بینالمللی کیفری، مبادرت به طرح شکایت نمودیم. در حالیکه میدانستیم رهبری چند روز پس از قتل بیرحمانه و وحشیانهٔ عزیزانمان «خطای انسانی بهصورت غیرعمد را اثباتشده اعلام و حکم حکومتی صادر نموده است». بنابراین، قضات تحقیق و رسیدگی، آلت فعل، مطیع و فرمانبردار ولایت امر هستند. پس علل طرح شکایت چه بوده است؟ هدف، تحقق اعمال «صلاحیت تکمیلی» موضوع مادهٔ ۱۷ دیوان در رسیدگی به این جنایت جنگی بوده است و با اثبات عدم وجود ارادهٔ سیاسی (عدم قصد) در خصوص تعقیب و محاکمهٔ آمران و عاملان اصلی یا رسیدگی غیرواقعی، نمایشی و… دیوان قابلیت رسیدگی به قضیه را پیدا میکند.
وانگهی مادهٔ ۷ کنوانسیون ۱۹۷۱ مونترآل ناظر به تحقق صلاحیت دادگاه ملی محل وقوع جرایم علیه امنیت هوانوردی بینالمللی است که باید صورت میگرفت. بنابراین شکایت، بلاوجه نبوده است زیرا با ملاحظه و مطالعهٔ ۱۴ جلد پرونده و استخراج مستندات انکارناپذیر در اثبات تحقق یک حملهٔ عمدی گسترده و سازمانیافته توسط بخشهای نظامی امنیتی و کشوری در سرنگونکردن پرواز پیاس۷۵۲ به اعمال صلاحیت دیوان در رسیدگی به پرونده یاری رسانده است. بهعلاوه تجمع و افشاگری در کف خیابان بیرون سازمان قضایی و در صحن دادگاه طی ۱۸ جلسهٔ بهاصطلاح رسیدگی و جلب نظر و توجه مردم و بازتاب گستردهٔ آن در فضای مجازی، بیاعتباری و فرمایشیبودن رسیدگی را رقم زده است. پس باید انصاف داد که اعلام شکایت و جمعآوری دلایل و سپس استرداد آن پیش از گرفتن آخرین دفاع همراه با اعلام جانبداری و موضع گیری و عدم صلاحیت دادگاه و انعکاس آن در صورتجلسه، نه فقط مشروعیتدادن به دادگاه نبوده بلکه از سیستم قضایی ناکارآمد مشروعیتزدایی نیز شده است و با صدور حکم، آخرین میخ بر تابوت این مردهٔ مفلوک زده شد. پس بیدلیل نباید بوده باشد که چهار کشور بریتانیا، کانادا، اوکراین و سوئد با صدور بیانیهای مشترک، رسیدگیها را ساختگی، فاقد بیطرفی و شفافیت و حکم صادره را عاری از حقیقت و عدالت اعلام نمایند. پس خروجی آن در بیانیههای کشورهای مذکور و تحصیل و جمعآوری دلایل متعددی نهفته است که فعلاً از بیان آن خودداری میشود و نیز تأثیر انکارناپذیر آن در اذهان عمومی مردم ایران و جهان بوده و خواهد بود.
طی دو ماه در ۱۸ جلسهٔ محاکمهٔ کذایی و پیدرپی هم بهفاصلهٔ دو روز، عزیزان در شرایط بحرانی و فشار روحی و روانی به سر و صورت خود زده، تشنج گرفته، مشتمشت قرص خورده، فریاد زدند، دادگاه را در هر جلسه در صندلی اتهام نشانده به چالش کشاندند، افشاگری کردند و…
برای ابراز مخالفت با حکم بیدادگاه قوهٔ قضائیهٔ جمهوری اسلامی از هیچ اعتراضی فروگذار نخواهیم کرد. ضمن اینکه، هم چهار کشور با صدور بیانیهای مشترک حکم دادگاه را عاری از حقیقت دانستند و هم انجمن آن را محکوم کرده است. ما هم با خواندن لایحهٔ مربوط به اعلام عدم اراده و صلاحیت دادگاه در جلسهٔ رسیدگی به این جنایت شکایت خود را مسترد کردهایم.
– وجدانی که ترازوی عدالت و بیطرفی را به دست ندارد، خود بیدادگر است.
– این حکم به استناد نظریهٔ ۱۶ نفر پرسنل نظامی «سپاه پاسداران» صادر شده است.
– در این حکم شعلهای از تقوای قاضی در عشق به عدالت و انصاف جرقه نزده است.
– دادگاه ابزار ارادهٔ مرجع فراقانونی بوده است.
– این حکم حقیقت را پوشانده و عدالت را به مسلخ برده است.
– حمایت از رهبری در دادگاه نظامی در اطاعت خلاصه میشود.
– با این حکم دردناکترین تحقیر حقیقت رقم خورده است.
و…
*عباس صادقی دخترش زندهیاد سهند صادقی، پسرش زندهیاد الوند صادقی، عروسش زندهیاد نگار برقعی، و نوهاش زندهیاد سوفی امامی را در سرنگونی پرواز پیاس۷۵۲ از دست داده است.