مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور
کارگردان: جان استوارت
بازیگران: گائل گارسیا برنال، کیم بودنیا، شهره آغداشلو، کلر فوی، گلشیفته فراهانی
فیلمنامه: جان استوارت، بر اساس رمان مستند «سپس آنها به سراغ من آمدند» نوشتهٔ مازیار بهاری
برندهٔ مشترک جایزهٔ آزادی بیان از سوی هیئت ملی بازبینی فیلم آمریکا، بههمراه فیلم سلما، در سال ۲۰۱۴
داستان فیلم
فیلمنامهٔ این فیلم بر اساس کتاب «سپس آنها به سراغ من آمدند» نوشتهٔ مازیار بهاری، روزنامهنگار ایرانی-کانادایی، نوشته شده است. این کتاب روایت او از دستگیری و بیش از ۱۱۸ روز حبس پس از انتخابات جنجالبرانگیز ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ ایران، بازجوییها، شکنجه و اعترافات اجباری این روزنامهنگار در تلویزیون و نهایتاً آزادیاش است.
دربارهٔ فیلم
این روزها که شعلهٔ اعتراضات داخلی در ایران بار دیگر شعلهور شده و دستگیریهای گستردهٔ مردم عادی، فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، هنری و روزنامهنگاران بار دیگر شدت یافته است، شنیدن روایت یکی از کسانی که با گذراندن این مراحل، بهدلیل دوتابعیتیبودن و حمایتهای گستردهٔ بینالمللی توانست از زندان آزاد شده و از ایران خارج شود، میتواند به درک بخشی از آنچه که در پشت صحنهٔ دستگیریها و اعترافات اجباری میگذرد، کمک کند.
مازیار بهاری، روزنامهنگار، فیلمساز و فعال حقوق بشر ایرانی-کانادایی، که در زمان انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ در ایران بهعنوان خبرنگار نیوزویک در تهران حضور داشت، پس از فیلمبرداری و انتشارِ بینامِ فیلم تیراندازی بسیج به مردم در راهپیمایی سهمیلیوننفری تهران در روز ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ دستگیر شد. مدتی پس از دستگیری، او وادار به اعتراف اجباری در تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی شد. اعترافات او بهگونهای تنظیم شده بود که سهم رسانههای آمریکایی و بریتانیایی را در ایجاد آنچه انقلاب رنگین خوانده شده است، نشان میداد. همچنین اظهارات آقای بهاری در نشست خبری حاکی از آن بود که رسانههای خارجی بهدنبال آن بودند که تقلب در انتخابات را به مردم القا کنند.
ولی آنچه که در تلویزیون نشان داده نشد، زندان انفرادی، بازجوییهای طولانی و شکنجههایی بود که او تا پیش از اعترافات اجباری و حتی پس از آن متحمل شد.
جان استوارت، کارگردان آمریکایی، که بهگفتهٔ مازیار بهاری در ۷۵ درصد از زمان فیلمبرداری این فیلم از مشاورهٔ خود بهاری برخوردار بوده است، در این فیلم کوشیده است تا به هزارتوی سلولهای انفرادی و اتاقهای بازجویی زندان مخوف اوین نقبی بزند و آنچه را که منجر به چنین اعترافاتی میشود، به تصویر بکشد؛ از بریدن آخرین رشتههای امید زندانی، القای اینکه زندانی فراموش شده و عزیزانش از او قطع امید و او را رها کردهاند، تا شکنجه، شبیهسازی صحنهٔ اعدام و موارد دیگر.
بیشتر صحنههای این فیلم که در سال ۲۰۱۳ ساخته شده، در کشور اردن فیلمبرداری شده، ولی صحنههایی از داخل ایران بهویژه تصاویر خیابانهای تهران به آن افزوده شده است.
نام فیلم برگرفته از نامی است که مازیار بهاری به بازجویش داده بود. او در گفتوگویی با رادیو فردا در این زمینه گفت: «اسم بازجویم را گذاشته بودم گلاب، چون دوست داشت گلاب به خودش بزند یا عطری که بوی گلاب میداد. از طرفی اینها زیاد حمام نمیروند – البته وقت هم ندارند دیگر! – برای همین مجبورند خودشان را خوشبو کنند.»
نقش بازجوی مازیار بهاری را در این فیلم کیم بودنیا، بازیگر دانمارکی که تبار اروپای شرقی دارد، بازی میکند که یکی از بهترین بازیگران این فیلم است و بهخوبی توانسته است شخصیت بازجو را به تصویر بکشد. قرارگرفتن عالی او در نقشش در کنار فیزیک چهرهاش و گریم و چهرهپردازی بسیار خوب بهگونهای است که تماشاگر حتی حدس نمیزند که این بازیگر ایرانیتبار نیست.
از نکات قابلذکر دربارهٔ این فیلم، حضور خود مازیار بهاری در صحنهٔ ضبط اعترافات اجباری شخصیتش در فیلم است. او در این صحنه در نقش یکی از اعترافگیران در پشت صحنهٔ اعترافگیری ایفای نقش میکند و به گائل گارسیا برنال که در فیلم نقش مازیار بهاری را ایفا میکند، نشان میدهد که چطور باید به دوربین نگاه کند و اعتراف کند.
یکی از اشکالات این فیلم رعایتنکردن توالی درست برخی رویدادهای مهم مربوط به اعتراضات پس از انتخابات جنجالبرانگیز سال ۱۳۸۸ ایران در تدوین فیلم است. بهعنوان مثال خطبههای سیدعلی خامنهای در نماز جمعهٔ ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ پیش از تظاهرات سهمیلیوننفریِ روز ۲۵ خرداد نمایش داده میشود.
فیلم گلاب در پایگاه اطلاعاتی فیلمهای IMDB امتیاز ۶٫۶ از یازده هزار نظر را گرفته و در رتبهبندی راتن تومیتوز از ۱۵۵ نقد کاربران حرفهای امتیاز ۷۶٪ و از بیش از ۱۰٬۰۰۰ تماشاگر عادی نمرهٔ ۶۷٪ را دریافت کرده است.
هرچند ساخت این فیلم در کشوری دیگر نتوانسته فضای دقیقی از آنچه در ایران میگذرد ترسیم کند، ولی در مجموع توانسته تصویری نزدیک به واقعیت از شرایط زندانیان سیاسی در زندانهای جمهوری اسلامی بهدست بدهد.
این فیلم در اغلب کتابخانههای مترو ونکوور ازجمله ونکوور، شهر نورث ونکوور، بخش نورث ونکوور، وست ونکوور، برنابی، کوکئیتلام و کتابخانههای منطقهٔ فریزر ولی در دسترس است که میتوانید آن را به رایگان امانت بگیرید. همچنین میتوانید این فیلم را از طریق سرویس پخش فیلم توبی به رایگان تماشا کنید یا در سرویسهای دیگر پخش فیلم آن را بخرید یا اجاره کنید.