نماد سایت رسانهٔ همیاری

معرفی فیلم و سریال: مردی به‌نام اوه – A Man Called Ove

معرفی فیلم و سریال: مردی به‌نام اوه - A Man Called Ove

آرام روانشاد – ایران

کارگردان و نویسندهٔ فیلمنامه بر اساس رمان «مردی به‌نام اُوه» نوشتهٔ فردریک بکمن: هانس هولم

تهیه‌کنندگان: آنیکا بلاندر و نیکلاس نیکاسترو 

مدیر فیلمبرداری: یوران هالبرگ

تدوین: فردریک مورهدن

موسیقی: گونه استوراس

بازیگران: رولف راسگارد، بهار پارس و فیلیپ برگ

فیلم مردی به‌نام اُوه (A Man Called Ove) در پنجاه و یکمین جوایز گلدبگ نامزد شش جایزه، ازجمله بهترین فیلم، شد. این فیلم همچنین به‌عنوان فیلم منتخب سوئد برای جایزهٔ اسکار بهترین فیلم سینمایی خارجی‌زبان در هشتاد و نهمین دورهٔ جوایز اسکار انتخاب شد.

داستان فیلم

داستان این فیلم آشنایی اتفاقی خانواده‌ای ایرانی در سوئد با یک مرد سوئدی بداخلاق است. اوه (رولف لاسگارد)، مردِ عبوس و ترش‌روی ۵۹ سالهٔ محله است که به همسایه‌ها و دیگران روی خوش نشان نمی‌دهد و در فکر خودکشی است. در یکی از همان روزهای معمولی، پروانه (بهار پارس) و خانواده‌اش به خانهٔ روبه‌رویی نقل مکان می‌کنند. مدتی بعد، تصادف سرنوشت‌سازِ آن‌ها با صندوق پستیِ اوه، مقدمه‌ای می‌شود برای دوستیِ غیرمنتظرهٔ پروانه با اوه. زندگی تکراریِ اوه با آمدن آن‌ها تغییر بزرگی می‌کند و او را به چالش می‌کشد.

دربارهٔ فیلم

مردی به‌نام اوه یک فیلم کمدی–ملودرام ساده و خوش‌بیان اروپایی است که با سبک و گونهٔ فیلمسازی هالیوود ساخته شده است. این اثر کاملاً خطی و روان آدمی را کاملاً به یاد کمدی‌کلاسیک‌های زمان دور می‌اندازد. فیلم‌هایی همچون آپارتمان، عشق در بعدازظهر و حتی آثار ژاک تاتی.

مردی به‌نام اوه در مورد مردی کسل‌کننده و بهانه‌گیر است با همین نام. مردی که به‌تازگی همسرش را از دست داده و در شهرکی کوچک در کشور سوئد زندگی می‌کند. او برای ادامهٔ زندگی پس از مرگ همسرش دیگر امیدی به زیست ندارد و هر روز به فکر راحت‌کردن خود است. اما در این بین افراد تازه‌وارد و جوان شهرک، نظم ساختاری و زندگی روتین اوه را بر هم می‌زنند که این موضوع عامل خشم و عصبانیت روزافزون او می‌شود.

مردی به‌نام اوه داستان مردی است که می‌تواند برای هر کدام از ما حکایت آشنایی باشد. شاید اطرافمان از این مردها زیاد دیده باشیم. مردهایی که می‌خواهند علی‌رغم عوض‌شدن دنیا به اصولشان وفادار باشند و در عین حال به‌نوعی، درگیر جبر زمانه شده‌اند. محوریت فیلم بر مبنای همین جبر است. جبر زمانه، کسی را از او گرفته که مایهٔ امید و هدفمندی زندگی‌اش بوده است. اما کار برای اوه گریزگاهی است تا بتواند خودش را با این جبر تطبیق دهد. بعد از سونیا، تنها کارش است که برایش باقی مانده و ناگهان کارش را هم از او می‌گیرند. چرا؟ چون قوانین می‌گویند او دیگر پیر شده و نمی‌تواند کار کند. پس اوه دیگر دلیلی برای زندگی‌کردن در این دنیا ندارد. ترجیح می‌دهد به سونیای عزیزش بپیوندد. غافلگیری بزرگ زمانی اتفاق می‌افتد که ما می‌بینیم اوه تروتمیز لباس رسمی پوشیده، ادکلن می‌زند. گمان می‌کنیم قصد دارد سفری را آغاز کند و از بازنشستگی‌اش لذت ببرد. اما با دیدن طناب روی سقف تمام تصوراتمان به‌هم می‌ریزد. اوه بسیار محکم و با غرور به پیشواز مرگ می رود چرا که مرگ راهی است که او را به عزیزترین فرد زندگی‌اش می‌رساند.

اوه مردی با وسواس فکری و کاری، و بیش‌ازحد اقتصادی است. ملی‌گرایی‌اش به‌حدی است که در قبال این موضوع حتی نزدیک‌ترین دوستان خود را نیز از دست می‌دهد. کسی که سعی دارد به‌تنهایی همهٔ کارهای دنیای کوچک اطراف خود را درست کند. چیزی که باب میل همسایگان، همکاران، فروشندگان و… نیست. اوه ترکیبی از همهٔ خصوصیات انسانی است که بعضی از آن‌ها واقعاً اغراق‌شده‌اند.

فیلم پر از لحظات پرمعنی دوست‌داشتنی و عمیق است. 

اولین جملهٔ تأثیرگذار فیلم «دو تا دسته‌گل خریدن عادت خوبی نیست.» همراه تلاشِ اوه برای جاکردن این دو دسته‌گل در گلدان کوچک مزار سونیا کاملاً نشان می‌دهد که شما باید برای دیدن ادامهٔ فیلم حواستان جمع باشد.

فیلمساز شروع اثرش را بسیار جذاب آغاز می‌کند. اوه می‌خواهد خودکشی کند، اما در بار اول و دوم در میانهٔ راه شاهد تجاوز به حریم شخصی‌اش است، و این‌کار او را به‌خشم می‌آورد و ملاقات با مرگ را به تأخیر می‌اندازد. خانواده‌ای ایرانی به همسایگی‌اش نقل‌مکان کرده و در بدو آشنایی، با برهم‌زدن نظم ساختاری زندگی اوه، تضادی را برای وی ایجاد می‌کنند. تضادی که آرامش مردِ نچسب ما را به‌هم می‌زند و این اولین قدم در راستای تغییر شخصیت اوه از ساخت تک‌بعدی‌اش است. اوه پس از اینکه محیطش را امن می‌کند، با خیال راحت به‌سراغ مرگ می‌رود. گفته می‌شود وقتی انسان در تعلیق بین مرگ و زندگی قرار می‌گیرد، تمامی آنچه که در گذشته داشته است، در عرض چند ثانیه در ذهنش تداعی می‌شود. فیلمساز با این مونولوگ گریزی می‌زند به گذشتهٔ اوه تا مخاطب او را بهتر بشناسد و درگیری وی را درک نماید و اینجاست که درخشان‌ترین تکنیک کارگردان یعنی فلاش‌بک، آن‌هم به‌شیوه‌ای تازه، رو می‌شود.

موفقیت فیلمی با مضمونی چنین انسانی، علاوه بر توانایی بازیگران نقش اول، به توانایی و قدرت کارگردانی در درگیر‌کردنِ احساسات بیننده به‌صورتی باورپذیر و صادقانه بستگی دارد. 

مردی به‌نام اوه فیلمی است تأثیرگذار و در عین حال دردناک، همراه با طنزی تلخ که توانسته است موفقیت‌های خوبی کسب کند. اما همان‌طور که اشاره شد، مهم‌ترین تکنیکی که کارگردان برای ایجاد همدردی مخاطب با اوه بسیار هوشمندانه به‌کار می‌گیرد، استفاده از فلاش‌بک است. فیلمساز برای بهینه‌سازی پرسناژِ اوه از ترفند قدیمی و کارساز فلاش‌بک استفاده و در مخاطب حس نوستالژیکی ایجاد می‌کند. فلاش‌بک‌هایی که به مصائب، رنج و ناکامی‌های گذشته اشاره دارد، حس همدردی مخاطب با‌ قهرمان داستان را برمی‌انگیزد و این ویژگی را می‌توان فاکتور مناسبی برای موفق‌بودن فیلم در زمینهٔ ارتباط با مخاطب در نظر گرفت. 

مردی به‌نام اوه از آن فیلم‌هایی است که حالتان را خوب می‌کند. 

این فیلم در اغلب از کتابخانه‌های مترو ونکوور، ازجمله کتابخانه‌های ونکوور، وست ونکوور، بخش نورث ونکوور، شهر نورث ونکوور، پورت مودی، کوکئیتلام (پخش آنلاین)، برنابی و کتابخانه‌های منطقهٔ فریزر ولی موجود است که می‌توانید از طریق این کتابخانه‌ها آن را به‌رایگان امانت بگیرید و تماشا کنید. 

خبر خوب برای کسانی که دوست دارند کتابی را هم که فیلم بر اساس آن ساخته شده بخوانند، این است که ترجمهٔ فارسی کتاب «مردی به نام اوه» را می‌توانید از کتابخانه‌های ونکوور، شهر نورث ونکوور و وست ونکوور به امانت بگیرید. فراموش نکنید که حتی اگر در این شهرها زندگی نمی‌کنید، می‌توانید با داشتن کارت عضویت کتابخانهٔ شهر محل زندگی‌تان در این کتابخانه‌ها عضو شوید و کتاب یا فیلم را حضوری در محل این کتابخانه‌ها تحویل بگیرید یا حتی بدون این کار، از طریق خدمات بین‌کتابخانه‌ای (Interlibrary)، می‌توانید برای دریافت کتاب‌ (ولی نه فیلم) در کتابخانهٔ شهر محل زندگی‌تان درخواست بدهید. به این ترتیب که کتابخانهٔ شهرتان آن را از یکی از این کتابخانه‌ها به‌امانت می‌گیرد و در کتابخانهٔ محل زندگی‌تان به شما تحویل می‌دهد تا آن را بخوانید و به‌راحتی دوباره به همان‌جا برگردانید تا به کتابخانهٔ مبدأ پس فرستاده شود. برای اطلاعات بیشتر دربارهٔ خدمات بین‌کتابخانه‌ای، از وبسایت کتابخانهٔ شهر محل زندگی‌تان دیدن کنید یا از پرسنل آنجا دربارهٔ این خدمات بپرسید. توجه داشته باشید که خدمات بین‌ِکتابخانه‌ای تنها برای امانت‌گرفتن کتاب از کتابخانه‌های بی‌سی در دسترس است و نمی‌توان فیلم‌های کتابخانه‌های دیگر را با استفاده از این خدمات به‌امانت گرفت. علاوه بر این می‌توانید ترجمهٔ فارسی کتاب را از کتابفروشی‌های ونکوور ازجمله کتابفروشی پان‌به از طریق این لینک خریداری کنید:

https://panbeh.com/product/b0002717-a-man-called-ove/

آرام روانشاد نویسندهٔ این مطلب، روزنامه‌نگار و مدیر کانال سینمایی اوتوپیاست. کانال سینمایی اوتوپیا به معرفی و نقد آثار برتر سینمای جهان می‌پردازد. همچنین در کنار سینما مطالبی در حوزهٔ فلسفه و ادبیات هم با مخاطب به‌اشتراک می‌گذارد. با پیوستن (Join) به این کانال، به یک نشریهٔ سینمایی، هنری آنلاین در سطح بالا دسترسی پیدا خواهید کرد.

https://t.me/Utopiafilm

خروج از نسخه موبایل