گفتوگو با دکتر اروین دی. یالوم۱؛ ترجمهٔ دکتر سعید ممتازی۲
طاهره علیپناه جهرودی۳ – ونکوور
کتاب «درک رواندرمانی گروهی» که در اینجا معرفی و تحلیل میشود، ترجمهٔ دکتر سعید ممتازی، از انتشارات ابنسینا، تهران ۱۳۹۷ در ۵۲ صفحه است، که شامل یادداشت مترجم، درک رواندرمانی گروهی: گفتوگو با دکتر اروین یالوم، پیشینه و نظریه، روندهای کنونی، نکات عملی در کار با گروهها، روش اگزیستانسیال، به ضمیمهٔ دو نوشتار از مترجم با عناوین «رویکرد بینفردی یالوم برای رواندرمانی گروهی» و «نگاهی به عوامل درمان در رواندرمانی گروهی» است که شامل دو زیرعنوان «زمینهٔ نظری» و «وظایف گروه درمانگر» میشود.
دکتر سعید ممتازی، مترجم، سال ۱۳۹۰ در فرصتی مطالعاتی در دانشگاه کالیفرنیا – لس آنجلس (UCLA) از نزدیک با دکتر اروین یالوم، روانپزشک نامآور، آشنا شد و پس از بازگشت به ایران تعدادی از کتابها و فیلمهای آموزشی دکتر یالوم را با خود به ایران برد. کتاب حاضر برگردان فارسی متن مصاحبهٔ پاتریشیا پی. گادبن با دکتر اروین یالوم در مورد رواندرمانی گروهی است.
دکتر یالوم درمورد پیشینهٔ نظریهاش میگوید: «جروم فرانک کسی بود که همیشه برای من اهمیت خاصی داشت. سال ۱۹۵۷ وقتی رزیدنت بخش روانپزشکی دانشگاه جان هاپکینز بودم، فرانک استاد و راهنمای من بود که علایق پژوهشی زیادی در موضوع روانپزشکی و رواندرمانی داشت.» و شخص بعدی که دکتر یالوم از او تأثیر گرفته، دکتر رولو مِی است که نظریهٔ وجودی انسانگرا (نظریهٔ اگزیستانسیالیستی روانشناسی) از اوست. رولو مِی مشهورترین نویسندهٔ معاصر «رواندرمانی وجودی» است و تحت تأثیر عقاید «بینسوانگر» و «باس» بوده است. رویکرد رولو مِی به رواندرمانی، تلفیقی از مفاهیم روانکاوانه و مضامین وجودی است. بهعقیدهٔ رولو مِی چالش واقعی برای افراد این است که بتوانند در دنیایی که تنهایند و سرانجام مجبورند با مرگ روبهرو شوند، زندگی کنند.
دکتر یالوم بهخاطر دو نوع کار شناخته شده است؛ «گروهدرمانی» که آن را از «جروم فرانک» آموخته و «رواندرمانی اگزیستانسیال» که از رولو مِی تأثیر گرفته است؛ دو تفکر و دو علاقهمندی مجزا و موازی با هم که در زندگی دکتر یالوم وجود دارد.
دکتر یالوم در پاسخ به سؤال گادبن که آیا دو حوزهٔ فوق را متناقض میبیند یا خیر، میگوید: در مبحث اگزیستانسیال «دلواپسیهای غایی» حقایق زندگی است که همه را تحت تأثیر قرار میدهد، که منبع بنیادین ترس بشر است و شامل مرگ، آزادی، پوچی و تنهاییاند. ایدهٔ انزوای اگزیستانسیال میگوید «ما مجبوریم تنها به این دنیا بیاییم و مجبوریم تنها از دنیا برویم. هیچکس نمیتواند با ما یا بهخاطر ما بمیرد. اما انسان نیاز به پیوند با دیگران دارد و شما افرادی را میبینید که از دیگران بهعنوان سپر محافظ استفاده میکنند؛ سپری در برابر تنهایی.»
انزوا در سطوح مختلف وجود دارد: «انزوای وجودی» یا اگزیستانسیال، «انزوای بین فردی» و «تنهایی اجتماعی». نوعی انزوای درونفردی هم وجود دارد که در حقیقت ما خودمان را از بخشهایی از وجودمان جدا میکنیم، و در نتیجه از آن مطلع نیستیم.
باید اذعان کرد که اکثر روانپزشکان یا رزیدنتهای روانپزشکی برای درمان انفرادی آموزش میبینند، نه درمان گروهی. روانپزشکها در برنامههای آموزشیشان آموزش چندانی برای انجام رواندرمانی نمیبینند. در کل نسل فعلی روانپزشکها، حرکت آونگ آموزشیشان بهسوی تأکید بر مسائل زیستی نوسان کرده است و پیشرفتهایی در کشف داروهای جدید برای رواندرمانی و کل حوزهٔ روانپزشکی، طبنگر شده است و دانشجویان در مورد داروهای روانپزشکی و موضوعات زیستی آموزش میبینند. ممکن است فکر کنید روانشناسی بالینی این خلأ را پر میکند، ولی این اتفاق نمیافتد، زیرا روانشناسهای بالینی با روشهای شناختی یا رفتاری آموزش میبینند و این روشها معمولاً بیمار را بهصورت شیء در نظر میگیرند.
دکتر یالوم میگوید: «برای انتخاب گروه تحت درمان هیچ آزمونی وجود ندارد و آنها از بین بیمارانی که در لیست انتظارند استخراج میشوند. اگر قرار باشد گروههای طولانیمدت داشته باشیم، طیف سنی گسترده و متفاوتی را برمیگزینیم. به این ترتیب با افرادی سروکار خواهم داشت که در حال تجربهٔ زندگی در مراحل مختلفاند. در ضمن به افراد گروه درمانی میگوییم قرار نیست همان ابتدا دریابند که گروه به آنها کمک میکند یا نه و تعهد کلامی میگیرم تا حدود ۱۰ جلسه در گروه شرکت کنند. من به این درک رسیدهام که من هستم که باید به صلاحدید خودم گروه بیماران را انتخاب کنم.»
یک فرضیهٔ اساسی وجود دارد که گروه بهاصطلاح «یک جهان کوچک» یا «ریزبوم اجتماعی» در نظر گرفته شود. یعنی نمونهای کوچک از اجتماع که از رواندرمانی فردی شروع میشود و به تمامی روابط اجتماعی گسترش مییابد.
رواندرمانی گروهی برای حیطهٔ وسیعی از مشکلات بهداشت روانی؛ از الکلیسم تا اختلالات اضطرابی و خلقی بهکار میرود. نتایج نشان داده است که رواندرمانی گروهی در درمان سوء مصرف الکل، اختلالات آسیمگی (بیرونهراسی) و اختلال افسردگی اساسی، بهاندازهٔ درمان فردی مؤثر است. رواندرمانی گروهی طرح کاملی از دوازده جلسه درمان است که هدفش شناخت رویارویی (چالش) و تغییر شناختوارهٔ منفی افرادی است که از اختلالات هیجانی نظیر افسردگی، اختلالات اضطرابی و خشم افراطی رنج میبرند. درمان روانشناختی برای اختلالات هیجانی، نزدیک به یک قرن است که در دسترس افراد قرار دارد. یکی از راهبردهای مهم برای دستیابی به اثربخشی درمان بیماران، استفاده از «درمان گروهی» است. شاید نخستین فردی که بهطور جدی به این کار پرداخت، روانشناسی بهنام «ماکسول جونز» بود. کسی که طی جنگ جهانی دوم متوجه شد درمان مناسبی برای سربازان مبتلا به رواننژندی یا نِوْرُز جنگ وجود ندارد. او متوجه شد که درمان چنین افرادی در گروه کاملاً مؤثر است.
کتاب «رواندرمانی گروهی، از نظریه تا عمل» نخستین کتاب دکتر یالوم که در سال ۱۹۷۰ به رشتهٔ تحریر درآمد، اثری کمنظیر و معتبر است که در دانشگاههای معتبر جهان تدریس و اجرا میشود.
و اما در مورد رواندرمانی اگزیستانسیال، دکتر یالوم کتابی با همین عنوان دارد که در سال ۱۹۸۰ منتشر شد. نگارش این کتاب ۱۰ سال طول کشید و جایگاه ویژهای نزد یالوم دارد. وی کتاب «رواندرمانی اگزیستانسیال» را کتاب مرجعی میداند برای همهٔ آنچه پس از آن نوشته است. دکتر یالوم برای بسط نظریهٔ اگزیستانسیال به ابزار داستان روی آورد و داستان «دژخیم عشق» (جلاد عشق) را نوشت تا بهوسیله و با کمک ابزار ادبیات این مفهوم را بهتر آموزش دهد.
کتابهایی همچون: وقتی نیچه گریست، مسئلهٔ اسپینوزا، درمان شوپنهاور، رواندرمانی اگزیستانسیال، مخلوقات فانی، مامان و معنی زندگی و آثاری دیگر از دکتر یالوم، گاه با بیش از یک مترجم، به زبان فارسی ترجمه و چاپ شده است.
۱دکتر اروین یالوم متولد ۱۹۳۱، فرزند خواروبارفروشی مهاجر در محلهای یهودینشین از شهر واشنگتن بود. وی برای گریز از تلخیهای محیط پیرامونش به قفسههای کتابخانهٔ مرکزی واشنگتن پناه برد. همانجا او را چنان دلبستهٔ ادبیات کرد که سالها پس از تحصیل پزشکی در دانشگاه جرج واشنگتن، ادبیات را بهترین راه آموزش هنر درمان به درمانگران جوان یافت.
۲دکتر سعید ممتاز دارای کتراى تخصصى از ایران، فلوشیپ، گواهینامهٔ مشاوره و گواهینامهٔ مطالعات الکل و مواد مخدر از دانشگاه UCLA، گواهینامهٔ مصاحبهٔ انگیزشی و Award of Achievement از دانشگاه UBC است.
۳طاهره علیپناه جهرودی، عضو سابق شورای مرکزی انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران است. وی فعالیت خود را در مطبوعات در سال ۱۳۷۶ آغاز کرد که تا سال ۱۳۸۶ ادامه داشت. در این مدت، از ایشان، چهل نقد فیلم و دوازده مقالهٔ سینمایی منتشر شده است. علیپناه جهرودی همچنین داور انجمن در بیست و پنجمین جشنوارهٔ فجر بوده است. وی سمتهای کارشناس قوهٔ قضاییه کتاب و کتابشناسی، کارشناس امور حقوقی فیلم و سینما، کارشناس مسئول طرحها و بررسیها در معاونت سینمایی وزارت ارشاد (۱۳۵۶ تا ۱۳۸۶)، و تدوین فرهنگ سینماپیشگان ایران را در کارنامهٔ حرفهای خود دارد.