نماد سایت رسانهٔ همیاری

دولت جدید بی‌سی به رهبری جان هورگان چقدر دوام خواهد آورد؟

دولت جدید بی‌سی به رهبری جان هورگان چقدر دوام خواهد آورد؟

مارتین براون [۱]

برگردان آزاد: ترانه وحدانی – ونکوور

اینکه دولت جدید جان هورگان چقدر دوام خواهد آورد، بازی حدس و گمان جدیدی برای بریتیش کلمبیایی‌هاست. حالا دیگر کریستی کلارک هر چه در چنته داشته رو کرده و مورد ارزیابی هم قرار گرفته است.

ریک کُلمن به لنگلی تایمز گفت: «با شناختی که از کارکرد مجلس و جزئیات آن دارم، می‌دانم که این دولت دوامی نخواهد داشت.» البته، او همان کسی است که به‌عنوان معاون کمپین بی‌سی لیبرال با اطمینان پیش‌بینی کرد که: «من معتقدم که ما پس از انتخابات ۹ مه ۲۰۱۷، تعداد نمایندگان انتخابی بیشتری خواهیم داشت.»

بعد ایشان به‌عنوان مردِ اول پیشینِ نفت بی‌سی سعی کرد همه را متقاعد کند که همه‌چیز را به‌خوبی تحت کنترل دارد؛ از رؤیای خط لولهٔ ال‌ان‌جی تا انتخاب مجدد حزبش که هدایت هر دوی آن‌ها را هم با بی‌کفایتیِ بی‌نظیری عهده‌دار بود.

من انتظار دارم که او وقت بسیار زیادی را در بیابان و صحرا بگذارند تا دربارهٔ ناتوانی و شکست حزبش تأمل کند.

حدس من این است که دولت هورگان با کاردانی تیم سبزِ اندرو ویوِر، حداقل برای سه سال آینده بر سرِ کار باشد. برخلاف امیدواریِ لیبرال‌ها، هزار و یک دلیل وجود دارد برای باور این موضوع که پیمان توافق‌شده میان احزاب ان‌دی‌پی و سبز بسیار بهتر از دولت نخست وزیر معجزه‌گر – آن‌طور که هوادارن سردرگمش تصور می‌کنند – کار خواهد کرد.

در مورد معادلهٔ ریاضیِ آن تک‌‌کرسی مورد نیاز برای دستیابی به حد نصاب اکثریت حاصل از پیمان دو حزب خیلی بحث شده است. هر چالشی هم در برابر قانونی‌ شدنِ اکثریتِ مجلس وجود می‌داشت، هیچ چیز غامض و پیچیده‌ای در مورد معادلهٔ ۴۴=۴۱+۳ وجود ندارد.

عدم رأی اعتماد به دولت الزاماً به انتخابات مجدد نمی‌بایست می‌انجامید. در سیستم دولت مسئول ما، آنچه مهم است مرام و نیت واقعی قانونگذار است، نه بازی اعداد فریبنده که آن مرام را بی‌اعتبار کند. بنابراین اگر در روز رأی اعتماد یک یا بیش از یک نفر از آن ۴۴ نماینده تأخیر داشتند یا مریض بودند یا اینکه به‌دلیل شرایط آب‌وهوایی حضور نداشتند، مطمئناً مایهٔ شرمندگی بود، اما موجب رأی نیاوردنِ دولت ائتلافی نباید می‌شد. کار مجلس باید به‌حالت تعلیق درمی‌آمد تا رأی‌گیری جدیدی با حضور همهٔ نمایندگان انجام می‌شد و مرام واقعی قوهٔ قانونگذار نشان داده می‌شد.

نایب فرماندار مجلس را منحل نمی‌کند، مگر واضح و مبرهن باشد که اکثریت نمایندگان می‌خواهند دولت را به پایین بکشند، چنانچه چند هفته پیش این‌کار را کردند.

مادامی‌که آن تک‌‌کرسی، که دولت ائتلافی را در موقعیت اکثریت قرار می‌دهد، به دولت اعتماد دارد، نخست وزیر جان هورگان، فقط لازم بود آن واقعیت را از طریق رأی اعتماد جدیدی احیا کند.

حتی اگر یکی از اعضای نمایندگان ائتلافی کنار می‌کشید، یا دور از جانشان فوت می‌کرد، هورگان می‌توانست درخواستِ به تعویق افتادن مجلس را بکند تا انتخابات میان‌دوره‌ای برگزار شود. تصور می‌کنم حتی بعید نیست یک یا بیش از یک نفر از نمایندگان لیبرال در مقطعی تصمیم بگیرند که نمایندهٔ مستقل بشوند یا به حزب ائتلافی بپیوندند.

اصلاً اگر من به‌جای جان هورگان بودم، قانون اساسی را تغییر می‌دادم تا شرط وجود چهار نماینده برای رسمیت بخشیدن به اینکه حزبی یک حزب رسمی تلقی شود – تحت قانون فعلی – به تنها وجود دو نماینده تقلیل داده شود.

چنین قانونی می‌توانست مقامی را که در ۱۹۹۴ از سه عضو «حزب رفُرمِ بی‌سی» دریغ شد پیش از آنکه بتوانند با عضو چهارمشان آن را به‌دست آورند، به آن‌ها اعطا کند. و دو رفُرمیستی که دوباره در سال ۱۹۹۶ انتخاب شدند، می‌توانستند عنوان حزب رسمی را که از دست دادند، نگه دارند.

این مسئله نه تنها طبیعتاً سبزها را به‌عنوان حزبی رسمی واجد شرایط خواهد کرد، چنانکه ان‌دی‌پی قولش را به آنان داده است، بلکه معنایش می‌تواند این نیز باشد که اگر دو لیبرال ناراضی تصمیم بگیرند کریستی کلارک و دستور کار جدید ضدلیبرالش را به باد انتقاد بگیرند، آن‌ها بلافاصله خواهند توانست در موقعیت یک حزب رسمی قرار گیرند.

ان‌دی‌پی آزادی عمل کافی برای در قدرت بودن خواهد داشت

بی‌تردید، دولت اقلیت ان‌دی‌پی رأی‌های بسیاری را روی برخی از لوایح و پیشنهادات از دست خواهد داد. توافقات انجام‌شده دست سبزها را باز می‌گذارد تا به‌جز در مورد نطق ملوکانه و بودجه، با لیبرال‌ها هم‌رأی شوند.

این رأی ازدست‌دادن‌ها چالشی برای ان‌دی‌پی خواهد بود، اما آن ورزیدگی و آبدیدگی ناشی از قدرت دولت، ممکن است در درازمدت به‌خوبی بتواند در خدمت مصالح و منافع سیاسی‌اش باشد.

و این مسئله قانونگذاری را بسیار سازنده‌تر و هماهنگ‌تر خواهد کرد، در جایی‌که دولت موظف است که اصلاحیه‌های معقول و مستدل بیشتری را بپذیرد تا لایحه‌ای به تصویب برسد. این بسیار خوب است و بیشترِ رأی‌دهندگان آن را همین‌طور خواهند دید. بی‌تردید لیبرال‌ها بیش از هر اپوزیسیونی در دوره‌های سابق، نفوذ خواهند داشت تا روی اصلاحیه‌ها فشار بیاورند و عملاً لوایح دولت را شکست بدهند، حتی بدونِ ساخت و پاخت با سبزها، مخصوصاً در کمیتهٔ مذاکرات پارلمانی. اما واقعیت این است که، بیشترِ آنچه که دولت انجام می‌دهد و می‌تواند انجام بدهد، نیازی به رأی مجلس قانونگذار نخواهد داشت.

زمانی که بودجه تصویب بشود، دولت هورگان مجوز کامل خواهد داشت تا بودجهٔ اختصاصی هر وزارتخانه را آن‌طور که نیاز است، صرف کند. توضیحات رأی‌گیری‌های عمومی در برآوردها، جای مانور زیادی لحاظ می‌کند. همچنین تماشا کنید، ببینید در ماه سپتامبر دولت محض احتیاط جای مانور زیادی برای خودش در ارتباط با هزینه‌های احتمالی در نظر خواهد گرفت.

دولت همچنین اختیار اجرایی بسیار بالایی دارد، به‌طوری‌که می‌تواند تقریباً روی هر قانون موجود و اینکه چگونه اجرا بشود، تأثیر بگذارد. دولت هورگان آزادی عمل بسیاری خواهد داشت تا جسورانه با تنظیم مقررات و خط مشی‌های جدید از طریق ابزار قانونی (orders-in-council) حکمرانی کند، درست همان‌طور که لیبرال‌ها طی ۱۶ سال گذشته کردند.

ائتلاف ان‌دی‌پی-سبز تا حدود زیادی بی‌خطر و در امان است

واقعیت این است که تنها به سه طریق ممکن است دولت سقوط کند.

یک، اگر جان هورگان تصمیم بگیرد انتخابات برگزار شود.

دو، اینکه یک یا بیش از یک نفر از اعضای ائتلاف، احتمال خیلی زیاد از سبزها، تصمیم بگیرند دولت را شکست بدهند و برگزاری انتخابات را تحمیل کنند.

و سه، اگر لیبرال‌ها به‌نحوی یک عضو جدید به‌دست آورند، احتمالاً یا از طریق انتخابات میان‌دوره‌ای یا از طریق ملحق‌ شدن یکی از نیودموکرات‌ها یا سبزها به آنان.

حالا می‌خواهم به سه احتمال فوق در جهت عکس بپردازم:

بعد از آن سقوط فضاحت‌بار، نمی‌توانم تصور کنم تا مدت‌ها کسی به لیبرال‌ها بپیوندد، خصوصاً تا وقتی که کریستی کلارک رهبرشان است. همچنین نمی‌توانم تصور کنم حزب کلارک در آیندهٔ نزدیکی بتواند در حکومت ائتلافی ان‌دی‌پی و سبز، برندهٔ انتخابات میان‌دوره‌ایی بشود. بعد از آن وضعی که دولت کلارک کنار رفت، نام لیبرال‌ها به لجن‌آلود شده است: دورو، بی‌مرام و غیرقابل اعتماد.

ان‌دی‌پی و سبزها ۱۶ سال برای این مقطع از زمان انتظار کشیده‌اند. آن‌ها دقیقاً در جایی هستند که می‌خواهند باشند و لیبرال‌ها قدرتی برای معکوس کردن آن ندارند. اگر هم بر فرض انتخابات میان‌دوره‌ایی، به دلیل خالی شدن کرسی یکی از اعضای ان‌دی‌پی یا سبز، لازم شد، دو حزب می‌توانند روی یک پیمان دوستی توافق کنند، همان‌طور که چارلی اسمیث برای انتخابات عمومی دورهٔ بعدی پیشنهاد داده است. آن‌ها می‌توانند در انتخابات میان‌دوره‌ای شانس خود را در بازپس‌گرفتنِ آن کرسی به‌سادگی با عدم معرفی کاندیدا در مقابل یکدیگر، افزایش بدهند.

از همه مهم‌تر، ما باید انتظار داشته باشیم که ائتلاف ان‌دی‌پی-سبز حداقل چند سالی دوام بیاورد. سبزها مطمئناً خواستار انتخاباتی به این زودی‌ها نخواهند بود.

نه نیودموکرات‌ها و نه سبزها پول فراوانی ندارند، در مقایسه با لیبرال‌ها که در پول نقد غلت می‌زنند. همین یک فاکتور به‌تنهایی مانع بازدارندهٔ مهمی برای هر دو حزب خواهد بود تا اساساً ائتلافشان را تضعیف کنند.

اگر سیستم جدیدی در جهت ممنوعیت کمک‌های مالی بزرگ در کمپین‌های عمومی معرفی بشود، مشابه مدل کبک، هر دو حزب ان‌دی‌پی و سبز علاقه‌مند خواهند بود که تا جای ممکن صبر کنند تا خزانهٔ کمپینشان رشد کند.

رایزنی بهتر، پایداری بیشتری به‌دنبال خواهد داشت

بله، رایزنی بهتر پایداری بیشتری به‌دنبال خواهد داشت، اما اگر یک چیز بتواند رفاقت هورگان-ویوِر را منهدم کند، این است که ان‌دی‌پی حمایت سبزها را قدر نشناسد. دولت حاکم در ارتباط با اولویت‌ها، تعهدات بی‌نظیری به سبزها داده و رایزنی‌های معناداری با آن‌ها به انجام رسانده است. دولت ان‌دی‌پی ممکن است به‌ آسانی شروع کند به بی‌اهمیت تلقی کردن آن رایزنی‌ها و تأثیرشان روی تصمیمات. اشتباهی بزرگ.

هورگان و کل تیمش باید همواره در نظر داشته باشند که بدونِ رهبری ویوِر و حمایت فعالانهٔ همکارانش، آن‌ها امکان نداشت در جایی که هستند باشند. تعهدی که سبزها برای این کار مشترک داده‌اند، فوق‌العاده و قابل ستایش است.

از نظر من، کلید طول عمر این دولت، در درستی و کمال چارچوب رایزنی‌هاست؛ از دعوت سبزها برای شنیدن پیشنهادات و نظراتشان تا شکل‌گیری تصمیمات دولت به‌نحوی که آن پیشنهادات و نظرات به‌راستی محترم شمرده شده باشند.

اگر من جای هورگان بودم، یک صفحه از کتاب ۲۰۰۱ گوردن کمپبل (Gordon Campbell’s 2001)، یعنی بخشی را که مربوط به رسمی‌ نمودنِ مکانیسم رایزنی‌ها و مشاوره‌های داخلی‌ست، بیرون می‌کشیدم تا کمک کند همهٔ نمایندگان این ائتلاف در امور با هم هماهنگ بمانند.

در سال ۲۰۰۱، لیبرال‌ها ۷۷ کرسی از ۷۹ کرسی را بردند. از تمام اعضای هیئت قانونگذاری دولت خواسته شد تا در کمیتهٔ انجمن حزبی دولت (government-caucus committees – GCCs)، که به‌لحاظ اجرایی همان کمیتهٔ کابینه بود، مشغول به‌کار شوند.

آن کمیته‌ها اطلاعات، ایده‌ها و نظرات بی‌نظیری از خط مشی، الویت‌ها و تصمیم‌گیرهای کابینه در اختیار تمامی اعضا گذاشتند.

هورگان می‌تواند چیزی مشابه GCCs ایجاد کند. او می‌تواند نمایندگان سبزها و کارمندانشان را دعوت کند تا در کمیته‌های کابینه شرکت کنند و نظر دهند، خصوصاً وقتی قرارست با مفاد توافق‌نامهٔ ائتلاف سر و کار داشته باشند؛ کمیته‌های اعتماد کابینه (Cabinet confidence committees – CCCs)، همان‌گونه که بود.

فکرش را بکنید، به این ترتیب سبزها هم‌زمان به مواد مورد بحث در کابینه و به وزرا و کارمندان ارشد مسئولِ فایل‌ها دسترسی خواهند داشت. و به این ترتیب نیاز به پروسهٔ مشاوره‌های موازی که وقت‌گیرند و حرف و حدیث در باب اینکه چه کسی آن‌ها را هماهنگ خواهد کرد، مرتفع خواهد شد.

سبزها کاملاً در شکل‌گیری سیاست‌هایی که بر اساس توافق‌نامه‌شان با ان‌دی‌پی است، دخیل خواهند بود. این در حالی‌‌ست که ‌آن‌ها عضو کابینه نخواهند بود، همچنان که اعضای خصوصیِ GCC کمپبل نبودند.

در این حالت، سبزها، البته، در محرمانه‌ تلقی نمودنِ جلسات کابینه مسئول خواهند بود در حالی‌که در اصلِ مسئولیت کاری کابینه سهمی ندارند. آن‌ها آزاد خواهند بود مطابق میل خود رأی بدهند، تصمیمات نهایی کابینه را حمایت بکنند یا نکنند، درست همان‌طور که اعضای هیئت قانونگذاری GCC به‌طور تئوریک آزاد بودند عمل کنند.

واقعیت این است که هر چه بیشتر مردم حس کنند که به‌طور مشروع بخشی از روند تصمیم‌گیری‌اند، احتمال آنکه نتایج حاصل از آن تصمیم‌گیری‌ها را صادقانه حمایت کنند، بیشتر است و احتمال آنکه حس کنند با آن‌ها بازی شده است، کمتر است.

من اگر باشم، سبزها را دعوت می‌کنم تا بخشی از روند مرور قانونگذاریِ تمام لوایحی باشند که پیرو توافق‌نامهٔ ائتلاف بررسی خواهد شد.

باور کنید، چنین کاری موجب خواهد شد که ائتلاف، قوی و سالم باقی بماند، نتایج بهتری از لوایح حاصل شود و با به حداقل رساندنِ مقاومت از طرف شرکای ائتلافی‌، کار ان‌دی‌پی برای قانونگذاری بسیار آسان‌تر خواهد شد.

تا انتخابات احتمالاً راه درازی باقی‌ست

در نهایت، به‌نظر من هورگان در ۳ سال و نیم آینده درخواست انتخابات نخواهد کرد، حتی اگر نظرسنجی‌ها نشان بدهد که حزب او با فاصلهٔ خوبی در رقابت بین احزاب جلوست.

برای هورگان، دولت وسیله‌ای است برای رسیدن به انتهای کار، نه خودِ انتهای کار، چنانکه برای کریستی کلارک بود.

برای هورگان، تغییر مثبت همه‌چیز و هدف غایی است، نه قدرت. قدرت وجود دارد تا به مردم کمک کند به تغییری که می‌خواهند برسند، نه برای صرفِ قدرت آن هم به هر بهایی و با آسیب رساندن به دیگران.

او و حزبش دستور کار بلندبالایی دارند که تا جای ممکن زمان زیادی نیاز دارد تا مسئولانه و با روش اصولی پیاده‌سازی شود. دستور کاری که از نظر محتوا و پیامدهایش احتمالاً بی‌نظیر است. اگر به درستی انجام شود، که من پیش‌بینی می‌کنم بیشترش چنین خواهد بود، ان‌دی‌پی برای سال‌های زیادی در قدرت خواهد ماند.

هر چه ان‌دی‌پی بیشتر بر سر قدرت بماند، لیبرال‌های ناراضیِ بیشتری کلارک را تهدید خواهند کرد که کنار بکشد. لیبرال‌ها با معضل فزایندهٔ عملکرد حزب روبه‌رو خواهند شد؛ معضلی که کلارک به‌طرز احمقانه‌ای با نطق ملوکانه‌ای که حکم خودکشی داشت، خود آن را طلبید.

هر چه دولت ان‌دی‌پی بیشتر جا بیافتد، شانس انتخاب مجددش بیشتر خواهد بود، اگر که کمیتهٔ پارلمانی‌اش از درون منظم و منضبط باقی بماند. حدس من این است که هورگان ثابت خواهد کرد که او رهبری توانمندتر و هوشیارتر از آنی است که «متنفران از ان‌دی‌پی» امیدوارند باشد.

او دارد با تیمی به‌معنای واقعی باتجربه و به‌وضوح توانا در رأس دولت قرار می‌گیرد، تیمی که طی ۱۶ سال گذشته بسیار آموخته‌اند و می‌دانند چه چیزی کار می‌کند و چه چیزی کار نمی‌کند.

او تا کنون نشان داده است که به‌عنوان رهبر حزب، جایگاهی بالاتر از اغلب سیاستمداران معاصر خود در کانادا دارد. خواهید دید! او در زمانی کوتاه، خودش را به‌عنوان چهره‌ای ملی که می‌توان رویش حساب کرد، جا خواهد انداخت و به‌سرعت ائتلاف استراتژیک محکمی با دیگر نخست وزیران استانی خواهد ساخت تا منافع بی‌سی را پیش ببرد.

با درایت و حمایت سخاوتمندانهٔ سبزها در ارتباط با موضوعات مهم، نسیم دلپذیرِ هوایی تازه‌ در استانمان وزیدن خواهد گرفت؛ چیزی که مردم، محیط زیست و رشد پایدار را بار دیگر در رأس امور قرار خواهد داد.

سپاس از نایب فرماندار، جودیث گیچان، برای در اختیار گذاشتنِ امکان تغییرات در دولت که ۵۷٪ از ما به آن رأی دادیم. شما و دولت جدید برقرار باشید.

____________________________________________________

۱- مارتین براون، رئیس کارمندان نخست وزیر اسبق، گوردن کمپبل، مشاور استراتژیک ارشدِ سه تن از رهبران احزاب استانی، و معاون سابق وزیر گردشگری، تجارت و سرمایه‌گذاری بوده است. او علاوه بر دیگر تجربیات فراوانش در کارزارهای انتخاباتی، همچنین به‌عنوان مدیر کمپین عمومی بی‌سی لیبرال در سال‌های ۲۰۰۱، ۲۰۰۵ و ۲۰۰۹ خدمت کرده، و از مؤلفان اصلی چهار پلتفرم انتخاباتی بوده است.

منبع: The Georgia Straight

خروج از نسخه موبایل