دکتر فرشید ساداتشریفی۱ – کیچِنِر
Photos source: cbc.ca
مقدمه
کانادا میخوانَد (Canada Reads)، سنّتی محبوب در میان کتابدوستان کانادایی است که از زمان آغازش در ۲۰۰۲، بهطور مستمر نهتنها چشمانداز ادبی این کشور را روشن کرده، بلکه خوانندگان سراسر کشور را در جشنی برای ستایش قدرت داستانسرایی گردِ هم آورده است.
این برنامهٔ منحصربهفرد که از سوی شرکت پخش رادیو و تلویزیون کانادا (CBC) سازماندهی شده است، نبردی جذاب بین کتابهای برگزیدهٔ سال را رقم میزند: جایی که پنج اثر برای کسب افتخارِ «کتابی که هر کانادایی باید بخواند»، رقابت میکنند.
همچنین هر سال، بنمایهٔ مشخصی انتخاب کتابها را هدایت میکنند تا بازتابی از روح زمانهای همواره در حال تغییر باشد. بنمایهٔ مشترک کتابهای امسال «کتابی که ما را بهپیش میبَرَد»۲ بود.
روز اول: صحنهآرایی
مسابقه با معرفی پنج کتاب آغاز شد. هر اثر از سوی یک عضو هیئت داوران (با پسزمینه و دیدگاههای متفاوت) دفاع و برجسته میشدند:
۱. مدافع رمان عاشقانهٔ «کنار دریاچه به دیدارم بیا» اثر کارلی فورچون۳، اینفلوئنسر جنجالی، میریان نجو۴، بود و کوشید ستایش همگان را برای تعمق نویسنده در غم و عشق، در یک خط زمانی دوگانه برانگیزد. او گفت: کنار دریاچه به دیدارم بیا» موضوعات چالشبرانگیزی را در ژانر عاشقانه طرح و بررسی میکند و به خوانندگان آرامش، رضایت و اعتقاد امیدوارکنندهای به پایانهای خوش را نیز ارائه میدهد. این کتاب ما را به دنیاهایی دعوت میکند که عشق، ارتباط و شور در آن بهوفور وجود دارد و الهامی است برای عملکردن بر اساس عمیقترین خواستههای درونی و رفتن در پی عشق.
۲. داستان بلند و مصور «خیابان دنیسون» بهقلم کریستینا وانگ۵ و با تصویرگریِ دانیل اینس۶، بههمت ناهید ننشی۷ (فعال اجتماعی و شهردار پیشین کلگری) معرفی شد تا برای ترکیب نوآورانهای از کلمات و تصاویر و نیز ارائهٔ بازتابی تأثیرگذار از تحولات جامعه و هویت در زندگی یک بانوی سالخوردهٔ چینی ستایش شود. او معتقد بود که: «خیابان دنیسون» (روایت زندگی یک چینی ساکن در چایناتاونِ تورنتو) نشان میدهد که چطور زندگی و محلهاش بهسرعت در حال تغییر است. این رویکرد نادر در ادبیات امروز کانادا نحوهٔ نگرش به همسایگانشان و درک پیچیدگیهای جامعه را تغییر خواهد داد و سفری پر از همدلی و درک را در طی خوانش رقم میزند.
۳. «آینده» اثر کاترین لرو۸ (به فرانسه) و بهترجمهٔ سوزان اوریو۹ با حضور نویسندهٔ نامآشنای مونترآلی هدر اونیل۱۰، عرضه شد تا برای استفادهاش از رئالیسم جادویی و پیام قدرتمند امید در مواجهه با چالشهای زیستمحیطی تحسین شود. او بر آن بود که «آینده» با استفاده از تکنیکهای شاعرانه، آگاهی را گسترش میدهد و ساختارها را تجزیهوتحلیل میکند. همچنین این امکان را به خوانندگان میدهد تا زیبایی را در پسِ چیزهایی ببینند که بهطور سنّتی زشت تلقی میشوند و صداهایی را بشنوند که اگرچه حاضرند، اغلب حاشیهنشین بودهاند. و علاوه بر همهٔ اینها، بنمایهٔ کتاب، بازسازی جامعه است و بهرسمیتشناختن اینکه حتی در پیامدهای فجایع انسانی و زیستمحیطی نیز امکانهایی برای زیباشدن و رشد مجدد وجود دارد.
۴. «بد کری» از جسیکا جونز۱۱، اما مدافع متفاوتی داشت: دالاس سونیاس۱۲، والیبالیستِ بومیِ زادهٔ ساسکاتون. او کوشید تا توجه همگان را به دیدگاه بومی شکلدهندهٔ کتاب، ارائهٔ نگاهی بیپروا به موضوعات تروماهای بومیان و نیز درخشش امیدواری و بهبود جلب کند. از دید دالاس، «بد کری» پادزهر داستانهای کلیشهای و بهاصطلاح نجاتبخشی است که سفیدپوستان برای سفیدشویی جنایات علیه بومیان نوشته و در ۱۰۰ سال اخیر بر روایتها غالب بودهاند. او افزود: این کتاب نمایندهٔ برترین روایتهای بومی است و بهفراخوان سند «کمیسیون حقیقت و آشتی»۱۳ برای روایت تاریخ و زندگی بومیان از دید درونی خودشان پاسخی درخور داده است و من با عمل به اصل ۸۴ همین سند کتاب جونز را به این رقابت آوردهام.۱۴
۵. و در نهایت مجموعهداستان «خفه شو؛ تو زیبایی!» اثر تیا موتونجی۱۵، را کوداکواشه روتندو۱۶، بازیگر کانادایی، عرضه کرد تا همگان نمایش تحریفنشده و صادقانهٔ مبارزات هویتی یک زن جوان مهاجر رنگینپوست را بنگرند و ستایش کنند. روتندو تأکید داشت که نگاهی زنده و پرتضاد به زندگی لولی (یک مهاجر کنگوییتبار)، نخی است که داستانهای مجموعه را به هم وصل میکند و در انتهای خوانش، نویسنده تصویری صادقانه، دسترسپذیر و درذهنماندنی را از تجربهٔ زنان سیاهپوست کانادایی ارائه میدهد؛ بیکه اسیر کلیشهها شود.
حذفشدهٔ نخستین روز
روز اول با حذف «کنار دریاچه به دیدارم بیا» اثر کارلی فورچون به پایان رسید. و اگرچه عشاق ژانر رومنس از حذف آن ناراحت بودند، داوران به تصویرپردازی تردستانهٔ این کتاب از ارتباط انسانی در ژانر عاشقانه صحه نهادند و نیز اینکه ژانر عاشقانه حکم دروازهٔ ورود به عالم داستانخوانی را برای خیل عظیمی از مخاطبان دارد و میتواند عشق مادامالعمر به ادبیات را در دلهای نوخوانندگان پرورش دهد و «کنار دریاچه به دیدارم بیا» بهعنوان نمونهای موفق از این مشارکت ارزشمند شناخته میشود.
روز دوم: ژرفنگری در محتوای آثار
در دومین روز به بررسی عمیقتر مسائل اجتماعی و موضوعات ارائه شده در کتابهای باقیمانده پرداخته شد:
«خیابان دنیسون» بحثی پیچیده را در مورد تغییرات جغرافیایی و انزوای سالمندان میان داوران در انداخت. برخی از داوران، مانند میریان نجو، نگرانیهایی در مورد فقدان قطعیت در کتاب ابراز کردند، درحالیکه دیگران واقعگرایی و پایانبندیاش را تحسین کردند.
در گام بعد، «بد کری» برای رویکرد ظریف خود به ترومای بیننسلی بومیان ستایش شد، «آینده» با داستانسرایی جاهطلبانهٔ خود، موضوعات زیستمحیطی و بررسی نقش سالمندان در جامعه توجهها را به خود جلب کرد، و «خفه شو؛ تو زیبایی!» بحثهای بیشتری را در مورد چالشهای زنان رنگینپوست در کانادا برانگیخت و به جدلی داغ نیز بدل شد.
رأیگیری روز دوم و تغییر دیدگاهها
در پایانِ دومین روز که مثل همیشه با معرفیها و صحنهگردانی مجری پرسابقه علی حسن آغاز شد، همهٔ دستاندرکاران با چالشی کمسابقه در رأیگیری روبهرو شدند: «خیابان دنیسون» و «آینده» دو رأی منفی و شانسی برابر برای حذف داشتند که مطابق قوانین مسابقه منجر به تصمیمی پرتنش شد. میریان نجو که به حذف کتاب دیگری رأی داده بود، ناگزیر بود رأی خود را عوض کند و به حذف یکی از دو کتاب رضا دهد. او در نهایت «خیابان دنیسون» را حذف کرد. اما ناهید ننشی با افتخار به کتاب گفت که با وجود حذف آن، این اثر از کتابی مهجور به یکی از پرفروشهای کانادا بدل شده و این را قدرتِ بحثها و نیز فلسفهٔ اصلی رقابت «کانادا میخوانَد» دانست.
روز سوم: جدلها و شایستگیهای ادبی
پرسشهای روز سوم با دور روز پیشین متفاوت بود و بر سبکهای نوشتاری، تحول شخصیتها و پایانهای کتابهای باقیمانده تمرکز کرد.
«آینده» برای زبان شاعرانهٔ خود و بررسی عمیق غم، موردبحث قرار گرفت و هدر اونیل بر کیفیتهای جذاب کتاب و توانایی منحصربهفرد آن برای القای حس امید تأکید کرد.
«بد کری» برای رویکرد قدرتمند داستانسراییاش ستایش شد و دالاس سونیاس از عمق روایی آن و تواناییاش در ایجاد گفتوگوهای مهم در مورد تجربیات بومی دفاع کرد.
«خفه شو؛ تو زیبایی!» برای نمایش ظریف و ملموس شخصیت لولی و بررسی موضوعاتی مانند استانداردهای زیبایی و پیچیدگیهای هویت ستایش شد، اما حذف کتابِ دیگری نتیجهٔ ناگزیر این رقابت بود و این روز با حذف «بد کری» اثر جسیکا جونز به پایان رسید.
نبرد نهایی و برندهٔ متفاوتِ امسال
پس از چند روز بحثهای متفکرانه، هدر اونیل، نویسندهای تحسینشده (که خود برندهٔ سابق کانادا میخوانَد بوده)، کتاب محبوبش، «آینده»، را با ۴ از ۵ رأی به پیروزی رساند.
آینده: چشماندازی از امید و انعطافپذیری
داستان دیستوپیایی۱۷ اما امیدوارکنندهٔ کاترین لرو از شهر دیترویت، جایی که در آن بازماندگان یک فاجعه و فروپاشی اجتماعی جامعهٔ جدیدی ایجاد میکنند، چشماندازی از انعطافپذیری و قدرت زیست اجتماعی را ارائه داد.
اونیل همچنین بر بررسی ظریف کتاب از دغدغههای زیستمحیطی، چالشهای داستانهای دیستوپیایی معمول و پیام عمیق امید در آن تأکید کرد و گفت: لرو، ژانر دیستوپیایی را معکوس میکند و آن را به ایدهای تبدیل میکند که فاجعه میتواند در واقع نویدبخش تغییرات مثبت هم بشود. و اینکه ما در زمانهای پر از فاجعههای بزرگ زندگی میکنیم؛ همهٔ ما، در سراسر جهان! او افزود: در روزها و سالهای اخیر واقعاً دشوار است که اخبار را تماشا کنیم، اما این کتاب نشان میدهد هنوز راهی برای ما وجود دارد تا بهعنوان یک جامعه با هم متحد شویم و از این بنبست خارج شویم. بههمین دلیل است که ایدهٔ امید در دید من مفهوم مرکزی این کتاب است.
همچنین، گردانندگان بلافاصله با کاترین لرو، نویسندهٔ برنده تماسی زنده برقرار کردند و او پس از شنیدن نتیجه، سپاسگزاری خود را اینگونه ابراز کرد: برندهشدن در رقابت کانادا میخوانَد آن هم در سالی که بر موضوع «نگاه به آینده و حرکت روبهپیش» تمرکز داشته، برای من بسیار معنادار است. من در نوشتن این کتاب، نشر آن و ملاقات با خوانندگان، من همواره به پرسشی اندیشیدهام که نگارش اثر را رقم زد: ما چگونه به آیندهمان نگاه میکنیم؟ و در عمل چگونه به جلو میرویم؟ امیدوارم پاسخهایی که در کتاب ارائه میدهم، به کاناداییها در سراسر کشور الهام بخشد.
پیروزی این کتاب به کوشش هدر اونیل یک دستاورد منحصربهفرد در تاریخ رقابتهای «کانادا میخوانَد» محسوب میشود، زیرا: اولاً او نخستین فردی است که هم بهعنوان نویسنده و هم بهعنوان مدافع یک کتاب برنده شد. و ثانیاً این نتیجه نهفقط قدم مهمی برای ترویج ادبیات پلیدشهری و دغدغههای زیستمحیطی است، بلکه به ادبیات فرانسویزبان کانادا نیز امکان دیدهشدن و خواندهشدنِ بیشتر بخشید.
و در پایان
اینک که پردهٔ «کانادا میخوانَد ۲۰۲۴» فرومیافتد، روشن است که قدرت ادبیات نهتنها در ارجگذاری به کتاب برنده، بلکه در گفتوگوهای عمیقی است که در طول مسیر ایجاد میشود. چرا که هریک از کتابهای این رقابتها نگاهی پرارج و درخورِ درنگ را در مورد زمانهٔ ما ارائه دادهاند و نیز اینکه چگونه داستانها میتوانند به ما کمک کنند خودمان، جهانمان و آینده را بهتر درک کنیم.
همچنین ناگفته نبایست گذاشت که برگزاری رقابت مشابهی برای آثار فارسی بدون گیروگرفتهای رسانههای داخلیِ ضدملی از آرزوهای صاحب این قلم بوده و حال که تحقق آن دستکم تا مدتی نامعلوم، دور و رؤیایی مینماید، مجموعهٔ «سَماک» از این فرصت بهره میجوید تا اعلام کند هر گروه و مجموعهای که بخواهد کتابهای «کانادا میخوانَد ۲۰۲۴» یا ادوار قبل را دستمایهٔ نشست و کتابخوانی قرار دهد، مورد حمایت علمی و اجرایی این مجموعه خواهد بود و در حد مقدور از هیچ کمکی مضایقه نخواهیم کرد.۱۸
۱نویسنده و مترجم و ادبپژوه؛ استاد ادبیات کاربردی در مؤسسهٔ «سَماک»، کانادا، انتاریو
۲One Book to Carry Us Forward
۳“Meet Me at the Lake” by Carley Fortune
۴Mirian Njoh
۵Christina Wong
۶“Denison Avenue” by Christina Wong and Daniel Innes
۷Naheed Nenshi
۸Catherine Leroux
۹”The Future” by Catherine Leroux, translated by Susan Ouriou
۱۰Heather O’Neill
۱۱”Bad Cree” by Jessica Johns
۱۲Dallas Soonias
۱۳Truth and Reconciliation Commission of Canada: Calls to Action
۱۴این اصل میگوید: ما از دولت فدرال کانادا میخواهیم که بودجهای در CBC/Radio-Canada در نظر گیرد و آن را افزایش نیز بدهد، تا این رسانهٔ ملی کانادا قادر شود از اصول «حقیقت و آشتی» حمایت کند و فرهنگها، زبانها و دیدگاههای مختلف مردمان بومی را بهدرستی در برنامههایش منعکس کند.
۱۵”Shut Up You’re Pretty” by Téa Mutonji
۱۶Kudakwashe Rutendo
۱۷دیستوپیا (Dystopia) مقابل و متضاد اتوپیا (Utopia) است. اتوپیا همان آرمانشهر یا «مدینهٔ فاضله» است، بنابراین به آثار مبتنی بر دیستوپیا ادبیات «پلیدشهری» هم گفته میشود. داستانهای آرمانشهری و دیستوپیایی، زیرشاخههای داستانهای علمیتخیلیاند که ساختارهای اجتماعی و سیاسی را بررسی میکنند. داستان آرمانشهری محیطی را به تصویر میکشد که با اخلاق فاضله و آرمانی نویسنده موافق است، اما داستان دیستوپیایی خلاف این را ارائه میدهد؛ بهتصویرکشیدن محیطی که کاملاً با اخلاق نویسنده مخالف است. برخی از رمانها هر دو ژانر را ترکیب میکنند، اغلب بهعنوان استعارهای از جهتگیریهای متفاوتی که بشر میتواند بسته به انتخابهایش در پیش بگیرد و به یکی از دو آینده ممکن ختم میشود.
۱۸در صورت تمایل به تماس با نویسنده یا گروه «سَماک» لطفا با ایمیل زیر در ارتباط باشید: