مهدیس مختاری – مونترآل
سوم دسامبر، در تقویم جهانی به افراد دارای معلولیت اختصاص دارد. هدف از تعیین این روز، ارتقای رشد اذهان عمومی در مورد مسائل مربوط به معلولیت و افزایش آگاهی از حقوق و رفاه افراد دارای معلولیت و کمتوان در تمامی جنبههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است.
بنابر اعلام سازمان ملل متحد، ۱۵ درصد جمعیت جهان یعنی حدود یک میلیارد نفر با نوعی از معلولیت زندگی میکنند و سازمان بهداشت جهانی (WHO) تخمین زده است از این ۱۵ درصد، ۴۵۰ میلیون نفر با نوعی بیماری روانی یا عصبی زندگی میکنند و دو سوم از این افراد، عمدتاً بهدلیل انگ، تبعیض و بیتوجهی، بهدنبال کمک پزشکی حرفهای نیستند. بیماریهای روانی، درد یا خستگی مزمن، اختلالات بینایی یا شنوایی، دیابت، آسیبهای مغزی، اختلالات عصبی، تفاوتهای یادگیری و اختلالات شناختی نیز ازجمله معلولیتهاییاند که قابلمشاهده نیستند و بلافاصله آشکار نمیشوند.
تاریخچه
بیش از ۸۰ سال قبل، در سال ۱۹۳۹ میلادی، بهدستور مستقیم آدولف هیتلر، پروژهای شروع شد که با نیت بهداشت و اصلاح نژادی و صرفهجویی در پول، حدود ۳۰۰ هزار نفر از افراد با معلولیتهای مختلف جسمی و ذهنی، با روشهای مختلفی همچون تزریق داروهای کشنده، گرسنگیدادن و همچنین استنشاق گاز مونوکسید کربن به قتل رسیدند. سازمان ملل متحد با تکیه بر تعدادی از بندهای حقوقی، این کشتارجمعی را بهعنوان بزرگترین قتلعام سیستماتیک معلولان در تمام طول تاریخ بشر نامید.
تلاشهای جهانی برای حمایت از افراد دارای معلولیت
طی بیست سال اخیر کوششهای چشمگیری در شناساندن و معرفی اشخاص دارای معلولیت به جامعه صورت گرفته است. سال ۱۹۸۱، سازمان ملل متحد تصمیم گرفت آن سال را سال جهانی معلولان اعلام کند، این اقدام بزرگ نقطهعطفی در جهت تلاش برای معرفی و آگاهیدادن به مردم دنیا بود.
فاصلهٔ سالهای ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۲ میلادی، دههٔ جهانی معلولان نام گرفت تا کیفیت و شرکت فعالانه و همهجانبهٔ افراد دارای معلولیت در همهٔ زمینهها ارتقا یابد.
بعد از یک دهه آگاهیدادن به اذهان عمومی، سازمان ملل در سال ۱۹۹۲ تصمیم گرفت سوم دسامبر برابر با ۱۲ آذر را «روز جهانی افراد دارای معلولیت» اعلام کند.
سرانجام در سال ۱۹۹۹ شعاری با مضمون «امکان دسترسی برای همه در هزارهٔ جدید» برگزیده شد و سرلوحهٔ امور قرار گرفت.
هرساله در مقر سازمان ملل متحد واقع در نیویورک، برنامهٔ ویژهای برای گرامیداشت روز جهانی افراد دارای معلولیت برگزار میشود که شامل افتتاحیه، میزگردها و رویدادهای فرهنگی است. همچنین کشورهای عضو، سازمانهای جامعهٔ مدنی و بخش خصوصی در این روز میتوانند رویدادهای مرتبط خود را برای افزایش آگاهی و ترویج حقوق افراد دارای معلولیت برگزار کنند.
امیرکبیر و آغاز رنسانس برای افراد دارای معلولیت در عصر قاجار
شاید بد نباشد بدانید در ایران اولین اقدامات در حوزهٔ افراد دارای معلولیت به حدود ۱۷۰ سال قبل یعنی دورهٔ صدارت امیرکبیر میرسد!
افراد دارای معلولیت تا دورهٔ قاجار بدون هیچ آموزش و مهارتی در انزوا بودند و با رنج و مشکلات عدیدهای دستوپنجه نرم میکردند.
نخستینبار که توجه به آنها مطرح شد، برمیگردد به سفر هیئت ایرانی بهسرپرستی خسرو میرزا، پسر عباس میرزا و دبیری امیرکبیر، جوانی بیست و اندی ساله به تفلیس، مسکو و سنپترزبورگ.
دستاورد این سفر کسب اطلاعات از مشاهداتی بود که امیرکبیر دربارهٔ آموزشوپرورش، مهارتآموزی، اشتغالزایی معلولان، همینطور مدارس ویژهٔ افراد ناشنوا، نابینا و معلولان جسمیحرکتی، در ذهنش ثبت کرد. بعدها زمانیکه به صدارت رسید، تلاش کرد تا در حد توان، از پیشرفتهای جوامعی که در مسیر رشد و ترقی بودند، الگوبرداری کرده و تغییرات مشابهی را در ایران پیاده نماید.
خدمات امیرکبیر به جامعهٔ معلولان از این قرار بود:
۱- پیشگیری و ممانعت از ازدیاد معلولیت در ایران؛ آن زمان آبله از بیماریهایی بود که نهتنها بسیار قربانی میگرفت، بلکه موجب نابینایی تعداد زیادی از کودکان ایرانی میشد. امیرکبیر طرح مایهکوبی آبله را در ایران اجرا کرد تا مانع ادامهٔ این وضعیت اسفناک شود.
۲- تأسیس دارالفنون و ایجاد رشتهٔ پزشکی
۳- ایجاد مراکز نگهداری معلولان یا دارالعجزهها در تهران و سایر شهرهای ایران از سوی دولت و اشخاص برای نگهداری از معلولان فقیر یا نیازمند به پرستاری؛ لازم به ذکر است در این مراکز به معلولان ساخت صنایعدستی آموزش داده میشد.
۴- عمران و شهرسازی؛ سنگفرشکردن خیابانها، پیادهروها، ایجاد آبراهها، نصب تیرهای چراغگاز و نفتی و برقی در بخشهایی از تهران باعث شد رفتوآمد معلولان هم تسهیل شود.
مجموعهٔ این اقدامات، رهاورد امیرکبیر از سفر به ممالک مترقی بود. او دلسوزانه عمرش را صرف آبادانی ایرانی کرد و همواره از او به نیکی یاد میشود.