نماد سایت رسانهٔ همیاری

مروری بر تاریخچهٔ شهر ونکوور

مروری بر تاریخچهٔ شهر ونکوور، به‌مناسبت ششم آوریل، سالروز تأسیس این شهر

به‌مناسبت ششم آوریل، سالروز تأسیس این شهر

مجتبی طالقانی* – ونکوور

ونکوور، شهری که امروز در شمار معروف‌ترین و زیبا‌ترین شهر‌های جهان و آمریکای شمالی است، جایی که مقصد مهاجران بسیاری از گوشه و کنار دنیاست و بالاخره شهری که منزلگاه نهایی مهاجرت بسیاری از ایرانیان است، به‌عنوان اقامتگاهی انسانی، گذشته‌ای تاریخی و به‌شکل شهریِ امروزین سابقه‌ای کوتاه دارد. 

نظرات متفاوتی در مورد نخستین ساکنان این منطقه ابراز شده است. مردم‌شناسان بر این باورند که نخستین انسان‌ها حدود ده هزار سال قبل، وقتی که دورهٔ یخ‌بندان به‌سر آمد، از راه‌های زمینی به اینجا آمدند. دربارهٔ اینکه نخستین ساکنان از راه دریا یا از طریق خشکی به اینجا رسیدند، اتفاق نظری نیست. بومیان استولو (Sto:lo) معتقدند که اجدادشان توسط موجوداتی آسمانی به این محل منتقل شدند. به این ترتیب سکونت در محل ونکوور فعلی سابقه‌ای طولانی و تاریخی دارد و چنین نیست که این شهر سکونتگاهی جدید باشد و عمری کمتر از دو قرن داشته باشد.

تخمین زده شده که در محدودهٔ استان بریتیش کلمبیای فعلی جمعیتی در حدود ۱۵۰٬۰۰۰ نفر از بومیان در قبایل متفاوت زندگی می‌کرده‌اند. در میانهٔ قرن نوزدهم تعداد این بومیان به کمتر از ۶۰٬۰۰۰ نفر رسیده بود که البته در قیاس با حدود ۶۰۰ نفر مهاجری که برای تثبیت مستعمرات به آنجا آمده بودند، همچنان رقم بزرگی بود. بیماری آبله که از طریق راه‌های دریایی و تازه‌واردان سفیدپوست به منطقه رسیده و شیوع یافته بود نیز به کشتار و مرگ‌و‌میر تعداد زیادی از بومیان و سکنهٔ نخستین منجر شد. آن‌ها که پیش از آن تماسی با میکروب‌های تازه نداشتند، در مقابل این بیماری و بیماری‌های ناآشنای دیگر آسیب فراوان دیدند. تلفات بومیان از این بیماری‌ها چنان زیاد بود که بسیاری از قبایل به‌کلی از بین رفتند و جمعیت ساکنان نخستین به کمتر از نصف تقلیل یافت. جرِد دیاموند (Jared Diamond) می‌گوید سهم میکروب‌های واردشده به آمریکای شمالی در ازبین‌بردن مردم بومی و محلی کمتر از قتل‌عام‌ها و شکست در جنگ‌ها و مقاومت در برابر تازه‌واردان، نبوده است. آنچه می‌توان یقین داشت، آن است که بومیان ساکن این نواحی تصوری از اتفاقاتی که خارج از دنیای آن‌ها جریان داشت و به‌زودی سرنوشت و زندگی آنان را دگرگون می‌کرد، نداشتند. 

ورود دولت‌ها و دریانوردان 

در آن‌سوی آب‌های اقیانوس و در بین تمدن‌های پیشرو آن زمان اتفاقات دیگری در جریان بود. بین انگلستان و فرانسه و اسپانیا و پرتغال برای تسلط بر مناطق تازه‌یافته‌شدهٔ جهان و دراختیارگرفتن منابع آن‌ها و استیلا بر مسیرهای تجاری، رقابتی سخت در جریان بود. دریانوردان این کشورها مجهز به ناوگان‌های دریایی و امکانات دریانوردی و نقشه‌برداری زمان خود در صدد کشف و ثبت و تقدم حضور و استقرار قدرت در سواحل غربی آمریکای شمالی و مکزیک بودند. در سال ۱۷۶۳ و به‌دنبال خاتمهٔ جنگ‌های هفت‌سالهٔ فرانسه و انگلستان، فرانسه تقریباً همهٔ مستعمرات خود در آمریکای شمالی را به انگلستان واگذار کرد. در سال ۱۷۷۸ کاپیتان کوک راهی آمریکای شمالی شد تا سرزمین‌های تازه را به‌نام پادشاهی بریتانیا ثبت نماید. در این سفر، وی نخستین نمایندهٔ دولتی‌ای بود که پا به سواحل غربی کانادای کنونی می‌گذاشت. زمانی که تا تأسیس شهر ونکوور سال‌های درازی فاصله داشت.

اگرچه در سال‌های آخر دههٔ نودِ قرن هجدهم، ونکوور و نواحی اطراف آن کاملاً شناخته‌شده و موقعیت جغرافیایی آن ثبت‌شده بود، هنوز تا سکونت نخستین مهاجران و مردم غیربومی زمان زیادی در پیش بود. قبایل متعددی از بومیان و ساکنان نخستینِ محدودهٔ ونکوورِ کنونی که در کناره‌های آب یا دورتر از ساحل زندگی می‌کردند، با دریانوردان و تازه‌واردانی که گهگاه به آنجا می‌آمدند دادوستد داشته و راهنمای آن‌ها بودند.

نخستین ساکنان غیربومی

در سال ۱۸۶۲ نخستین افراد مهاجر و غیربومی متشکل از سه فرد به‌نام‌های جان مورتون، ساموئل بری هاوس و ویلیام هیل استون، برای بهره‌برداری از خاک رس و ایجاد کارگاه آجرپزی، از مستعمره‌نشین انگلیسی به‌نام نیو وست‌مینستر (New Westminster) روانهٔ ونکوور فعلی شدند. از این سه نفر به‌عنوان نخستین ساکنان سفیدپوست غیربومی ونکوور یاد می‌شود. آن‌ها که خبرها و شواهدی از وجود منابع خاک رس در ونکوور شنیده بودند، راهی آنجا شده و قطعه‌زمینی به مساحت ۲۲۵ هکتار را از دولت مستعمره اجاره کردند و فعالیت خود در این زمین را با ساخت کلبه‌ای در منتهی‌الیه شمالی خیابان بوراردِ فعلی شروع کردند، جایی که در آن وقت جز جنگل‌های انبوه و بیشه‌زار چیز دیگری نبود.

نخستین ساکنان غبربومی ونکوور: جان مورتون، ساموئل بری هاوس و ویلیام هیل استون

طی سال‌های پس از این نخستین استقرار، به‌تدریج گروه‌های دیگری از مهاجران به ونکوور آمده و به فعالیت‌هایی که بیشتر به چوب‌بری و تهیهٔ الوار از جنگل‌های اطراف خلیج بورارد مربوط می‌شد، مشغول شدند. پیش از مسکون‌شدن و رونق‌یافتن ونکوور، نیو وست‌مینستر، شهری که اینک یکی از توابع کلان‌شهر ونکوور است و در ساحل رودخانهٔ فریزر قرار دارد، مرکز مستعمرات بریتانیا بود و بندر پورت مودی (Port Moody) آخرین ایستگاه راه‌آهن غرب به‌شمار می‌رفت. 

سال‌ها بعد دو سکونتگاه کوچک و مجزا و مستقل‌ازهم، گرنویل (Granville) و گس‌تاون (Gastown)، که هر دو در محدودهٔ فعلی مرکز شهر (downtown) ونکوور امروز قرار داشتند، به‌تدریج رونق یافته و جمعیتی جذب کرده بودند. در سال ۱۸۸۴، ویلیام کرنلیوس ون هورن (William Cornelius Van Horne) مدیر عامل راه‌آهن کانادا پاسیفیک موافقت مدیران مرکزی شرکت را برای امتداد راه‌آهن از پایانهٔ بندر پورت مودی به گرنویل، جلب کرد. هزینهٔ امتداد خط آهن تا محل جدید با دریافت سطوح وسیعی از اراضی اطراف آن جبران شد. در سال ۱۸۸۵ نقشهٔ معابر گرنویل و گس‌تاون و سطوح اطراف تهیه و در تاریخ ۶ آوریل سال ۱۸۸۶ با ادغام آن دو سکونتگاه، شهر ونکوور رسماً موجودیت یافت. ون هورن، نام دریانوردی که این محل را نخستین‌بار کشف و تعیین موقعیت نموده بود برای شهر جدید انتخاب کرد؛ ونکوور. ششم آوریل گرچه تاریخ شکل‌گرفتن و نام‌یافتن شهر ونکوور است، اما تاریخ شروع سکونت و استقرار انسانی در این محدوده نیست و حق تقدم و سابقهٔ زیست اقوام نخستین در این خطه را نمی‌توان نادیده گرفت. این موضوع اخیراً و تا حدی مورد توجه واقع شده و به‌همین لحاظ گذاردن علامت بعلاوه (+) در مقابل سال‌های عمر شهر ونکوور (‎+136) به‌عنوان یادی از آن سابقه پیشنهاد شده است.

ویلیام کرنلیوس ون هورن. رئیس راه‌آهن کانادا پاسیفیک

نزدیک به یک ماه پس از تشکیل رسمی شهر، انتخاباتی برای تعیین اعضای شورای شهر و شهردار برگزار شد. در این انتخابات تعداد ۴۹۹ رأی به صندوق آرا ریخته شد که حدود نیمی از جمعیت ۱۰۰۰ نفری ونکوور آن زمان بود. تنها مردان سفیدپوستِ مالک زمین یا آن‌ها که زمینی به‌صورت اجاره به مبلغ حداقل ۳۰۰ دلار در اختیار گرفته بودند، حق رأی داشتند. زنان و مهاجران آسیایی و اهالی بومی حق شرکت در رأی‌گیری را نداشتند. در این انتخابات ده عضو شورای شهر و نخستین شهردار انتخاب شدند. نقل شده است که در انتخاب شهردار که دو نامزد برای آن رقابت می‌کردند، تقلب صورت گرفت و کسانی بیش از یک‌بار رأی دادند. 

تنها ده روز پس از انتخابات آتش‌سوزی عظیمی در شهر رخ داد و بیش از نیمی از خانه‌های شهر در این آتش‌سوزی از بین رفت. شورای شهر نخستین جلسهٔ خود را زیر چادری در کنار خرابه‌های شهر تشکیل داد و به این ترتیب بر عزم شهروندان ونکوور نسبت به توسعه و پیشرفت این شهر تأکید کرد. کوتاه‌مدتی پس از آتش‌سوزی، شهر دوباره رونق گرفت و خانه‌ها و اماکن عمومی بیشتری ساخته شد.

نخستین جلسهٔ شورای شهر ونکوور پس از آتش‌سوزی بزرگ

پس از آن ونکوور با افزایش مداوم جمعیت ساکن، به‌تدریج جایگاه خود را به‌عنوان شهری بندری در غرب کانادا تثبیت کرد. اما تنها از ابتدای قرن بیستم بود که رشد بسیار سریع آن آغاز و در کوتاه‌مدتی به بزرگ‌ترین شهر کانادا در شمال غربی اقیانوس آرام تبدیل شد. 

ونکوور از اواسط قرن گذشته، هم به‌دلیل موقعیت و شرایط اقلیمی و طبیعی مطبوع خود و هم به‌خاطر ایمنی و سادگی نسبی مقررات مهاجرت، به محلی امن و راحت برای مهاجران اروپایی و آسیایی بدل شد. برگزاری نمایشگاه جهانی سال ۱۹۸۶ نقطهٔ عطف مهمی در سرنوشت این شهر بود. از آن پس ونکوور به‌عنوان کلان‌شهری درجه‌یک در غرب کانادا شهرتی جهانی یافت. شهری که دروازهٔ کانادا به خاور دور است و در دهه‌های اخیر چندین‌بار عنوان برترین شهر دنیا برای زندگی را کسب کرده است.


*مجتبی طالقانی کارشناس ارشد برنامه‌ریزی و طراحی شهری است با سابقهٔ تدریس دروس شهرسازی در دانشگاه‌های ایران و تجربه در طراحی و برنامه‌ریزی شهری در شرکت‌های مهندسین مشاور ایرانی. مؤلف کتاب‌های درسی شهرسازی در ایران از جمله کتاب «شهرسازی در ونکوور»، مترجم کتاب‌های «تاریکی در فرارو»، نوشتهٔ جین جیکوبز و «مسیرهای دنیا»، نوشتهٔ دیوید هاروی.

منابع: 

تاریخ مصور ونکوور جلد، A pictorial History of Vancouver, book1 

چاک دیویس، ونکوور Chuck Davis, Vancouver 

تفنگ‌ها، میکرب‌ها و فولاد – جرد دیاموند Guns ,Germs, and Steel, Jared Diamond

تصاویر: آرشیو ونکوور و منابع مورد استفاده

خروج از نسخه موبایل