نماد سایت رسانهٔ همیاری

حیوان موذی کدام است؟

حیوان موذی کدام است؟

تالین ساهاکیان – آلمان

عادت کرده‌ایم به اغلب حیوانات برچسب‌ بزنیم. با برخی از این برچسب‌ها مانند «دام»، «حیوان باربر»، «حیوان آزمایشگاهی» سعی می‌کنیم هویت و فلسفهٔ وجودی یک موجود صاحب شعور و احساس را در سودی که به بشر می‌رساند، خلاصه کنیم و به این نتیجه برسیم که بشر، صاحب و ارباب اوست و حقوق طبیعی‌ای مانند آزادی، اختیار و استقلال شامل حال او نمی‌شود. برخی دیگر از این برچسب‌ها مانند «موذی» یا «آفت» را زمانی به‌کار می‌بریم که می‌خواهیم حیوانی را که در جهت منافع ما عمل نمی‌کند یا در تضاد با آن‌هاست، بدون کوچک‌ترین تأمل و رحمی نابود کنیم طوری که اصولاً جایی برای مطرح‌شدن اصول اخلاقی وجود نداشته باشد. برای نمونه، با دادن عنوان «موذی» یا «آفت» به موش‌ها، راه را برای استفاده از انواع و اقسام روش‌های غیراخلاقی مانند تله‌های چسبی، تله‌های سنتی شکنجه‌آمیز یا مواد سمی برای کشتن این حیوان هموار می‌کنیم طوری‌که بیشتر مردم به چشم یک ویروس یا میکروب به این حیوانات نگاه می‌کنند و حتی برای یک لحظه به این موضوع فکر نمی‌کنند که این موجود، یک حیوان پستاندار با پتانسیل عاطفی و هوشی بالاست، موجودی با حس همدردی زیاد و مادری به‌غایت دلسوز و فداکار… 

اجازه بدهید در ادامهٔ این بحث روی همین عناوین «موذی» و «آفت» تمرکز کنیم. موذی! به‌راستی کدام حیوان، موذی است؟ واژهٔ «موذی» به‌معنای آزار یا زیان‌رساننده است. با توجه به این تعریف، اینکه یک حیوان، برای آدم‌ها آزاررسان است یا نه، امری نسبی است و بستگی به پارامترهایی مانند محل زندگی، نوع زندگی، شغل، منافع اقتصادی و نوع نگاه آدم‌ها به زندگی روی زمین و همچنین، جمعیت حیوان در آن منطقه دارد. برای نمونه:

این لیست بسیار طولانی است. به‌طور کلی بشر حیوانات را به دو دسته تقسیم کرده است:

۱- موجوداتی که به‌بردگی‌کشاندن و استثمار یا شکارشان برای او منفعت دارد.

۲- موجوداتی که برای او سودی ندارند. در این صورت، اگر جمعیت گونه‌ای در منطقه‌ای آن‌قدر کم باشد که بشر با او دچار تضاد منافع نشود و به‌عبارت بهتر، متوجه حضور او نشود، این اقبال را دارد که از گزند مستقیم آدم‌ها در امان بماند، اما سایر موجودات این دسته تحت عناوین مختلف توسط آدم‌ها نابود می‌شوند.

مسلماً از نگاه هر گونه‌ای از حیوانات، چند گونهٔ دیگر زیان‌آور و خطرناک محسوب می‌شوند. البته گونه‌های غیرانسانی، آن‌قدر باهوش نیستند که بتوانند مثل آدم‌ها حساب و کتاب کنند و ببینند کدام حیوان بیشترین آسیب مستقیم و غیرمستقیم را به آن‌ها می‌رساند و به‌عبارت دیگر، کدام حیوان در رابطه با آن‌ها «موذی‌ترین» است. از نگاه آن‌ها، حیوان آسیب‌رسان یا موذی، حیوانی است که خودشان یا فرزندانشان را شکار می‌کند یا در رقابت برای غذا و قلمرو ممکن است به آن‌ها آسیب برساند، ولی اگر حیوانات دیگر مانند آدم‌ها حسابگر بودند، آمار می‌گرفتند، استنتاج می‌کردند و متوجه می‌شدند به‌راستی بر روی این سیاره چه می‌گذرد، به چه نتیجه‌ای می‌رسیدند؟

اگر… اگر… اگر… این «اگر»ها آن‌قدر زیادند که بدون اغراق می‌توان صدها صفحه در موردشان نوشت. اگر همهٔ حیوانات به هوشی در حد انسان‌ها و به یک علم جامع می‌رسیدند و متوجه می‌شدند از یک‌سو جمعیت بشر در طول یک قرن ۴٫۵ برابر شده است و از سوی دیگر، مصرف‌گرایی‌اش سر به فلک گذاشته است و بیشتر بلاهایی که بر سرشان می‌آید، از نابودی زیستگاه‌ها و نایاب‌شدن غذا تا تشنگی و بی‌آبی، از تصادفات جاده‌ای تا برخورد با شیشه‌ها و هواپیماها و توربین‌ها، از گیرکردن در قیر تا گرفتارشدن در تله‌ها و تورها، از مسموم‌شدن‌‌ها تا اسیرشدن‌ها در آکواریوم‌ها و سیرک‌ها و باغ‌وحش‌ها و تراریوم‌ها و قفس‌ها، از خفه‌شدن در دود و سرب تا کَرشدن در صداهای ناهنجار، از استثمار و شکنجه‌شدن در دامداری‌ها تا زجرکش‌شدن در آزمایشگاه‌ها و مزارع پوست، از جنگ سگ‌ها تا گاوبازی، از رقص خرس‌ها تا رودئوها، از کتک‌خوردن‌ها تا قطعِ‌عضوشدن‌ها تا تغییرات ژنتیکی تا سفرهای طاقت‌فرسا به مقصد کشتارگاه‌ها و هزاران هزار مورد دیگر، همه و همه فقط از صدقهٔ سر مبارک موجودی به نام انسان است، فکر می‌کنید همگی یک‌صدا کدام حیوان را به‌عنوان «موذی‌ترین حیوان روی زمین» معرفی می‌کردند؟

نه! البته که حیواناتِ دیگر آن‌قدر باهوش و حسابگر نیستند که به چنین نتیجه‌ای برسند، ولی خودمان چطور؟ کافی است فقط ذره‌ای با خودمان صادق و در حساب و کتاب‌هایمان روراست باشیم تا به این حقیقت ساده برسیم که ما تنها گونه روی کرهٔ زمین‌ایم که هیچ موجود دیگری از آزارمان، مستقیم یا غیرمستقیم، خواسته یا ناخواسته، حساب‌شده یا تصادفی، سیستماتیک یا موردی، در امان نیست. واقعیت تلخ آن است که ما عرصه را به‌شدت بر همهٔ موجودات این سیاره تنگ کرده‌ایم، طوری که اگر همین امروز ناگهان از روی این سیاره محو شویم، نه‌تنها هیچ اتفاق بدی برای موجودات دیگر نمی‌افتد، بلکه همهٔ موجودات این سیاره به التیام و آرامش می‌رسند و شروع به بالیدن می‌کنند… با این اوصاف، آیا منصفانه است موجودات دیگری را که چنین از هستی ساقط کرده‌ایم، «موذی»، «آفت» و در نتیجه، مستحق بدترین عذاب‌ها و مرگ‌ها بدانیم، چون در تلاشی نابرابر برای بقای خود دست و پا می‌زنند؟

البته تمام این‌ها به آن معنا نیست که آدم‌ها نباید از حقوق و منافع خودشان دفاع کنند، ولی به‌عنوان موجوداتی صاحب هوش و قادر به تشخیص پیامدهای کوتاه‌مدت و درازمدت اعمال خود و صد البته مدعی اخلاق، آیا شایسته‌تر نیست بستری از تأمل، بردباری و تمایل برای همزیستی سالم و یگانگی با سایر موجودات این سیاره فراهم کنیم و به‌جای آنکه فقط بر روی سود و تمایلات لحظه‌ای خودمان تمرکز کنیم، حق حیات و حقوق طبیعی سایر موجودات زمین را هم در نظر داشته باشیم؟ هر چه باشد زمین فقط به گونهٔ ما تعلق ندارد و این موجودات هم مانند ما همین یک سیاره را دارند.

خروج از نسخه موبایل