نماد سایت رسانهٔ همیاری

یادداشت سردبیر: روایتی از خاک تشنهٔ خوزستان

یادداشت سردبیر: روایتی از خاک تشنهٔ خوزستان

این مطلب در شامگاه چهارشنبه ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۱ نوشته شده و تحولات پس از این تاریخ در آن منعکس نشده است

سیما غفارزاده – ونکوور

از ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، اغلب شهرهای استان خوزستان شاهد اعتصابات، تحصن‌ها و تظاهرات در اعتراض به بی‌آبی بوده است و طبق خبرهای رسیده از طریق روزنامه‌نگاران و فعالان حقوق بشر ایرانی، متأسفانه تا ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۱ پنج نفر جان خود را در این ناآرامی‌ها از دست داده‌اند. هرچند سازمان عفو بین‌الملل تاکنون تنها مرگ دو جوان را در تاریخ ۱۷ ژوئيه تأیید کرده است؛ قاسم خضیری، ۱۷ ساله از اهواز و مصطفی نعیماوی، ۳۰ ساله از شادگان. 

تظاهرات در اعتراض به بی‌آبی در شهرهای مختلف خوزستان پنجشنبهٔ هفتهٔ گذشته با فراخوانی در شبکه‌های اجتماعی آغاز شد و روز جمعه کم‌کم تصاویر آن از طریق رسانه‌ها منتشر شد. در چندین شب گذشته هم‌زمان با تاریک‌شدن هوا تظاهرات به‌تدریج در شهرهای اهواز، سوسنگرد، دزفول، شوش، کرخه، شادگان، ایذه و ماهشهر گسترده شد. بنا به گزارش‌ها در سوسنگرد، معترضان در برابر فرمانداری خواهان استعفای فرماندار آن شهر شدند.‏ همچنین آماج بسیاری از شعارهای تظاهرکنندگان، رهبر جمهوری اسلامی بوده است. گزارش‌ها و تصاویر مختلفی از تیراندازی، پرتاب گاز اشک‌آور و درگیری با نیروهای امنیتی منتشر شده است، ولی با کُندی اینترنت و دسترسی محدود به منطقه، ابعاد آن هنوز به‌طور واقعی مشخص نیست.

فیلم‌هایی از تجمعات سه‌شنبه‌شب این هفته منتشر شده که نشان می‌دهد معترضان جادهٔ کلیدی ماهشهر سربندر را برای چندمین بار بسته‌اند و بین معترضان و مأموران امنیتی درگیری اتفاق افتاده و تیراندازی شده است، هرچند امکان تأیید این گزارشات به‌طور رسمی وجود ندارد. همچنین ویدیوهایی از شهر ایذه منتشر شده که نشان می‌دهد معترضان در این شهر مقابل نیروهای امنیتی مقاومت کرده‌اند.

مقام‌های امنیتی ایران نیز می‌گویند یکی از نیروهای پلیس در درگیری‌ها کشته و برادر او زخمی شده است. 

اینستاگرام رهبر جمهوری اسلامی ایران بعد از چند روز سکوت دربارهٔ وقایع خوزستان، جملاتی از او را منتشر کرده که مربوط به بیش از پنج سال پیش است و در آن از مسئولان خواسته به مشکلات مردم این استان رسیدگی کنند.

چهارشنبهٔ این هفته، ۲۱ ژوئیه، بیش از ۳۳۰ نفر از سینماگران و فعالان فرهنگی ایران طی انتشار بیانیه‌ای با مردم خوزستان اعلام همبستگی کردند. آن‌ها در این بیانیهٔ کوتاه گفته‌اند: «ما با هم‌میهنان خوزستانی به‌جان‌آمده از ظلم و خشونت و تبعیض همبسته‌ایم. دزدسالارانی که با غارتگری به محیط زیست و منابع و فرهنگ ایرانیان تاخته‌اند، شایستهٔ مسئولیت نیستند و تداوم این وضعیت، موجب نابودی ایران خواهد شد.» جعفر پناهی، مسعود کیمیایی، محمد رسول‌اف، مهوش شیخ‌الاسلامی، مهناز محمدی، بهمن قبادی، مرتضی کی‌منش، عبدالرضا کاهانی، نگار جواهریان، مهتاب کرامتی و علی مصفا از امضاکنندگان این بیانیه‌ بوده‌اند.

کانون نویسندگان ایران نیز در بیانیه‌ای سرکوب اعتراض‌ها و اعتصاب‌های مردم و به‌کارگیری گلوله و گاز اشک‌آور در خوزستان را محکوم کرده و از روزنامه‌نگاران مستقل، فعالان اجتماعی و مردم آزادی‌خواه خواسته است «به سانسور تن ندهند و بیانگر رنج‌های مردم و خواسته‌های برحق آن‌ها باشند‌.»

دلیل ناآرامی‌های استان خوزستان، کمبود آب مصرفی روزانه و نیز آب مورد نیاز برای کشاورزی و دامداری است. کمبود آبی که بنا به نظر متخصصان احتمالاً در سال‌های آتی تشدید خواهد شد. 

بنا به اعلام سازمان آب و فاضلاب، تابستان امسال حداقل ۱۱۰ شهر در سرتاسر ایران با قطعی‌های برنامه‌ریزی‌شدهٔ آب مواجه بوده‌اند. ایران به‌لحاظ کمبود آب، یعنی منابع ناکافی آب قابل‌مصرف، رتبهٔ چهارم را در جهان دارد. 

یک متخصص آب در ایران که خواسته نامش فاش نشود، به شبکهٔ خبری فرانس ۲۴ گفته است: «ما در خوزستان رسماً شهرهایی داریم که آب لوله‌کشی ندارند و مردم به حمل آب توسط تانکرها وابسته‌اند. آن‌ها باید ساعت‌ها در صف بایستند تا چند بطری آب دریافت کنند. زندگی در این شهرها و روستاها به‌دلیل کمبود آب مختل شده است. 

بیش از ۲۰۰ شهر در ایران از کمبود آب رنج می‌برند، از جمله اغلب شهرها و روستاهای استان خوزستان. سطح آب رودخانهٔ کرخه در خوزستان به‌دلیل تخریبات بازگشت‌ناپذیرِ زیست‌محیطی پایین آمده است. 

به‌لحاظ کشاورزی، باید بگویم که اگر این شرایط ادامه یابد، به‌زودی در وضعیتی قرار خواهیم گرفت که درو محصول غیرممکن خواهد بود. به‌دلیل کمبود آب، آب‌های جاری، رودخانه‌ها و دریاچه‌ها بسیار شور شده‌اند و این مسئله فعالیت‌های کشاورزی و دامداری را غیرممکن کرده است. به‌عنوان مثال، بیش از ۱٫۲ میلیون نخل خرما که منبع درآمد محلی‌ها در خوزستان بوده، خشک شده‌اند.

علاوه بر دلایل مرتبط با تغییرات اقلیمی، بحران آب که ما امروز در ایران با آن دست‌به‌گریبان‌ایم، نتیجهٔ چند دهه سوءمدیریت منابع آبی نیز است. ما در اغلب مناطق کشور کمبود شدید آب داریم و در مناطقی مانند خوزستان که بارندگی کمی دارد، با خشکسالی مواجه‌ایم. 

ما آب فراوانی خصوصاً از منابع عمیق زیرزمینی مصرف کرده‌ایم و طبیعت بیش از آن صدمه دیده است که بتواند ترمیم و بازسازی شود. در واقع، در این مناطق بعد از دوره‌های کمبود آب، فروچاله‌ها پدیدار می‌شوند.

مصرف بیش‌ازحد آب به صنایع ما با زیرساخت‌های منسوخ‌شده، مانند کارخانه‌های تولید فولاد، مربوط می‌شود و تأسیس صنایعی که آب مصرف می‌کنند در مناطق نیمه‌خشک مانند اصفهان، وضعیت را بدتر هم کرده است، چرا که نه تنها منابع آب در این مناطق تهی شده است، بلکه آب از مناطق دیگری مانند خوزستان از طریق کانال آورده می‌شود که آب این کارخانه‌ها تأمین شود. 

به‌مدت ۳۰ سال، سدهای هیدرولیکی در سراسر کشور ساخته شد، نه برای اینکه ما سد لازم داشتیم، بلکه برای اینکه ساخت سد بی‌نهایت برای سازنده‌ها سودآور است. متخصصان، ساختِ برخی سدها را بی‌فایده می‌دانند چون موجب کاهش جریان آب‌های سطحی منطقه می‌شوند، اما این مافیای سازنده‌ها چنان پیوندهای نزدیکی با حکومت و سپاه پاسداران دارد که هیچ‌کس نمی‌تواند جلودار آن‌ها باشد. 

با ساخت سدها، این سازنده‌ها سیستم طبیعی رودخانه را مختل کرده‌اند و طبیعت را از بین برده‌اند. در خیلی در بخش‌های ایران، ما از مرزِ «امکان بازگشت» عبور کرده‌ایم و این وضعیتی است که ما در اغلب جلگه‌ها و دشت‌هایمان داریم. 

علاوه بر این، تغییرات اقلیمی بحران را تشدید کرده است و ما برای آن آماده نبودیم. مسائل محیط زیست برای جمهوری اسلامی مشکلی نیست، آن‌ها آن را درک نمی‌کنند و اهمیتی هم به آن نمی‌دهند. ایرانی‌ها دارند بهای سنگینی برای این اشتباهات پرداخت می‌کنند.» 

بر اساس ارقام رسمی، ایران ۸۸٪ منابع آب تجدیدپذیرش را مصرف می‌کند. طبق تحقیقات علمی، مصرف بیش از ۴۰٪ منابع آب موجب کمبود آب و مصرف بیش از ۶۰٪ به‌ناچار وضعیت را به‌سمت بحران آب سوق خواهد داد. 

این متخصص آب در ادامهٔ صحبت‌هایش می‌گوید:

«این به‌معنای افت کیفیت زندگی است؛ اختلافات میان گروه‌های مختلف اجتماعی به‌وجود می‌آید، مهاجرت آغاز می‌شود، بحران‌های اجتماعی تشدید می‌شود و هزینه‌های روزانهٔ زندگی بالا می‌رود. اگر چنین وضعیتی ادامه یابد، ما شاهد مهاجرت‌های جمعی از بخشی از ایران به بخش دیگرش خواهیم بود و بعد شاهد مهاجر‌ت‌های جمعی ایرانیان به دیگر کشورها یا حتی دیگر قاره‌ها خواهیم بود، جایی که دسترسی بهتری به آب باشد. 

من فکر می‌کنم ما پنج تا ده سال وقت داریم که این وضعیت را به حالت قبل بازگردانیم، در غیر آن‌صورت ما به نقطه‌ای خواهیم رسید که راه برگشتی نیست و با بحرانی روبه‌رو خواهیم شد که کشورمان هرگز به‌ خود ندیده است.»

پژوهشگران بسیاری دربارهٔ راهی که ایران برای مدیریت منابع آبش در پیش گرفته، اظهار نگرانی کرده‌اند. طبق گزارشی که در آوریل ۲۰۲۱ توسط مجلهٔ طبیعت (Nature magazine)، یکی از بزرگ‌ترین هفته‌نامه‌های علمی بین‌المللی، منتشر شده است، امنیت غذایی در ایران به‌دلیل مصرف بیش‌ازحد آب به‌شدت رو به زوال گذاشته است. طبق همین گزارش، ایران ۷۴ کیلومتر مکعب از منابع آب‌های زیرزمینی‌اش را بین سال‌های ۲۰۰۲ و ۲۰۱۵ مصرف کرده است، و این یعنی معادل ۱٫۶ برابر حجم آب دریاچهٔ ارومیه.

وضعیت خوزستان و بحران کم‌آبی در این استان موجی از همدلی را در داخل و خارج از ایران به‌همراه داشته و گروه‌های مختلفی را برای جمع‌آوری کمک برای مردم منطقه بسیج کرده است. برخی از هنرمندان با ارسال شماره‌حساب‌هایی از خودشان یا افراد مورد اعتمادشان در منطقه اقدام به‌جمع‌‌آوری کمک‌های مالی کرده‌اند و برخی از این کمک‌ها قرار است صرف تهیهٔ آب آشامیدنی برای مردم منطقه شود. این در حالی است که عده‌ای چنین کمک‌هایی را نه‌فقط ناکارآمد، بلکه بی‌فایده دانسته‌اند. اسماعیل بخشی، کارگر، فعال کارگری، نمایندهٔ شورای مستقل کارگری در سندیکای کارگران هفت‌تپه و زندانی سیاسی سابق، که در آبان ۱۳۹۷ در جریان اعتراضات کارگری خوزستان بازداشت شد، در واکنش به اقدام گروهی از ایرانیان خارج از کشور مبنی بر جمع‌آوری پول برای خرید آب معدنی و ارسال آن به خوزستان، از مردم خواهش کرد که رنج سالیان و اعتراضات مردم خوزستان را به یک بطری آب تقلیل ندهند. او گفت: «تفسیر نکنید اگر همدل‌اید، اگر رنج و عمق حرفمان را می‌فهمید، هم‌صدا شوید. سال‌هاست آب و نان و زمین و ثروت و محیط زیستمان را غارت و نابود کردند، بطری آب نمی‌خواهیم، حقمان را می‌خواهیم.»

خروج از نسخه موبایل