گفتوگو با مریم صالحیزاده عضو تیم ملی گلبال کانادا، اعزامی به مسابقات پارالمپیک توکیو ۲۰۲۰
رسانهٔ همیاری – ونکوور
باخبر شدیم مریم صالحیزاده، ملیپوش پیشین تیم ملی گلبال ایران که همشهریمان در شهر ونکوور است، همراه با تیم ملی گلبال کانادا رهسپار مسابقات پارالمپیک توکیو ۲۰۲۰ خواهد شد که قرار است با یک سال تأخیر بهدلیل همهگیری کووید-۱۹ در تابستان امسال یعنی ۲۰۲۱ برگزار شود. وی نخستین زن ایرانیای، هرچند با پرچم تیم ملی کشوری دیگر، خواهد بود که در مسابقات گلبال پارالمپیک شرکت خواهد کرد. فرصتی یافتیم تا پیش از اعزام این تیم گفتوگویی با ایشان داشته باشیم که توجه شما را به آن جلب میکنیم.
سلام خانم صالحیزاده، با سپاس از اینکه فرصت این گفتوگو را به ما دادید، لطفاً برای آندسته از خوانندگانی که کمتر شما را میشناسند خودتان را معرفی کنید و بفرمایید از چه زمانی به کانادا آمدید، چند وقت است عضو تیم ملی گلبال کانادا شدهاید، آیا در ایران هم در این رشته بازی میکردید و در اگر پاسخ مثبت است، در چه سطحی؟ و لطفاً بفرمایید در چه پستی بازی میکنید؟
ضمن عرض سلام و احترام خدمت شما و هموطنان محترممان. مریم صالحیزاده هستم. دسامبر ۲۰۱۶ به کانادا مهاجرت کردم و از سال ۲۰۱۹ عضو تیم ملی کانادا شدم. در ایران هم ۱۰ سال بهعنوان بازیکن پست راست (حمله) عضو تیم ملی بودم.
مشکل بینایی شما از چه زمانی رخ داد، بیناییتان در چه حدی است و آیا شما بر اساس تعریفهای پذیرفتهشده کمبینا محسوب میشوید یا نابینا؟
از بدو تولد مشکل بینایی داشتم. پنج درصد بینایی دارم و کمبینا محسوب میشوم.
در ایران در رشتهٔ گلبال به چه افتخاراتی دست یافتید؟
در مسابقات قهرمانی آسیا در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۴ خانم گل آسیا شدم. در مسابقات خاور دور و جنوب اقیانوس آرام برای معلولان (FESPIC) در سال ۲۰۰۶ همراه با تیم ایران مقام دوم، در مسابقات پارالمپیک آسیا سال ۲۰۱۰ مقام سوم، در مسابقات قهرمانی آسیا پاسیفیک در سال ۲۰۱۴ مقام سوم و در مسابقات پارالمپیک آسیا در سال ۲۰۱۴ مقام دوم را کسب کردم.
برای عضویت در تیم ملی کانادا چه مراحلی را پشت سر گذاشتید؟ آیا کسی در این راه کمک یا مشوق شما بود؟
برای عضویت در تیم ملی کانادا و تحقق بخشیدن به بزرگترین هدف ورزشیام که شرکت در مسابقات پارالمپیک بوده، مجبور شدم به تنهایی به کانادا مهاجرت کنم. از بدو ورودم به ونکوور تمریناتم را با تیم گلبال بریتیش کلمبیا شروع کردم و بلافاصله بعد از دریافت کارت اقامت دائم در سال ۲۰۱۹ به عضویت تیم کانادا در آمدم. خانوادهام، بهخصوص پدر و مادرم در این مسیر همواره مشوق و حامی من بودهاند. دوستانی که در ونکوور پیدا کردم در این موفقیت سهیماند که جا دارد از آنها تشکر کنم.
با تیم ملی کانادا تاکنون در چه مسابقاتی شرکت کردهاید و چه دستاوردهایی داشتهاید؟
همراه با تیم ملی کانادا در مسابقات ParaPan-Am (قهرمانی قارهٔ آمریکا) در سال ۲۰۱۹ مقام سوم را بهدست آورم.
شما قرار است تابستان امسال همراه با تیم ملی گلبال کانادا در مسابقات پارالمپیک توکیو شرکت کنید، آیا این اولین تجربهٔ پارالمپیک شماست یا با تیم ایران هم در این مسابقات شرکت کرده بودید؟ از اینکه در مسابقات پارالمپیک شرکت خواهید کرد چه احساسی دارید؟
در مسابقات پارالمپیک ۲۰۲۰ توکیو که در ماه اوت امسال برگزار میشود شرکت خواهم داشت که از این جهت بسیار خوشحالام. این اولین حضور من در مسابقات پارالمپیک است و من اولین زن ایرانیام که در رشتهٔ گلبال در این سطح رقابت میکنم. ثمرهٔ تلاش و زحمات من و خانوادهام این موفقیت بزرگ است که از این بابت خدا را شاکرم و امیدوارم این موفقیت با کسب مدال کامل شود.
تیم ایران نه در بخش مردان و نه زنان به مسابقات پارالمپیک راه پیدا نکرد. فکر میکنید دلیل این امر چه بوده است؟
تیمهای ایران نتوانستند سهمیهٔ شرکت در این مسابقات را کسب کنند. البته اگر هم سهمیه میگرفتند، تیم زنان ایران بهدلیل حضور تیم زنان اسرائیل در این مسابقات، به مسابقات اعزام نمیشدند. کما اینکه برای خود من هم بهعنوان عضو تیم ملی زنان ایران بارها این اتفاق افتاد. ما بارها برای مسابقات جهانی یا المپیک سهمیه گرفته بودیم، ولی بهدلیل حضور اسرائیل به این مسابقات اعزام نشدیم. حتی مسابقاتی بود که برای گرفتن سهمیه بود و اسرائیل هم در آنها حضور نداشت، ولی باز ما را نمیفرستادند و میگفتند اگر شما در این مسابقات آسیایی سهمیهای بگیرید، با توجه به اینکه اسرائیل هم ممکن است سهمیه بگیرد، ما نمیتوانیم شما را به مسابقات نهایی بفرستیم و بههمین دلیل ما را به مسابقات مقدماتی هم نمیفرستادند و همین باعث شد من که میخواستم در مسابقات جهانی و پارالمپیک شرکت کنم، تصمیم بگیرم به کانادا مهاجرت کنم.
فکر میکنید تیم کانادا در مسابقات پارالمپیک توکیو چه نتیجهای بگیرد؟ و اصلاً جایگاه کانادا در گلبال جهان کجاست؟
تیم گلبال بانوان کانادا در رتبهبندی جهانی مقام پنجم را به خود اختصاص داده است. من و همتیمیهایم مصممایم که با تلاش و همبستگی تیمی در مسابقات پارالمپیک این رتبه را ارتقا دهیم. شخصاً بسیار درمورد نتیجهٔ این مسابقات خوشبینام.
برای موفقیت در گلبال چه فاکتورهایی دخیل است؟ و هموطنان کمبینا یا نابینایی که دوست دارند در این رشته فعالیت کنند، باید از کجا شروع کنند؟
فاکتورهای فیزیکی مثل قدرت، سرعت، چابکی و جهتیابی و فاکتورهای روانی نظیر تمرکز، انگیزه و اعتمادبهنفس در موفقیت در گلبال دخیلاند.
حمایت خانواده و دوستان در زندگی همهٔ اقشار جامعه نقش بسزایی دارد، بهخصوص در موفقیت افراد دارای محدودیت بینایی.
دوستان کمبینا یا نابینا باید از سنین نوجوانی فعالیتهای ورزشی را شروع کنند. دوستان ساکن ایران میتوانند برای اطلاعات بیشتر و شرکت در تمرینات تیم گلبال استان به هیئتهای ورزش نابینایان و کمبینایان استان محل سکونتشان یا به مدارس نابینایان مراجعه کنند. دوستان ساکن کانادا هم میتوانند با مراجعه به انجمن ورزش نابینایان استانشان برای شرکت در تمرینات ثبتنام کنند. در بریتیش کلمبیا این نهاد، «انجمن ورزشی و تفریحی نابینایان بریتیش کلمبیا» (BC Blind Sports & Recreation Association) نام دارد.
شما بهعنوان یک زن ورزشکار کمبینا هم تجربهٔ زندگی در ایران را داشتهاید و هم کانادا، بهنظر شما چه تفاوتهایی بین زندگی در کانادا و ایران برای زنان و ورزشکاران کمبینا یا نابینا وجود دارد؟
برابری حقوق زنان ورزشکار با مردان ورزشکار، توجه به ورزش بانوان و احترام و قدردانی از زحمات ورزشکاران از تفاوتهای عمدهٔ ورزش در کانادا و ایران است که توجه من را به خود جلب کرده است.
میتوانید چند نمونه از تفاوتهایی که بهعنوان یک ورزشکار در ایران و کانادا دادهاید، مثال بزنید؟
در فدراسیون ورزشهای نابینایان و کمبینایان ایران به تیم ملی مردان توجه بیشتری میشد تا تیم ملی زنان. تیم مردان به مسابقات بیشتری اعزام میشد، در حالی که هر دو سه سالی یکبار شاید تیم ملی زنان را به مسابقاتی اعزام میکردند. بهجز این رشتههای ورزشیای که زنان میتوانستند در آنها تمرین کنند بسیار محدود بود. در حالیکه در اینجا اینطور نیست. رشتههای بسیار زیادی برای فعالیت زنان وجود دارد. بچهها را از سنین چهار پنج سالگی تشویق میکنند که ورزش کنند. همینطور نحوهٔ برخوردشان کاملاً متفاوت است. اینجا احترام زیادی به زنان ورزشکار می گذارند، در حالی که در ایران حتی برای کسی مثل من که عضو تیم ملی بودم، چنین چیزی نبود. من بارها از خود رئیس فدراسیون در زمانی که پیشنهادی داشتیم یا به چیزی اعتراض داشتیم، میشنیدم که میگفت فکر کردید چند تا مقام آوردید، چه خبر است؟ بروید بنشینید خانههایتان بچههایتان را بزرگ کنید. که این بهنظر من خیلی توهینآمیز بود، ولی اینجا اصلاً قابلمقایسه نیست. حتی قدردانی و تشویق کلامیشان کاملاً متفاوت است، طوری که اینجا وقتی سر تمرین میروم انگیزه و انرژی میگیرم و واقعاً از اینکه در بینشان هستم لذت میبرم.
آیا برخورد مردم عادی در مواجهه با افراد کمبینا یا نابینا در اینجا با ایران تفاوتی دارد؟
برخورد مردم با معلولان و معلولیت در کانادا تفاوت زیادی با ایران دارد. مردم آگاهی زیادی در مورد معلولیتهای مختلف، نیازهای معلولان و نحوهٔ برخورد با معلولان دارند و مشتاقانه و با احترام به آنها کمک میکنند. معلولان دارای حقوق شهروندیاند و اماکن عمومی، وسایل حملونقل عمومی، خیابانها و چیزهای دیگر مطابق با نیازهای آنها مناسبسازی شدهاند.
همهٔ مهاجران، حتی کسانی که شرایط عادی دارند، وقتی مهاجرت میکنند در ابتدای کار با مشکلات زیادی در کشور جدید مواجه میشوند. آیا برای شما بهعنوان یک فرد کمبینا این مشکلات بیشتر نبود؟ وقتی وارد کانادا شدید، به چه مشکلاتی برخوردید؟
مشکلاتی که در اوایل مهاجرت به کانادا با آنها مواجه شدم بهدلیل مشکل بینایی، بهمراتب سختتر از سایر دوستان مهاجر بود، مشکلاتی چون محدودیتهای مرتبط با زبان، مسکن، مخارج سنگین زندگی، دسترسی به خدمات رفاهی اجتماعی، دوری از خانواده و دوستان و حمایتهای آنها و…
چطور بر این مشکلات غلبه کردید؟
من با این دیدگاه به کانادا مهاجرت کردم که مهاجرت به کانادا کار خیلی سختی است و میدانستم که قطعاً با مشکلات زیادی مواجه میشوم. مخصوصاً که مشکل بینایی دارم، خانواده همراهم نیستند، تسلطی به زبان انگلیسی ندارم و کسی را در کانادا ندارم. اینها باعث میشد که آمادگی ذهنی خاصی در مواجهه با مشکلات داشته باشم. این فکر را داشتم که من مثل نوزادی هستم که تازه به دنیا آمده و تک و تنها هستم و هیچکس را ندارم. مادری نیست، پدری نیست، هیچکس نیست و حالا افتادهام در محیطی که باید خودم دست و پا بزنم و راه خودم را پیدا کند. از طرف دیگر من با هدف بزرگی وارد کانادا شده بودم و مصمم بودم که بتوانم سریعتر به آن هدف دست یابم. میدانستم که برای دستیافتن به چنین هدف بزرگی باید تلاش زیادی بکنم. همین باعث میشد که راحتتر با مشکلات مواجه شوم و بتوانم آنها را حل کنم. چیز دیگری که به من در مواجهه با مشکلات کمک کرد، این بود که من دربارهٔ تجربیات کسانی که در اینجا زندگی میکردند، مطالعات زیادی میکردم و همین مطالعات به من آمادگی ذهنی قبلی را داده بود و به من کمک کرد تا بتوانم از پس مشکلات برآیم.
در کنار ورزش چه کار دیگری انجام میدهید؟ و دوست دارید پس از پایان دوران ورزشتان به چه کاری مشغول شوید؟
تسلط بر زبان انگلیسی ضرورت بسزایی در آیندهٔ شغلی من در کانادا دارد. لذا در حال حاضر تمرکز من بر تقویت زبان انگلیسی در کنار فعالیت ورزشیام است. تمایل دارم در زمینهٔ مددکاری اجتماعی یا مدرسی زبان انگلیسی در یکی از کالجهای ونکوور فعالیت کنم.
با سپاس از وقتی که برای این گفتوگو گذاشتید، در مسابقات پیشِ رو برایتان آرزوی موفقیت میکنیم.