قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید
دکتر محمدرضا رخشانفر – ونکوور
فرهنگستان زبان – ایران بیش از صد و پانزده سال سابقهٔ فرهنگستان دارد. به یاد دارم بهمناسبت بزرگداشت صدسالگىاش، که در دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران برگزار شده بود، حضور یافتم. نمونهٔ کار این فرهنگستان را در قسمت کتابهاى مرجع دیدم؛ در خاطرم هست که بهجاى کلمههای «چاپار و چاپارخانه» لغتى از رکْض عربى (دویدن) و مرتَکَض (جایى که از آن بیرون میدوند)، پیشنهاد شده بود. این برگزارى مراسم صدسالگى فرهنگستان صرفاً جنبهٔ تبلیغ داشت. چند سال بعد از این فرهنگستان قدیم که واژههاى سخت عربى را بهجاى فارسى پیشنهاد مىکرد، فرهنگستانی بهدستور رضاشاه پهلوى بر پا مىشود و با کمک ادیبان فارسىِ آنهنگام شمارى واژه براى درجهداران نظامى در ارتش و تعدادى معادل هم جهت جایگزینى لغات عربى یا فرانسه مثل «پرونده» برای واژهٔ فرانسهٔ دوسیه (dossier) در سازمانهاى دولتى ساخته مىشود. به چند نمونه نگاه کنیم: استوار، ستوان، سروان، سرگرد، سرهنگ، سرتیپ، سرلشگر و جز اینها. همچنین شهربانى بهجاى نظمیّه، شهردارى بهجاى بلدیّه، دادگسترى بهجاى عدلیّه، دادستان براى مدعىالعموم، خواهان براى شاکى، و بسیارى کلمات حقوقى دیگر در برابر واژههاى خارجى.
ما امروز دو فرهنگستان داریم: فرهنگستان زبان و ادبیات فارسى و فرهنگستان علوم. سازمانهایى عریض و طویل با بودجهاى بسیار سنگین، استادان زبان فارسى و رشتههاى مختلف علوم مىنشینند معادلسازى مىکنند و بهتصویب مىرسانند. معادلها در نشریهٔ فرهنگستان چاپ و منتشر مىشود، اما مدرسان اهمیتى نمىدهند و لغات خارجىشان را که بیشتر متبادر به ذهن است در کلاسها بهکار مىگیرند. کارمندان و مردم عادى نیز واژهها و ترکیبات ناسالم خارجى را تقلید و به ذهن خود مىسپارند و تکرار مىنمایند. چه باید کرد؟ تنها یک راه وجود دارد و آن بهرهگیرى از تلویزیون است: ویرایش عملى در حرفزدن مردم همراه با خوشمزگى و با لطافت، لیکن با جدیت. این کار یک کلاس مىخواهد.
چند سال پیش برنامهاى با عنوان «فارسى را پاس بداریم» به این صورت اجرا شد که جملاتى داراى خطا را مىنوشتند و اصلاح مىکردند؛ کلاسى در کار نبود، جمله را روى صفحهٔ تلویزیون نشان مىدادند و آنگاه اصلاح شدهاش ظاهر مىشد. خستهکننده بود. به یاد دارم شوخطبعان روى آن طنز گذاشته بودند. در محفلى شنیدم یکى از دانشجویان چیزى مىگفت و بقیه مىخندیدند. او میگفت: «بیایید فارسى را پاس بداریم. فرهنگستان چه معادلهاى خوبى ساخته است: کشلقمه بهجاى پیتزا، دوبرنان بهجاى همبرگر، گردنآویز براى کراوات و چندین کلمهٔ دیگر که بهخاطر نمیآورم. این در حالى است که معادلهاى واژگانى برای نام غذا یا کراوات اصلاً مهم نیستند و نباید ترجمه شوند؛ نکتهٔ دارى اهمیت چند خطاى دستورى است که فارسى را بهیقین خراب کرده است. مهمترین خطاى دستورى گذاشتن «را» در پایان جملهٔ پیرو یا وابسته است. حیف که زبان فارسى سر و صاحب ندارد! وگرنه مىشد کار را به این صورت انجام داد؛ از تمام سردبیران روزنامهها، مترجمان شایسته، نویسندگان سرشناس، و مسئولان وزارتخانهها دعوت کنیم در جلسهاى که در «صدا وسیما» تشکیل مىشود شرکت کنند و از مدرسان، دبیران، دانشجویان، دفترداران و افرادى که بههر نحو با نوشتن و خواندن نامه سروکار دارند، با اطلاع قبلى بخواهیم در زمان مقرر به تلویزیون نگاه کنند. آنگاه دو سه جمله داراى این خطا را بهنمایش بگذاریم و تصحیح نماییم. مانند:
کتابى که روى میز گذاشتهام را بیاور. نادرست است. بگوییم: کتابى را که روى میز گذاشتهام، بیاور.
با تأسف این خطا در گفتار مردم جا افتاده است، لیکن امید مىرود که درطول زمان زدوده شود.
فرهنگستان زبان عربى – اگرچه کشورهاى مختلف عرب گویشهاى متفاوتى در محاوره دارند، زبان رسمى و نوشتارى یکسانشان براى واژهسازى بسیار فعال است. این بهخاطر پُرباربودن وزنهاى اسم، صفت و بابهاى افعال ثلاثى مجرد و مزید و نیز دو باب رباعى مجرد و مزید است. جهان عرب با مرکزیت مصر بیشتر از طریق افزودن بار معنایى جهت بیان مفاهیم جدید استفاده مىکند و آن را در قالبهاى قدیم مىریزد. یک مثال در این راستا ما را کفایت مىنماید. همه مىدانیم که ترور (terror) در دو معنى بهکار مىرود: یکى ایجاد ترس و وحشت زیاد و دیگرى اقدام به کشتن فردى یا افرادى است. اولى از باب اِفعال، ارهاب و دومى از باب افتعال، اغتیال بهره مىگیرد. این معانى نو به معانى کهنه افزوده شده است. ما در سبکشناسى بیشتر در اینباره خواهیم گفت.
حال توجهتان را به چند خطاى گوناگون معطوف میداریم:
در کلمهاى مانند کابوس (kaboos) واکهٔ «u»ى کشیده بعد از همخوان b آمده است. وقتى «و» (v) نیز همخوان باشد، ما باید دو «و» بنویسیم: داوود، طاووس، کاووس، کاووسى، کیکاووسى، چاووش، چاووشى، قاووت در مقابلِ ماهوت، لاهوت، کارون و قانون.
واژهٔ سِرو (serve) در مهمانسَراها بهمعنى پذیرایى است. میشود گفت «در این رستوران از ساعت ٨ صبحانه سرو مىشود.» یا «ما در اینجا خوراک سبزیجات سرو مىکنیم.» لیکن نگوییم «غذایتان را سرو کنید، ببرید سر میز.» بگوییم «غذایتان را بکشید، ببرید سر میز.» نگوییم «خورش قیمه را با سیبزمینى سرخکرده سرو فرمایید.» بگوییم «… با سیببزمینى سرخکرده میل فرمایید.» چه خوب مىشد اگر استفاده از واژههاى بیگانه کلاس ما را بالا نبرند!
در بیمارستان ننویسیم و نگوییم «این خانم کاندید جراحى شکم است.» بگویید «… خواستار، داوطلب یا متقاضى جراحى شکم است.» نگوییم «بزرگانى که در حقیقت اسطورههاى موسیقى ما هستند.» بگوییم «اُسوهٔ، پیشکسوت، یا سرمشق موسیقى ما هستند.» بیایید اینقدر از دیگرانى که در بهرهگیرى از مفهوم کلمات اشتباه کردهاند، تقلید نکنیم.
خوانندگان عزیز اگر نظر یا سؤالی دارند، لطفاً به آدرس m.rakhshanfar1@yahoo.com ایمیل بفرستند.
قسمت بعدی این مطلب را در اینجا بخوانید