قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید
دکتر محمدرضا رخشانفر* – ونکوور
تکرار مفید و تکرار مُملّ (ملالتآور)
کار ما در سراسر بحثمان همه تکرار مفید است؛ هر اندازه مسائل مربوط به زبان را تکرار کنیم، مفید خواهد بود. تکرار ممِل وقتى است که گفتههاى بىاهمیت را چندین بار بازگو کرده باشیم.
تغییر زبان در برابر آشفتگى و بىنظمى: زبان یک رفتار اجتماعى انسان است، ولى پیچیدهترین، دقیقترین و دشوارترین آنهاست و طى سالهاى دراز قدرى تغییر مىکند. آنچه بیشتر از بخشهاى کلام درگیر تحول مىشود، بهترتیب عبارت است از اسمها، صفتها، قیدها، فعلها، حروف ربط، و حروف اضافه. لیکن در سطح بسیار کمترى ممکن است ساختهاى دستورى دچار تحول شوند. بهدلیل تحصیلات علوم اسلامى در حوزهها، آموزش قرآن با سنتها و روایات از بالاى منبرها و در مدارس، لغات، ترکیبات و عبارات عربى بسیارى به فارسى وارد شده است. چند نمونه:
مفصل، تصنیف، اضافه، مالالتجاره، لازمالاجرا، منتهاالیه، ممنوعالملاقات، همچنین ترکیبهاى داراى فعل عربى مثل لاینحلّ، مایحتاج، ماجرا، انشاءالله، تغییرات زبانى در دورههاى مختلف متفاوت بوده است. در دوران سلسلهٔ قاجار مؤنثآورى صفات و اسمها در نگارش بسیار متداول بوده است و هنوز هم افرادى هستند که این عادت را از گذشته دنبال مىکنند، مانند عادات مرسومه، اجناس مرجوعه، ادارهٔ عدلیّه، وزارت جلیلهٔ معارف، اقلام ثابته، احوال شخصیّه، و از آن بدتراینکه صفات داراى تاء تأنیث یا وحدت را دنبال کلمات فارسى مىنویسند، مانند کمکهاى اولیه، نوشتههاى مربوطه، درآمد لازمه، و بسیارى دیگر. در هر حال، از هزار و چندصد سال پیش کلمات عربى به درون فارسى راه یافتهاند و ما آنها را با معنى و تلفظ خود الفت دادهایم؛ ما با زبان عربى عقد اخوّت نبستهایم، لیکن اگر گاهوبیگاه لغات وعبارات بیگانهٔ دیگرى را در کنار آنها بهکار بگیریم یا جایگزین نماییم، چه مىشود؟ خود انصاف دهید، هرجومرج بدى رخ مىدهد. پس ننویسیم و نگوییم «کنسل کردم، دلیورى مىکنیم، کاریزماى شخصى رئیس». امید است نویسندگان و مترجمان همت بیشترى مبذول دارند، به معادل ساختههاى فرهنگستان و به جدیدترین فرهنگهاى دوزبانه براى یافتن معادلهاى مناسب در بافت کلام مراجعه نمایند.
خطا و اشتباه: در اصطلاح علم زبان، خطاها (errors) انحرافاتى از هنجارهاى ساختارى-دستورى معیار هستند که گروهى از مردم معمولاً در اثر تقلید تکرار مىکنند. اشتباهات (mistakes) نادرستگفتن برخى الفاظ یا عباراتى است که گویندگان خود به آنها پى مىبرند یا شنوندگان گفتهٔ گویندگان را اصلاح مىکنند. مثال براى خطاهایمان نکاتى بود که پیش ازاین دربارهٔ «توسط، اولیه، مربوطه، ارشدترین و اعلمتر» گفته شد. یک نمونه کلمهٔ «توسط» بود که از معناى اصلىاش منحرف و به بافتهاى دیگر نیز منتقل مىشود، مثل «لولهکشى ساختمان توسط علی حسینی». اشتباهات در اکثر موارد املایى یا تلفظىاند. مشکل خط فارسى هم وجود دارد. یکى از دانشجویان که اصرار داشت تُلِرانس (tolerance) فرانسه را بهجاى تسامح و تحمل بهکار ببرد، چند بار آن را تِلُرانس تلفظ کرد. موارد املایى هم زیاد رخ مىدهد، مانند نوشتن انتفائى بهجاى انتفاعى.
بعضى اوقات لغات یا ترکیبات از زبان عامیانه به نوشتار وارد و رایج مىشوند، و در آن جا مىافتند. مثل «اعلاترین مارک زعفران» بهجاى «عالىترین مارک زعفران»، یا «تُنِ ماهى» بهجاى «ماهىِ تُن»، یا «حسابمان را تصفیه کردیم» بهجاى «حسابمان را تسویه کردیم» و این کوتاهى استادان زبان و ادبیات فارسى بوده است که هیچ کوششى در بهسازى فارسى در روزگار کنونى ننمودهاند و صبر کردهاند تا ناهنجارىهاى عامیانه وارد نوشتار شود. این امر در مورد برخى نویسندگان و مترجمان نیز صادق است که بایستى به کتاب لغتهاى جدید و به معادل ساختههاى فرهنگستان نیز مراجعه کنند.
یک خطاى بزرگ و نابخشودنى: گذاشتن «را» نقش نماى مفعول صریح جمله بعد از جملهواره (جملهٔ وابسته) است. تا آنجا که به یاد دارم، این خطا در زمان کودکى و در سن دبستانى من، در کمترین حد در نوشتار وجود نداشت. نمىدانم چگونه رواج یافت و به همهجا سرایت کرد! فرهنگستان زبان فارسى در تهران خیلى کوشید و به روزنامهها و نشریات هشدار داد، لیکن همچنان در نوشتهها دیده مىشود. یک مثال کوچک:
«آن مبلغى که ماه گذشته به تو قرض دادم را پس بده.» در این مثال، «ماه گذشته به تو قرض دادم» جملهٔ وابسته و «آن مبلغ را پس بده» جملهٔ اصلى یا هسته است. بهترِ آن مىشود: «آن مبلغى را که ماه گذشته به تو قرض دادم، پس بده.»
دو نمونهٔ دیگر داراى این خطا: «هیئتمدیره فقدان پدر معمارى ایران، استاد هوشنگ سیحون که بهحق در جهت ماندگارى تاریخ هنرى و ادبى فرهنگ اصیل ایران تأثیرگذار بودند را به جامعهٔ ایران تسلیت مىگوید.» در اینجا، «را» بایستى قبل از «که» بیاید: «… استاد هوشنگ سیحون را که به حق… » حال به این جمله نگاه کنید: «کفشهاى شیک و استثنایى مورد دلخواه خود که بهوسیلهٔ طراحان مشهور دنیاى مد و با تخفیفهاى باورنکردنى به شما عرضه مىگردد را در این فروشگاه انتخاب نمایید.» بایستى بشود: «… دلخواه خود را که… » نمىدانیم چطور متوجه نمىشوند «را» در انتهاى جملهٔ وابسته نمىآید!
تکرارمفید: هدف ما پیرایش فارسى است؛ بکوشیم آن را از آلودگىها بپالاییم.
کلمات، عبارات یا ترکیبات زیر هیچکدام غلط نیستند؛ بعضى سخت جا افتادهاند، برخى فارسىِ بهترى دارند، تعدادى به دو صورت قدیم و جدید بهکار مىروند و چند تایى زشت ساخته شدهاند یا ترجمهٔ بهترى دارند. خطاها را نیز اصلاح کنید.
به بهساختهها توجه کنید:
۱- پروتکل: اصول (تشریفات)، معنى دیگرش تفاهمنامه است. ٢- استراتژى: راهبرد، استراتژیک: راهبردى ٣- اپلیکیشن: برنامهٔ کاربردى ۴- فوبیا (phobia): هراس، واهمه ۵- اوتیسم (autism): درخودماندگى، autistic: درخودمانده ۶- کمپین: مبارزهٔ سیاسى ٧- دمانس که فرانسهٔ dementia است: اختلال حافظه ٨- up-to-date: بهروز، امروزى ٩- استرس: فشار روانى ١٠- اُرگانیسم: اندامگان یا سازواره ١١- مکانیسم: سازوکار ١٢- اِحیاناً: اَحیاناً و این اشتباه تلفظى است که گاه شنیده مىشود. ١٣- روزمرّه: هرروزه، روزانه، این واژهٔ زشت با چسباندنِ مرّهٔ عربى به روز فارسى ساخته شده است. ١۴- لغتهایى مانند مازاد، ماجرا یا مابقى، ترکیبات فعلى عربى هستند که بهصورت اسم یا قید ربط در فارسى بهکار مىروند؛ پس ننویسیم «مادامى که»، بنویسیم «مادام که»، همینطور بنویسیم «از آنجا که». تا مىتوانیم از نوشتن واژههاى غیرفارسی پرهیز نماییم و ننویسیم «اپلاى کردهام.» «دلیورى»، «ریکاورى»، «پلتفُرم»؛ اینها همه فارسى دارند. کلمهٔ اولیه در همهجا خوب نیست، بهجاى «این یک آزمایش اولیه براى دولت بایدن خواهد بود.» بنویسیم «این اولین آزمایش براى… » اکثر لغات چندمعناییاند؛ engage بیش از پنج معنى دارد، معنى مناسب را از روى بافت سخن انتخاب کنید. آخرین جملهٔ مطلب امروز این است:
ما فعالیت گروههاى برترىطلب که موجب نفرتپراکنى بوده و براى جامعه خطر دارند را دقیقاً رصد مىکنیم.
«را» در کجاى جملهٔ فوق باید قرار گیرد؟ لطفاً اصلاح کنید.
این بحث در شمارههای بعدی ادامه دارد. خوانندگان عزیز اگر نظر یا سؤالی دارند، لطفاً به آدرس m.rakhshanfar1@yahoo.com ایمیل بفرستند.
قسمت بعدی این مطلب را در اینجا بخوانید
*دکتر محمدرضا رخشانفر در سن ٢٢ سالگی وارد رشتهٔ آموزش زبان انگلیسی شد و بعدها بههنگام اشتغال به حرفهٔ دبیری ِ زبان، از بورس تحصیلی آموزش ضمن خدمت بهرهمند شد و به آمریکا رفت و در دانشگاه جورج تاون (Georgetown University) واشنگتن دیسی یک دورهٔ آموزش، روش تدریس، و علم زبان (Linguistics) را گذراند. سپس در تهران، کارشناسی ارشد و دکترای خود را در رشتهٔ زبانشناسی همگانی دریافت کرد. وی متجاوز از ۴٠ سال در دانشگاههای مختلف تهران و شهرستانها در رشتههای آموزش، مترجمیو ادبیات انگلیسی و نیز در زبان و ادبیات فارسی ، عربی ، و فرانسه در سطوح کارشناسی و کارشناسی ارشد تدریس نمود و در کنار آن به ترجمه و ویراستاری متون انگلیسی و فارسی روی آورد.